یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
بیابان زائی در نهایت موجب فروپاشی نظام های اقتصادی می شود
بیابانزائی عبارت است از شرایطی که به جهت کمی بارندگی و وضعیت کمآبی و پراکندگی آب با محو پوشش گیاهی حاکم میگردد. این شرایط طبیعی عامل پیدایش بیانهای بزرگ جهان همچون: صحراها و بیابانهای استرالیا، ترکستان و لوت ایران است که تحت شرایط آبوهوائی و زمینشناسی، مراحل تکامل خود را میگذرانند. در این نوع بیابانزائی، انسان نقش چندانی نداشته و مورد بحث نیست، بلکه بیابانزائی تشدیدی یا انسانی که با بهرهبرداری غیراصولی از اراضی آغاز میشود مطرح است که نتایج آن را میتوان بهصورت قطعات شور شده یا قطعات عاری از پوشش گیاهی بهصورت پراکنده مشاهده کرد.در کشور ما، مناطق بیابانی که قسمتی از آن را شنهای فعال و برخی دیگر را شنهای نیمهفعال تشکیل میدهند، عامل مؤثری در انهدام تأسیسات اقتصادی و کشاورزی مناطق حاشیه کویر محسوب میشود.از طرفی امروزه، بیش از یکسوم اراضی کرهزمین دارای اقلیمی خشک بوده و پدیده بیابانزائی در دهههای اخیر در این مناطق شدت گرفت است. پدیده بیابانزائی بیش از ۸۰۰ میلیون نفر انسان ساکن در مناطق خشک را تهدید میکند که معادل ۱۸درصد جمعیت کل جهان میباشد و هرساله بین ۵۰ تا ۷۰ هزار کیلومتر مربع اراضی کشاورزی نیز غیرقابل استفاده میشوند.بیابانزائی عموماً به اشکال مختلف از جمله: نابودی جوامع گیاهی و حیوانی، تخریب منابع آب و خاک و کاهش کلی تولید بیولوژیک رخ میدهد. در اکوسیستمهای حساس و شکننده مانند مناطق حاشیه بیابانها، جریان تخریب به راحتی میتواند به جریانی یکطرفه و غیرقابل برگشت تبدیل شود و برای همیشه ظرفیت پذیرش جمعیت و تأمین نیازهای زندگی بشر در مناطق مبتلا شده را کاهش دهد.جریان بیابانزائی، جریانی پیوسته و دارای مراحلی است که قبل از پایان هر مرحله، مرحله بعدی آغاز میشود و تغییرات حاصل از آن، غیرقابل برگشت میباشد.اگر چه بیابانزائی نتیجه فرایندهای طبیعی و عملکردهای ناشی از فشار جمعیت انسان و دام میباشد، اما تنها فعالیتهای انسانها است که میتواند روند پیشروی بیابان را کند یا متوقف سازد.
●فرآیند بیابانزائی
بیابانزائی یک حادثه یا اتفاق نیست که ناگهان روی دهد، بلکه یک روند است. در حقیقت بیابانزائی پدیدهای است که نمایانگر یک سیر تحول از خوبی به سمت بدی و از آبادانی به سمت ویرانی است.بیابانزائی را میتوان شبیه یک بیماری دانست که توان تولید زمین بارور را کاهش میدهد و زمینه را برای نابودی قابلیتها و کاهش ظرفیتهای تولیدی فراهم میسازد و اگر بهطور منطقی با آن مقابله نشود، آنچنان شدتی میگیرد که باعث انهدام قابلیت زمین و نابودی کامل توان تولیدی آن میشود و در نهایت به مرگ زمین میانجامد که چیز تازهای نیست و هماکنون در نقاط مختلف جهان در شرف وقوع و ظهور است.برای برخورد با معضل جهانی افزایش بیابانها، عهدنامهای با عنوان کنوانسیون جهانی مبارزه با بیابانزدائی تدوین شده است که اهداف این کنوانسیون در راستای جلوگیری یا کاهش تخریب زمین و احیاء زمینهائی که تاحدودی تخریب یا بیابانی شدهاند، میباشد.از سوی دیگر، بیابانزائی نتیجه تأثیر پیچیده مجموعهای از عوامل فیزیکی، شیمیائی، بیولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سطوح مختلف اعم از محلی، منطقهای و بینالمللی است.در واقع نابودی منابع آب، خاک و پوشش گیاهی در نهایت منجر به فروپاشی نظامهای سیاسی و اقتصادی این جوامع میشود. از اینرو عدهای از متفکران بر این باورند که علت اصلی سقوط و فروپاشی بسیاری از تمدنهای قدیمی بینالنهرین، مصر، هند و بخشهائی از آسیای جنوبشرقی را میباید در بیابانزائی و نابودی منابع طبیعی و پسرفت توان تولیدی آب، خاک و پوشش گیاهی این منطقه جستوجو کرد.بیابانزائی پدیدهای نیست که گریبانگیر گروه خاصی از یک جامعه باشد، بلکه نظامهای شهری و روستائی، زن و مرد، کوچک و بزرگ را نیز در برمیگیرد. به تعبیری بیابانزائی سوراخی است در بدنه یک کشتی که همه سرنشینان این کشتی باید بیمناک باشند. بیابانزائی یکی از معضلات عمده زیستمحیطی در مناطق خشک کرهزمین است که به دلایل استفاده مفرط از زمین، چرای مفرط دامها، تغییرات اقلیمی، خشکسالی، آبیاری نادرست و جنگلزدائی رخ میدهد.از دیگر شاخصهای تشخیص انهدام خاک و بیابانزائی، کاهش تولید بیولوژیک اعم از کمی یا کیفی است. در مناطق خشک بهطور طبیعی میزان بارش در طی زمان، دارای نوساناتی است در نتیجه وقوع پدیده خشکسالی بهعلت بارش کمتر از حد میانگین، امری محرز است.لذا با توجه به موارد فوق، برای دستیابی به اهداف عملی در زمینه بررسی علل بیابانزائی میبایست به فرایندهای زیر توجه کرد:
۱) زوال پوشش گیاهی ۲) فرسایش آبی و بادی ۳) کاهش موادآلی خاک و شور شدن خاک ۴) تجمع موادسمی برای گیاهان و حیوان در خاک.
