جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آثار و برکات عزاداری برای امام حسین ع


آثار و برکات عزاداری برای امام حسین ع

آیت ا مظاهری به مناسبت حلول ماه محرم گفت استمرار عزاداری, تا روز قیامت, سبب و عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است, بنابراین اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد, تعجّب ندارد

آیت‌ا... مظاهری به مناسبت حلول ماه محرم گفت: استمرار عزاداری، تا روز قیامت، سبب و عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است، بنابراین اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد، تعجّب ندارد. به مناسبت حلول ماه محرّم الحرام، آیت‌ا... مظاهری مطالبی راجع به اهمیّت ماه‌ محرّم و جایگاه عزاداری در تعالیم دینی، بیان کرده است که در پی می‌آید.در روایات و سیره معصومین(ع) تأکید فراوانی بر عزاداری‌ شده است. علّت این امر نیز آن است که عزاداری، رمز بقای تشیّع است. برگزاری مجالس عزاداری و اهتمام به آن، فوائد، آثار و برکات فراوانی دارد که در ادامه، به برخی از آنها آثار اشاره می‌شود.

● اوّل: آمرزش گناهان

اوّلین نتیجه عزاداری‌، آمرزش گناهان است. طبق روایات، اگر کسی وارد جلسه عزای امام حسین (ع) شود و عزاداری کند، گناهان او آمرزیده می‌شود.[‍۱] چنانکه از پیامبر«ص» و ائمّه طاهرین(ع) روایاتی در اهمیّت عزاداری و اینکه گریه بر مصائب اهل بیت(ع) بهشت را واجب می‌گرداند، وارد شده است. بحمدا... همیشه جلسات عزاداری رونق داشته و سزاوار نیست کسی خود را از فیض آن و نتایج مفید آن محروم سازد.

● دوّم: ثواب فراوان

در روایات معصومین(ع) برای عزاداری‌ و زیارت امام حسین(ع)، ثواب حج و عمره بیان شده است.[۲] حتّی در روایات آمده است که افضل از همه اعمال است.[۳] همچنین در روایات فرموده‌اند ثواب عزاداری‌ و زیارت ابی عبدالله الحسین(ع) مانند آن است که خدای سبحان را در عرش زیارت کند.[۴] البته خداوند متعال مجسّم نیست که روی عرش و کرسی بنشیند. پس معنای عرش خدا، استیلای خداوند بر عالم وجود است و این روایت از باب کنایه و تأکید بیان شده است. بر این اساس، ثواب زیارت امام حسین(ع)، از دور یا نزدیک، مانند آن است که اگر پروردگار متعال عرشی داشت و شما می‌توانستید خدا را زیارت کنید، از چنان ثوابی بهره‌مند می‌شدید.

● تحلیل آمرزش گناهان

همان‌طور که بیان شد، عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) یکی از اسباب آمرزش گناهان است و ثواب‌ها و پاداش‌های شگفت‌آوری نیز برای آن وضع شده است. تحلیل این مطلب آن است که عزادار امام حسین(ع) باید با آن حضرت رابطه عاطفی برقرار کند؛ به این معنا که به اندازه عشق و محبّتی که به ایشان و شعائر حسینی دارد، از گناهانش افسرده و ناراحت بوده، به پیروی از اهل بیت(ع) علاقه داشته باشد. پس، به تعبیر دیگر، معنای روایت چنین می‌شود که: اگر کسی برای عزاداری امام حسین(ع) وارد جلسه عزا شد و توبه کرد و از گناهان خود پشیمان شد، گناه او هرچه بزرگ و فراوان باشد، آمرزیده می‌شود.بنابراین برقراری رابطه عاطفی با امام حسین(ع)، نوعی توبه به شمار می‌رود و طبق تصریح قرآن کریم، گناه هرچه بزرگ و فراوان باشد، با توبه، ‌آمرزیده می‌شود:«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»[۵]توبه حقیقی، عبارت از سرافکندگی در محضر حق‌تعالی و خجالت‌زدگی از اهل بیت(ع) است که ناظر بر اعمال انسان هستند. چنین توبه‌ای ثوابی بیشتر از حجّ و عمره و حتی بیش از زیارت ابی عبدا... الحسین(ع) دارد و در تعالیم دینی بسیار حائزاهمیّت است. لذا اینکه در روایات می‌خوانیم گریه برای مظلومیّت امام حسین(ع) موجب آمرزش گناهان است، به این معناست که اگر کسی عزاداری کند، به شرط آنکه به اندازه عشق به امام حسین(ع)، رابطه عاطفی و عملی با آن حضرت پیدا کند، بالاترین ثواب‌ها را می‌برد و پروردگار عالم به خاطر این عزاداری، گناهان او را می‌آمرزد.جلسات عزاداری به خصوص مجالس دهه اوّل محرّم، فرصت مناسبی برای برقراری رابطه عملی و عاطفی با امام حسین(ع) است؛ لذا انسان در دهه اوّل محرم می‌تواند علاوه بر عشقی که به امام حسین(ع) دارد، یک رابطه مفید و ثمربخش هم با آن امام بزرگوار برقرار کند.

