یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

امام سجاد ع و مدیریت بحران


امام سجاد ع و مدیریت بحران

مدیریت در هر مجموعه , امنیت و آرامش را بسیار سهل و ممکن می نماید تا موقع بحران وقتی بحران در جامعه,اندیشه,ویا به گروهی که طرفدار اندیشه خاص می باشند, حاکم شد

● مقدمه

مدیریت در هر مجموعه ، امنیت و آرامش را بسیار سهل و ممکن می نماید تا موقع بحران وقتی بحران در جامعه،اندیشه،ویا به گروهی که طرفدار اندیشه خاص می باشند، حاکم شد. برای برون رفت ازاین بحران مدیری بسیار کار آزموده می طلبد تا از این شرایط به سلامت عبور کرد؛ خصوصاً مجموعه ای گرفتار بحران جمعی باشند که حامل پیام بزرگی برای تمام انسانها هستند، درست مثل پیامبران الهی که وظیفه ای بسیار خطیر از طرف خداوند عهده دار بودند.

پیام آوران کربلا برای انسانها، پیام آزادی از قید طواغیت و فراعین، و پیام عزت و آزادگی، و پیام شهادت با عزت در مقابل زندگی ذلت و خفت بار، وپیام پیروزی خون بر شمشیر را آوردند، در بحرانی ترین لحظه ها این پیامها به بهترین ورساترین فریادها بر گوش تمام اهل تاریخ طنین انداز شد، و صدای کیست مرا یاری کند؟ را آزادگان و شرافتمندان تاریخ انسانیت لبیک گفته وخواهند گفت؛ وبدین سبب هرگز هیچ زور و سلطه ای را از مستکبران پذیرا نخواهند شد! اما امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و عمه اش زینب ـ سلام الله علیها ـ و اهل بیت امام حسین- علیه السلام- در بحران بی نظیر تاریخ بشریت این پیام ها را به انسانیت رسانده اند .

مدیریت چنین بحرانی با درایتی امکان پذیر است که صبر و سعه صدر و شجاعت پیامبران بزرگ الهی چون نوح، ابراهیم، ایوب، موسی، عیسی و محمد و... ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ در او متجلی ونمایان باشد، امام سجادـ علیه السّلام ـ به راستی وارث انبیای الهی است که دین الهی را از بحرانی ترین لحظه های تاریخ به سلامت گذراند وحیات انسانیت و انسان را که رمز قیام عاشورا بود به قلب و دل و انسان ها پیوند داد و برای همیشه تاریخ زنده ماند. بدون تردید اگر مدیری همچون امام سجاد-علیه اسلام-پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ وجود نداشت طغیان گران و مستکبران پیروز تاریخ بودند و هیچ کس در مقابل ظلم و ستم فرعونهای زمانه قدرت نفس کشیدن نداشت، امام حسین ـ علیه السّلام ـ با فدا کردن خود این درس را در مدرسه عاشورا به امام سجاد ـ علیه السّلام ـتدریس کرد و ایشان هم در مدرسه السیاره اسارت کوفه و شام در مقابل فرعون زمانش با شجاعت به همگان آموخت و بدون کوچکترین واهمه آنها را به قبول شکست وادار کرد. و از این روی بود که انسانیت آموخت که مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران برای مظلوم پیروزی و برای ظالم خفت و خواری در پی دارد.

امام علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ مشهور به زین العابدین و سجاد، با انواع بحرانها و تدابیر از نزدیک آشنایی داشت و با مشکلات بسیاری که در دوره حیاتش با جد و عمو و پدرش ـ علیهم السّلام ـ برای جامعه اسلام بوجود آمد همه را از نزدیک می‌شناخت و با جریانهای سیاسی و اجتماعی مدینه و کوفه و جهان اسلام آشنا بود.

آن حضرت در حادثه عاشورای سال ۶۱ (ه.ق)حدوداً ۲۳ سال سن داشته[۱] و دارای همسر و فرزندانی بوده است. تمام قضایای تاریخ و وقایع شهر مدینه و حرکت امام حسین و پیش از آن صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ و برخورد معاویه با شیعیان همه برای آن حضرت شناخته شده است. در جمع کاروان امام که از مدینه به سوی مکه رهسپار شد حضور داشت و در حضور امام از مکه به سوی کوفه حرکت می‌کند و در مسیر راه و در منازل مختلف با افراد مختلف ملاقات می‌کند.[۲] و خطبه‌های فراوانی ایراد فرموده[۳] و اهداف و غایت قیام را نیز تبیین وظایف اهل‌بیت پس از شهادت خود را ترسیم و صریحاً فرمود فرزندم علی پس از من امام واجب الاطاعه است به اهل‌بیت خود فرمود که از او اطاعت کنید.[۴] امام در آخرین لحظه‌ها تمام آنچه را که برای امامت نیاز است برای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ سپرد. بنابراین راهی که امام حسین ـ علیه السّلام ـ با درایت کامل آغاز کرد و مدیریت نمود، راه پایدار و مستمر بود که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید آن را ادامه بدهد.

این قضیه از ابتدای راه روشن بود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای استمرار و رهبری نهضت بزرگ کاملاً آماده بود و از قبل برنامه‌هایی که پدر بزرگوارش ترتیب داده بود همه را می‌شناخت و مو به مو اجرا می‌کرد، در تأسیس نهضت عاشورا مدیریت بسیار قوی از سوی امام حسین اعمال شد بگونه‌ای که تعداد سپاه امام و اعضای آن همه افراد خاص بودند، اخلاصی که امام در راه خدا داشت این اخلاص با مدیریت امام در تک تک اعضای سپاه امام از کودک تا پیرترین عضو مشاهده می‌شود، این یک مدیریت معنوی بی‌نظیر است، اخلاصی که امام دارد، حبیب دارد و سرباز خردسال امام نیز دارد[۵] و با بی‌زبانی این اخلاص متجلی می‌شود، نظمی که در نهضت عاشورا و اداره این نهضت دیده می‌شود با انسجام و وحدت در کمتر مجموعه‌ای یافت می‌شود و همین نظم در مدیریت بود که گروه اندک با سپاه عظیم وقتی روبرو شدند خود را نباختند، استواری و ایمان راسخ در تک تک اعضای سپاه امام واقعاً بی‌نظیر و یک الگوی کامل برای نهضت‌های الهی و اسلامی است. سپاه دشمن از وضع امام و روحیه آن حضرت در روز عاشورا وقتی که تنها مانده بود چنین گزارش می‌‌‌دهند: هرگز او را با تنهایی‌اش شکست پذیر ندیدیم با این‌که تمام یارانش در خون غلتیده بودند[۶] هر چه بلا بیشتر می‌شد چهره‌اش نورانی‌تر می‌شد وقتی شب عاشورا امام با تک تک یاران خود صحبت کرد و فرمود شما آزاد هستید بروید، زهیر بن قین برخاست و عرض کرد اگر هزار مرتبه زنده شوم و مرا در دفاع از تو و در راه هدف تو قطعه قطعه کنند دست از یاری تو برنمی‌دارم. همین زهیر چند روز پیش از این دوست نداشت در مجاورت خیام امام خیمه بزند و از آن حضرت دوری می‌کرد اما درایت و مدیریت امام از همان زهیر بن قین مردی ساخته که چنین عاشقانه در راه او اظهار محبت می‌کند، شیخ مفید می‌نویسد: همه یاران آن حضرت چنین گفتند[۷] امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: در این شب (عاشورا) من مریض بودم عمه‌ام زینب از من پرستاری می‌کرد پدرم در گوشه‌ای نشسته بود و شمشیر خود را اصلاح و این شعر را زمزمه می‌کرد: یاد هر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق والاصیل (ای روزگار دوستیت پایدار نیست با دوست غیر دشمنیت هیچ گار نیست) من منظور پدرم را متوجه شدم بغض دلم را گرفت اما ساکت شدم ولی عمه‌ام زینب بی‌قراری نمود پدرم او را دلداری و توصیه به صبر نمود.[۸] امام خواهران و سایر اعضای اهل‌بیت را به صبر و استقامت و شجاعت و تحمل مصائب سفارش نمود[۹] پس از این توصیه هیچ یک از آنها بی‌تابی نکردند و عمل دون شأن از آنها دیده نشد[۱۰]. از حر بن ریاحی که فرمانده اولین دسته از سپاه کوفه بود که برای دستگیری امام مأموریت داشت، مدیریت و برخورد شایسته امام، او را به اندیشه واداشت، امام با رفتار خود که از دشمن با گشاده رویی و با آب پذیرایی کرد و سعی نمود آنها را به راه روشن هدایت نماید، حر پس از تفکر به خیل کاروان امام پیوست. بنابراین نقش مدیریت در نهضت عاشورا و تأسیس آن مکتب بی‌نظیر، کاملاً برجسته است، مدیریت امام مجموعه‌ای منسجم و همدل و هماهنگ بوجود آورد که اساس یک نهضت است. همه در پیروی از پیشوای خود یک دل بودند و همه پیمان جان بسته بودند که با همان هدف تا پای جان از او دفاع کننإ یکی از یاران امام سینه خود را سپر امام کرد تا امام نماز را بپا دارد. مدیریت امام انسان‌ساز بود و نهضت عاشورا بر پایه این مدیریت تأسیس شد.

