جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

منافع وجودی امام عصر ع در عصر غیبت


منافع وجودی امام عصر ع در عصر غیبت

هرگاه جمعیتی معتقد شود كه رهبر آنان در قید حیات و زندگی بوده و پیوسته مترقب فرمان الهی است كه از پس پرده غیبت بیرون آید, به طور مسلم ناامید نمی شود, وحدت كلمه خود را از دست نمی دهد و در حفظ مكتب خویش می كوشد

از زمانی كه امام عصر(ع) از دیده ها پنهان شده و در پس پرده غیبت زندگی خود را شروع كرده است، انبوهی از پرسش‌ها، پیرامون مسائل غیبت مطرح شده است كه بسیاری از آنها از یك پیشینه دیرینه ای برخوردار است، به گونه ای كه بسیاری از این سؤال‌‌ها در نوشته های نویسندگان كتاب‌های مربوط به امام زمان(ع) در قرن چهارم و پنجم اسلامی مطرح گردیده و علما پاسخ‌های مناسبی به آن داده اند.

از جمله پرسش‌های رایج درباره امام زمان(ع) این است كه:

ـ به فرض قبول امامی كه فرزند بلافصل امام عسكری(ع) است چه خاصیتی بر وجود ایشان مترتب است؟

ـ اگر امام، پیشوای مردم است باید ظاهر باشد. بر وجود امام ناپیدا چه فایده ای می توان یافت؟

ـ امامی كه صدها سال است، غایب است، نه دین را ترویج می كند، نه مشكلات جامعه را حل می نماید، نه پاسخ مخالفان را می دهد، نه امر به معروف و نهی از منكر می كند، نه از مظلومی حمایت می كند و نه حدود و احكام الهی را جاری می سازد، بود و نبودش با هم چه تفاوتی دارند؟

ـ در دوران غیبت كه آن جمال الهی از دیدگان ما ناپیداست نحوه استفاده ما از آن حضرت چگونه است؟

پیش از پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها ذكر نكاتی چند در این باره ضروری است:

۱) ظاهراً این اشكالات از زبان كسانی مطرح می گردد كه در واقع نه امام را شناخته اند و نه به معنای حقیقی امامت پی برده اند. و امام را مانند رهبری عادی كه كارش مسئله گویی و حداكثر، اجرای حدود و احكام است می دانند، در حالی كه مقام امامت و ولایت به مراتب از این مقامات ظاهری شامخ تر و والاتر است و باید دانست كه مفهوم غایب بودن امام مهدی(ع) این نیست كه وجودی نامرئی دارد و به یك وجود پنداری شبیه تر است، بلكه او نیز از یك زندگی طبیعی عینی خارجی برخوردار است و تنها استثنایی كه در زندگی او وجود دارد، عمر طولانی اوست و الاّ آن وجود نازنین، در جامعه انسانی به طور ناشناس زندگی می كند.

۲) باید گفت، اگر چه حضور شخصی امام غایب در بین مردم سبب می شود كه مسلمانان از بركات بیشتر و در سطح وسیع تری بهره مند شوند، ولی این چنین نیست كه اگر شخص امام غایب بود هیچ گونه فایده و ثمره ای برای امت اسلام و مردم نداشته باشد، بلكه مردم را تحت نفوذ شخصیتی خود می گیرد زیرا آثار امام ـ كه بقیهٔالله در زمین است ـ بر دو قسم می باشد:

الف) آثار حضور؛

ب) آثار ظهور؛

و غیبت امام به معنای عدم ظهور اوست، نه عدم حضور۱.

۳) مسئله فوائد وجودی امام غایب از طرق ذیل قابل بررسی و محل بحث است:

الف) از طریق محاسبات اجتماعی؛

ب) از طریق قرآن و نهج البلاغه؛

ج) از طریق روایات متعدد معصومین(ع).

تا هر فردی به فراخور فكر خود، یكی از این طرق یا هر سه را بپذیرد؛ به گونه ای كه شخص غیر معتقد، به اصالت قرآن و نهج البلاغه، از طریق اول می تواند فایده وجود امام غایب را به خوبی درك كند.