● نقش عمل نیکو در تثبیت ایمان

شخصی به نام ابو دعامه نقل می‌کند در زمان بیماری امام هادی(ع) که منتهی به شهادت ایشان شد، برای عیادت خدمت آن حضرت رفتم. وقتی می‌خواستم از نزد ایشان مرخّص شوم، حضرت فرمودند: تو با عیادت خود بر من حقّی پیدا کردی، دوست داری در ازای آن یک روایت برایت نقل کنم؟ راوی می‌گوید: اظهار خرسندی ‌کردم. سپس آن حضرت فرمودند: از رسول خدا«ص» نقل است: «الْإِیمَانُ مَا وَقَرَ فِی الْقُلُوبِ وَ صَدَّقَتْهُ الْأَعْمَالُ»[۶] یعنی تشیّع و ایمان، آن است که از نظر دل، شیعه باشید و عمل شما کاشف از آن عقیده باشد.بحمدالله در زمان حاضر، مردم، از نظر عقیده، وضعیّت مطلوبی دارند، امّا آنچه نیازمند توجّه بیشتر است، عمل طبق عقیده است که به آن رابطه عاطفی می‌گوییم.در مجالس عزاداری باید توجّه شود که امام حسین(ع) در روز عاشورا، در آن بحبوحه جنگ، نماز خواندند، پس شیعه ایشان هم باید به نماز اهمیت بدهد.

در عزاداری‌ها می‌فهمیم که امام حسین(ع) به خاطر دین، همه هستی خود، حتی بچه شیرخوار را در راه خدا فدا کردند، پس ما نیز باید درباره دین، از هیچ کوششی دریغ نکنیم و در رابطه با دیگران، ایثار و گذشت و فداکاری داشته باشیم. امام حسین(ع) برای احیای تشیّع، تلاش کردند، ما نیز باید با عمل و رفتار خود، تشیّع را سربلند کنیم. وقتی اینگونه رفتار کردیم، مسلّماً ثواب این عزاداری بالاترینِ ثواب‌هاست. از وقتی کسی وارد مجلس عزاداری امام حسین(ع) می‌شود، به‌خاطر توبه و رابطه عاطفی با آن حضرت، گناهان او می‌ریزد و بالاترین ثواب‌ها را که از حج و عمره نیز بالاتر است، می‌برد.بنابراین، حتی در یک شبانه روز یا یک جلسه عزا، انسان می‌تواند جدّاً خود را اصلاح کند و با برقراری رابطه عاطفی با امام حسین(ع)، در قیامت همراه با آن حضرت زیر لوای حمد رفته، از آب کوثر بنوشد تا سایر مردم از حساب و کتاب فارغ شوند، سپس با امام حسین(ع) به بهشت برود.

● سوّم: دستیابی به حسن عاقبت

فایده سوم عزاداری، عاقبت به خیری است. به عبارت دیگر، دست عنایت امام حسین(ع) روی سر عزاداران قرار می‌گیرد و به این واسطه، از عاقبت سوء و سرنوشت بد، مصون و در امان خواهند ماند. حسن‌ عاقبت سه معنا دارد: اوّل اینکه ذلت بعد از عزت پیدا نمی‌کند. دوّم اینکه تا آخر عمر، حالت انحراف برای او پدید نمی‌آید و سوّم اینکه هنگام مرگ، اهل بیت(ع) را می‌بیند، آن بزرگواران به فریاد او می‌رسند و او نزد ایشان سربلند است. جلسات عزاداری، هر سه معنای حسن عاقبت‌ را برای عزاداران پدیدار می‌سازد. به تجربه هم اثبات شده افرادی که با مسجد، روحانیّت و جلسات عزاداری رابطه دارند، عاقبت به خیر می‌شوند.حسن عاقبت، از دنیا و آنچه در دنیاست، ارزشمندتر است. اینکه انسان بعد از عمری عزّت، ذلیل شود، یا پس از عمری دین‌داری، با یک شبهه، دچار انحراف گردد و به تشیّع شک کند، یا هنگام مرگ، معصومین(ع) به بالین او نیایند، خسارت بزرگی است و عزاداری‌، رافع این خسارات است.

● چهارم: ابقای اسلام و احیای تشیّع

فایده چهارم عزاداری، که از فواید قبلی بالاتر و ارزشمند‌تر است، این است که عزاداری، عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. امام حسین(ع) برای احیای اسلام و تشیّع به کربلا آمدند. در آن زمان، اسلام در خطر بود و شیعیان نمی‌توانستند ابراز عقیده کنند، امّا شهادت امام حسین(ع) ورق را برگرداند؛ اسلام باقی ماند و تشیّع زنده شد. در واقع، زحمات رسالت پیامبر اکرم«ص» در تبلیغ اسلام و معرفی تشیّع که پس از جریان نامبارک سقیفه بنی ساعده، در حال از بین رفتن بود، زنده شد. در آن دوران، حتّی امیرالمؤمنین(ع) چه قبل از خلافت و چه بعد از آن، به شدّت در تنگنا بودند. پس از ایشان نیز امام مجتبی(ع) تنها بودند و بدین سبب محبور به صلح با معاویه شدند. امام حسین(ع) تا زمان مرگ معاویه، به صلح برادر خویش پای‌بند بودند. امّا پس از آن و با روی کار آمدن یزید که عهدشکنی آشکاری بود، اقدام به قیام کردند، زیرا می‌دانستند با وجود یزید، باید فاتحه اسلام را خواند، لذا فرمودند: اگر کسی مثل یزید حاکم باشد، اسلام نابود می‌شود: «عَلَی الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِید»[۷]لذا قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنی‌امیّه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند. از این جهت، تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیّع مرهون شهادت امام حسین(ع) است.

امّا آن شهادت و آثار عظیم آن سزاوار نبود که در کربلا تمام شود. آن امام بزرگوار نیز توجّه داشتند که موج کربلا باید در جهان اسلام سراسری شود؛ لذا خاندان و فرزندان را نیز به همراه خود بردند. در آستانه مسافرت، محمد بن حنفیّه گفت: اگر شما برای شهادت می‌روید، چرا زنان و کودکان را می‌برید؟ فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا»[۸]یعنی اینها ادامه دهنده رسالتی هستند که با شهادت آغاز می‌شود. بر این اساس، پس از عاشورا و شهادت امام، نوبت به حضرت زینب«س» و اهل بیت امام حسین(ع) رسید که با اسارت خود،‌ موج شهادت امام(ع) و وقایع کربلا را سراسری کنند.اسارت این خانواده، موجی در عالم اسلام ایجاد کرد. پس از اسارت نیز با عزاداری، به خصوص توسّط سایر ائمّه معصومین(ع) موج شهادت، عالم‌گیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با اسارت خاندان رسول خدا«ص» و سپس با عزاداری شیعیان، جاودان و سراسری ‌شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این رو می‌توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.

به عبارت دیگر، استمرار عزاداری، تا روز قیامت، سبب و عامل بقای اسلام و احیای تشیّع است. بنابراین اگر ثواب آن از حج و عمره بالاتر باشد، تعجّب ندارد. تأکید مکرّر تعالیم دینی بر عزاداری نیز به خاطر نقش مؤثر آن بر بقای تشیّع است. در روایات می‌خوانیم کسانی که به عزاداری اهمیت می‌دهند، مانند اصحاب اباعبدالله در روز عاشورا هستند. امام حسین(ع) به اصحاب خود فرمودند: مثل شما نیامده و نخواهد آمد. حال اگر کسی در این مجالس شرکت کند، مثل اصحاب امام حسین(ع) می‌شود. مثلاً عزاداران می‌توانند با شرکت در عزاداری، حالت توبه و انابه پیدا کنند و مثل حرّ، فایده اوّل، یعنی آمرزش گناهان را ‌ببرند.

● پنجم: استجابت دعا

از دیگر فوائد عزاداری، استجابت دعا است. بحث دعا و استجابت آن در جلسات عزاداری مفصّل است. مرحوم آیت‌ا... دستغیب«ره» نقل می‌کنند: در شیراز حصبه آمده بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند. در آن زمان، حصبه دارویی نداشت و همه دم مرگ رفته بودند. آقای دستغیب از قول یکی از افرادی که خانواده او دچار حصبه شده بودند، نقل می‌کنند که گفته بود: روزی همسایه ما جلسه روضه داشت. من به آن جلسه رفتم و برای امام حسین(ع) گریه کردم و از حضرت زهرا«س» شفای زن و بچه‌ام را خواستم. وقتی به خانه آمدم، دیدم که زن و بچه‌ام نشسته و غذا می‌خورند و سالم هستند. تعجب کردم. دخترم گفت: پدر جان، حضرت زهرا«س» در این اتاق آمدند و سیاه‌پوش بودند. وقتی نشستند، به امام حسین(ع) گفتند: روی سر اینها دست بکش تا خوب شوند. امام حسین(ع) روی سر ما دست کشیدند و همه خوب شدیم، اما روی سر مادر دست نکشیدند. حضرت زهرا«س» فرمودند: چرا روی سر مادرشان دست نکشیدی؟ امام حسین(ع) فرمودند: مادر جان! او نماز نمی‌خواند. فرمودند: شوهرش شفای آنها را از من خواسته است، پس روی سر او هم دست بکش. پس آن حضرت روی سر مادرم دست کشیدند و او هم خوب شد.این وقایع به تجربه اثبات شده و حاکی از عنایت خاص معصومین(ع) به عزاداران است.