۱) امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و استمرار مدیریت در شرایط بحران

امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای ادامه نهضت خود چنانکه در تأسیس، مدیریت شایسته‌ای اعمال کرد ضروری است که برای استمرار و پایداری و انتقال آثار و حفظ آنها و تبیین و بازگو کردن بدون تحریف آن نیاز به مدیری است که در شرایط بحرانی پس از تأسیس آن را صیانت و اداره کند و از آن پاسداری نماید مدیری که مؤسس نهضت بود شخصیتی چون امام حسین تربیت یافته پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود مدیری که بتواند از بحرانی‌ترین شرایط نهضت را عبور دهد و با حفظ شعارها و پیامهای آن به آیندگان منتقل کند چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

۱. ۱) ویژگی‌های امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و کارکرد آن در مدیریت بحران

مدیر هر مجموعه و هر اندیشه‌ای بایستی ویژگی‌های ممتاز داشته باشد تا مجموعه را به هدف غایی و عالی با بهترین روشها هدایت کند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با درایتی که از خود در نهضت عاشورا و پس از آن نشان داده روشن کننده شخصیت ممتاز آن حضرت است، حضور امام سجاد در کربلا دارای پیام است به این جهت که امام و تنها معصوم پس از امام حسین و کسی که باید نهضت عاشورا به دست او به ثمر و نتیجه برسد در این مجموعه باشد، چنانکه خواهران امام بعنوان اعضای اردوی مرحله بعد بودند در این مجموعه حضور داشتند. چون در نهضت امام حسین دو گروه با دو وظیفه خاص نقش آفریدند.

۱) گروه اول (امام و یاران شهیدش)

این گروه تأسیس نهضت عاشورا را به عهده داشتند آنها با خون سرخ خود اسلام ناب محمدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از اسلام غیر ناب که سازشکاران و قدرت طلبان و خلفای اموی و عباسی و... مدعی آن بودند متمایز کردند و با رنگ سرخ خون حق را از باطل جدا کردند.

۲) گروه دوم: امام سجاد و اهل‌بیت (بقایای کاروان حسینی)

وظیفه و نقش گروه اول با مدیریت امام حسین ـ علیه السّلام ـ از مدینه شروع شد و تا شهادت امام حسین، عصر عاشورا بود. آنها نقش تأسیسی داشتند.

وظیفه و نقش گروه دوم با مدیریت امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ پس از شهادت امام حسین آغاز می‌شود. این دوره بسیار حساس و سخت و در طول تاریخ اسلام دوره‌ای بسیار پرآشوب و مشقت بار برای پیروان اهل‌بیت بوده است. اوضاع اجتماعی بسیار آشفته و آشوب زده اوضاع سیاسی نیز در بحران کامل قرار دارد چون در رأس امور فردی نالایق و ناشایسته مثل یزید قرار گرفته است. انواع منکرات در جوامع اسلامی و شهرهای اسلامی به تقلید از بنی امیه رواج یافته.[۱] و دین اسلام با تمام دسیسه‌ها از درون و از بیرون مورد تهاجم قرار گرفته اگر به وقایع تاریخی این دوره اشراف داشته باشیم به حاکمیت بحران به سراسر جغرافیای جهان اسلام واقف می‌شویم ابوالفرج اصفهانی به گوشه‌هایی از انحرافات اجتماعی این دوره اشاره می‌کند[۲] و مسعودی به فسق و فجور دوره حکومت یزید تصریح می‌کند.[۳]

مدیری که باید از این بحرانهای سخت نهضتی تازه تأسیس را به سلامت عبور بدهد، امام زین العابدین است که دارای ویژگی‌های ذیل است:

۱) در متن نهضت قرار دارد و در واقعه کربلا حاضر است و از نزدیک شاهد وقایع پیدایش نهضت الهی است.

۲) مقبولیت عمومی دارد، همه امت اسلام او را قبول دارند و بدین جهت آن حضرت را القابی نظیر: العدل، امام الامه، قدوه الزاهدین، سید المتقین، الامین و... لقب داده‌اند دکتر شهیدی معتقد است این القاب را مردم به آن حضرت داده‌اند، افرادی که نه شیعه بودند و نه به مقام عصمت و امامت آن حضرت عقیده داشتند، بلکه به خاطر بروز صفاتی عالی از آن حضرت و بر اساس اعتقاد قلبی خود که به شخصیت حضرت در آنها بوجود آمده بود می‌دادند. هر یک از این لقبها نشان دهنده مرتبه‌ای از کمال نفس و درجاتی از ایمان و اخلاص آن حضرت و اعتماد مردم به آن حضرت بود.[۴]

محمد ابن سعد درباره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ می‌نویسد: علی بن الحسین عالی مرتبه و پرهیزگارترین و بلندمرتبه‌ترین فردی است که از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت می‌کند ... »[۵] زُهری (او یکی از دانشمندان بزرگ اهل سنت است که معاصر امام سجاد بود) گفته علی بن الحسین فقیه‌ترین و داناترین فرد روزگار است[۶] و بیش از همه بر گردن من حق و منت دارد.[۷].

۳) عابد و زاهدی بی‌نظیر در عصر خود که تمام علمای اسلام به این ویژگی آن حضرت اعتراف و در برابر آن حضرت خاضع و خاشعند.[۸]

۴) اعلمیت (دانایی و علم) امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای دوست و دشمن اثبات شده است و هیچ کس منکر فضایل علمی حضرت نیست.

