شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

واکاوی نقش قطر در قبال بحران سوریه


واکاوی نقش قطر در قبال بحران سوریه

قطر یکی از کشورهایی است که در چند سال اخیر با ایفای نقش هایی فراتر از جایگاه و ظرفیت هایش, توانسته است, وزن و تأثیرگذاری خود را از سطح یک کشور کوچک و ذره ای به سطح فعال منطقه ای و شرکت در ائتلاف های بین المللی برساند

واکاوی نقش قطر در قبال بحران سوریه

کوچکِ بلند پرواز

کشور کوچک قطر تحت حاکمیت خاندان آل ثانی است که با حمایت انگلستان در قطر به حکومت رسیدند. قطر در سال ١٩٧١، از قیومیت انگلستان خارج شد و به استقلال رسید. از زمان استقلال این کشور، شیخ خلیفه حکومت این کشور را در دست گرفت و حدود ٢٣ سال بر قطر حکومت کرد. در سال ١٩٩۵، شیخ حمد پسر شیخ خلیفه در هنگام سفر وی به فرانسه با کودتایی بدون خونریزی زمام امور را در دست گرفت(علوی،۱۳۷۴: ۸۲). کودتای شیخ حمد، بر علیه پدر خود که با حمایت آشکار آمریکا انجام شد، سبب انجام برخی تغییرات از جمله شروع فعالیت کانال تلویزیونی الجزیره در قطر و برپایی انتخابات شوراهای شهرداری در دوحه گردید. از زمان حاکمیت شیخ حمد، قطر در عرصه داخلی و منطقه‌ای شاهد تحولات و پیشرفت‌های مهمی شده است.

پس از روی کار آمدن، شیخ حمد تلاش کرد تا این کشور کوچک تحت الحمایه عربستان سعودی را به قدرتی تأثیر گذار در منطقه تبدیل کند. بنابرین تلاش کرد تا با بهره گیری از سرمایه عظیم نفت، گاز و ثروت ناشی از آن و همچنین هماهنگی با سیاست آمریکا و غرب در سیاست خارجی و راه اندازی وتوسعه شبکه رسانه ای الجزیره به جاه طلبی ها و بلند پروازی های خود در زمینه حل و فصل مناقشات منطقه ای و تاثیرگذاری بر جریانات سیاسی در کشورهای مختلف، جامه عمل بپوشاند. تحولات اخیر در در جهان عرب، موجب شد که قطر بتواند نقش عمده ای در ایجاد اصلاحات سیاسی در چند کشور عربی بر عهده گیرد و خود را به عنوان کشوری آزادی خواه و اصلاح طلب معرفی کند. در حالی که در درون این کشور، هیچ یک از مؤلفه های دموکراسی و آزادی سیاسی دیده نمی شود و تمامی تصمیمات سیاسی و اقتصادی توسط امیر و نخست وزیر قطر اتخاذ می شود. حضور نظامی چشمگیر آمریکا در قطر، روابط گسترده اقتصادی با غرب و کشورهای شرق آسیا و همگامی با سیاست های غرب و رژیم صهیونیستی، آن کشور را به عنوان کشوری نقش آفرین در تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در آورده است(جنتی،۱۳۹۱: ۵۱).

رویکرد سیاست خارجی قطر در قبال بحران سوریه

سیاست خارجی قطر از زمان روی کار آمدن شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی( امیر پیشین قطر)، در ۲۷ ژولای سال ۱۹۹۵ با تحولات و دگرگونی های ریشه ای همراه بوده است. به عبارتی، قطر سعی داشته به عنوان کشوری کوچک، همواره خود را کنش گری بزرگ در صحنه روابط بین الملل نشان دهد و از آن در جهت تثبیت نقش منطقه ای و بین المللی خویش بهره برداری کند( ابراهیمی،۱۳۹۰: ۱۲۸). گرچه دولت قطر در زمینه اصلاحات سیاسی در داخل کشور ناکام مانده و همچنان فاقد یک پارلمان مردمی و آزاد است و تمام تصمیمات توسط شخص امیر قطر و نخست وزیر آن کشور انجام گرفته می شود ولی در زمینه سیاست خارجی کوشیده است ضمن برقراری رابطه تنگاتنگ با آمریکا و غرب و برقراری روابط اقتصادی با کشورهای شرق آسیا در تحولات جهان عرب و دیگر کشورهای منطقه، ایفای نقش کند. علاوه بر آن، با راه اندازی غول رسانه ای الجزیره که متشکل از چند شبکه تلویزیونی است، توانسته است نقش اول را در جذب ببینده در جهان عرب به خود اختصاص دهد. همچنین یکی از بزرگترین زرادخانه سلاح های آمریکا در خارج از ایالات متحده هم اکنون در قطر استقرار یافته است و حضور نظامی آمریکا در پایگاه العدید دوحه و چند کیلومتری کاخ سلطنتی امیر قطر، نشان بارزی از عمق روابط دو کشور بوده است( جنتی،۱۳۹۱: ۴۹).

