چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

بررسی مشارکت صیادان در ارائه آمار صید


بررسی مشارکت صیادان در ارائه آمار صید

جمع آوری آمار که به اولین فعالیت آدمی در خصوص شمارش برمیگردد, اساسی ترین شناخت برای برنامه ریزی می باشد اما ماهیت آن به گونه ای است که موضوع باید نوعی همراهی با آمارگیری داشته باشد
یعنی در آمار گیری, همراهی و مشارکت مردم اهمیت بسیار می یابد

جمع آوری آمار که به اولین فعالیت آدمی در خصوص شمارش برمیگردد، اساسی ترین شناخت برای برنامه ریزی می باشد. اما ماهیت آن به گونه ای است که موضوع باید نوعی همراهی با آمارگیری داشته باشد.

یعنی در آمار گیری، همراهی و مشارکت مردم اهمیت بسیار می یابد.به عبارتی اگر مردمی که می خواهیم اطلاعات و آمار از آنها جمع آوری کنیم چندان علاقه ای به این کار نشان ندهند، این آمار دارای ضعفهای متعدد است و مهمترین آنکه اطلاعات غلط و نادرست در آن موج می زند. چون آمار بهرحال جمع آوری اطلاعات است و اطلاعات چیزی نیست که کسی راغب به ارائه آن باشد.این مقاله به همین منظور به بررسی وضعیت مشارکت صیادان در ارائه آمار صید می پردازد. البته گزارش این مقاله در سال ۱۳۸۰ به سفارش اداره آمار صید معاونت صید به شکل جمع آوری اطلاعات میدانی از منطقه بوشهر انجام گرفت.طرح آمار صید که از سال ۱۳۷۲ در معاونت صید شیلات ایران مطرح شد، در سالهای اولیه بعد از طی مراحل مدیریتی آن، امروزه وارد فاز کارشناسی شده است. اما بنظر اولین مسأله ای که فرا راه کارشناسی آن قرار دارد، شناسایی مشارکت صیادان در ارائه آمار صید خود به آمارگیران شیلات می باشد. خصوصاً آنکه اجرای این پروژه در شرایطی آغاز شد که شیلات مدیریت محدود سازی و دریافت تعرفه خود را با قطع حمایتهای یارانه ای همراه کرد.

بخش اول:

الگوهای مدیریت شیلاتی در آمار صید

آمار، متنی است که در خدمت اثبات مفاهیم یک نظریه علمی قرار می گیرد. این کار طی دو مرحله یعنی جمع آوری اطلاعات و آنالیز آنها صورت می پذیرد. مفاهیم گردآوری شده و آزمون آنها بستگی به نوع علم دارد. مثلاً در اقتصاد، متغیرهایی مثل درآمد و هزینه یک نوع شغل به عنوان داده های آماری گردآوری شده و سپس با بهم برنهادن آنها اظهار نظر راجع به آینده این شغل می شود.در شیلات که نظریه مدیریتی مطرح است، راهبردهای آن روشن کننده وضعیت آمار صید می باشد. راهبردهای مدیریت شیلاتی سه نوع بوده: یکی راهبرد تحت ملاحظات زیست محیطی و دومی توجه به سود و سومی رعایت ملاحظات اجتماعی سیاسی است.در برنامه مدیریت شیلاتی انتخاب هر یک از اینها بستگی به ساختار کشور دارد، بطوریکه توسعه یافتگی آن موجب انتخاب راهبرد اول و دوم و عدم توسعه یافتگی، الگوی سوم را اهمیت می دهد.

۱.الگوی حداکثر بازده پایدار (Msy)

الگوی حداکثر بازده پایدار نظریه محققان زیست شناس است و مبتنی بر این فرضیه می باشد که مبنای بهره برداری از منابع بر اساس تعادل زیستی است.ایجاد تعادل بین میزان صید با وضعیت تحت فشار بودن آن، از طریق کنترل تلاش صید تحت نظارت شیلات است. این کار با کاهش تعداد عملیات، گزینش نوع ابزار صید ( قفس، قلاب، تور) و کاهش کارآیی ابزار صید (مثل تنظیم اندازه چشمه تور) قابل اعمال است. هدف الگوی حداکثر بازده پایدار آنستکه فرصت لازم را برای رشد منبع فراهم آورد.اما اشکال عمده Msy از طرف اقتصاد دانان است که عملاً صیادان تا لحظه ای صید می کنند که بیشترین منفعت را عاید آنها کند و نه لزوماً نقطه ای که منابع قادر به جایگزینی باشند.