اینك؛ بیان این راه‌ها و پاسخ به سؤال موردنظر به كمك آنها:

۱) وجود رهبر مایه بقای مكتب است

محاسبات عقلی و اجتماعی ثابت می كند كه اعتقاد به وجود چنین امامی، در طول مدت، اثر عمیقی در اجتماع شیعه داشته است كه اكنون به آن اشاره می كنیم:

اصولاً هر جامعه ای برای خود تشكیلات و سازمانی دارد، و برای بقا و ادامه كار سازمان‌ها و به منظور تعقیب هدف، وجود رهبری لازم است. هرگاه این رهبر در دل اجتماع باشد، وجود و مداخله اش در رهبری و گردش تشكیلات و سازمان‌ها لازم و ضروری خواهد بود، ولی هرگاه كه رهبر به عللی محبوس، یا تبعید و دور افتاده، یا مریض و بیمار باشد، وجود او برای پیگیری امور اجتماع و افراد، كافی خواهد بود؛ زیرا باز مردم به امید آن رهبر، دست به دست هم داده، كارها را ادامه می دهند. در طول تاریخ، در میان ملل زنده كه قیام و نهضت‌هایی داشتند، برای این مطلب گواهی‌های فراوانی وجود دارد كه نشان می دهد تا آن رهبر از حیات و زندگی برخوردار بوده، هر چند از نزدیك موفق به رهبری نمی شده، اما تشكیلات آن گروه، باقی و پایدار می مانده‌است؛ اما لحظه ای كه حیات و زندگی او به پایان می رسید، تفرقه و دو دستگی، تشتّت قوا و پراكندگی و نابسامانی در میان جمعیت حكم فرما می گردید.

بهترین شاهد بر این كه وجود رهبر، حافظ نظام و نگاه‌دارنده مكتب و مایه تشكّل پیروان اوست، ماجرای نبرد احد است. در جنگ احد، به طور اشتباه، و یا از روی غرض ورزی، ندایی در قلب لشكر بلند شد:

ألا قد قفتل محمّد

محمد كشته شد.

این خبر ناگوار، زمانی در میان مسلمانان منتشر شد كه آنان مشغول دفاع از تجاوز و تعدّی مهاجمان بودند. وقتی شایعه مرگ رهبر قوت گرفت، نظام و پیوستگی آنان چنان گسسته گردید كه هر كدام به گوشه ای فرار كرده و دست از نبرد كشیدند و گروهی به فكر پیوستن به لشكر دشمن افتادند، اما هنگامی كه خبر قتل پیامبر تكذیب شد، لشكر از هم پاشیده، بار دیگر به دلگرمی وجود رهبر از نقاط مختلف دور پیامبر گرد آمده و نبرد و دفاع را از سر گرفتند. خداوند، در قرآن كریم، این حقیقت را به خوبی بیان فرموده:

و ما محمّد، الاّ رسول قد خلت من قبله الرّسل أفإن مات أو قتل انقلبتم. علی أعقابكم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرّالله شیئاً و سیجزی الله الشّاكرین.۲

با این توضیح، درباره امام زمان(ع) باید گفت: آیا اعتقاد به وجود امام حی و حاضر، ناظر، مستعد و آماده برای نهضت، هر موقعی كه خدا بخواهد، در حفظ وحدت جمعیت و تشكیلات، بالأخص آماده كردن افراد برای نهضت و قیام بر ضدّ جور، استبداد و خودكامگی، و افسانه پرستی و تفرقه اندازی مؤثر نیست؟

هرگاه جمعیتی معتقد شود كه رهبر آنان در قید حیات و زندگی بوده و پیوسته مترقب فرمان الهی است كه از پس پرده غیبت بیرون آید، به طور مسلم ناامید نمی شود، وحدت كلمه خود را از دست نمی دهد و در حفظ مكتب خویش می كوشد.

بنابراین اگر رهبر یك جنبش در میان مردم هم نباشد، وجود واقعی او می تواند الهام بخش معنوی و مایه امید، تحرّك و یادآوری گردد و اما در مورد این كه چرا خداوند امام را در موقع ظهور خلق نكرد، باید گفت: اگر چنین بود، اصولاً عنوان انتظار ظهور مصلح، واقعیت خارجی پیدا نمی كرد، زیرا انسان‌ها در انتظار فردی می توانند باشند كه به زنده بودنش معتقدند والاّ نمی توان بشریت را به این دلخوش داشت كه چند سال بعد ممكن است كسی به دنیا آید كه قرار است نقش منجی را ایفا كند. پس آدمیان در شناخت دقایق و ظرایف حیات و برای آنكه در مسیر تكاملی به پیكار برخیزند، لازم است كه از وجود رهبری، حتی اگر غایب باشد، الهام گرفته و بهره مند گردند.

