پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پروژه زمین زدن دولت


پروژه زمین زدن دولت

می خواهند دولت را زمین بزنند ستادی هم برای این کار تشکیل داده اند که من نام رئیس اش را هم می دانم اما نمی گویم تا به وقتش این اظهارنظر محمود احمدی نژاد بود در دیدار با نمایندگان مجلس بعد از آنکه توانست لایحه هدفمند کردن یارانه ها را آن طور که دلش می خواهد به تصویب نمایندگان برساند

می خواهند دولت را زمین بزنند. ستادی هم برای این کار تشکیل داده اند که من نام رئیس اش را هم می دانم اما نمی گویم تا به وقتش.... این اظهارنظر محمود احمدی نژاد بود در دیدار با نمایندگان مجلس بعد از آنکه توانست لایحه هدفمند کردن یارانه ها را آن طور که دلش می خواهد به تصویب نمایندگان برساند.

البته اگر به خاطر داشته باشید احمدی نژاد از هنگامی که به پاستور آمده است همواره از کسانی حرف می زند که علیه دولت برنامه ریزی می کنند و می خواهند او و دولتش را زمین بزنند. او همواره وعده داده است که این افراد و گروه ها را افشا خواهد کرد و اسامی افرادی را که شب و روز مشغول سنگ اندازی در راه خدمتگزاری دولت هستند برای مردم خواهد خواند.

بگذارید به دور اول حضور او در ساختمان پاستور برویم؛ آن وقت که دولت مدام در سفر بود و احمدی نژاد هر کجا که می رفت در سخنرانی های عمومی اش بعد از تکیه کلام «کی خسته است و از ساعت چند اینجا بوده اید» قول می داد به زودی افشا خواهد کرد. او حتی یک بار در همین سخنرانی ها دستش را به جیب کتش برد و گفت می خواهید اسامی کسانی را که وام های کلان بانکی گرفته اند برایتان بخوانم؟ و بعد به بیان اطلاعات کلی درباره یکی از افرادی که وام های میلیاردی گرفته بود و بازپرداختش نمی کرد، پرداخت.

او همچنین چند باری هم وعده داد مافیای نفتی را افشا خواهد کرد و مخالفت های صورت گرفته با برنامه هایش را برای این دانست که ریشه این مافیا را خشکانده است؛ موضوعی که البته از سوی تمامی دست اندرکاران نفت تکذیب شد و تنها حرفش برای انتخابات باقی ماند. با این همه احمدی نژاد که سال ۸۴ با حمله تمام عیار به سیاست های اداره کشور بعد از انقلاب بخت حضور در پاستور را به دست آورد، چهار سال بعد و در خرداد ۸۸ بخشی از وعده های افشاگرانه اش را عملی کرد.

● بازی با بزرگان

روزهای خرداد ۸۸ برای ایرانیان تجربه یی تکرار ناپذیر است. چه تا آن زمان در رسانه دولتی هیچ گاه نامی از بزرگان نظام و وابستگان آنها برای افشای بخشی از فعالیت های اقتصادی به میان نیامده بود. اما شبی که یک سمت میز احمدی نژاد نشسته بود و سمت دیگر میرحسین موسوی ناگهان برای لحظاتی مردم شوک زده شدند که آیا این صدا و سیمای جمهوری اسلامی است یا یکی از تلویزیون های خارجی که به اشتباه از فرستنده های صدا و سیما پخش می شود. اما واقعیت این بود که احمدی نژاد به تعبیر خودش داشت دست عده یی را رو می کرد. آقازاده های هاشمی و ناطق نوری کسانی بودند که از گزند افشاگری های رئیس دولت نهم و دهم در امان نماندند. اگر هاشمی در این نقد تاوان حمایتش از منتقدان احمدی نژاد را می داد ناطق هم به خاطر حمایت هایش از لاریجانی در دوه نهم انتخابات ریاست جمهوری و نقدهایش به دولت نهم این گونه مورد حمله واقع شد. بازتاب این گونه سخن گفتن در جامعه البته چندان خوشایند نبود. هاشمی که چند روز قبل نامه یی به رهبری نوشته بود و از آینده و بازی نامعلوم خبر داده بود سعی کرد زیرکانه از کنار این مساله بگذرد و فرزندانش نیز از احمدی نژاد شکایت کردند. ناطق نوری هم نامه یی به رهبری نوشت و چندان سربه سر احمدی نژاد نگذاشت. البته در پس این حرکت احمدی نژاد، ناطق نوری و هاشمی نه به مراسم تنفیذ او رفتند و نه تحلیفش و حتی در معارفه رئیس جدید قوه قضائیه به سردی از کنار هم گذشتند.

