چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

آیا بنده وكیلم


آیا بنده وكیلم

در زندگی هر كسی پیش می آید كه كارش به وكیل ها گیر كند, بد نیست بدانیم زندگی جالب این آدم ها كه می گویند درآمدشان از جارو و پارو و این طور چیز ها بالا می رود, چه جوری می گذرد
تا حالا پایتان به دادگاه و دادسرا باز شده

در زندگی هر كسی پیش می‌آید كه كارش به وكیل‌ها گیر كند، بد نیست بدانیم زندگی جالب این آدم‌ها كه می‌گویند درآمدشان از جارو و پارو و این‌طور چیز‌ها بالا می‌رود، چه جوری می‌گذرد.

تا حالا پایتان به دادگاه و دادسرا باز شده؟ لازم نیست با كمال غرور بگویید: «نه‌خیر!». اگر هم باز نشده، خیال نكنید كه خیلی خوش به حالتان است و بچه مثبتید. نچ، حداقل یك چهارم عمرتان بر فناست! هر چی كه نباشد، دادگاه محل اجرای زنده اكثر فیلم‌ها و سریال‌هاست.

راهروهای باریكی را تصور كنید كه در آنها همه‌جور آدمی ‌توی هم می‌لولند و اكثرشان پرونده نارنجی به بغل، از این اتاق به آن اتاق می‌روند. تا اینجا كمی‌ تكراری است، قسمت جالبناك(!) قضیه جایی است كه هر لحظه یك قاتل یا دزد یا قاچاقچی، همراه با مامور جلویت سبز می‌شود. بعد آن طرف می‌بینی كه ۲ نفر توی سر و كول هم می‌زنند.

بعد از یك طرف صدای جیغ زنی می‌آید كه «مهرم حلال، جونم آزاد. بچمو بده» و از این‌جور صحنه‌ها. یا اینكه یكهو ۱۰ نفر آدم كه پاهایشان را با زنجیر به هم بسته‌اند جلویت رژه می‌روند. دیدید چقدر هیجان دارد؟

همچین جای اكشنی، قسمتی از محل كار بعضی آدم‌ها هم هست؛ آدم‌هایی كه خودشان جرمی‌ نكرده‌اند ولی می‌آیند اینجا تا از مردم دفاع كنند و حق آنها را بگیرند. شغلشان مثل معلم‌ها و پرستار‌ها خیلی هم شریف است؛ وكیل‌ها.

اینجا سعی كرده‌ایم زندگی و ادبیات كاری كاملا تخصصی وكیل‌ها را به زبان ساده‌تر بیاوریم ولی اگر باز هم چیزی نفهمیدید، زیاد نگران نشوید.

● اول امتحان، بعد پروانه

اگر فكر می‌كنید كه وكیل‌ها با تمام شدن درسشان سریع می‌روند و برای خودشان دفتر وكالت می‌زنند، زهی خیال باطل! آنها هفت‌خوان رستم و خیلی مخلفات دیگر را می‌گذرانند تا بالاخره وكیل می‌شوند. برای وكیل شدن ۲ راه هست كه هر كدام امتیاز‌های خودش را دارد، اما هر كدام را كه انتخاب كنی، قبلش باید مدرك كارشناسی «حقوق» یا «فقه و حقوق» داشته باشی.

فرقی هم نمی‌كند كه لیسانست را از فرانسه گرفته باشی یا از واحد یالقوزآباد سفلی. فقط باید مدرك داشته باشی. ۲ راهش هم اینهاست:

۱) قبول شدن در امتحان مشاورین و وكلای دادگستری قوه قضائیه: قوه قضائیه هر سال با اعلام قبلی، حداقل یك بار آزمون برگزار می‌كند كه به «آزمون مشاوره » معروف است. فقط كسانی كه توی این دو تا رشته درس خوانده باشند می‌توانند توی این آزمون شركت كنند و اگر قبول شوند، وكیل رسمی ‌قوه قضائیه به حساب می‌آیند.

بعد از قبولی باید حدود ۶ ماه كار آموزی كنند؛ یعنی در این مدت در جلسه‌های دادگاه حاضر می‌شوند و از پرونده‌ها گزارش می‌نویسند. بعد از گذراندن كارآموزی می‌توانند هر جور پرونده‌ای را بگیرند.

۲) قبول شدن در آزمون كانون وكلای دادگستری ایران: كانون وكلای دادگستری ایران، یك مؤسسه كاملا خصوصی و به‌شدت معتبر است. هر كشوری معمولا چنین كانونی را دارد. در حقیقت كانون، اتحادیه وكیل‌هاست.

كانون هر سال یك بار آزمون برگزار می‌كند كه امتحانش از قوه قضائیه سخت‌تر است و قبول شدنش كار هر كسی نیست. اینجاست كه معلوم می‌شود ۴ سال درس خوانده‌ای یا مشغول علافی بوده‌ای.

