جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ماجرای فدك


فدك دهكده ای در شمال مدینه بود كه تا آن شهر دو یا سه روز راه فاصله داشت ۱ این دهكده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگی ۲ آن واقع بود و ساكنانش همگی یهودی شمرده می شدند امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود ۱۲۰ یا ۱۶۰ كیلومتر ذكر می كنند

در پاسخ به این پرسش باید یاد آور شد:

۱. گزارش‏های این واقعه نشان می‏دهد این بخشش درون خانوادگی بوده و پیامبر(ص) صلاح ندید آن را آشكارا برای مردم اعلام كند. حضرت(ص) تنها افراد بسیار نزدیك را بر این امر گواه گرفت و حتی مصلحت ندید افرادی مانند عباس(عموی رسول خدا) و همسرانش را شاهد این بخشش قرار دهد.

مصالح این امر را می‏توان اموری چون متهم شدن به ترجیح خانواده، حسادت‏های درون خانوادگی یا بالا رفتن سطح توقع بعضی از همسران دانست.

۲. ممكن است جمعی از شاهدان، با توجه به حاكمیت وقت، از شهامت لازم برای گواهی دادن بی‏بهره بودند؛ چنان كه اكثریت جامعه آن روز از ابراز نصّ غدیرخم خودداری می‏كردند.

۳. گزارش‏های این واقعه نشان می‏دهد حضرت فاطمه زهرا(س) در زمان حیات پدر بزرگوارش - با توجه به این كه در آمد فدك بسیار فراتر از نیازهایش بود، نیاز جامعه مسلمان آن روز و عدم امكان حضور فعال حضرتش در تدبیر اقتصادی آن سامان - اختیار آن را كلاً به پدر واگذار كرد تا خود هر گونه صلاح می‏داند مازاد درآمد آن را مصرف كند. با این واگذاری بسیاری چنان پنداشتند كه تصرفات پیامبر(ص) در فدك تصرفاتی حاكمانه و به عنوان رهبر جامعه مسلمانان است، در حالی كه در واقع آن حضرت (ص) همه این امور را به نحو وكالت تام الاختیار از جانب دختر گرانقدرش انجام می‏داد.۲۵

۲. ارث‏

پس از آن كه حكومت شهادت گواهان حضرت(س) را نپذیرفت، حضرت زهرا(س) از راه دیگر وارد شد و از حكومت خواست میراث پدرش را كه فدك نیز بخشی از آن است،۲۶ به او واگذار كند و در این مورد به نص آیه قرآن درباره ارث متمسك شد: «یوصیكم الله فی الولادكم للذكر مثل حظ الانثیین...؛۲۷ خداوند به شمار درباره [ارث‏] فرزندانتان سفارش می‏كند كه سهم پسر دو برابر دختر است... .»

ظاهر این آیه عام است و انبیا و غیر انبیا را شامل می‏شود. ابوبكر در برابر این آیه چنان استدلال كرد كه انبیا از خود ارث باقی نمی‏گذارند. حضرت زهرا(س) فرمود: چگونه است كه هر گاه تو درگذشتی فرزندانت از تو ارث می‏برند؛ اما ما از رسول خدا(ص) ارث نمی‏بریم؟! ۲۸ آن گاه به آیات دیگر قرآن كه در موارد مختلف از ارث پیامبران گذشته سخن به میان آورده است، تمسك جست؛ مانند آیه ششم سوره مریم و آیه شانزدهم سوره نمل. در آیه ششم سوره مریم، حضرت زكریا بیان می‏دارد كه «خداوندا، من از خویشانم كه پس از من وارثانم خواهند شد، بیمناكم... پس فرزندی به من عطا كن كه از من و آل یعقوب ارث برد.»۲۹ در آیه شانزدهم سوره نمل از ارث بردن سلیمان پیامبر، از پدرش داوود پیامبر سخن به میان آمده است.۳۰سؤالی كه در این جا به ذهن می‏رسد، آن است كه اگر حضرت زهرا(س) می‏توانست فدك را از طریق ارث به دست بیاورد، باید می‏دانست پیامبراكرم(ص) وارثان شرعی دیگری به عنوان همسران دارد و فدك تنها از آن حضرت(س) نمی‏گشت. پس چرا از ابوبكر می‏خواهد تمام فدك را از طریق ارث به او واگذار كند؟

در پاسخ باید گفت:

۱. حضرت(س) تمام فدك را شرعاً از آن خود می‏دانست و چون ادعای بخشش او را نپذیرفتند، به ادعای ارث متوسل شد.

۲. اگر آن را از راه ارث به او می‏دادند، در این هنگام طبق قانون ارث اسلام تنها ۱۸ آن میان تمام همسران پیامبر(ص) تقسیم می‏شد۳۱ و ۷۸ آن به حضرت(س) می‏رسید. بنابراین، طبیعی می‏نمود كه حضرت(س) به جهت فراوانی سهمش ادعای خود را در ظاهر به صورت كلی بیان دارد.

ب) ادعاهای حكومت

حكومت در مقابل حضرت(س) عمدتاً دو ادعا مطرح كرد:

۱. صدقه بودن فدك‏

معنای این عبارت آن است كه پیامبر اكرم(ص) فدك را به كسی نبخشید و با آن به گونه صدقه جاریه برخورد كرد؛ یعنی رسول خدا(ص) از درآمد فدك زندگانی شخصی حضرت فاطمه زهرا(س) و دیگر بنی‏هاشم را تأمین می‏كرد و مازاد آن را در راه خدا به مصرف می‏رساند.۳۲

از آن جا كه ابوبكر خود را جانشین مشروع پیامبر اكرم(ص) می‏دانست، می‏خواست با در اختیار گرفتن فدك، این مشروعیت ادعایی را برای همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت كه چشم پوشی از این زمین نوعی خلل در مشروعیت حكومتش پدید می‏آورد.

این ادعا با چالش‏های زیر روبه‏رو است:

۱. ظاهر آیه هفتم سوره حشر كه قبلاً به آن اشاره شد، آن است كه این سرزمین از سوی خداوند ملك پیامبر اكرم(ص) قرار گرفت.

۲. روایات شیعه و سنی بر این نكته تصریح دارند كه با نزول آیه «و آت ذالقربی حقه» پیامبر اكرم(ص) این زمین را به صورت بخشش به فاطمه زهرا(س) واگذار كرد. جالب آن است در آیه از حق ذالقربی (خویشان نزدیك) سخن به میان آمده و آن را حق ایشان دانسته است.۳۳

۳. حتی اگر ظاهر رفتار پیامبر(ص) چیزی غیر از ملكیت و عدم بخشش را نشان دهد، وقتی شخصیتی مانند حضرت فاطمه(س) به همراه شاهدانی چون حضرت علی(ع) و ام ایمن ادعای بخشش می‏كنند باید ادعای آن‏ها بر ظاهر رفتار پیامبر مقدم شود.

۴. حتی اگر بپذیریم این ملك در زمان پیامبر اكرم(ص) صدقه بود، لزوماً معنای آن این نیست كه حكومت جانشین پیامبر اكرم(ص) سرپرست این صدقه خواهد بود؛ زیرا ممكن است آن را صدقه‏ای خانوادگی و در اصطلاح نوعی وقف خاص بدانیم كه متولی آن افرادی از خود آن خاندانند.

چنان كه طبق بعضی از گزارش‏های اهل سنت، عمر در زمان حكومت خود فدك را به حضرت علی(ع) و عباس واگذار كرد تا خود در میان خود همانند پیامبر اكرم(ص) با این سرزمین رفتار كنند.۳۴

۵. حتی اگر تصرفات پیامبر اكرم(ص) را تصرفاتی حاكمانه بدانیم و معتقد باشیم آن حضرت به عنوان حاكم مسلمانان سرپرستی این ملك را به عهده گرفت، باید توجه داشت در آن زمان مهم‏ترین چالش میان حكومت و اهل بیت(ع) مشروعیت حكومت بود كه اهل بیت(ع) آن را طبق نصوص پیامبر اكرم(ص) نمی‏پذیرفتند. در این موقعیت، بدیهی بود زیر بار لوازم این مشروعیت نیز نروند و به عهده گرفتن سرپرستی فدك از سوی حكومت را نپذیرند.

۲. حدیث نفی ارث پیامبران‏

منظور از این حدیث، روایتی است كه ابوبكر آن را از پیامبر اكرم(ص) چنین نقل كرد: «انا معاشر الانبیاء لانورث ما تركناه صدقهٔ؛۳۵ ما جماعت پیامبران از خود ارث باقی نمی‏گذاریم. هر چه از ما ماند، صدقه است».

درباره این حدیث باید یادآور شد:

۱. تا آن زمان این حدیث را جز ابوبكر هیچ كس نشنیده بود. بسیاری از محدثان نیز بر این نكته اتفاق نظر دارند كه راوی این حدیث تنها ابوبكر بود. البته بعدها پشتیبانانی چون مالك بن اوس یافت و در دهه‏های بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در شمار مؤیدان آن جای گرفتند.۳۶

۲. ابوبكر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اكرم(ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) و ام ایمن ناقل سخن و كردار پیامبر اكرم(ص) مبنی بر بخشش فدك بودند. بدیهی است با توجه به فزونی شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت آن‏ها كه بیش‏ترین تأییدات را از سوی پیامبر اكرم(ص) دارایند، باید قول آن‏ها بر قول ابوبكر مقدم شود.

۳. این حدیث با آیات متعددی از قرآن كه در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهی است نمی‏توان تنها با یك حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگی كرد.

۴. اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اكرم(ص) هیچ گونه مالی به ارث نگذاشت، چگونه است كه طبق نقل اهل سنت بعضی از اموال آن حضرت(ص) مانند وسایل شخصی و نیز حجره‏های آن حضرت(ص) به ارث می‏رسید؟۳۷

پی‏نوشت:

۱. معجم‏البلدان، یاقوت حمومی، ج‏۵و۶، ص‏۴۱۷.

۲. دانشنامه امام علی(ع)، ج‏۸، ص‏۳۵۵(مقاله فدك).

۳. همان، ص‏۳۵۱.

۴. تاریخ الطبری، محمدبن جریر طبری، ج‏۲، ص‏۳۰۲و۳۰۳؛ فتوح البلدان، ابوالحسن بلاذری، ص‏۴۲؛ السقیفهٔ و فدك، ابوبكر احمدبن عبدالعزیز جوهری، ص‏۹۷.

۵. الاحكام السلطانیهٔ، ابوالحسن ماوردی، ص‏۱۳۹.

۶. تاریخ الطبری، ج‏۲، ص‏۳۰۲.

۷. حشر(۵۹):۶.

۸. تاریخ الطبری، ج‏۲، ص‏۳۰۲.

۹. بحارالانوار، مجلسی، ج‏۲۹، ص‏۱۲۳.

۱۰. همان، ص‏۱۱۶.

۱۱. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج‏۱۶، ص‏۲۳۶.

۱۲. السقیفهٔ و فدك، ص‏۹۸.

۱۳. النص و الاجتهاد، سید عبدالحسین شرف الدین، ص‏۶۱.

۱۴. اسرا(۱۷)۲۶.

۱۵. شرح نهج البلاغه، ج‏۱۶، ص‏۲۶۸و۲۷۵.

۱۶. همان، ص‏۲۱۴و۲۲۰؛ فتوح البلدان. ص‏۴۴.

۱۷. احزاب(۳۳):۳۳.

۱۸. فدك فی التاریخ، شهید سیدمحمدباقر صدر، ص‏۱۸۹.

۱۹. برای اطلاع از مصادر این حدیث در كتب اهل سنت مراجعه شود به: فدك فی التاریخ، ص‏۱۱۸.

۲۰. مائده(۵):۵۵.

۲۱. آل عمران(۳):۶۱.

۲۲. موسوعهٔ الامام علی‏بن‏ابی‏طالب(ع)، ج‏۲، ص‏۲۳۷-۲۴۳.

۲۳. شرح نهج البلاغه، ج‏۱۶، ص‏۲۷۳.

۲۴. الاحتجاج، طبرسی، ج‏۱، ص‏۱۲۱.

۲۵. شهید صدر احتمالاتی چون دوری فدك از مدینه و امكان عدم اطلاع مدنیان و نیز احتمال كشته شدن شاهدان ا حتمالی را ابراز می‏دارد. (فدك فی‏التاریخ، ص‏۱۸۷).

۲۶. شرح نهج البلاغه، ج‏۱۶، ص‏۲۱۷.

۲۷. نساء(۴):۱۱.

۲۸. شرح نهج البلاغه، ج‏۱۶، ص‏۲۱۸و۲۵۱.

۲۹. واضح است، با توجه به بیمناكی حضرت زكریا از وارثان فعلی خود، مراد او از ارث در این جا ارث در امور مالی است نه ارث نبوت و حكمت كه این دو قابل ارث نیستند و خدا به هر كس بخواهد عطا می‏كند.

۳۰. الاحتجاج، طبرسی، ج‏۱، ص‏۱۴۴.

۳۱. نساء(۴):۱۲.

۳۲. شرح نهج‏البلاغه، ج‏۱۶، ص‏۲۱۶و۲۱۹و۲۲۵.

۳۳. همان، ص‏۲۶۸و۲۷۵.

۳۴. همان، ص‏۲۲۱-۲۲۳.

۳۵. همان، ص‏۲۱۸.

۳۶. همان، ص‏۲۲۱-۲۲۷.

۳۷. فدك فی التاریخ، ص‏۱۴۹.