قطر یکی از کشورهایی است که در چند سال اخیر با ایفای نقش هایی فراتر از جایگاه و ظرفیت هایش، توانسته است، وزن و تأثیرگذاری خود را از سطح یک کشور کوچک و ذره ای به سطح فعال منطقه ای و شرکت در ائتلاف های بین المللی برساند. از یک منظر رفتارهای قطر را می‌توان به عنوان یک دولت ذره ای ارزیابی کرد. این کشور توانسته است ضمن تضمین امنیت و ثبات خود، به ایفای نقش های فعال در سطح منطقه ای بپردازد. قطر از جمله بازیگرانی است که نقش پر رنگ و رو به رشدی را در تحولات اخیر منطقه خاورمیانه داشته است، به گونه‌ای که امروزه به جهت استفاده از دیپلماسی پویای خود، دارای نقشی فعالی در تحولات منطقه است. حضور و نقش در سرنگونی برخی از دیکتاتورهای منطقه، میزبانی کنفرانس‌های بین‌المللی، میانجی‌گری در اختلافات میان کشورها و اختلافات احزاب و گروه‌های سیاسی در درون کشورها، اعطای کمک‌های اقتصادی، بازیگر نقش مکمل در پروژه‌های غربی و اطلاع‌ رسانی پویای این کشور از تحولات منطقه جایگاه آن را در شکل‌دهی به تحولات خاورمیانه بالا برده است. همچنین گستردگی حوادث در پهنه جغرافیای منطقه نشان دهنده بلند پروازی قطر از مغرب تا الجزایر، لیبی، تونس، مصر، سودان، یمن و سوریه به عنوان بارزترین صحنه برای نقش های متعدد این کشور می باشد. نظام پادشاهی قطر از دو دهه پیش به دنبال ایفای چنین نقشی است. اما سرعت تحولات با آغاز تحولات بهار عربی حاکمان قطر را بر آن داشت تا نقش چند جانبه و در عین حال متفاوتی، در تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا ایفا کنند.

در مجموع می توان گفت راهبرد و سیاست قطر در قبال تحولات سوریه در تعارض با اصول و مفاد قانون اساسی قطر است. چون تشویق به حل منازعات و عدم دخالت در امور داخلی کشورها جزو اولویت های سیاست خارجی قطر به شمار می رود. قطر از جمله طرف‌های عمده کشاکش در بحران سوریه می باشد. قطر، به عنوان بازیگر فعال و مخالف بشار اسد می باشد و همواره از معارضین سوری از جمله اخوان المسلمین و گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه حمایت آشکاری داشته است. در حال حاضر تأثیرگذاری بر وضعیت سوریه از اولویت‌های سیاست خارجی قطر است. این امیرنشین اولین کشوری بود که سفیر خود را به عنوان اعتراض از سوریه فراخواند و نیز اولین کشوری بود که سفارت سوریه را به اپوزیسیون سوریه تحویل و آنها را به رسمیت شناخت. همچنین اولین کشوری بود که صحبت تحریم‌های سوریه را به میان کشید و بعد از آن هم به حامی اصلی مداخله نظامی در این کشور بدل شده است. قطر کشوری است که در روند بحران در سوریه نقش مهمی داشته و در راستای رسیدن به اهداف خود ابتدا راه کارهای سیاسی را در پیش گرفت و پس از عدم موفقیت در رسیدن به متقاعد نمودن بشار اسد برای کنارگیری از قدرت، تلاش کرد تا با استفاده از رابطه با غربی ها شرایط و بستر لازم را برای مداخله نظامی در سوریه را فراهم آورد. تلاش برای جلب نظر گروه های فلسطینی، مجهز کردن مخالفان رژیم سوریه و به اجماع رساندن کشورهای عربی علیه این کشور از جمله اقداماتی است که این کشور برای سقوط بشار اسد انجام داده است.