آثار فعالیتهای انسانی در امر بیابانزائی
فعالیت و عملکرد انسانها در امر بیابانزائی، شامل موارد زیر است:
الف. استفاده از پوشش گیاهی بهطور نادرست از جمله تأمین سوخت توسط درختان، درختچهها و بوتهها؛ چرای مفرط و خارج از ظرفیت تولیدی مراتع و همچنین چرای بیرویه در زمانهای نامناسب که منجر به تضعیف مداوم منابع گیاهی و تخریب تنوع بیولوژیکی میگردد.ب. تبدیل عرصههای جنگلی و مرتعی به سایر کاربریها بهخصوص کاربریهای کشاورزی ناپایدار.باید توجه داشت که طی ۲۲ سال گذشته، تولید غلات که بخش عمده موادغذائی کشور را تشکیل میدهد حداقل ۳ برابر رشد داشته که نزدیک به ۴۰ درصد این تولید در بخش دیم و در اراضی شیبدار و کمبازده صورت گرفته است، یعنی در مناطقی که تقریباً بیشترین فرسایش آبی خاکی را به همراه دارد.
●اقدامها
اقدامهائی که در راستای مبارزه با بیابانزائی صورت میگیرد، باید مبتنی بر اصول جامع توسعه، شامل: طرحهای جامعنگری (تلفیقی)، توسعه پایدار، برنامههای بازدارنده، فعالیتهای اصلاحی و فعالیتهای احیائی باشد.طرحهای جامعنگری: نظامهای برنامهریزی در کشور ما عموماً از دو دیدگاه بخش یا منطقهای سامان گرفتهاند. در برنامهریزی بخش، موارد در قالب بخشهای مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و یا زیربخشهای مربوط به آن قرار میگیرند. برنامه چه بهصورت بخش و چه بهصورت منطقهای وقتی میتواند به نتیجه مطلوب برسد که تمام اجزاء و عوامل سازنده آن بهصورت هماهنگ، یکپارچه و جامع مورد توجه قرار گرفته باشند. جامعنگری در برنامههای توسعه مناطق خشک سبب خواهد شد تا چارچوب فعالیتها و سیستمهای بهرهبرداری از منابع با توجه به ویژگیهای طبیعی و با توجه به ظرفیتها وتنگناهای آن طراحی و تنظیم شود.توسعه پایدار: توسعه پایدار، فرآیندی است متکی بر معرفی و بهکارگیری پیشرفتهای تکنولوژی و تشکیلاتی که از طریق آن بتوان نیازهای حال و آینده جوامع را بهطور مستمر و قابل قبول، تأمین کرد مشروط بر اینکه متضمن حفاظت از اراضی، منابع آب، منابع ژنتیکی گیاهی و جانوری باشد و نه تنها به محیط زیست آسیب نزند بلکه از نظر فنی، مناسب از نظر اقتصادی با ارزش و مقرونبهصرفه و از نظر اجتماعی مقبول و موجه باشد. لذا رسیدن به توسعه پایدار و تحقق آن، مستلزم اتخاذ راهبرد و اقدامهائی نظیر: محور بودن انسان بهعنوان مقوله توسعه پایدار؛ توجه به نیاز نسلهای فعلی و آتی؛ حفاظت از محیط زیست؛ مبارزه با فقر؛ مشارکت جهانی در حفاظت، حمایت، اصلاح، سلامت و یکپارچگی زیستبومها؛ تقلیل و تعدیل الگوهای مصرف ناپایدار و انتقال تکنولوژی به منظور تقویت توان سازندگی درونی کشورها است.فعالیتهای بازدارنده: از آنجائیکه انسان خود در بیشتر موارد عامل عمده و اساسی در انهدام منابع خاک و تشدید روند تخریبی آن است، جلوگیری از فعالیتهای مخرب میتواند به بارزترین شکل، مانع توسعه بیابانها شود. دراین زمینه، عمدهترین فعالیتهای بازدارنده میبایست آگاهیدهنده و ترویجی، تشویقی و تنبیهی باشد.روشهای اصلاحی: روشهای اصلاحی شامل فعالیتها و روشهائی است که در جهت اصلاح روشهای فعلی، اعم از سیاستگذاری، برنامهریزی و بهرهبرداری مانند: اصلاح روشهای شخم، روشهای آبیاری، روشهای تناوب زراعی و اصلاح روشهای کوددهی اعمال میشود.روشهای احیائی: این روشها معمولاً در مناطقی مورد استفاده قرار میگیرد که بهطور جدی دچار تخریب شدهاند و آسیبهای وارد شده بهحدی است که رهاسازی آنها به حالت طبیعی و به تنهائی برای احیاء شرایط اکولوژیکی آنها کفایت نمیکند. در این صورت مرحله بازسازی و احیاء اراضی، مستلزم اجراء پارهای از پروژههای فنی است.
محمدعلی پاکسیما
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست