سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

نظریه سیاسی در گذار


نظریه سیاسی در گذار

● نظریه سیاسی در گذار
● ویراستار نوئل اïسولیوان
● ترجمه حسن آب نیکی
● نشرکویر - ۱۳۸۸
حوادث تاریخی یکی پس از دیگری اتفاق می افتد و نظریه پردازان از بررسی مجموع این حوادث نظریه …

نظریه سیاسی در گذار

ویراستار نوئل اïسولیوان

ترجمه حسن آب نیکی

نشرکویر - ۱۳۸۸

حوادث تاریخی یکی پس از دیگری اتفاق می افتد و نظریه پردازان از بررسی مجموع این حوادث نظریه یی می سازند تا قانون حاکم بر این حوادث را نشان دهند. نظریه ها پایدارتر از حوادث هستند اما از آنجا که آنها نیز یکی از کنش های انسانند خود شامل گذار و تغییر می شوند. از این روست که نظریه ها نیز خود تاریخی دارند و زمانی ظهور می یابند و در برهه یی به تاریخ می پیوندند. نظریه سیاسی در گذار کتابی که اخیراً توسط نشر کویر منتشر شد ناظر بر چنین واقعیتی است. این کتاب نظریه های سیاسی را که در حال نسخ شدن است و جای خود را به نظریه های نوتری می دهند، معرفی می کند. این کتاب نشان می دهد در چالش میان نظریه های سنتی و کهنه با نو، هر نویی نیز خود در زمانی دیگر به سنت می پیوندد. زمانی که یک نظریه نتواند واقعیت های اجتماعی پدیدارشده را تبیین کند از رسمیت می افتد و تبیینی نوین زاییده می شود. در این کتاب در چهار زمینه اساسی این چالش نو و کهنه بررسی شده است.

۱) ماهیت فرد و رابطه آن با جامعه.

۲) مفهوم شهروندی و موضوعات مرتبط با آن مانند نوع نظام دموکراتیک متناسب با آن در شرایط تنوع اجتماعی.

۳) اهمیت فزاینده بسترهای جهانی در مقابل بسترهای ملی در سیاست جدید.

۴) تجدیدنظرهای ضروری در برداشت غالب از ماهیت نظریه سیاسی. این کتاب در زمینه فرد و جامعه بر سر سه موضوع اصلی در دیدگاه جامعه گرایی بحث کرده است. مساله اول نقد برداشت متافیزیکی از خود در اندیشه لیبرال ها است. به نظر جامعه گرایان لیبرال ها فرد را به مثابه امری مستقل از جامعه یا غیراجتماعی می بینند. نکته دوم مورد نقد عقیده لیبرال ها درباره وجود یک اخلاق سیاسی جهانشمول است. سومین مساله این دیدگاه لیبرال ها است که دولت باید در میان برداشت های رقیب بی طرف باشد. نظریه های سیاسی جاری تحت تاثیر پارادایم های مسلطی هستند که بر همه تار و پود اندیشه ها و رفتارهای جوامع امروزی سایه افکنده است. بسیاری از نظریات نوین که به نقد و چالش با نظریات موجود می پردازند نیز خود تحت نفوذ همان پارادایم های مسلط هستند اما فصل چهارم این کتاب با عنوان ماهیت و محدودیت های نظریه سیاسی این پارادایم ها یا سنت های مسلط را به چالش کشیده است.

از جمله انسان مداری را که در قرون اخیر بر همه رفتارهای خرد و کلان جوامع پیشرفته سایه افکنده بود مورد نقد واقع شده است. مساله تخریب محیط زیست که با محور گرفتن انسان مستقل از نظام طبیعت و به خدمت گرفتن طبیعت برای امیال بشری صورت گرفت امروز به عنوان بزرگ ترین معضل برای تداوم حیات بشر مورد توجه است. گرچه برخی به دفاع از محیط زیست و یافتن راهکارهای عملی برای جلوگیری از تخریب آن روی آورده اند اما در اینجا به ریشه این روند یعنی محور قرار گرفتن انسان و استثمار طبیعت برای او توجه شده است. نکته دومی که در این زمینه مورد نقد واقع شده افراط در جهانشمول گرایی است. نادیده گرفتن بسترهای محلی و تاکید شدید و متکبرانه بر جهانشمولی یک نظریه سیاسی امروز مورد چالش جدی است. نکته سوم پذیرش تنوع فرهنگی به عنوان یک واقعیت در برابر تاکید بر همگونی فرهنگی در سنت گذشته و مسلط است. با این وصف وقتی ستون های اصلی که نظریه های سیاسی برآن استوار بوده است درهم شکند طبعاً نظام های فکری جدیدی ظهور خواهد کرد.