چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

نقش مشارکت در تصمیم‌گیری


نقش مشارکت در تصمیم‌گیری

منظور از مشارکت در یک سیستم مدیریتی آن است که در آن اعضا سازمان در تصمیم‌هایی که اتخاذ می‌شود، صاحب نفوذ هستند.
کمیسیون، جلسه، شورا، بحث و مذاکره‌های گروهی، صندوق پیشنهادها …

منظور از مشارکت در یک سیستم مدیریتی آن است که در آن اعضا سازمان در تصمیم‌هایی که اتخاذ می‌شود، صاحب نفوذ هستند.

کمیسیون، جلسه، شورا، بحث و مذاکره‌های گروهی، صندوق پیشنهادها و نظرخواهی و مراجعه به افکار و عقاید عمومی از جمله مکانیسمها و تدابیری است که به وسیله آن می‌توان فکر و نظرهای مختلف را از افراد و منابع مختلف جمع‌آوری کرد.

فرض بر این است که جمع‌آوری و در نظر گرفتن این آرا و عقاید، می‌تواند در تصمیم‌گیری و در برنامه‌ریزی بهتر و صحیح‌تر موثر باشد. بسیاری از دانشمندان علوم رفتاری معتقدند که اگر در سازمان دموکراسی بیشتری برقرار شود و اگر برخلاف آنچه نظریه‌پردازان سنتی توصیه می‌کنند، در سازمان تاکید کمتری بر سلسله مراتب و اتکای کمتری بر قدرت و اختیار رسمی باشد، سازمان از ارزشمندی بیشتری برخوردار خواهد بود.

دموکراسی در سازمان اجتناب‌ناپذیر است و مفاهیم سنتی موجود در مدلهایی از قبیل مدل بوروکراسی و برای سازمانهای مدرن امروزی مناسب نیست.

بر اثر مطالعه‌های گسترده‌ای که «لیکرت» و تیم تحقیقاتی او انجام داده‌اند، چهار سبک مدیریت تشخیص داده شده که لیکرت آنها را بر حسب میزان مشارکت کارمند در تصمیم‌گیری سیستم یک، دو، سه و چهار نامگذاری کرده است.

در سیستم یک، تمامی تصمیم‌ها را مدیر می‌گیرد و مبنای تصمیم‌گیری، حفظ و تامین منافع تصمیم گیرنده است، ولی در سیستم چهار که لیکرت آن را سیستم مدیریت مشارکتی می‌نامد بر مشارکت گروهی و دخالت فعالانه و سازنده هر یک از اعضای سازمان در تصمیم‌گیریهای مربوط به کارشان تاکید بسیار شده است.

مدیر در سیستم چهار، مدیری است در تمامی امور، اعتماد و اطمینان کامل به کارمند خود دارد،‌ از کارمند فکر و نظر می‌گیرد و از آن استفاده خوب و سازنده می‌کند و مدیری است که براساس میزان مشارکت کارمند در گروه براساس سهیم و موثر بودن او در فعالیت‌هایی از قبیل تعیین اهداف و پیشرفت به سوی اهداف، برای کارمند پاداش‌های مادی تعیین می‌کند، او مدیری است که یک شبکه ارتباطی گسترده در تمامی جهت‌ها، میان رئیس و مرئوس و میان همکاران و هم‌قطاران به‌وجود می‌آورد و مدیریست که تصمیم‌گیری را منحصر به گروه خاصی در سازمان نمی‌داند، خود و کارمندانش همیشه مانند یک تیم و یک گروه عمل می‌کنند.

حالا با این شرایط می‌توان نتیجه گرفت که تصمیم‌گیری در سیستم مدیریت باید براساس عقل جمعی صورت پذیرد و جمع سالاری باشد نه فردسالاری.

modirestan.mihanblog.com