اما پروژه فرزندان هاشمی به ایام بعد از انتخابات هم کشیده شد و در دادگاه دستگیرشدگان به دنبال ردی از فرزندان رئیس مجلس خبرگان بودند و البته ادله یی برای محاکمه آنها؛ موضوعی که با موضع گیری مقام رهبری درباره عدم سندیت و حجیت اقرار متهمان درباره دیگران تقریباً مختومه شد و رئیس جدید قوه قضائیه دادگاه ها را غیرعلنی برگزار کرد تا کمتر نامی از دیگران به میان بیاید.

کروبی رئیس دو دوره مجلس شورای اسلامی، رئیس بنیاد شهید و امیرالحجاج چندساله نظام از دیگر افرادی بود که در ایام انتخابات، احمدی نژاد سراغ پیشینه او رفت؛ چه ماجرای شهرام جزایری و چه بحث بازداشت حجاج ایرانی در عربستان و چه خانه و ثروتش. کروبی که خود در آغاز مناظره بخشی از قصه های احمدی نژاد را به او یادآور شده بود و خواسته بود درباره آنها توضیح بدهد در برابر احمدی نژاد و حامیانش ساکت ننشست و بخشی از پرونده های دوران حضور او در شهرداری و اردبیل را به صورت سربسته افشا کرد اما او چون احمدی نژاد بی محابا نبود.

● مافیای سیگار

احمدی نژاد به قم رفته بود و هنوز انتخابات ریاست جمهوری و بحث های حاشیه یی اش این همه داغ نشده بود که ناگهان پیکان حمله را به سمت کاندیدای احتمالی دیگری نشانه گرفت؛ او اگرچه نامی از آن کاندیدای احتمالی نبرد اما به کنایه و ایما و اشاره چنین توضیح داد؛ هنوز کسانی هستند که دارای اطلاعات و امتیازات ویژه هستند و از طریق آن ثروت اندوزی می کنند. در حال حاضر دو شبکه موازی با هم ، هماهنگ با هم و هدایت شده از یک مرکز، مسوول وارد کردن سیگار به داخل کشور ما هستند. یعنی همان کسانی که سیگار وارد می کنند دو شبکه درست کرده اند؛ یک شبکه رسمی و یک شبکه غیررسمی. یکی از گمرکات وارد می کند و یکی با طراحی و حتی درگیری با نیروی انتظامی به صورت قاچاق سیگار وارد کشور می کند. کسی هست که اگر من اشاره کنم شما او را می شناسید. آقایی که هنوز هم در یکی از مراکز است و زیاد هم مصاحبه می کند و ادعاهای خیلی گنده می کنه و تحلیل های عجیب و غریب، این آقا را صدا زده و گفته تو می خواهی سیگار وارد کنی. گفته بله. گفته است پنج میلیارد دلار باید بدهی به فلان آقا. گفته است برای چی باید بدهم؟ گفته مگر نمی خواهی سیگار وارد کنی؟ گفته بله می خواهم وارد کنم و عوارض قانونی را می پردازم و سیگار مورد قبول بهداشت را وارد می کنم. گفته است نخیر، نمی شود. تا تو این پول را ندهی امکان ندارد بتوانی سیگار وارد کنی. مشخصات این فرد را گفتم متوجه می شوید. ببینید صدا فردا از کجا درمی آید همان جاست.

سایت تابناک گزارشی از قاچاق سیگار و مافیای آن منتشر کرد. بعد از آن مقامات دولتی با احتیاط بیشتر درباره قاچاق سیگار حرف زدند. حتی وزیر صنایع ناچار شد اعداد و ارقام ارائه شده توسط رئیس دولت را تصریح کند چرا که کل سیگار وارداتی به ایران حدود یک تا یک و نیم میلیارد دلار ارزش دارد اما احمدی نژاد مدعی شده بود مافیای واردات سیگار در ایران برای اعطای اجازه به دیگران پنج میلیارد تومان رشوه درخواست کرده است.

بسیاری بر این باور بودند که احمدی نژاد در مناظره انتخاباتی با محسن رضایی شیوه یی تهاجمی در پیش خواهد گرفت اما در دقایق پایانی این محسن رضایی بود که احمدی نژاد را به خاطر به خطر انداختن امنیت ملی به گوشه رینگ برد و بارها به کنایه او را متهم به آمار سازی و بیان مسائل غیرواقعی کرد.

● افشاگری به شیوه قطره چکانی

البته اینها افشاگری های کلان احمدی نژاد بود که بی پاسخ هم نماند. اما او هر بار که به دیدارهای مردمی رفت برای آنها از افشای اسامی مفسدان اقتصادی و مافیای مسکن و بانکی و نفتی گفت و حتی بالا و پایین رفتن قیمت ها را نیز به همین مافیا نسبت داد که در تلاش هستند تا دولت را زمین بزنند.

