پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سپاسگزاری این عادت شیرین


سپاسگزاری این عادت شیرین

تقدیر از دیگران بابت لطفی که به ما می کنند, آنها را به دوستان واقعی مان تبدیل می کند

از شما ممنونم که این متن را برای خواندن انتخاب کردید. از شما سپاسگزارم که وقت‌تان را به ما اختصاص دادید. گفتن این جملات سخت بود؟ فکر کنید شما نویسنده این مطلب هستید، با خواندن این دو جمله از بسیاری قدردانی کردید. به همین سادگی در مسائل دیگر هم می‌توانیم در مقابل لطف دیگران از آنها قدردان باشیم.

اما شاید بسیاری از ما هنوز تشکر کردن را بلد نباشیم. شاید غرورمان اجازه نمی‌دهد که با محبت از دیگران قدردانی کنیم، اما اگر بدانیم شکر گزاری چه عادت زیبایی است و چه فایده‌هایی دارد هر چه زودتر به آن عادت می‌کنیم.

عادت کردن به واژگانی همچون متشکرم، سپاسگزارم، قدردانی می‌کنم، ممنونم و... اصلا کار سختی نیست. قدردانی به معنی شُکر است حالا اگر زیر شکر کسره بگذاریم می‌شود شِکر. تفاوت این دو کلمه در کسره و ضمه است، اما هر دو یک نقطه مشترک دارند و آن شیرینی هر دو واژه است. اگر در زندگی روزمره‌مان به سپاسگزاری در مواقع لزوم عادت کنیم آن گاه است که زندگی شیرین می‌شود.

● جای تشکر کردن کجاست؟

اگر به محیط اطرافمان دقت کنیم می‌بینیم دلایل زیادی وجود دارد تا قدردان باشیم. از مسائل کوچک گرفته تا موردی مانند تشکر از پدر و مادر. مثلا تشکر از کسی که جایش را در اتوبوس به ما می‌دهد یا خود را کنار می‌کشد تا ما رد شویم. تشکر از کسی که یک لیوان آب به ما می‌دهد یا برای راه انداختن کارمان نهایت تلاشش را می‌کند.

در زندگی روزانه با توجه به جمعی بودن نوع زندگی‌مان بسیار پیش می‌آید که دیگران به ما کمک کنند، برایمان کاری انجام دهند یا به هر طریقی باری از روی دوشمان بردارند و البته بالعکس؛ ما برای دیگران سودمند می‌شویم. در این شرایط دلمان می‌خواهد از ما سپاسگزاری شود. اگر از زبانشان نشنویم ممکن است دلخور شویم و همین طور دیگران. ساده‌تر این که خیلی به مذاقمان خوش نمی‌آید بعد از لطفی که کرده‌ایم بگوییم: یک تشکر خشک و خالی هم نکرد! همچنین دوست نداریم از اطرافیانمان هم در مورد خودمان این جمله را بشنویم.

طبیعی است هیچ کس انسان متوقع و پررو را دوست ندارد و از دیدن او و یاری رساندنش خوشحال نمی‌شود.

● نیاز به سپاسگزاری در فطرت انسان

قدردانی یک اخلاق پسندیده است. از نظر فطری هم انسان دلش می‌خواهد در برابر نعمت و محبتی که دریافت کرده است قدردان و سپاسگزار باشد. حتی این رفتار در دیگر موجودات زنده هم واضح است. جانوران زبان تشکر ندارند، اما با تکان دادن سر یا دم قدردانی خود را در ازای لطفی که به آنها می‌شود ابراز می‌کنند. دکتر مرتضوی، روان‌شناس و رئیس انجمن مراکز خدمات روان‌شناسی ایرانیان در این باره می‌گوید: سپاسگزاری از دیگران باعث‌می‌شود نیاز به تکریم در انسان ارضا شود. ذات انسان نیاز به گرامیداشت دارد، یعنی برای او باید ارج و قرب قائل شد.

وی معتقد است در انسان پنج نیاز اصلی وجود دارد ازجمله نیاز به قدرت، تفریح، آزادی، نیاز به تعلق و بقا. قدردانی از دیگران باعث تامین نیاز به تعلق و همین طور نیاز به بقا می‌شود.

مرتضوی در مورد نیاز به تعلق توضیح می‌دهد که سپاسگزاری باعث می‌شود فرد نسبت به نزدیکانش مهرورزی کند. تشکر از دیگران یک نوع مهرورزی است. گونه‌ای از ابراز تعلق و عشق به همنوع است.

طبیعی است ناسپاسی کردن از دیگران یعنی ندیدن دیگران و اهمیت قائل نشدن برای دیگران، یعنی فنا شدن که متضاد بقاست.

اگر کسی هر کاری کند، اما به چشم نیاید، همین دیده نشدن در او منجر به احساس نیستی می‌شود.

