پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

چرچیل و راننده تاکسی


چرچیل و راننده تاکسی

«چرچیل»، نخست وزیر سابق بریتانیا، روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت. هنگامی‌که به آنجا رسید به راننده تاکسی گفت: «آقا لطفا نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.»
راننده …

«چرچیل»، نخست وزیر سابق بریتانیا، روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت. هنگامی‌که به آنجا رسید به راننده تاکسی گفت: «آقا لطفا نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.»

راننده گفت: «نه آقا! من می‌خواهم سریعا به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم.» چرچیل از علاقه این فرد به خودش خوشحال و ذوق‌زده شد و یک اسکناس ده پوندی به او داد. راننده تاکسی با دیدن اسکناس گفت: «گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم اینجا منتظر می‌مانم!»