۵) جمیع اوصاف و ویژگی‌هایی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و جانشینان راستین آن حضرت داشتند در آن حضرت به زیباترین و نیکوترین صورتها نمایان بود، و همین تجلی اوصاف بود که مقبولیت عمومی و هیبتی خاص از حضرت ظاهر می‌نمود، وقتی مسلم بن عقبه حضرت را احضار کرد و به سبب خشمی که از او و خاندانش در دل داشت قصد کشتن حضرت را کرد. وقتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ وارد شد، مسلم با دیدن امام به لرزه افتاد و در مقابل امام از جای خود برخاست و با احترام امام را در کنارش جای داد.[۹] شکوه امام در حج عبدالملک را به حیرت واداشت و او با قصد تحقیر پرسید او کیست؟ فرزدق او را با زیباترین سروده‌اش معرفی کرد[۱۰]

بنابراین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از نظر شایستگی، بدیل امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود و از آن جهت که مقبولیت عمومی و بی‌نظیر در میان امت اسلام داشت تجلی سیره نبوی نیز در او بسیار برجسته است پس شایستگی و منزلت رفیع اجتماعی، آن حضرت سیمای پیامبر اسلام را حیا کرد و نفاق بنی امیه و جبهه مقابل نهضت عاشورا، که یکی از اهداف قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود را روشن کرد و بر همه، حتی اهل شام و آیندگان تاریخ روشن شد که اسلام ناب در جانب مکتب عاشورا است.[۱۱]

از این روی یکی از بحرانهای مهم تاریخ اسلام در این مقطع با شخصیت و ویژگی‌های امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ مدیریت شد. پس در مدیریت بحران وجود شخصیت برجسته برای گذر از وضع بحرانی یکی از درسهایی است که از نهضت عاشورا و سیره امام سجاد می‌توان درس گرفت. پس از برشمردن ویژگی‌های فردی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و نقش آن در مدیریت بحران به بحران‌هایی که آن حضرت در انجام مأموریت خود با آن مواجه شد و از آنها برون رفت اشاره می‌کنیم:

۲) بحران‌ها و مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ

۱. ۲) بحران اسارت اهل‌بیت

بحران اسارت اهل‌بیت که ناشی از فقدان امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود خلاء پناهگاه عواطف و امنیت روحی را آسیب پذیر می‌کند، دیدن این صحنه از نظر عاطفی برای مجموعه تحت مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بسیار غم انگیز بود. چون وجود پدر و عموی قهرمان و همسر، مایه امن و آسایش کودکان و زنان، عضو این مجموعه بود که پس از فقدان عزیزان، به شدت متأثر و دردمند بودند، طبیعی است که اظهار عواطف و احساسات در مقابل این تراژدی بی نظیر تاریخ باید عظیم باشد، مجموعه‌ای که ساعتی پیش، پدر داشتند عمو و برادر و همسر داشتند ولی در فاصله اندکی همه را یکجا از دست دادند. و با دشمنی مواجه هستند که بسیار سفاک و بی‌رحم است، غارتگر و چونان درندگان، وحشی به خیمه های اهل‌بیت هجوم می‌برند،[۱۲] امام در این حال مبتلا به تب شدید است، که پناه اهل حرم بود، عمه‌اش زینب نگران حال اوست. در هر صورت نهضت با این وصف وارد مرحله جدید و حساس شده و به تدریج امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید وظایف و نقش خویش را در حفظ نهضت کربلا ایفا کند، نشر پیام امام حسین در مسیر حرکت با سخنرانیهای حضرت زینب که با درایت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ آغاز شد این بانوی قهرمان در این بحران حامی بزرگ امام سجاد بود و نقش مهمی در گذر از بحران ایفا کرد. (نقش زن در رفع بحران) چون جان امام هنوز در معرض خطر جدی بود.[۱۳] از این روی حضرت زینب ـ علیها السلام ـ سرپرست کاروان اهل‌بیت (امام حسین ـ علیه السّلام ـ شب عاشورا دست او را گرفت و در پیش امام سجاد نشاند و با این رمز همراهی آن دو را روشن کرد). امام سجاد در برابر ابن زیاد در کوفه با دلایل و براهین قرآنی در مقام دفاع از خون شهدای کربلا برآمد[۱۴] و به قرآن استناد می‌کرد و با این شیوه منطق دفاع را تبیین می‌نمود، خطاب به ابن زیاد فرمود: مرا از کشتن می‌ترسانی نمی‌دانی که کشته شدن شعار ما و شهادت کرامت ماست؟ در کوفه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خطبه‌ای قراء ایراد کرد و خود را معرفی نمود و از آنچه در کربلا گذشته بود به مردم کوفه خبر داد، چون در کوفه علاوه بر این‌که عدّه‌ای طرفدار امویان بودند شیعیان نیز حضور داشتند، امام در این خطبه از چهره عدّه‌ای که نفاق داشتند پرده برداشت و آنها را به بی‌وفایی و حیله‌گیری محکوم کرد که عهد شکستند (البته شیعیان امام حسین در کوفه فراوان بودند و وفادار به اهل‌بیت) در این سخنرانی امام به مرثیه سرایی و ذکر مصیبت پرداخت و با این راه برد عواطف مردم را نسبت به مکتب عاشورا پیوند داد و با روح مردم عجین کرد تا حیات ابدی و پیوند ناگسستنی به آن بدهد (انتقال بعد حماسی عاشورا به متن جامعه) این حرکت امام شورش علیه خط نفاق را در کوفه زمینه سازی کرد و اولین قیام به زودی توسط، عبداله بن عفیف ازدی که از یاران امیر مؤمنان و شیعیان مخلص بود صورت گرفت، کوفه مرحله‌ناآرامی و اعتراض خود را آغاز کرد.[۱۵] اسیران از کوفه به سوی شام پایتخت امویان در حرکت بود تدابیر مأموران بر این بود که مسیر حرکت اسیران از شهرها نباشد.

