جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

با دست پس زدن,با پا پیش کشیدن


با دست پس زدن,با پا پیش کشیدن

رویکرد متناقض برادران کاسترو در قبال امریکا

در هاوانا با مخلوقات عجیب و غریبی روبه رو می شویم. مثلاً گله یی فیل حلبی که به میدان انقلاب حمله برده اند یا در محوطه موزه هنرهای زیبا پینوکیوهای غول پیکری را شاهدیم که دماغ های از دروغ درازشده شان را در چمدان و چرخ دستی مخفی کرده اند. این موجودات تخیلی ساخته هنرمندان کوبایی هستند که تا پایان آوریل و طی برگزاری ۱۰ بی ینال در واقع آستانه تحمل رژیم را می آزمایند. این کنایه ها به سیاستمداران خونسرد و پوست کلفت و کنایه به مساله ایجاد محدودیت سفر البته مانع اعمال سانسور نیست. اما پروژه آن کوبایی مقیم امریکا یعنی «تانیا بروگوئرا» مرزها و خطوط قرمز دولت را رد می کند و فراتر می رود. این خانم هنرمند و مشهور کوبایی در یک سالن نمایشگاه که مملو از جمعیت بود، تریبون آزادی مهیا کرد و به تماشاگران این امکان را داد که هر کدام به مدت یک دقیقه در مورد موضوع انتخابی خود صحبت کنند.

وبلاگ نویسی به نام «یوانی سانچز» به عنوان اولین سخنران پشت تریبون قرار گرفت و خواستار دسترسی آزاد به اینترنت شد و دیگر منتقدان رژیم نیز از وی حمایت کردند. در همین حال دو مرد یونیفورم پوش یک کبوتر سفید روی شانه سخنران گذاشتند. همه کوبایی ها متوجه این حرکت کنایه آمیز می شوند؛ در خلال آن سخنرانی طولانی کاسترو پس از حمله انقلابیون به هاوانا در سال ۱۹۵۹ یک کبوتر سفید روی شانه وی نشست و در آن زمان طرفدارانش این رویداد را نشانه یی از سوی خدا تعبیر کردند. اما هنوز هم ساختن طنز و جوک در مورد آن اتفاق یک تابو به شمار می آید. این حرکت که از طریق ویدئو به سایت یوتیوب راه یافت، از سوی برگزارکنندگان بی ینال محکوم شد و از آن به عنوان حرکتی تحریک آمیز از سوی «ماشین تبلیغاتی ضدکوبا» یاد کردند. رژیم کوبا از نظر روانی در وضعیت بدی قرار دارد و این مساله یی است که نه تنها شرکت کنندگان در آن بی ینال بلکه دیگران هم می دانند. از سال های دهه ۹۰ یعنی هنگامی که کوبا پس از فروپاشی شوروی به سوی یک فروپاشی اقتصادی پیش رفت، هرگز مانند این روزها ماموران پلیس در خیابان ها حضور نداشته اند. در همان حال که دشمن کوبا در واشنگتن نشانه هایی از تنش زدایی از خود بروز می دهد، دولت هاوانا بیش از پیش منزوی شده و در خود فرورفته است. مردم کوبا از چندین ماه پیش در مورد خط مشی پرزیدنت «رائول کاسترو» ۷۷ساله از خود سوال می کنند. در فوریه ۲۰۰۸ بود که فیدل ۸۲ساله و بیمار به طور رسمی اداره دولت را به برادر کوچک ترش رائول واگذار کرد. این انتقال قدرت در آغاز کار امیدهایی را نسبت به اصلاحات برانگیخت؛ بدین صورت که دولت به مردم اجازه داد موبایل و کامپیوتر داشته باشند و رائول از کوبایی ها خواست به انتقاد علنی از فساد و اقتصاد پارتی بازی بپردازند. اما چیزی نگذشت که همه آن جدیت و شور و شوق رئیس جمهور جدید فروکش کرد و به گفته «رنه فرانسیسکو» فیلمساز ناامیدشده کوبایی؛ «هیچ تغییری را تحت رهبری رائول شاهد نیستیم.» با این حال فشارها بر رژیم کوبا افزایش می یابد؛ هر روز نشانه های بیشتری از پایان جنگ سرد میان واشنگتن و هاوانا آن هم ۵۰ سال پس از انقلاب به چشم می خورد. هفته پیش هم پرزیدنت اوباما یکی از وعده های انتخاباتی اش را عملی کرد و همه محدودیت ها برای سفر امریکایی های کوبایی تبار را به کوبا لغو کرد.