۲) امیرمؤمنان(ع) در نهج البلاغه برای خدا دو نوع حجت معرفی می نمایند: یكی حاضر و آشكار و دیگری غایب و ناپیدا. آنجا كه می فرماید:

اللّهمّ، لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّهٔ إمّا ظاهراً مشهوراً أوخائفاً مغمورا لئلّاتبطل حجج الله و بیّناته.۳

پروردگارا، روی زمین هیچ گاه از حجت‌های تو خالی نمی ماند، حجت‌هایی كه گاهی مرئی و آشكار، و گاهی از بیم مردم پنهان است، تا دلایل آئین الهی محو و نابود نشود.

مقصود امام علی(ع) از «حجت خائف و مغمور» كیست؟ آیا جز آن پیشوای معصوم است كه بر اثر نبودن شرایط مساعد، در پس پرده غیبت به سر می برد تا روزی كه جهان برای قیام و نهضت او آماده گردد؟

پس از آگاهی از این دو نوع حجت به ذكر نام گروهی از اولیای الهی كه آنان یا غایب و پنهان بوده و با این حال هدایت می كردند یا به صورت مستتر به سازندگی افراد اشتغال داشتند و یا این كه نبی و ولی بودند ولی منتظر آن بودند كه فرمان حق رسیده و سپس انجام وظیفه كنند، می پردازیم:

الف) معلم موسی كه در اخبار به نام «خضر» معرفی شده است؛

ب) پیامبر گرامی اسلام(ص) كه سه سال از طریق فردسازی هدایت می كرد؛

ج) حضرت موسی(ع) در مدت غیبت چهل روزه؛

د) حضرت یونس(ع) كه مدت‌ها در شكم نهنگ، پنهان از دیدگان به سر می برد.

۳) پاسخ پرسش از طریق روایات متعدد معصومین(ع):

الف) جابربن عبدالله انصاری، از پیامبر اكرم(ص) پرسید:

آیا شیعه در زمان غیبت از فیوضات قائم آل محمد(ع) برخوردار می شوند؟

فرمود: آری! قسم به پروردگاری كه مرا به پیامبری برانگیخت، از وی نفع می برند و از نور ولایتش كسب نور می كنند، هم چنان كه از خورشید استفاده می نمایند، هنگامی كه در پشت ابرها پنهان می گردد.۴

ب) از امام چهارم، حضرت سجاد(ع) پرسیدند:

شیعیان در زمان غیبت از وجود حضرت ولی عصر(ع) چگونه استفاده می كنند؟

فرمود: آن چنان كه از خورشید استفاده می شود هنگامی كه در پشت ابرها پنهان گردد.۵

ج) حضرت امام صادق(ع) فرمود:

از روزی كه خداوند متعال، حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و روشن و یا غایب و پنهان.

راوی پرسید:

از امام غایب چگونه استفاده می شود؟

فرمود: آن چنان كه از خورشید استفاده می شود هنگامی كه در پشت ابر قرار گیرد.۶

د) در توقیع مباركی كه از ناحیه مقدس امام عصر(ع) توسط دومین نایب خاص ایشان، محمدبن عثمان به اسحاق بن یعقوب صادر شده است، چنین آمده است:

اما چگونگی استفاده مردم از من، به‌سان استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی كه در پشت ابر پنهان شود.۷

● خورشید فروزان در پشت ابرهای تار

در پاسخ پیشوایان دین به منافع وجودی امام غایب(ع) در عصر غیبت و چگونگی استفاده از محضر او خواندیم كه همگی تصریح می كنند: در زمان غیبت از فیوضات بی كران ناموس دهر، امام عصر(ع)، همگان برخوردار هستند، به‌سان استفاده آنان از خورشید، زمانی كه در پشت ابرها قرار گیرد. ولی نكته اینجاست كه چرا امام زمان(ع) در زمان غیبت به خورشید پنهان در پشت ابر تشبیه شده است؟

۱) نور هستی و هدایت توسط آن حضرت می رسد؛ زیرا حضرات ائمه(ع)، علت غایی ایجاد مخلوقات عالم اند و اگر آنها نبودند نور عالم به غیر ایشان نمی رسید و نیز به بركت آنهاست كه علوم و معارف حقّه بر مردم آشكار می گردد و گرفتاری‌ها از امت اسلام برطرف می شود. اگر آنها نبودند، مردم به وسیله اعمال زشت خود مستحق انواع عذاب‌های الهی می شدند، چنان كه خداوند فرموده است:

و ما كان اللَّه لیعذّبهم و أنت فیهم...۸

۲) همان گونه كه مردم از آفتاب پشت ابر بهره می برند و انتظار دارند كه ابر كنار رفته و دوباره قرص خورشید پیدا شود تا بیشتر از آن بهره بگیرند، در ایام غیبت نیز شیعیان با اخلاص، در همه وقت، منتظر ظهور امام عصر(ع) هستند و هیچ گاه مأیوس نمی گردند.

۳) كسانی كه وجود آن حضرت را با همه آثار و علائمی كه دارد انكار می كنند، مانند انكار كنندگان خورشید هنگام ناپدید شدن آن در پشت ابر می باشند.

۴) گاهی برای بندگان خدا پنهان شدن خورشید در پشت ابر از روی مصلحت بهتر از آشكار بودن آن است. همچنین غیبت امام زمان(ع) از روی مصلحت برای مردم عصر غیبت، بهتر است. از این رو ایشان از نظرها غایب گردیده اند.

مهدی سلطانی رنانی

پی نوشتها:

۱. روزنامهٔ كیهان ۲۲/۷/۷۸؛ ش۱۶۶۳۳

۲. سوره آل عمران (۳)، آیه ۱۳۸.

۳. نهج البلاغه، كلمات حكمت، شماره ۱۳۹. نهج البلاغه فیض الإسلام، ص۱۱۴۸.

۴. صدوق،كمال الدین، ج۱، ص۱۴۶ و ۳۶۵ / مجلسی، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۵۰.

۵. دكتر احمد محمود صبحی، نظریه الإمامهٔ ص۴۱۳.

۶. صدوق، أمالی و بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.

۷. شیخ طوسی، الغیبهٔ ص۱۸۸ / بحارألانوار، ج۵۳، ص۱۸۱ / صدوق، كمال الدین، ج۲، ص۱۶۲ / طبرسی، الإحتجاج، ص۲۶۳ / كشف الغیبهٔ، ج۳، ص۳۲۲ / فیض كاشانی، النوادر، ص۱۶۴.

۸. سوره انفال ( )، آیه ۳۳.

۹. سوره اسراء ( )، آیه ۷۲.

۱۰. عباس استاد آقایی، اسرار آفرینش اهل بیت(ع)، صص۲۵۳ـ۲۵۱.

۱۱. تفسیر البرهان، ج۴، ص۲۹۱.

۱۲. علامه مجلسی(ره)، بحارالانوار، ج۵۲، صص۹۳ـ۹۲، ح۷.

۱۳. مفاتیح الجنان، دعای عدیله.

۱۴. دیوان حافظ، ص۱۹۵، غزل ۱۴۴.

۱۵. فروغی بسطامی / دیوان شعر.

۱۶. دیوان حافظ، ص۱۹۵، غزل ۱۴۴.

۱۷. بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۷۵.

۱۸. حاج ملا هادی سبزواری.

۱۹. عصاره خلقت درباره امام زمان(ع) برگرفته از آثار آیت الله عبداللَّه جوادی آملی، ص ۸۵.

۲۰. سوره ذاریات( )، آیه ۵۶.

۲۱. دكتر حسین فریدونی، امام مهدی(ع)؛ آخرین پناه، ص۸۵.

۲۲. ولولا دفع اللَّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض و لكن الله ذو فضل علی العالمین.

۲۳. اصول كافی، ج۲، ص۴۵۱.

۲۴. كمال الدین، ص۲۰۷.

۲۵. احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۹۷.

۲۶. آیت اللَّه ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص۱۵۷.

۲۷. دفع گرفتاریها و بلاها ممكن است مستقیماً توسط خود آن بزرگوار یا از طریق وسایط و یاران مخصوص وی و یا به وسیله دعای آن حضرت صورت گیرد. (سید محمد صدر، تاریخ الغیبهٔ الكبری) ص۱۵۳.

۲۸. النجم الثّاقب، ص۳۱۴ / بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۷۸ / منتهی الامال، ج۲، ص۳۱۶، به نقل از تاریخ الغیبهٔ الكبری، صص۱۱۷ـ۱۱۶.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.