سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

عدالت در انقلاب اسلامی


عدالت در انقلاب اسلامی

از مطالبات و خواسته های ذاتی و بحق هر انسانی، برخورداری از زندگی عادلانه و عدالت طلبی می باشد. برپایی قسط و عدل از جمله آرمان های اساسی و اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در مفهومی …

از مطالبات و خواسته های ذاتی و بحق هر انسانی، برخورداری از زندگی عادلانه و عدالت طلبی می باشد. برپایی قسط و عدل از جمله آرمان های اساسی و اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در مفهومی ساده و موجز با عنایت به رویکرد حضرت علی(ع) عدالت یعنی وضع شیء در موضع آن و رساندن هر صاحب حقی به حق خویش.

در گذشته و در حیات انقلاب اسلامی تا اندازه زیادی به مسئله عدالت توجه شایانی گردیده است.

امّا امروزه با احساس نیاز بیشتری به عدالت، مفهوم سترگ عدالت مورد عنایت و در کانون توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته وایشان بدان اهتمام ورزیده اند. این مسئله که شخص اول مملکت اسلامیمان به گردهمایی اندیشمندان در جهت رسیدن به قرائتی منسجم از عدالت وارد عمل شده، خود نمادی عینی از عدالت طلبی است که عدالت پژوهی را به صورت رسالتی عظیم مورد اشاره و توجه قرار داده است.

به نظر می رسد علی رغم موفقیت نظام اسلامی کشورمان در تحقق بخشی به آرمان های عدل جویانه، در این برهه زمانی، مشکل راهبردی ما در باب عدالت، در ابتدای امر یک مشکل مفهومی و در مراتب بعدی یک مشکل اجرایی است. در تولید مفهوم اساسی برای عدالت و نظریه پردازی جامع برای آن ما دچار کاستی هستیم.

هرچند یک معنی کلی که هر چیزی بایستی در جای خود قرار گرفته و هرکس می بایست به حق خود برسد را در منظومه فکری مان سرلوحه قرار داده ایم، اما می بایست بخش نخبگی جامعه در باب عدالت بر مبنای اسلام و مقتضیات زمان و مکان و پتانسیل های فکری- اجرایی کشورمان به گونه ای نظریه پردازی نماید که در کنار دیگر نظریات عدالت گرایانه و مکاتب فکری، بتواند عرض اندام نموده و حتی مورد توجه دیگر دول و اندیشمندان نیز قرار بگیرد. در این زمینه هم اندیشی نهادهای دانشگاهی و آکادمیک با نخبگان حوزه علمیه بیش از هرچیز مبرم و ضروری است.‏

ما نیازمند آموزش مفهوم عدالت در سطح جامعه می باشیم تا عدالت خواهی به صورت یک مطالبه عمومی مبدل گردد. چراکه استیفای حقوق و مطالبه حقوق درنهایت به ایفای حق منجر خواهد شد. پس از تولید مفهوم عدالت و نظریه پردازی در حدود و ثغور آن، آحاد جامعه باید با این تعریف آشنا گشته و رفتار اجتماعی خود را با آن سامان بخشند. فراهم نمودن سازوکارهای عادلانه هم در زمینه فردی و هم در عرصه اجتماعی چون اقتصاد، سیاست و... و التزام اجتماعی به اجرای عدالت در مرتبه بعدی اولویت قرار دارد. معیشت عادلانه، پرهیز و احتراز از تبعیض، توزیع عادلانه ثروت و درآمد، برخورداری یکسان از منابع مالی کشور، بهره مندی از مسکن مناسب با شأن انسانی، اشتغال و استخدام بر مبنای توانمندی ها، آموزش یکسان برای همگان، بهداشت عمومی و تأمین اجتماعی و ایجاد فرصت های برابر اجتماعی از نمادهای عینی عدالت اجرایی می باشد.

هر چند که انقلاب اسلامی در عرصه های متعدد موضوع عدالت را ارتقا و تقویت بخشیده، به عنوان نمونه باریشه کنی بی‌سوادی، توسعه آموزش عمومی و بهبود بخشی شاخص های آموزش به تحقق عدالت آموزشی تا حد وسیعی نایل گشته امّا با این وجود نیازمند اجرای دقیق عدالت در جزیی ترین سطوح زندگی اجتماعی و فردی می باشیم. سطح بعدی برای عدالت طلبی در مرحله نظارت و مراقبت تعریف می گردد. می بایست سیستم کارآمد مراقبتی و بازرسی برای عینیت بخشیدن به اهداف عدالت جویانه و اطمینان و تضمین اجرای آن مورد توجه قرار بگیرد. بنابراین پرواضح است که در سطوح سه گانه تقنینی، اجرایی و قضائی بایستی عدالت محوری مورد اهتمام سازوکارها و نهادها ونیز آحاد جامعه قرار گرفته تا عدالت خواهی به شیوه ای عملی و عینی جامه عمل پوشیده و در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی ساری و جاری گردد.

لیلا نعمتی