شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
تفکر مشکل اصلی تلویزیون
ژانر کمدی به معنای عام آن اصلا در کشور ما وجود ندارد. ما سینمای کمدی داریم و یک شاخه محدودی از کمدی که متاسفانه آنقدر هم تکرار شده که دیگر برای مخاطب جذابیتی ندارد. علت این امر هم محدودیتهایی است که در این حوزه وجود دارد و دست تئوریسینها و نویسندههای این آثار را بسته است. اصولا کار در شاخه کمدی و طنز برخلاف نگاه غالبی که وجود دارد سختتر از آثار جدی است زیرا خنداندن مردم از گریاندن آنها سختتر است.
از سوی دیگر چیزی که مکرر مصرف شود باعث دلزدگی میشود و محدوده کمدی مثل تراژدی نیست که تکرار صدباره آن هم جذاب باشد. اگر به عنوان مثال یک لطیفه برای بار دوم تکرار شود دیگر موجب خنده نمیشود بنابراین کار طنز نیاز به خلاقیت و نوآوری دارد. علاوه بر این باید به این نکته توجه کنیم که تولید طنز نیازمند فضایی است تا بتوانیم با نگاهی به مسایل اجتماعی، واقعیتها را به شکل ظریفی برای مردم بازگو کنیم. اما به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد فیلمسازان ما غالبا از برخورد مستقیم با پدیدههای اجتماعی حذر میکنند. به عنوان مثال آقای مهران مدیری که فرد مطرحی در حوزه طنز است برای به تصویر کشیدن جامعه مجبور است به دورانهای تاریخی بسیار دور متوسل شود که ما اصلا آنها را به خاطر نداریم. او تلاش میکند تا در یک ظرف نامعین زمانی و مکانی مخاطب را بخنداند.
از سوی دیگر هر طنزی که در کشور ساخته میشود به عدهای برمیخورد؛ اینکه سازنده بتواند اثری را بسازد که مخاطب را بخنداند و به تیتیش قبای فلان فرد یا فلان مدیر هم برنخورد یکی دیگر از مسایل این حوزه است. الان شرایط بهگونهای است که در مورد فیلم نمیتوان یک نقد ساده کرد در نتیجه حوزه مسایلی که میتوان با آن شوخی کرد، محدود است و قدرت مانور سازندهها و تهیهکنندهها در این عرصه هم ضعیف میشود. دو طیف موجود تلاش دارند مدام همدیگر را تخریب کنند و دستاویز آنها آثاری است که بر پرده سینما میرود. اینها تلاش دارند تا این آثار را چماق کنند و بر سر هم بکوبند. نمونه آن هم فیلم گشت ارشاد و حواشی پیرامون آن. منظور این است فیلمی که در خود نظام تولید شده تحمل نمیشود و جو منفی در مورد آن به وجود میآید.
حال این مسایل در مورد تلویزیون بدتر است. مشکل اصلی تلویزیون تفکر است و این محدود به حوزه طنز نیست و به اعتقاد من کلید برونرفت تلویزیون از این وضعیت موجود تحول بزرگ در سیستم تلویزیون است. اگر برنامههای اخبار، گفتوگوها و فیلمها و سریالهای تلویزیون را بررسی کنید متوجه میشوید که در همه برنامهها ما دچار تکرار مکررات هستیم. کپیبرداری از شبکههایی که عمر کوتاهی دارند و شایسته صدا و سیمای ما نیست. پس خلاقیت خودمان کجا رفته است؟ کارکرد رسانه آموزش، سرگرمی، اطلاعرسانی و افزایش همبستگی اجتماعی است. امروز جنبه سرگرمی برنامههای تلویزیون ما کجاست؟ اطلاعرسانی اخبار ما چگونه است؟ آیا این درست است که فقط یک منبع خبری را پوشش دهیم. مخاطب امروز به آسانی به منابع دیگر اطلاعاتی دسترسی دارد. از سوی دیگر عدم اعتماد مخاطب به تلویزیون باعث میشود تلویزیون قدرت اقتصادی خود را هم از دست دهد زیرا آگهیدهندگان رسانههای دیگری را برای سفارش کالاهای خود انتخاب میکنند.
ما در شرایطی به سر میبریم که مخاطبان دسترسی بالایی به منابع تصویری دارند؛ سرعت ورود فیلمها به ایران به قدری است که من منتقد در برخی موارد از مخاطب عام جا میمانم! در سال ۵۰۰ فیلم در آمریکا تولید میشود و بیش از هزار فیلم در هند. اگر محاسبه کنید، میبینید سالی سه یا چهار هزار فیلم با بالاترین استانداردهای تولید و تدوین در دسترس تماشاگر ایرانی است. از سوی دیگر ما راه خلاقیت فردی هنرمندانمان را میبندیم و مخاطب هم با وجود منابع متعدد دیگر معطل تولیدات تلویزیون نمیماند. امروز کسانی که در این حوزهها فعال هستند نسبت به حوزه خود دیدگاهی ندارند و اگر هم انتقادی صورت میگیرد هیچ پاسخی دریافت نمیشود. تا به حال شنیدهاید که مدیران تلویزیون در مورد انتقادات موجود واکنشی نشان دهند؟ صدا و سیما مالک بدون رقیب شبکه پخش تلویزیونی ایران است، از سوی دیگر با وجود مالکیت هفتهنامه سروش، روزنامه جام جم و رسانههای متعددی که دارد باز هم احساس ضعف میکند! تلویزیون با فرهنگ و زندگی روزمره مردم ارتباط دارد و مثل یک دانشگاه میتواند انسان تربیت کند.
اما متاسفانه امروز ارتباط جامعه با تلویزیون کم شده است. در گذشته افراد متخصص در حوزههای گوناگون به تلویزیون میآمدند و مسایل از دیدگاههای مختلف بررسی میشد اما امروز حضور تفکر منتقد کم شده است. نمونهاش همین برنامه هفت است. من اصلا به تفکرات و دیدگاههای سیاسی افراد کاری ندارم اما در این کشور حدود ۵۰۰ کارگردان وجود دارد. شما کارشناسان این برنامه را ببینید که چه کسانی هستند. با توجه به همه این مسایل به نظر میرسد تحول عظیم لازمه ادامه حیات تلویزیون است. اگر تلویزیون به دنبال اثرگذاری و حفظ جایگاه خود در میان افراد مختلف جامعه است باید از دانش روز و آخرین تئوریهای جهان استفاده کند.
رضا درستکار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست