دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گزارش یک جشن تولد


گزارش یک جشن تولد

مازیار میری, کارگردان تجربه گرایی است وقتی سعادت آباد را در کنار آثار قبلی اش قرار می دهیم معلوم می شود که در کارنامه او از مستند داستانی قطعه ناتمام , درام اجتماعی به آهستگی , دفاع مقدسی پاداش سکوت , طنز دینی کتاب قانون تا سعادت آباد که یک ملودرام خانوادگی است, قرار می گیرد

مازیار میری، کارگردان تجربه‌گرایی است. وقتی سعادت‌آباد را در کنار آثار قبلی‌اش قرار می‌دهیم معلوم می‌شود که در کارنامه او از مستند داستانی (قطعه ناتمام)، درام اجتماعی (به آهستگی)، دفاع مقدسی (پاداش سکوت)، طنز دینی (کتاب قانون) تا سعادت‌آباد که یک ملودرام خانوادگی است، قرار می‌گیرد.

اگر سریال گاوصندوق را در نظر نگیریم، مازیار میری گام‌به‌گام در حوزه کارگردانی جلوه آمده و تقریبا در هر‌تجربه‌ای موفق بوده است. با این حال باید سعادت‌آباد را بهترین فیلم در کارنامه او محسوب کرد که در جشنواره سال‌گذشته فجر نیز مورد توجه منتقدان قرار گرفت و البته در اکران عمومی نیز با اقبال مردم مواجه شد.

میری در سعادت‌آباد به سراغ طبقه مرفه و البته نوکیسه جامعه می‌رود و بحران خانواده‌های مدرن را واکاوی می‌کند؛ بحران روابط عاطفی و مناسبات زناشویی که به شدت آسیب‌پذیر بوده و آنچه را که روان‌شناسان به آن طلاق خاموش و پنهان می‌گویند، بازنمایی می‌کند. نمایشی که ماهیتی پارادوکسیکال داشته و به‌واسطه موقعیتی متضاد خود را بروز می‌دهد. در واقع سعادت‌آباد به نوعی طبقه متوسط به‌بالای شهری و تحصیلکرده را روان‌شناسی می‌کند. سعادت‌آباد از حیث نگاهی که به قصه و شخصیت‌هایش دارد و همچنین فضاسازی و نوع روایت بی‌شباهت و بی‌تاثیر از سینمای اصغر فرهادی نیست به‌ویژه غافلگیری پایانی آن که در ۳ فیلم اخیر فرهادی قابل تشخیص است.

مازیار میری از نظر کارگردانی و نوع دکوپاژ و میزانسن صحنه‌های فیلم نیز پیشرفت خوبی داشته و توانسته در یک فضای بسته و لوکیشن محدود از پس هدایت موقعیت‌های شلوغ و پربازیگر برآید. با این‌که کلیت فیلم در فضای داخلی خانه و لوکیشنی تقریبا ثابت اتفاق می‌افتد، اما موجب خستگی و ملال مخاطب نمی‌شود و جذابیت داستان و شخصیت‌پردازی‌ها به حدی است که مخاطب را تا انتهای فیلم با خود همراه می‌کند. قطعا یکی از عوامل مهم در جذابیت فیلم بازی خوب بازیگرانش و انتخاب هوشمندانه مازیار میری در چیدمان بازیگران فیلم است. اگرچه هر۶ بازیگر این فیلم حضور خوبی دارند، اما حامد بهداد در این فیلم خوش درخشیده و شلوغ‌بازی‌ها و ادا و اطوارهای همیشگی‌اش با ساختار فیلم هماهنگ شده است.

یکی از شیرین‌ترین بازی‌های حامد بهداد قطعا همین نقش محسن در سعادت‌آباد است. اگرچه میری از ظرفیت تبلیغی مهناز افشار برای جذب بیشتر مخاطبانش استفاده کرد، اما این یکی از بهترین بازی‌های افشار نسبت به کارهای قبلی‌اش است. ضمن این‌که این فیلم فرصتی شد تا هنگامه قاضیانی نقش بیرونی‌تر و متفاوت‌تری از فیلم‌های قبلی‌اش بازی کند و این بار در کسوت یک زن مدرن و اجتماعی ظاهر شود. تضادهایی هم بین شخصیت‌های قصه از حیث رفتارشناسی وجود دارد که در یک تقسیم بندی کلی می‌توان این ۶ شخصیت را به دو گروه عمده درونگرا و برونگرا تقسیم کرد که کنتراست مناسبی ایجاد کرده و کارگردان از این ظرفیت به خوبی در بازنمایی موقعیت روان‌شناختی آدم‌های قصه خود بهره می‌گیرد.

اساسا خود فیلم نام و قصه‌اش و شخصیت‌ها و آدم‌هایش در بستر یک تضاد درونی و معنایی صورت می‌بندد. آدم‌های به ظاهر خوشبخت و پولدار که در سعادت‌آباد (استفاده نمادین از جغرافیای شهری) تنها چیزی که ندارند سعادت و آرامش است.

فیلم، هم به شکل فردی دنیای ملتهب و متزلزل تک‌تک این افراد را به تصویر می‌کشد و هم آنها را در قالب یک خانواده و زوج مشکل‌دار روایت می‌کند که هر کدام به‌نوعی در زندگی و ارتباط با شریک زندگی خود دست به‌گریبان چالش‌های مختلف هستند. جالب این‌که این تلخی در یک موقعیت به ظاهر شاد و شیرین روایت می‌شود؛ در شب تولد محسن. سعادت‌آباد گزارشی از یک جشن تولد نافرجام و ناگوار است که به جای شادی و خوشحالی، حسی از تلخکامی و نفرت را بازنمایی می‌کند. ضمن این‌که فیلم بازتابی از ماهیت خود زندگی است. غم، شادی، اشک و لبخند در آن آمیخته شده و این تناوب به خوبی در ریتم قصه نیز خود را نشان می‌دهد. خود مهمانی واجد یک هیجان و التهاب خوشایندی است که به ساختار قصه منتقل می‌شود و به‌تدریج با اتفاقاتی که در مهمانی می‌افتد دامنه و عمق آن نیز گسترش می‌یابد.

آنچه هسته اصلی این بحران خانوادگی را تشکیل می‌دهد عدم دلبستگی و بی‌اعتمادی زن و شوهرها به هم است. پنهانکاری و این‌که چهره واقعی آنها همانی نیست که در نقاب پرزرق و برق مدرنیسم پنهان شده است. بی‌اعتمادی تا جایی که محسن دوست نزدیکش بهرام را فریب می‌دهد یا زنی دیگر سقط جنینش را از همسرش پنهان می‌کند و این دایره بی‌اعتمادی همچنان در یک گردش متقابل ادامه دارد. سعادت‌آباد روایت زندگی‌های سرد و تلخ در ظاهری شاد و رنگین است و جشن تولد کانون و فرصتی است که این رنج‌ها و دردها در یک تقاطع به ظاهر دوستانه به هم برخورد کرده و سر باز می‌کنند و میری چه استفاده بجا و هوشمندانه‌ای از موسیقی می‌کند؛ موسیقی متن که متناسب با فضای قصه و حال و هوای شخصیت‌های آن انتخاب شده است.

سعادت‌آباد، مسیر تازه‌ای در روند فیلمسازی مازیار میری ایجاد کرده که اگر بتواند همین مسیر را با تمام دغدغه‌های تجربه‌گرایانه‌ای که دارد حفظ کند قطعا به سعادت بیشتری در کارگردانی دست خواهد یافت. سعادت‌آباد یک شیرینی تلخ را برای مخاطب فراهم می‌کند و با خوش ساختی و حضور ستاره‌هایش به احتمال زیاد گیشه‌های سینما را نیز آباد خواهد کرد.

سید رضا صائمی