● وام گیرندگان محدود

احمدی نژاد دور قبل که به میان مردم رباط کریم رفته بود درباره نظام بانکی کشور هشدار داد و از آقایانی سخن گفت که وام های کلان بانکی گرفته اند و به هیچ وجه حاضر به استرداد آن نیستند. او برای اثبات ادعای خود بدون نام بردن از فردی آدرس یکی دیگر از این افراد را داد که ۱۱۰ میلیارد تومان وام گرفته و به جای سرمایه گذاری برای تولید، وارد بازار بورس شده اما بعد از بازداشت او صدای برخی آقایان درآمده است. او بیشتر از این نشانی از این فرد نداد تا اینکه چند روز بعد خبرگزاری فارس جزئیاتی از بازداشت این فرد منتشر و زوایایی از پرونده او را افشا کرد.

● مافیایی که افشا نشد

یک بار هم وقتی احمدی نژاد بودجه سال ۸۶ را به مجلس برد، در توضیحات بودجه اختصاصی برای حل مشکل مسکن وعده داد به زودی وزیر اطلاعات، مستندهایی درباره مافیای مسکن منتشر کند. چه به اعتقاد احمدی نژاد دست های پنهانی در کار بودند که بازار مسکن را ملتهب می کردند. او این باند را زمین خواران نامید و حتی در یکی از سخنرانی های عمومی اش باز هم آدرس آقایی را داد که چندین هکتار از زمین های بهترین نقاط تهران را به بهانه ساخت کارخانه تصاحب کرده و حالا تغییر کاربری داده و با دریافت وام های کلان وارد ساخت و ساز شده است. او البته نشانی دقیق تری از این آقا یا آقازاده نداد.

● برنج، نمک و مافیا

شاید هم بدشانسی دولت نهم بود که هر روز قیمت ها بالا می رفت یا یک کالا در بازار کم پیدا و ناپیدا می شد. داستان پودرهای شوینده را که یادتان هست. وقتی دولت یارانه ها را برداشت در سوپرمارکت ها نایاب شدند یا افزایش ناگهانی قیمت برنج، سیب زمینی و میوه را در این سال ها حتماً به خاطر دارید. رئیس دولت و وزرای تحت امرش هر وقت که در این خصوص با رسانه ها روبه رو شدند آن را به گردن خبرنگاران یا مافیا انداختند. از نگاه آنها گروه اول جو روانی ایجاد می کرد و گروه دوم هم که دستی در بازار داشت هدفش زمین زدن دولت بود و ناکارآمد نشان دادن آن.

● و اما مجلس...

هر چند دولت و مجلس هر دو اصولگرا بودند و این سال ها پیچ رادیو را که باز کنی تن برخی از بزرگان به خاطر نطق های نمایندگان نمی لرزد اما رابطه احمدی نژاد که علاقه زیادی به پاسخگویی شفاف ندارد با مجلسی که پیگیر مساله یی باشد زیاد خوب نبوده است. گزارش گم شدن چند میلیارد دلار از فروش نفت و سفرهای استانی را که به خاطر دارید.

در میان این نزاع های کلامی و رای دادن ها و ندادن ها، احمدی نژاد دو بار نمایندگان مجلس را متهم کرده که می خواهند دولت او را به زمین بزنند.

بار اول هنگامی که سهمیه بندی بنزین مطرح شد و به تصویب رسید. گویا احمدی نژاد از مجلس وقت خواسته است و مجلس زیر بار نرفته؛ «زمان اجرای این طرح از نمایندگان مجلس خواهش کردم تا فرصت دهند طرح را آزمایش کنیم و با کارت انجام دهیم تا این همه فشار برای سهمیه بندی به وجود نیاید چرا که شبکه گسترده یی است و اگر دچار مشکلی شود با بحران مواجه می شویم. اما مطمئن شدم این طرح برای زمین زدن دولت است و نه برای حل مشکل بنزین.» دومین بار هم گویا در ماجرای هدفمند کردن یارانه ها دولت گروهی را کشف کرده که هدف شان زمین زدن دولت است و کار دیگری ندارند. او این بار یک گام جلوتر هم رفته و رئیس این گروه را شناسایی کرده و آدرس می دهد همان گروهی است که بحران برنج را ایجاد کرد.

حال این بار باید منتظر ماند و دید انگشت اشاره حامیان دولت به سمت چه کسی نشانه می رود. اگرچه نمایندگان مجلس این اظهارات را بی پایه و اساس می خوانند اما احمدی نژاد و حواریونش که به مبهم گویی عادت دارند، وقتی بازی را شروع می کنند ذره ذره اطلاعاتی را که خود درست می پندارند به خورد مخاطبان و جامعه می دهند تا به نتیجه مورد نظر برسند. آیا آنها بعد از اینکه نتوانستند در دادگاه های بعد از انتخابات پروژه خانواده هاشمی را به اتمام برسانند این بار با بیان گروه ویژه برای زمین زدن دولت و گرفتن مترو از محسن هاشمی راه دیگری را می جویند؟

حمید مافی