۲.الگوی حداکثر بازده اقتصادی (Mey)

در این الگو، مجموع درآمد حاصل از هر صید با مجموع هزینه های آن مقایسه می شود، تا زمانی که جمع در آمدهای هر تلاش بیش از هزینه هاست، عملیات ماهیگیری اقتصادی و قابل توسعه است. پس توسعه این الگو وابسته به بالا رفتن تکنولوژی صید است.مهمترین نقطه قوت الگوی Mey آنستکه امنیت و پایداری بیشتری را برای منابع آبزی بدنبال دارد، چون حد بهره برداری در الگوی Mey پائین تر از آن در الگوی Msyاست. بنابراین انقراض برخی گونه ها که در Msy رخ می دهد در Mey کمتر است.اما مشکل این الگو آنست که وقتی هزینه مساوی و یا بیشتر از درآمد باشد، صید باید متوقف شود و بهتر آنستکه امکانات این شغل در جای دیگری هزینه شود. ولی از آنجا که ماهیگیری از مشاغل کم تحرک است، انتقال و بکارگیری امکانات آن در سایر زمینه ها دشوار است. این الگو نیز مثل الگوی قبل بیشتر در کشورهای توسعه یافته رواج دارد.

۳.الگوی حداکثر بازده اجتماعی (Mscy)

الگوی حداکثر بازده اجتماعی (Mscy) که در شراسط اضطرار در کشورهای با سطح رشد پائین مطرح است در شرایطی اهمیت می یابد که با نوعی اقتصاد با کارکرد قابل قبول مواجه نباشیم.در کشور ما ناوگان صید و عملیات صیادی فاقد مکانیزمهایی مثل بهره برداری از کشتی های مجهز است. این ناوگان حتی در کاهش نیروی انسانی با مشکل مواجه است. چون نیروی کار آنها متشکل از خانواده ها است و صاحبان شناورها نسبت به آنها نوعی تعهد دارند.بدین ترتیب استفاده از فن آوری جدید در عمل دشوار یا کند و در سطح همان لنجها می باشد. زیرا مهمترین تأثیر آن کاهش نیروی کارمازاد است. بنابراین افزایش cpue (سطح صید بر واحد تلاش) از طریق بهبود ابزار صید، کند می باشد.مهمترین نکته الگوی Mscy به رغم خطر پذیری منابع آبزی مسأله اشتغال و توزیع درآمد است. این الگو بیش از هر چیز خاص ماهیگیران خرده پا است که در مقابل صاحبان شناورهای بزرگ باید حمایت شوند.اکثریت قریب به اتفاق جامعه صد هزار نفری صیاد کشور را ماهیگیران خرده پا تشکیل می دهند. این دسته به علت عدم توانایی برای فعالیت در مناطق دور از ساحل، فقدان تحرک و محروم بودن از ابزار و پشتیبانی مناسب فقط قادر به صید منابع ساحلی هستند.مدیریت شیلاتی سعی کرده است با محدود ساختن فعالیت و تلاش ماهیگیری سایر ناوگانها در منطقه ساحلی و اختصاص آن به ماهیگیران خرد، مددکار آنها باشد. حتی اگر این اقدام منجر به افزایش کل تلاش صید شود.این نظریه حتی به باور طراحان آن، پاسخ به شرایط اضطراری و موقت است و استمرار آن به مصلحت منابع آبزی نمی باشد.با بحث نظری فوق نتیجه می گیریم مبنای نظری رویکرد اداره آمار صید Msy است که البته چندان علمی و دقیق به شیوه زیست شناسان اجرا نمی شود. اما سیاست اجرائی مدیریت شیلات Mscy می باشد و نیز صیاد هم به فکر حفظ ذخایر نیست، بلکه دنبال رفع نیاز خود می باشد.بنابراین اطلاعات آمار صید چندان مورد ارجاع مدیران واقع نمی شود. یعنی این اطلاعات مشارکتی در تصمیم سازیها ندارند. ضمن اینکه با توجه به هدف الگوی مورد نظر نباید مشارکت صیادان برای آمار صید وجود داشته باشد. اما در طی بررسی روشن شد که تلاش بسیاری برای تحقق این مشارکت دو جانبه صورت گرفته است که کم و کیف آن در ادامه می آید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.