دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

رغبت به خدا و زهد از غیرخدا


رغبت به خدا و زهد از غیرخدا

شاید هیچ مفهومی به اندازه آنچه که انسان از هستی خداوند درک می‌کند او را به حیرت و خطا نیفکنده است. چینیان و نژادهای زرد معبدهایی می‌سازند تا خدایان خود را در قالب مجسمه‌های …

شاید هیچ مفهومی به اندازه آنچه که انسان از هستی خداوند درک می‌کند او را به حیرت و خطا نیفکنده است. چینیان و نژادهای زرد معبدهایی می‌سازند تا خدایان خود را در قالب مجسمه‌های بی‌روح عبادت کنند. بودائیان و هندوها از تقدیس گاو گرفته تا تعظیم صدها الهه در قلب جنگل‌ها و صخره‌ها مدعی عبادت معبود هستند و یهودیان خدای موسی(ع) را می‌پرستند، نبوت را پایان یافته در موسی(ع) می‌دانند و عیسی(ع) و مصطفی(ص) را پیامبر و رسول الهی نمی‌شناسند و از بیان همان خدای موسی خود را برترین عالمیان می‌دانند و مسیحیان که یهودیان را در نپذیرفتن نبوت عیسی(ع) محکوم می‌کنند، بشارت مسیح را نجات بشریت می‌خوانند و نبوت مصطفی(ص) را نمی‌پذیرند و سرانجام مسلمانان که خدای تمام انبیاء را خدای مصطفی(ص) می‌دانند و او را آخرین فرستاده الهی می‌شناسند.

همه این عبادت‌ها در آن معبدها برای ستایش معبودی است که انسان او را مبداء هستی می‌داند و او را خدا می‌خواند. خدایی که پناه درماندگی انسان می‌شود و حرکت هستی محدود انسان از بودن او نشات می‌گیرد و به بودن او ختم می‌شود، اما چون بشر هستی واقعی خدای خالق جهانیان را در خارج ذهن خود درک نمی‌کند از راه مستقیم منحرف می‌شود و به کژراهه‌ها می‌رود. خدای بزرگ در کتابی که برای بشر فرستاده هستی خودش را معرفی کرده است. او نفس و ذاتی است که هیچ محدودیت و نقصانی ندارد. همه بودن‌ها از اوست و به او قوام می‌یابد و هستی او بی حدّ و بی‌ همتا است. او اراده دارد و به آنچه که اراده کند حکم می‌کند و از انسان می‌خواهد که بایدها و نبایدهای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را بر پایه اراده او تنظیم و تطبیق کند.

او آگاه، عالم و حکیم است، او می‌بیند و می‌شنود و در همه جا و بر همه چیزحاضر است. همه اشیا و بودنی‌ها نزد او حاضر است، مبنای سعادت بشر در میل رغبت انسان به اراده اوست تا هر آنچه که خداوند انجام آن را اراده می‌کند انسان انجام دهد و هر آنچه که خداوند منع آن را اراده می‌کند انسان ترک کند. پس لازم است اراده انسان در انجام یا ترک منطبق با اراده خدای عالمیان باشد آنان که مدعی رسالت انبیا و اولیا الهی هستند و سخن از حرکت فرهنگی انبیا در جوامع بشری می گویند می‌بایست به دنبال کشف اراده خداوند بزرگ جهت چگونه زیستن انسان باشند تا به معیار اراده خداوند مطلوب مرغوب الهی از ممنوع مکروه خداوند شناخته شود تا انسان به مراد مطلوب خدایش رغبت داشته باشد و از مراد ممنوعش زهد پیشه کند، در غیر این صورت گرفتار مطلوب اشرافیت بی‌بند و بار و ممنوع زهدفروشان دغل‌کار می‌شود که هر دو لبه یک قیچی نابودکننده سعادت بشریت هستند هم مطلوب اشراف متکاثر و هم ممنوع زهاد متحجر از روی هوای نفس خبیث مستکبر و مستبد است که در مقابل اراده نفس الهی می‌ایستد و از پیش خودش جعل قاعده و معیار برای عدالت بشر می‌کند. معیار و مصداق عدالت آن نیست که نفس فلان اشراف پیشه یا زهد فروش اراده کند بلکه معیار و مصداق عدالت آن است که به نفس خدای بزرگ اراده شود و اکنون در عصر غیبت صاحب ولایت کبری برای آگاهی از مراد الهی به منظور شناخت مطلوب‌های او جهت رغبت بشر و ممنوع‌های او جهت زهد بشر باید سال‌ها تحصیل و تلاش کرد تا حکم خدای بزرگ را از کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) استنباط و استخراج کرد.

آنچه که انسان بر پایه تطبیق اراده خود با اراده خدای خود عمل یا ترک می‌کند موجب نعمت دنیوی و رحمت اخروی می‌شود و آنچه که انسان بر پایه اراده خود مخالف با اراده خدای بزرگ انجام می‌دهد یا ترک می‌کند موجب فساد دنیوی و عذاب اخروی می‌شود و هیچ‌گاه انسان در این مخالفت با اراده خدای بزرگ سعادت بشر را نخواهد دید و در این مهم هیچ تفاوتی ندارد که انسان مدعی به چه دینی یا این‌که از کدام نژاد باشد. آنگاه انسان در زمین فساد می‌کند که اراده خود را منهای اراده خدا تعیین‌کننده مصداق عدالت بداند و از فکر ناقص بشری بخواهد معیار عدالت و معروف را ارائه دهد. اللهم اجعل رغبتی فی ثوابک و زهدی فیما یوجب لی‌الیم عقابک

پروردگارا؛ میل و آرزویم را در پاداش خودت و زهد مرا در آنچه موجب عذاب دردناک من می‌شود قرار بده.

احمد اسماعیل تبار