آنها در آینده می توانند علاوه بر سفر به این جزیره، برای اقوام خود هر مقدار بخواهند پول نیز ارسال کنند. در سنای امریکا حتی بحث بر سر لغو کلی محدودیت سفر شهروندان امریکایی به کوبا نیز آغاز شده است. روسای دولت های امریکای لاتین و در صدر آنها «لولا» رئیس جمهور برزیل امریکا را برای پایان دادن به تحریم های کوبا تحت فشار گذاشته اند. اما اوباما در انتظار ارسال سیگنال هایی مثبت از سوی هاوانا و آزادی مخالفان در بند رژیم است. نسل جوان کوبا برای رئیس جمهور جدید امریکا احترام زیادی قائل است و به گفته «لوکاس فرناندز» ۲۰ساله؛ «اوباما امید ما است. تحریم ها هیچ سودی ندارد. وقت آن رسیده به این نمایش پوچ پایان داده شود.» در ترمینال شماره دو فرودگاه هاوانا که محل ورود مسافران پروازهای چارتر از امریکا است، یک دانشجوی پزشکی با خانواده اش در انتظار سوار شدن به هواپیما برای بازگشت به امریکا هستند. ۹ سال پیش او در لاتاری کارت سبز امریکا برنده شده است و حال مادرش را ترک می کند و نزد پدرش در میامی می رود. تا به اینجای کار وی هر سه سال یک بار اجازه سفر به کوبا و دیدار با مادرش را داشته است.

زمانی که او برای اولین بار کوبا را ترک می کرد، هنوز هم در مقابل میله های ورودی فرودگاه صحنه هایی دلخراش جریان داشت؛ کودکانی که از والدین جدا می شدند و برادران و مردانی که خواهران و همسران شان را ترک می کردند و امید دیدار دوباره نبود. پرواز از هاوانا تا میامی تنها ۴۵ دقیقه طول می کشد اما این محدودیت سفر است که اغلب برای چندین دهه خانواده ها را از یکدیگر جدا می کند. رنه فرانسیسکو می گوید؛ «این دریا برای ما در حکم یک دیوار است. کوبا و امریکا مانند یک زوج بدبخت هستند.» با این حال رهبری کوبا هنوز هم پاسخ چندان مثبتی به تلاش اوباما برای نزدیکی به آن کشور نداده است. فیدل کاسترو به تازگی در روزنامه حزبی گرانما نوشت؛ «این ساکن جدید کاخ سفید اگرچه بسیار بهتر از اسلافش است اما او هم در اسارت امپریالیسم گرفتار است.» کاسترو در ادامه مطلب از ضرورت لغو تحریم ها می نویسد و اضافه می کند؛ «کوبا دست روی دست نمی گذارد و از کسی گدایی نمی کند.» از قرار معلوم فیدل هنوز هم به امریکایی ها اعتماد ندارد.

با این حال همین رهبر پیر است که حرف آخر را در مورد رابطه با همسایه بزرگ کوبا می زند. وضعیت سلامتی فیدل به مراتب بهتر شده و به تازگی به گردش هم رفته است. در یک ماه گذشته نزدیک به یکی دو جین از روسای دولت های امریکای لاتین به دیدار او رفته و اکثر آنها با وی عکس یادگاری هم گرفته اند. دو هفته پیش حتی یک گروه از نمایندگان کنگره امریکا نیز با وی دیدار داشتند. «واکنش ها و نظرات رهبر» را تقریباً هر روز می توان در روزنامه گرانما مطالعه کرد و گاه پیش می آید که حتی برادرش هم از تفسیرهای فیدل در مورد وضعیت جهان یکه می خورد. همین چندی پیش بود که یکی از مقالات فیدل موجب مشاجره یی دیپلماتیک با شیلی شد زیرا این مقاله درست هنگام دیدار رسمی خانم «میشله باشلت» رئیس جمهور شیلی از کوبا منتشر شد و در آن به نوعی روی یکی از اختلافات تاریخی میان دو کشور انگشت گذاشته شده بود. مساله اختلاف میان برادران کاسترو در محافل دیپلماتیک بر هیچ کس پوشیده نیست. رائول خواهان آرامش در جبهه دیپلماتیک است اما فیدل هنوز هم به حربه جبران و تلافی اعتقاد دارد. به دستور رائول آن پلاکاردهای تبلیغاتی روبه روی دفتر نمایندگی امریکا واقع در ساحل تفریحی هاوانا در «مالکون» جمع آوری شده است و از زمان روی کار آمدن وی دیگر شاهد آن تظاهرات توده یی علیه امریکا نبوده ایم. و در همان حال که فیدل دوستی خود با «هوگو چاوس» تندرو را حفظ می کند، رائول در اندیشه بازسازی روابط خود با چپ گرایان معتدل امریکای لاتین است. از قرار معلوم رائول با عصبانیت این اخلالگری های برادر بزرگ تر را تحمل می کند و به گفته «ریچارد هائپ» نماینده سازمان جهانی کمک های غذایی در کوبا؛ «او به هر صورت نمی تواند برادرش را ممنوع القلم کند.» رائول به عنوان یک سرباز حزب به همه به اصطلاح آرمان های برادرش وفادار است و هرگز آشکارا با فیدل مخالفت نمی کند. اما مردم از این خط مشی ناامیدکننده زیگ زاگی در راس دولت و کشور خسته شده اند.

در نگاه اول همه چیز در کوبا مثل همیشه است؛ مردم در کنار ساحل مالکون قدم می زنند و از بازار سیاه سیگار برگ می خرند و توریست ها هم در بخش قدیمی شهر به گردش مشغولند. از آثار تخریب های توفان های «گوستاو» و «آ یکه» هم که یک سال پیش بخش های وسیعی از کوبا را ویران کرد، چیز زیادی باقی نمانده و بازسازی های لازم صورت گرفته است. اما بازار شایعه به شدت داغ است و بیش از همه شخص رائول کاسترو به این بازار داغ دامن زد. او در اقدامی شگفت انگیز در اوایل مارس «فیلیپ پرز» روکو۴۴ساله وزیر امور خارجه و «کارلوس لاگه» ۵۷ساله معاون اقتصادی رئیس جمهور را از کار برکنار کرد؛ از این دو نفر همواره به عنوان جانشینان احتمالی فیدل کاسترو یاد می شد.

لاگه مسوولیت آزادسازی اقتصادی در دهه ۹۰ را برعهده داشت و نمادی از امید به گشایش و مدرن سازی به شمار می آمد. پرز روکو هم که لقب «طالبان» داشت، نسخه دوم فیدل محسوب می شد. این دو نفر همواره به نمایندگی از برادران کاسترو به سفرهای خارجی می رفتند و البته به شدت با یکدیگر دشمن بودند.

کوتاه زمانی پس از برکناری این دو، دولت به نوعی دو کیفرخواست علیه آنها صادر کرد که شباهت زیادی به مقالاتی دارد که زمان استالین علیه افراد مغضوب شده در روزنامه «پراودا» چاپ می شد. فیدل هم در روزنامه گرانما نوشت؛ «این دو نفر که زمانی شاگردان محبوب من به شمار می آمدند، مقهور چرب و شیرین جاه طلبی و قدرت شده بودند.»

آیا روکو و لاگه پا را از خطوط قرمز فراتر گذاشته بودند؟ آیا رائول بدین ترتیب در پی مقابله با نفوذ برادرش در دولت است؟ یا به گمان «خورخه کاستاندا» وزیر خارجه پیشین مکزیک و کارشناس امور کوبا آن دو به همراه «هوگو چاوس» توطئه یی را علیه رائول طرح ریزی کرده بودند؟

«ماریلا کاسترو»بزرگ ترین دختر رئیس دولت و مدیر انستیتو ملی آموزش های جنسی که از معدود کادرهای حزبی است که آشکارا به ابراز نظرات شخصی می پردازد، می گوید؛ «مردم در انتظار توضیح در این مورد هستند.» جالب آنکه هیچ یک از این دو نفر دستگیر نشده اند و پرز روکو چند روز پس از برکنار شدنش در حال تعویض پلاک ماشین در پاسگاه پلیس دیده شده است. شایعه دیگر آنکه لاگه همراه با روکو در ماه فوریه در میهمانی یک تاجر برادران کاسترو را مسخره کرده بودند و پس از آنکه شخص میزبان این مساله را گزارش می دهد، آن دو نفر به اداره اطلاعات و امنیت کوبا احضار می شوند. آیا رائول با اخراج این دو نفر قصد داشته دیگر اعضای کابینه را هم مانند ملت وادار به سکوت کند؟

بسیاری از مقامات کوبایی از این وحشت دارند که چه بسا رئیس جمهور از ادامه پاکسازی وزارتخانه ها در پی رسیدن به منافعی خاص باشد، به همین خاطر آنها به نوعی مخفی شده اند و از هرگونه رابطه با افراد خارجی خودداری می کنند. بازرگانان اروپایی از این گله دارند که هیچ یک از همکاران کوبایی شان هیچ دعوت شخصی را نمی پذیرند.