امام سجاد شهر شام را از بحرانی ترین و سخت ترین دوران حیات خود می‌شمارد که بر آن حضرت بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما با درایت و شایستگی توانست پیام نهضت را از این شهر به فراتر از مرزهای جهان اسلام برساند[۱۶] و از ارزشهایی که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در پی آنها بود به خوبی دفاع و حقانیت مکتب اهل‌بیت را اثبات کند، در برخود و تدابیر امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ یزید بسیار منفعل شد و شکست خود را دریافت و تحقیر شد در ابتدای ورود که سرهای شهدا در برابر یزید قرار گرفت، یزید با سرودن اشعاری اظهار خرسندی کرد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با استناد به آیات قرآن[۱۷] شادی یزید را برهم زد، در شام نیز امام بیشتر در مقابل کارهای یزید به قرآن استناد می‌کرد و با این استدلال رفتار او را در بین اهل شام برخلاف قرآن معرفی و مشروعیت و ادعای خویشاوندی او با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را که سالها تبلیغ کرده بودند پوچ و بی اساس نمود، و ریشه‌های خلافت امویان را به لرزه انداخت، موضعی که امام و همراهان (عمه‌ها و خواهران) در کوفه داشتند، با موضع آنها در شام متفاوت است، اهل‌بیت سوابق مسلمانی امویان و خاندان ابوسفیان و مقابله‌آنها با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به مردم تبیین می‌کنند (این درس را باید از امام بگیریم که برای تفهیم شرایط حاضر آگاهی کافی از گذشته داشته باشیم) این رویکرد امام ـ علیه السّلام ـ دقیقاً در راستای قیام امام و نهضت بزرگ امام حسین ـ علیه السّلام ـ است.

که بین اسلام نبوی و اسلام اموی (آمریکایی) تمایز ایجاد کند تا تحریفات بعنوان اسلام ناب معرفی نشود (از این مدیریت دقیق امام این درس را باید گرفت که مکتب عاشورا را از تحریفات باید جدا کرد، همانطور که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در مقابل تحریفات بنی امیه قیام کرد) امام ـ علیه السّلام ـ در کاخ یزید چنان موضع و تدبیری از خود نشان داد که یزید برخورد عبیدالله با اسیران را ناشایست دانست و او را تقبیح کرد، این پیروزی بزرگ برای کاروان اهل‌بیت بود. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در منبر مسجد دمشق سخنرانی کرد و فضایل اهل‌بیت پیامبر را تبیین و جو مسموم دمشق را که سالها معاویه و امویان ایجاد کرده بودند تغییر داد. یزید برای فرونشاندن موج گفتار امام به موذن دستور اذان داد، امام ساکت شد تا موذن به نام پیامبر رسید، حضرت پرسید ای یزید آیا محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ جدّ‌تو است یا جد من؟... اگر جد من است چرا پدر مرا کشتی، مردم حاضر در مسجد با شنیدن این کلام امام به شیون و ناله سردادند! در حالی که همین مردم بر اثر تبلیغات یزید بر این باور بودند، که اینها خارجی و دشمن دین‌اند! این گونه بود که امام این بحران بزرگ را با مدیریتی بی‌نظیر به بهترین شیوه به سود نهضت هدایت کرد،‌به نحوی که زبان منتقدین به یزید گشوده شد، و یزید ابن زیاد را لعنت و تمام حوادث را به او نسبت داد.[۱] این مرحله دیگری از شکست او و پیروزی امام سجاد بود. امام سجاد در دوره اسارت ابراز احساسات و عواطف خواهران و عمه‌ها و سایر اعضای اهل‌بیت را محدود و ممنوع نکرد بلکه بر اساس توصیه پدرش از این گزینه نیز در ابلاغ پیام و و ایفای نقش استفاده کرد و عواطف مردم را بر علیه حکومت امویان و ... برانگیخت و روی همین اصل بود که قیامهای بزرگی از میان مردم بر علیه حکومت‌های اموی و عباسی شکل می‌گرفت و در اکثر این پیامها شعارهای امام حسین ـ علیه السّلام ـ نمود داشت مثلاً در قیام زید فرزند امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یکی از برجسته‌ترین شعارها عنصر امر به معروف و نهی از منکر و قیام به حق و تأکید به سیره نبوی خود را نشان می‌دهد.[۲]