قطر همواره بر راه حل نظامی برای خروج از بحران سوریه تأکید داشته است در همین راستا امیر قطر با کنار گذاشتن راهکارهای سیاسی برای حل بحران سوریه که از طریق اتحادیه عرب پیگیری می شد، فعالیت هایی در راستای کمک برای مسلح کردن مخالفان سوری را انجام داد. در مجموع قطر برای موفقیت در رسیدن به اهداف خود در سوریه از مثلثی مهم استفاده کرده است که پول، رسانه و ابزار نظامی سه ضلع این مثلث را تشکیل می دهند. این کشور به پشتوانه حمایت هایی که از سوی آمریکا و کشورهای غربی در سال های اخیر سیاست خارجی فعال و در مواردی مداخله گرانه را در منطقه به اجرا گذاشته است. قطر با بهره گیری از تمامی امکانات مالی، رسانه ای، دیپلماتیک و تسلیحاتی، همگام با آمریکا و غرب برای سرنگونی رژیم بشار اسد در سوریه تلاش کرده است. حمد بن جاسم، نخست وزیر آن کشور در تمام اقدام ها و تحولات اتحادیه عرب و شورای امنیت سازمان ملل متحد بر ضد سوریه پیشگام بوده است. رایزنی های گسترده قطری ها با کشورهای عضو اتحادیه عرب برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه سوریه و طرح پرونده سوریه در شورای امنیت و پافشاری آن کشور همراه با عربستان سعودی برای مسلح ساختن مخالفان بشار اسد کاملاً مشهود می باشد. دولت قطر همچنین آمادگی خود برای پرداخت تمام هزینه های سرنگونی رژیم بشار اسد را اعلام کرده است (جنتی،۱۳۹۱: ۵۰).

سازوکارهای قطر در بحران سوریه

منابع مالی

قطر سومین ذخایر گازی دنیا را داراست و به دلیل درآمدهای کلان ناشی از صدور گاز مایع اینک در میان کشورهای ثروتمند جهان جز صدرنشین‌هاست. فروش نفت وگاز، قطر را به کشوری با بالاترین درآمد سرانه تبدیل کرده است در عرصه اقتصادی، قطر به طور سنتی اقتصادی مبتنی برصید مروارید داشته است،اما با پیدایش نفت و گاز اکنون اقتصاد این کشور بر مبنای صدور گاز به ویژه در قالب LNGاستوار است( ۲۰۱۲، cia ). این که کشور کوچکی مانند قطر توانسته این گونه به چهارراه تحولات منطقه‌ای بدل شود بی‌ارتباط با قدرت اقتصادی این کشور نیست.

از مهم ترین حمایتهای مالی قطر از مخالفان سوری می توان به پیشنهاد و تعهد جنجالی وزیر خارجه «حمد بن جاسم» نسبت به تامین مالی هرگونه اقدام نظامی علیه سوریه اشاره کرد. با شروع ناآرامی در سوریه قطر، عربستان و ترکیه پایگاه‌هایی را به منظور آموزش مزدوران و اعزام آنان به خاک سوریه ایجاد کرده‌اند و این مزدوران از کشورهای مختلف اسلامی و عربی هستند که به دست نظامیان اسراییلی و آمریکایی و ترک آموزش دیده سپس برای اجرای نقشه‌های خود علیه مردم سوریه، عازم این کشور شده و در قبال این اقدام، حقوق بالایی دریافت می‌کنند. که هزینه مالی آن را عربستان و قطر تامین می‌کنند.