یکی از ناظران سیاسی می گوید؛ «رائول در محفلی کوچک محصور است.» به گفته وی رائول به عنوان یک ژنرال تنها با عده یی از نظامیان و رزمندگان انقلابی سالخورده حشر و نشر دارد و میانگین سنی وزرا و مشاوران وی پس از اخراج آن دو عضو کابینه به ۷۰ سال افزایش پیدا کرده است. این رزمندگان پیر می خواهند با دیسیپلین نظامی علیه اهمال کاری ها در نهادهای دولتی مبارزه کنند. از قرار معلوم چیزی به نام اصلاحات پایه یی اقتصاد در دستور کار رائول وجود ندارد و او نمی خواهد در به اصطلاح ستون های سیستم سوسیالیستی تغییری ایجاد کند. به گفته منتقدان تکیه گاه رائول همان ساختار کهنه شده قدرت در کوبا است یعنی حزب کمونیست و نیروهای مسلح.

به احتمال زیاد در کنگره حزب که در پاییز برگزار می شود، در مورد آینده انقلاب تصمیم گیری خواهد شد. رائول هم توضیح خواهد داد که چگونه می خواهد این بزرگ ترین چالش های سیستم از زمان فروپاشی شوروی را هدایت کند. این چالش ها عبارتند از مرگ قریب الوقوع فیدل، پایان تحریم های امریکا و مساله «نسل Y».

نسل Y لقبی است که بلاگر «بوانی سانچز» به نسل ۲۰ تا ۳۰ساله کوبا داده است. در حال حاضر بسیاری از مادران کوبایی به تبعیت از مد به اول نام کوچک فرزندان شان یک Y اضافه می کنند و بدین ترتیب چند ده هزار جوان کوبایی نام هایی من درآوردی دارند مثلاً «یامیس لویس»، «یاماندا»، «یودکسیس»، «یوئل» یا «یوآندره » .

نسل Y اغلب در باشگاه های موسیقی مانند «کوبا کابانا» در شهر «کاما گوا» جمع می شوند و از آغاز بعدازظهر موسیقی های خاص را می نوازند و به آن گوش می دهند. مردان گروه تی شرت های تقلبی غربی همراه با زینت آلات می پوشند و زنان هم با شلوارهای جین و کفش های پاشنه بلند به آنجا می آیند. موضوع بحث های آنها هم اغلب موسیقی و مد است و کمتر کسی به بحث های سیاسی تمایل نشان می دهد. «یامیلا » ۳۲ساله هم انتخاب خودش را کرده است و می خواهد به همراه همسرش که شغلی به عنوان متخصص کامپیوتر در برزیل پیدا کرده، به آن کشور مهاجرت کند. او به عنوان یک معلم سابق اهل استان «پیناردل ریو» می گوید؛ «من برای فیدل احترام قائلم اما انقلاب ارزش هایش را از دست داده است.» هر کس در این کشور به ارز خارجی دسترسی داشته باشد (مانند گارسون ها و راننده های تاکسی) درآمدی چند برابر بیشتر از پزشکان، معلم ها یا مهندس ها کسب می کند. یامیلا دو سال پیش از معلمی استعفا داد. حقوق او ماهانه در حدود ۳۲۰ پزو معادل ۱۷ دلار بود که به هیچ عنوان کفاف مخارج زندگی را نمی داد. او در حال حاضر نزد اقوامش در یکی از محلات قدیمی هاوانا زندگی و در یک آرایشگاه به عنوان حسابدار کار می کند و البته به صورت غیرقانونی به امور نرم افزاری و تعمیر کامپیوتر هم می پردازد و از این راه نیز درآمدی کسب می کند.

او تنها معلمی نیست که از شغل خود انصراف داده است. به دلیل همین استعفاها و کمبود معلم دولت دستور داده است از افراد ۱۶ ساله و معلمان بازنشسته استفاده شود. می توان گفت یک نسل کامل از کوبایی های جوان و تحصیلکرده از انقلاب رویگردان شده و تنها ۵۰ هزار تن از آنان در سال ۲۰۰۸ و از طریق دریا کشورشان را ترک کرده اند. نوادگان انقلاب البته به کشور خود عشق می ورزند اما از انتظار کشیدن خسته شده اند. یامیلا می گوید؛ «من تنها کمی زندگی عادی می خواهم.» نسلY شب ها در موزه هنرهای زیبا گرد هم می آیند. در آنجا گارسون ها برای آنان نوشیدنی های مختلف سرو می کنند و ستاره پیانوی کوبا یعنی «روبرتو فونسکا» موسیقی جاز آوانگارد می نوازد. در کنار ورودی این موزه نقاشی بزرگی بر دیوار نقش بسته است؛ موجوداتی رنگ پریده اما با حالتی انسانی . یکی از آنها به پشت افتاده و دیگر قدرت بلند شدن ندارد؛ دیگری ناامیدانه سعی می کند به نور برسد و یکی دیگر تقریباً به آن رسیده است. گروهی از جوانان کوبایی به این نقاشی خیره شده اند؛ نام این اثر «بازمانده» است. منبع؛اشپیگل

ینس گلوزینگ

ترجمه؛ محمدعلی فیروزآبادی