در تمام قیامها الهام از قیام امام حسین با ریشه‌های عاشورایی به وضوح دیده می‌شود، امام زین العابدین با مدیریت مقتدرانه خود نهضت عاشورای امام را با ویژگی‌هایش ابدیت و جاودانگی داد.

۲. ۲) بحران‌های پس از اسارت

جامعه اسلامی گرفتار داغ و اندوه فراموش ناشدنی گردید و اهل‌بیت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به مصیبت و درد جانکاه و دلخراش مبتلا شدند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ۳۴ سال امامت[۳] داشت که همه این دوره را گریان و از درد جانکاه این ضایعه سنگین محزون بود[۴] حزن امام به نوعی واکنش درونی در برابر این مصیبت بود که حامل پیام عاشورا و احیاء و حفظ نهضت بود. اهل‌بیت امام که از کربلا برگشتند هر یک با رویکردهای مختلف در حفظ ارزشهای نهضت عاشورا کوشیدند، همسران امام دختران امام مثل سکینه که مراثی بلندی در رثای امام می‌سرود و شاعران را در سرودن اشعار اهل‌بیت تشویق می‌کرد، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز در اوضاع اجتماعی و سیاسی آشفته از این گزینه نیز سود جست.[۵] پس از مراجعت امام به مدینه بحرانهای متعددی در این شهر به وجود آمد و امام در این شرایط مجبور بود به نوعی موضعگیری کند تا اساس دین که پس از این با نهضت عاشورا آمیخته بود، محفوظ بماند، شورشهای سیاسی و قیامهای اجتماعی در مدینه آغاز شد و امام پس از مراجعت به مدینه به طور رسمی برای شهدای کربلا عزاداری نمود[۶] و مردم مدینه در کنار بنی هاشم در فراق شهیدان کربلا گریسته و نوحه سرایی کردند، با این روش پیوند روح نهضت با روح جامعه محقق شد و در مدینه با بروز قیامهای پی در پی خود را نشن داد که بر علیه حکومت انجام می‌گرفت بزرگترین قیام مدینه قیام عبدالله بن حنظله بود که توسط ابن عقبه (مسرف) به خاک و خون کشیده شد. در این زمان حکومت یزید گرفتار بحران فراگیر بود و امام با نشان دادن سیره صحیح پیامبر اسلام به مردم تنها مدافع حقیقی اسلام بود موضع دیگری که در این بحرانها از امام مشاهده می‌شود بهره گیری از دعا در تبیین جایگاه اهل‌بیت است که با هدف، حفظ نهضت و اسلام ناب، امام از این ابزار بهره می‌جوید که حاصل آن امروز مجموعه‌ای بی‌نظیر بنام صحیفه سجادیه بر جای مانده و بر غنای معارف مکتب اهل‌بیت می‌افزاید. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یاران انگشت شماری دارد که برای آنها از نهضت امام حسین و اهمیت آن می‌گوید، در این دوره خانه کعبه در آتش سوخت و ابن زبیر بر علیه حکومت اموی قیام کرد، مختار قیام کرد و به امام نیز نامه نوشت امام ـ علیه السّلام ـ سرانجام قیام مختار و ابن زبیر و همه را می‌دید لذا هیچ عکس العملی از خود در قبال قیام‌های مختلف نشان نداد. پس از سال ۶۴ تا ۷۵ حجاز و شام در محنت کامل و آشوب و خونریزی قرار داشتند امام با روش و شیوه دعا و با فعالیت‌های اجتماعی در صدد احیای سنت رسول خداست.[۷] قاتلان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ابن زیاد و یزید و... همه بزودی طعم تلخ انتقام را چشیدند و مردم کوفه نیز گرفتار حکومت حجاج شدند، دوستان علی و شیعیان و صحابه راستین را هر جا می‌یافت به قتل می‌رساند، او در یکی از خطبه‌های خود گفت مرگ بر این مردم چرا گرد قصر عبدالملک را طواف نمی‌کنند (به زائران حرم رسول خدا این جمله را گفت) مگر نمی‌دانند خلیفه هر شخص بهتر از رسول اوست[۸]