شبکه الجزیره

جوزف نای در کتاب قدرت نرم ، از سازمان های فراملی دولتی و غیر حکومتی، روزنامه ها ورسانه ها به عنوان بخش هایی که با استفاده از فن آوری های ارتباطی، شبکه ای از روابط ایجاد کرده اند که برآیند آن تولید قدرت نرم است نام می برد(نای،۱۳۸۷: ۳۲). بر این اساس رسانه، یکی از مهمترین ابزارهای قدرت نرم است. عصر حاضر، عصر ارتباطات و اطلاعات است؛ عصری که در آن رسانه ها اعم از سنتی و نوین نقش مهمی در شکل گیری و جهت دهی به افکار عمومی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی ایفا می کند. امروزه رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی دارند؛ و از رسانه ها به مثابه ابزارهای نوین جهت تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی و دستیابی به اهداف استفاده می شود. رسانه ها می توانند با برجسته سازی اخبار و حوادث، روند تحولات را سرعت بخشند و واقعیت ها را آنگونه که در جهت منافع گروه خاصی باشد نشان دهند. این واقعیت را می توان درباره شبکه الجزیره قطر به خوبی مشاهده کرد.

در بهار عربی سال ۲۰۱۱، شبکه های اجتماعی و رسانه ای، نقش مهمی در تجزیه سریع حداقل دو رژیم منطقه یعنی مصر وتونس و همچنین در توزیع وسازماندهی و بسیج سیاسی اجتماعی در بحرین، اردن، عربستان سعودی و سوریه و... ایفا کردند(آقایی و همکاران،۱۳۹۱: ۱۸). شبکه خبری الجزیره عربی در جهان عرب و الجزیره انگلیسی در اروپا وآمریکا، شبکه ای سرشناس، برجسته و شناخته شده است. ظرفیت ها و پیشرفت های آموزشی و فرهنگی قطر و قابلیت های رسانه ای آن که در شبکه تلویزیونی «الجزیره» بروز یافته است از جمله مهم ترین مؤلفه هایی است که قطر از آن ها به عنوان قدرت نرم در سیاست خارجی خود استفاده می کند. قطر کشور کوچک و ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج فارس به یکی از بازیگران قابل اعتنا و تأثیرگذار در منطقه تبدیل شده است. این کشور با داشتن ذخایر عظیم گاز و نفت، سرشار از ظرفیت‌های اقتصادی است. اما آنچه که نقش قطر را در دیپلماسی منطقه‌ای طی چند سال گذشته پررنگ ساخته، توانایی‌های سیاسی و تأثیرگذاری رسانه‌ای این شیخ‌نشین کوچک است.

امیر حمد بن خلیفه آل ثانی که در سال ۱۹۹۵ در کودتایی آرام پدرش را از سلطنت خلع کرده بود، در سال ۱۹۹۶با تشکیل شورایی هفت نفره از وزارت خانه های گوناگون دستور تأسیس این شبکه را صادر کرد. عامل دیگری که در تاسیس این شبکه مؤثر بود، قطع برنامه های عربی «بی بی سی لندن» بود(کتاب سال همشهری،۱۳۸۰: ۴۰۶). این رسانه ی وابسته به امیر قطر از آغاز مخالفت های خیابانی در سوریه جریان سازی وسیعی را علیه دولت بشار اسد آغاز کرده است. برخی کارشناسان معتقدند اقدامات الجزیره در راستای ایجاد فضای روانی و تبلیغاتی علیه دولت سوریه بوده و هدف آن تضعیف روحیه نظامیان دولت سوریه است. الجزیره از ابتدای تحولات سوریه با بزرگنمایی ناآرامی‌های این کشور و در مقابل با سانسور اخبار بحرین مورد انتقاد قرار گرفته شده است.

دخالت های نظامی

قطر به علت کمی جمعیت و نداشتن نیروی نظامی کافی نمی تواند به طور مستقیم در مسائل منطقه ای دخالت کند؛ به همین دلیل همواره تلاش داشته تا با برقراری روابط نزدیکتر با کشورهای غربی بویژه آمریکا حاشیه امنیتی برای خود فراهم آورد. هر چند بازیگری و نقش آفرینی کشورهایی مانند ترکیه، عربستان سعودی و ایران در سطح منطقه ای با توجه به مؤلفه های قدرت و داشتن ویژگی های یک بازیگر محوری یا قدرت منطقه ای پذیرفته شده و منطقی به نظر می رسد، اما نقش آفرینی قطر بسیار بلند پروازانه تر از جایگاه این کشور کوچک در سطح منطقه محسوب می شود. قطر تاکنون سعی کرده است تا در حوزه ها وکشورهای مختلف دچار تحول در جهان عرب، نقش آفرینی جدی و مؤثری داشته باشد و بر این اساس اغلب قطر را به عنوان کشوری کوچک با نقش آفرینی بزرگ و اهداف بلند پروازانه در سطح منطقه تلقی می کنند. در تحولات و ناآرامی های سوریه، قطر هم به صورت منفرد و هم در قالب اتحادیه عرب سعی نموده است تا در تشدید بحران و ایجاد دگرگونی در این کشور پیشتاز باشد و در سوریه نیز نقشی همانند لیبی ایفا نماید( اسدی،۱۳۹۰: ۱۱).

طی بحران سوریه، قطر در کنار مخالفان و در رویایی با دولت بشار اسد قرار گرفته است. گزارش هایی که بیشتر از سوی برخی منابع عربی، تقویت می شود؛ حاکی ازکمک مالی قطر به شکل گرفتن مقاومت نظامی در سوریه مرکب از جنگجویان سنی و تجهیز این نیرو در مرزهای مشترک آن کشور با ترکیه ( شهر ادلب) است. رادیو سواء آمریکا به نقل از عمر ادلبی، عضو شورای ملی مخالف سوریه، تأکید داشته که امیر قطر، شیخ حمد بن خلیفه، پیشنهاد ارسال نیروهای عربی و غربی به خاک سوریه، به سبب آن چه را که او جلوگیری از خونریزی در سوریه می خواند داده است. حمایت سریع قطر از ارتش آزاد سوریه و شورای ملی سوریه، خود گویای این نکته است که قطر سیاست مداخله مستقیم منطقه ای را به عنوان الگویی جدید در منطقه پایه گذاری کرده است( ابراهیمی،۱۳۹۰: ۱۴۱). قطر تاکنون در ایجاد تفرقه و آتش افروزی در امور داخلی سوریه چه با همکاری سایر کشورهای عربی و چه به تنهایی بسیار فعال بوده است. دوحه(با پشتیبانی سعودی ها) حمایت مالی، اطلاعاتی و نظامی از گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه در همکاری با رژیم صهیونیستی و از طریق خاک ترکیه را انجام داد. قطر همچنین گروهی متشکل از ۲۵۰۰ عنصر نظامی متشکل از افراطی های مسلح لیبی و عناصر گروه تروریستی «انصار السنه» عراق را با هواپیما به دو پایگاه آموزشی در شهر انطاکیه؛ در مناطق مرزی ترکیه با سوریه، منتقل کرده است. دوحه با سرمایه گذاری کلان تلاش دارد گستره بحران سوریه را به لبه پرتگاه برساند و دمشق را به سمت تنش و جنگ داخلی و طایفه ای سوق دهد. این اقدامات نشانگر این است که قطری ها برای رسیدن به هدف خود در ساقط نمودن اسد مصمم هستند و از همه ابزارهایی که امکان استفاده آن را دارند بهره می گیرند. در مجموع می توان گفت که قطر دارای مؤلفه‌های واقعی قدرت نیست و می‌کوشد با تکیه بر منابع مالی و پیروی بی‌چون و چرا از سیاست‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ای و رژیم صهیونیستی برای خود نقش در منطقه تعریف کرده و خود را بازیگری موثر بشناساند.

سیدعلی نجات

منابع

ابراهیمی، نبی لله(۱۳۹۰) « اخوان گرایی و سیاست خارجی قطر در قبال انقلاب های عربی ۲۰۱۱»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پانزدهم، شماره اول.

اسدی،علی اکبر(۱۳۹۰) «نقش قطر در خیزش های مردمی جهان عرب:ظرفیت ها ومحدودیت ها »،ره نامه سیاست گذاری، سال دوم، شماره سوم، پاییز۱۳۹۰.

آقایی،سید داوود(۱۳۹۱) «واکاوی نقش اینترنت و رسانه های اجتماعی جدید در تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا»، روابط خارجی ،سال چهارم ،شماره دوم، تابستان

جنتی، علی(۱۳۹۱) «اهداف و نقش قطر در قبال تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا» همشهری دیپلماتیک،ماهنامه سیاسی – تحلیلی ، شماره ۵۹، اردیبهشت

علوی، حسن(۱۳۷۴) قطر، تهران: وزارت امور خارجه، چاپ اول.

- کتاب سال همشهری(۱۳۸۰) «الجزیره تحول درنظام رسانه ای»

- نای،جوزف(۱۳۸۷)، قدرت در عصر اطلاعات، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، چاپ اول.