مرتضوی در این باره می‌گوید: این احساس طبیعی است. وقتی ما از دیگران به دلیل کاری که کرده است تشکر نکنیم کار او جلوه نمی‌کند و همین مساله باعث‌می‌شود فرد احساس امنیت خاطر نداشته باشد.

ناسپاسی را می‌توانیم کفران هم معنی کنیم. نباید لطف دیگری را وظیفه‌اش بدانیم. در حالی که سپاسگزاری یک‌وظیفه برای ماست.

● تمام تاثیرات یک قدردانی ساده

مگر سپاسگزاری چه تاثیری دارد؟ باعث عزت و احترام می‌شود. کسانی که در مقابل کوچک‌ترین محبتی قدردان هستند همیشه از آنها به عنوان انسان‌هایی باشعور و باادب یاد می‌شود. این افراد در بین اطرافیان، انسان‌هایی محبوب و باشخصیت شناخته می‌شوند.

به زبان ساده‌تر قدردانی، یکی از واضح‌ترین علامت‌ها برای تشخیص انسان بودن است. قدرشناسی و قدردانی، گستره دید ما را بیشتر می‌کند و باعث می‌شود در مقابل مشکلاتی که ناامید و مایوسمان می‌کند احساس بهتری داشته باشیم و همچنین تصورات باطل نسبت به قوانین طبیعی و جریان واقعی زندگی را که در ذهنمان به وجودآمده برطرف می‌کند. به عبارتی قدرشناسی، نشانه‌ای از تربیت صحیح است.

اگر بدانیم قدردانی چه تاثیری در دیگران دارد مسلما از آن بیشتر استفاده می‌کنیم. تشکر از دیگران به خاطر رفتار، کمک‌ یا حمایت‌شان باعث می‌شود تا وی ارزش کار خود را درک کند و از خود رضایت داشته باشد. در ضمن دوباره آن رفتار را تکرار می‌کند. به عبارت دیگر سپاسگزاری باعث می‌شود که فرد احساس کند کارش نادیده نگرفته شده است. با تشکر احساس خوبی به دیگران منتقل می‌کنیم که شاید خودمان از آن بی‌اطلاع باشیم.

همچنین قدردانی و سپاسگزاری کلید حفظ روابط میان انسان‌هاست و باعث ترویج فرهنگ کمک‌کردن به همنوع می‌شود. مرتضوی می‌گوید با تشکر از دیگران به نوعی می‌توانیم بهداشت روانی جامعه را تامین کنیم.

● انسان‌های قدردان چه شکلی‌اند؟

انسان‌های قدردان دل بزرگی دارند و از رضایت درونی به خاطر نیروی سپاسگزاری بهره‌مندند. با مردم و اجتماع در ارتباط هستند. کمتر از مشکلات گله‌مندند. آنها همیشه صبور و در مقابل قوانین زندگی انعطاف‌پذیر هستند. وقتی مشکلی برای عزیزانشان پیش می‌آید اولین نفر در یاری رساندن هستند. آنها معمولا برای معنویات ارزش زیادی قائلند. این افراد لبخند هرگز یادشان نمی‌رود و بسیار گشاده‌رو و مهربانند. با مهربانی کردن به دیگران و نوعدوستی، این ارزش‌ها را به دیگران هم یاد می‌دهند.

نکته: قدردانی و سپاسگزاری کلید حفظ روابط میان انسان‌هاست و باعث ترویج فرهنگ کمک‌کردن به همنوع می‌شود. از سوی دیگر با تشکر از دیگران به‌نوعی می‌توانیم بهداشت روانی جامعه را تامین کنیم

روان‌شناسان در این مورد می‌گویند انسان‌هایی که لطف دیگران را فراموش نمی‌کنند سرشار از نیروهای مثبت هستند. کسانی که قدرشناس هستند ناشی از توجه آنها به درون خودشان است و بدون توجه به خود و شناخت واقع‌بینانه نمی‌توان به نیروهای مثبت در زندگی دست پیدا کرد.

مسلما در میان اطرافیانمان کسانی هستند که چنین عباراتی را به کار می‌برند. آنها به دلیل به کار بردن این جملات به ظاهر کوچک و کم اهمیت به فرصت‌های زیادی دست پیدا می‌کنند.

به طور مثال اگر برای خودشان مشکلی پیش آمد اگر از اطرافیانشان یاری بخواهند به‌دلیل قدرشناس بودنشان، دیگران با کمال میل کمکشان خواهند کرد. چون شاید زمانی همان فرد دستشان را گرفته است. آیا این مشخصات برای شما آشنا نیست؟ شما هم این گونه هستید؟

برای پیدا کردن پاسخ این پرسش باید سری به رفتارمان در زندگی روزمره بزنیم. باید به نحوه برخوردمان با دیگران توجه کنیم. برای مثال ببینیم از آخرین رایانه یا پیامکی که برای سپاسگزاری از دوستانمان یا اعضای خانواده یا هرکس دیگری فرستاده‌ایم چقدر می‌گذرد؟ آیا لطفی را بدون پاسخ گذاشته‌ایم؟ البته تشکری که مقدمه درخواست دیگری نباشد. در این مورد باید با خودمان صادق باشیم.

● راه و روش تشکر

کاملا روشن است؛ یک قدردانی تاثیرگذار بیشتر از آن که مربوط به مادیات و هزینه باشد به اخلاق برمی‌گردد. با این حال در این مورد هر چقدر خلاقیت بیشتری داشته باشیم، جذاب‌تر می‌شود. به جز تشکر کلامی که می‌تواند بسیار دلچسب باشد، یک هدیه خاص هم می‌تواند همان احساس را زنده کند. یک یادداشت که مضمون اصلی‌اش سپاسگزاری است، هم می‌تواند کارگشا باشد. البته اگر دست‌نوشته باشد جذاب‌تر و دلنشین‌تر است. به بهترین نحو به کسی که لطفی در حق شما می‌کند بفهمانید که ارزش لطفش را می‌فهمید؛ حال به هر روش که می‌توانید.

یادمان باشد از کسانی که در زندگیمان سبب رشدمان شده‌ و حتی تجربه‌های شکست و پیروزی‌شان را در اختیارمان گذاشته‌اند تشکر و قدردانی کنیم.

یادمان باشد تشکر کردن از دیگران در قبال زحماتشان یک وظیفه است نه فقط عوضی در مقابل عشق بلاعوض دیگران. پس ما باید بپذیریم سپاسگزاری از کسانی که بدون چشمداشت به ما کمک کرده‌اند در بهترین نوع ممکن روشی پسندیده است.

یادمان باشد خودمان هم دوست داریم دیگران تشویقمان کنند و از ما ممنون باشند، اما از تشویق و تشکر دیگران نباید گریزان باشیم.

یادمان باشد قدردانی از کاری هر چقدر هم کوچک تاثیرات بزرگی در زندگی‌مان به جای خواهد گذاشت و آرامش درونی را به ما هدیه خواهد داد.

یادمان باشد لطفی که دیگران در حقمان می‌کنند یک نعمت است. مثلا تشکر از خدا به خاطر نعمت سلامتی یا کمک کردن به نابینایی در عبوراز خیابان. اینجا ما نعمتی برای او هستیم. شکر اگر نباشد نعمت‌های بعدی هم تعطیل است.

یادمان باشد اگر سپاسگزاری هم می‌کنیم باید از ته‌دل باشد تا بر دل بنشیند.

مطمئن باشیم اگر کار مثبتی برای دیگران انجام می‌دهیم، حتما روزی تاثیرش به خودمان باز خواهد گشت. اگر باور ندارید این داستان را بخوانید: کشاورزی فقیر از اهالی اسکاتلند بود. یک روز او از باتلاقی که نزدیک مزرعه‌اش بود صدای درخواست کمکی را شنید. فورا خود را به باتلاق رساند، پسری وحشت‌زده که تا کمر در باتلاق فرورفته بود فریاد می‌زد و تلاش می‌کرد تا خود را آزاد کند. کشاورز با تلاش زیاد به‌وسیله طناب و چوب او را از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد.

فردای روز حادثه کالسکه‌ای مجلل جلوی منزل محقر کشاورز توقف کرد و مرد اشراف‌زاده‌ای از آن پیاده شد و به خانه پیرمرد رفت. او خود را پدر همان پسر معرفی کرد و پس از سپاسگزاری خواست که کار او را جبران کند، چون کشاورز زندگی تنها فرزندش را نجات داده بود.

کشاورز اما قبول نکرد که پولی بگیرد. در همین موقع پسر کشاورز وارد خانه شد. اشراف‌زاده گفت:اجازه بدهید به منظور قدردانی، فرزندتان را همراه خود ببرم تا تحصیل کند اگر همانند خودت شرافتمند و نوعدوست باشد به مردی تبدیل خواهد شد که تو به او افتخار می‌کنی.

پس از سال‌ها پسر کشاورز از دانشکده پزشکی فارغ‌التحصیل شد و همین طور به تحصیل ادامه داد تا در سراسر جهان به‌عنوان الکساندر فلمینگ کاشف پنی‌سیلین مشهور شد. سال‌ها بعد پسر همان اشراف‌زاده به ذات‌الریه مبتلا شد و تنها چیزی که توانست برای بار دوم جان او را نجات دهد، داروی کشف شده توسط فرزند آن پیرمرد کشاورز بود.

لیلا عابد