بدین ترتیب دوره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بحرانی‌ترین دوره اسلام است که حاکمانی چون یزید، مروان، عبدالملک و ولید و سلیمان حکومت راندند، هیچ یک از آنها از فضل و انسانیت اندک بهره نداشتند پست‌ترین عرب بودند، بدعتهای فراوانی در دوره آنها بر جامعه اسلامی تحمیل شد، خنیاگری و ترویج لهو و لعب و انواع مفاسد توسط حاکمان اموی، اسلام را در معرض انحرافی دیگر قرار داد.[۹] امام علی بن الحسین نیمه دوم زندگانی خود را در چنین محیط که اندکی از وصف آن گفته شد، گذرانده است، محیطی از یک سو زیر مراقبت مأموران شام و مواظبت بر آن که مبادا از آل علی و خاندان او نامی به نیکی برده شود و چنان در این کار سخت می‌گرفتند که مردم می‌کوشیدند خود را از چشم آنان دور نگاه دارند. مبادا متهم شوند تا آنجا که امام می‌فرماید: در مکه و مدینه بیست نفر نیست که ما را دوست بدارد[۱۰] امام در صحیفه با بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه می‌بیند و می‌شنود و راه درست را در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جانها از آلایش می‌داند. و ستم را مورد نکوهش قرار می‌دهد و بر پیامبر و اهل‌بیت آن حضرت در تمام دعاها مکرراً درود می‌فرستد.[۱۱] و سیره و منش امام سجاد ـ علیه السّلام ـ درباره اهل و عیال خود وخادمان یکی از روشهایی است که آن حضرت برای حفظ آداب و ارزشهای اسلامی بکار بسته، غلامان و کنیزان زیاد می‌خرید و آنها را تربیت می‌نمود و آزاد می‌ساخت و یکی از همین غلامان نقل می‌کند به مولایم علی بن حسین گفتم گریه و زاری شما تمام شدنی نیست؟ حضرت فرمود وای بر تو یعقوب برای تنها گمشده خود بقدری گریست من چگونه بر تمام عزیزانم که در یک روز کشته شدند گریه نکنم[۱۲] تربیت فرزندان شایسته و نخبگان خاص جهت حفظ دست آوردهای نهضت از سیره امام روشن است. بدین سان امام در بحرانهای بی نظیری قرار گرفت و با روشهای عالی توانست دوره محنت و رنج بی‌نظیر را سپری کند و نهضت عاشورا و دست آوردهای آن را به نسلهای بعد از خود بسپارد و پس از آن حضرت فرزندش امام باقر ـ علیه السّلام ـ با فرصت مناسبتر از آن حضرت با محوریت بیشتر این اندیشه را وسعت داد. از این روی هر چه از زمان آن فاصله گرفته، مجالس عزاداری امام با رونق بی نظیر در افزون بوده و بهترین احیاگر ارزشهای اسلامی شده است تا جایی که نهضت عاشورا، نهضتی است که غیر مسلمانان، برای رهایی از یوغ استعمار از آن الگو می‌گیرند چنانکه گاندی در مبارزه با استعمار انگلیس از آن الگو می‌گرفت و تمام نهضت‌های آزادی بخش از مکتب امام حسین و یارانش درس گرفته و در قیام خود به این نهضت بزرگ انسانی اقتدا می‌کنند. در پایان می‌توان نتیجه گرفت که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مواجهه با بحران معاصر خود با این رویکرد به رسالت الهی خود عمل نموده است:

۱) استناد به قرآن و سنت پیامبر اظم اسلام و تلاوت قرآن با صدای دلنشین در دوره‌ای که مویان برای نابودی اسلام مجالس غنا و لهو و طرب برگزار می‌کردند و با این دسیسه‌ها درصدد به فراموش سپردن نهضت عاشورا بودند. که امام سجاد با زمزمه‌های دعا و قرآن و عبادت تبلیغات سوء آنها را تحت الشعاع قرار می‌داد.

۲) آن حضرت با عمل نمودن به مضمون آیات قرآن همچون چراغی پرفروغ در ظلمت عصر اموی می‌درخشد و همه او را وارث نهضت عاشورا می‌شناسند وارث پیامبر و داناترین اهل زمان معرفی می‌کنند، این ویژگی‌ حکومت اموی را بدون قیام و شورش دچار خلاء مشروعیت و بحران کرده است.

۳) در مقابل غلو بنی امیه و جعل احادیث برای بالا بردن نسب و حسب خودشان که با تطمیع شاعران و جاعلان حدیث این هدف را دنبال می‌کردند، امام نیز از شعرای اهل‌بیت حمایت می‌کند و آنها را تشویق به ذکر فضایل اهل‌بیت می‌نماید (فرزدق امام را در اجتماع بزرگ حج یا قصیده بلندی به زیبایی معرفی می‌کند).

۴) بازگویی و نقل حوادث عاشورا با گریه‌های طولانی در رثای امام حسین و یارانش در هر فرصت.

۵) پیوند دادن روح حماسی نهضت عاشورا با روح و عواطف مردم و جاودانه کردن آن ـ رویارویی مردم با حکومت و شکل گیری قیامهای گسترده بر علیه امویان.

