دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

کاستی های نظام آموزشی تئاتر در ایران


کاستی های نظام آموزشی تئاتر در ایران

در گسترش و توسعه هنرهای نمایشی در ایران, توجه به امر آموزش ضرورتی پایه ای و اساسی است آموزش تئاتر از ۲ جنبه حائز اهمیت است نخست از جنبه فرهنگ سازی یعنی کمک به تربیت تماشاگر تئاتر و ارتقای سطح جامعه در احساس نیاز نسبت به وجود تئاتر و بعد از جنبه تخصص آفرینی, یعنی ارتقای سطح دانش و مهارت های هنرجویانی که در آینده عرصه های آفرینش هنری را به دست خواهند گرفت

بدیهی است حوزه عمل و نقش‌آفرینان عرصه فرهنگ‌سازی بسیار گسترده‌تر از آن است که به مراکز آموزش رسمی محدود شود. علاوه بر نهادهای آموزشی مثل وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی صدا و سیما که به طور رسمی وظیفه فرهنگ‌سازی را در حوزه فرهنگ عمومی به عهده دارند، واحدهای تولیدی نیز می‌توانند با خلق آثار نوآورانه‌تر و بهره‌گیری از شیوه‌های جذاب‌تر در گسترش و ارتقای سطح مخاطبان تئاتر موثر باشند.

نهادهای آموزش عمومی و خصوصا وزارت آموزش و پرورش نیز می‌توانند و لازم است که در تخصص آفرینی و تربیت نسلی از هنرمندان آینده موثر باشند.

با این حال، واضح است که غیر از عوامل درون آموزشی باید نقش عوامل برون از حیطه آموزش ولی مرتبط با آن را نیز در نظر گرفت؛ مسائل مهمی مثل وضعیت اشتغال فارغ‌التحصیلان و تامین امنیت شغلی دانش‌آموختگان تئاتر که بی‌انگیزگی دانشجویان و در نتیجه افت کیفی آموزش‌ها را در پی دارد.

با وجود باور غلط رایج، نمایش هنری است که علاوه بر استعداد ذاتی به توسعه مهارت‌ها و پرورش توانایی‌ها نیازمند است. کسب مهارت و توانایی در حوزه نمایش نیز مانند دیگر رشته‌های هنری به سال‌ها مطالعه و تجربه نیاز دارد و گستره و عمق اطلاعات مربوط به آن ایجاب می‌کند که به امر آموزش آن از دوره‌های پایین‌تر تحصیلی بهاء داده شود.

در ایران اگرچه اخیرا حرکت‌های محدود ی در این ارتباط آغاز شده است؛ اما هنوز شانس کسب آشنایی اولیه با هنر تئاتر از طریق دیدن نمایش بندرت و تنها برای تعداد کمی از کودکان و نوجوانان پیش می‌آید که بیشتر نیز تجربه‌ای مداوم و تاثیرگذار نیست. از طرفی، غیر از تک‌و‌توک مراکزی مثل مدرسه صداوسیما در این رشته مرکز آموزشی دولتی دیگری نیز برای کسب آموزش‌های پیش از دانشگاهی وجود ندارد.

اگرچه آموزش دانشگاهی رشته تئاتر در ایران در قالب یک دپارتمان دانشگاهی کامل سابقه‌ای حداقل ۴۰ ساله با تاسیس دانشکده هنرهای دراماتیک دارد؛ اما هرگز برنامه و سیاست مشخص و مدونی در زمینه آموزش تئاتر و مهم‌تر از آن انتخاب و آموزش واحدهای درسی مناسب وجود نداشته است.

از این رو، عمده‌ترین مشکلات نظام آموزشی دانشگاهی تئاتر در ایران درونی است. سردرگمی در اهداف راهبردی، شرح درس‌های قدیمی و غیرکاربردی، فقر منابع آموزشی، گسترش نیافتن تحصیلات تکمیلی، فقدان پژوهش‌های دانشگاهی و نداشتن امنیت شغلی پس از فارغ‌التحصیلی را می‌توان مهم‌ترین کاستی‌های نظام آموزشی تئاتر در ایران دانست.

مهدی یاورمنش‌