۶) تربیت فرزندان و دانشمندان: امام با درک شرایط که اسلام حامی دانشمند نداشت و در برابر افکار انحرافی که امویان در جامعه رواج می‌دادند و افکار خارجی به جهان اسلام از طرق مختلف وارد می‌شد، این خلاء در جامعه کاملاً محسوس بود از این رو امام به تربیت نخبگان همت نمود با این تدبیر بحران بزرگ علمی را در جامعه اسلامی از بین برد.

امیر علی حسنلو

[۱] . همان، ص ۱۳.

[۲] . محمد صادق نجمی، سخنان حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ از مدینه تا کربلا، ص ۳۲.

[۳] . ر. ک: همان کتاب (نجمی).

[۴] . فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ص ۲۲۳.

[۵] . وقتی عبداله بن حسن کودک خردسال را می‌بیند عمویش تنها مانده از خیام به سوی عمو می‌رود تا از او دفاع کند، در همانجا شهید شده. ابی مخنف، مقتل، ص ۲۴۹، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص ۵۸ (طبع نجف).

[۶] . مفید، همان، ص ۱۱۱.

[۷] . همان، ص ۹۳.

[۸] . همان، ص ۹۴.

[۹] . بلاذری انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۸۵ و ابن طاوس ، ص ۹۱.

[۱۰] . شیخ مفید، همان، ص ۹۴.

[۱] . مسعودی، مروج الذهب (ترجمه)، ج ۲، ص ۷۱،‌اصحاب و عمال یزید نیز از فسق او پیروی می‌کردند در ایام وی غنا (موسیقی لهوی) در مکه و مدینه رواج یافت و مردم آشکارا شرابخوارگی کردند... ، ص ۷۲ ، ۷۳

[۲] . ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۸، ص ۲۰۹.

[۳] . مسعودی، همان، ص ۷۰ ـ ۷۳.

[۴] . دکتر سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص ۸.

[۵] . ابن سعد طبقات، ج ۵، ص ۲۲۲.

[۶] . همان، ج ۵، ص ۲۱۴.

[۷] . ابن عنبه، عمده المطالب، ص ۱۹۳.

[۸] . ابن سعد، همان، ج ۵، ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج ۳، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۶.

[۹] . مسعودی، همان، ص ۷۴.

[۱۰] . ر. ک: اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۹۲ ـ ۹۳.

[۱۱] . چنانکه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در شب عاشورا خود با تلاوت این آیه از قرآن: ... ما کان الله لیذر المؤمنین... حتی یمیز الخبیث من الطیب ، (آل عمران / ۳)، به وجه تمایز مکتب خود با دشمن اشاره می‌کند.

[۱۲] . مفید همان، ص ۱۱۲.

[۱۳] . ابن اثیر کامل،‌ج ۴،‌ص ۷۹ و طبری تاریخ، ج ۷، ص ۳۶۷ در کربلا و در کوفه قصد جدی به کشتن امام، جان امام را در معرض مخاطره قرار داده بود.

[۱۴] . ابی مخنف، (وقعه الطف)، مقتل (یوسفی غروی)، ص ۲۶۲.

[۱۵] . ابن طاووس، الملهوف،‌ص ۱۹۹ ـ ۲۰۷.

[۱۶] . سید ابن طاوس، همان، ص ۲۳۱، هنگام حضور اسیران در کاخ یزید، سفیر روم در مجلس یزید حاضر بود برخورد یزید با فرزند پیامبر را سرزنش نمود و به حقانیت مکتب اهل‌بیت پی برد، ص ۲۲۴.

[۱۷] . (.. لا تفرحوا .. والله لا یحب کل فحتال فخور...»، حدید ۲۲ ـ‌۲۳.

[۱] . طبری، همان، ج ۷، ص ۳۷، و مفید همان، ج ۲، ص ۱۲۰، ۱۲۲ «لعن الله ابن مرجانه...»

[۲] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶ ص ۲۰۷.

[۳] . مفید، همان، ص ۱۳۸.

[۴] . مجلسی، همان، ص ۶۳.

[۵] . ابن طاوس، همان (ملهوف)، ص ۲۲۷.

[۶] . ابن طاوس، پیشین، ص ۲۲۷.

[۷] . مجلسی، همان، ج ۴۲، ص ۶۲ (با حمایت از محرومان مدینه و اخلاق بسیار نرم و خاضعانه و با زنده داشت مناسک الهی و عبادات اسلامی حرکت حساب شده از خود نشان داد).

[۸] . ابن عبد ربه عقد الفرید، ج ۵، ص ۲۸۴.

[۹] . ابوالفرج اصفهانی، ج ۸، ص ۲۰۹.

[۱۰] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۰۴.

[۱۱] . صحیفه سجادیه، دعای دوم، دعای هشتم، دعای سی و هشتم و دعای چهل و دوم.

[۱۲] . مجلسی ، بحارالانوار ، ج ۴۶، ص ۹۲ ـ ۱۰۵