بعد از قبول شدن در این امتحان باید دوره «اختیار» كه ۱۸ ماه است را گذراند. در این مدت برای كارآموز، وكیل سرپرست (كه خودش باید بیشتر از ۵ سال سابقه كار داشته باشد) مشخص می‌كنند و با نظارت او در این مدت پرونده‌های سبك‌تر را (پرونده‌هایی كه مرجع صدور رأی آنها دیوان عالی كشور نباشد) برای وكالت به كارآموز می‌دهند.

علاوه بر این، كارآموز باید در جلسه‌های دادگاه حاضر شود و گزارش پرونده‌ها را هم تقدیم كند. بعد از این ۱۸ماه، تازه باید در آزمون اختیار شركت كند و اگر قبول شد باید شیرینی بخرد. البته قبلش باید قسم بخورد به تعهد در كارش. بعد برایش پروانه وكالت صادر می‌كنند و حالا می‌تواند واقعا شیرینی بخرد. وكیل‌های كانون همیشه یك سنجاق سینه كوچولو كه رویش آرم كانون را دارد، توی دادگاه روی لباسشان می‌زنند. این‌طوری از وكیل‌‌های قوه قضائیه قابل تشخیص‌اند. دیدید به این راحتی‌ها هم نبود؟

● روز وكیل غروب نمی‌شود

وكیل اگر منظم، دقیق و وقت‌شناس نباشد، اصلا نمی‌تواند وكالت كند. باید برای رأی خوب گرفتن پرونده‌اش برنامه‌ریزی كند و منظم باشد. باید حواسش به تاریخ قرارهای قضائی و تنظیم زمان ـ كه در پرونده‌های قضائی نقش حیاتی دارد ـ باشد؛ همین‌طور به وقت دادگاه.

ولی با همه این نظم و انضباط‌ها، زندگی یك وكیل از آن نوع زندگی‌هایی است كه نمی‌شود هیچ حسابی رویش باز كرد؛ به طوری كه با زندگی یك كارمند پشت میزنشین ـ كه از ۸صبح تا ۴بعدازظهر كار می‌كند و همه دغدغه كاریش را در اداره می‌گذارد و بعد می‌رود به كانون گرم خانواده ـ ۱۸۰ درجه فرق دارد. روز‌های یك وكیل معمولی، تقریبا این‌طوری می‌گذرد:

▪ ساعت اداری

وكیل‌ها معمولا در ساعت‌های اداری می‌روند دادگاه؛ یعنی در جلسه دادگاهی كه برای موكلشان از قبل تعیین شده، حاضر می‌شوند تا به جای موكلشان جلوی قاضی از او دفاع كنند.

مدت زمان دادگاه هم اصلا مشخص نیست چون هیچ محدودیت زمانی‌ای ندارد. نمی‌شود كورنومتر گرفت كه تو ۵ دقیقه حق داری از خودت دفاع كنی كه! دادگاه ممكن است ۲۰ دقیقه طول بكشد، ممكن است ۱۰ ساعت.

وكیل‌ها اگر دادگاه هم نداشته باشند، گاهی لازم می‌شود برا ی پیگیری بقیه مسائل اداری پرونده بروند بخش‌های اداری مركز قضائی.

▪ ساعت غیراداری

طبق قانون، دفاتر وكلا باید چند ساعت در روز جوابگوی مراجعه‌كننده‌ها باشد؛ یعنی دفتر وكالت باز باشد و كسی در دفتر حاضر باشد (وكیل می‌تواند خودش دفتر نیاید و كس دیگری را جایش بگذارد). به همین خاطر وكلا معمولا عصر‌ها توی دفترشان حاضر می‌شوند و به مراجعه‌كننده‌ها جواب می‌دهند.

اگر آنجا هم نروند، می‌افتند دنبال دلیل و مدرك و شاهد برای پرونده موكلشان. همه اینها یعنی كه كار وكالت صبح و شب نمی‌شناسد. تازه اگر هم درگیر كار پرونده نباشند، فكرشان مشغول پیدا كردن راهی برای نجات موكلشان است. خلاصه زندگی وكیل‌ها یعنی كار.

● چند می‌گیری سوسكش كنی؟

هر طوری كه حساب كنی درآمد وكیل‌ها بد نیست. بد نیست كه چه عرض كنم زیادی هم خوب است! از نظر قانون، رأی دادگاه چه به نفع موكل باشد و چه نباشد، او باید حق‌الوكاله را بدهد، ولی معمولا وكیل‌های باانصاف قسمتی از قیمت حق‌الوكاله را با توافق موكل، به عنوان دستمزد می‌گذارند و قسمت دیگرش را به عنوان پاداش؛ یعنی اگر توانستند رأی دادگاه را به نفع موكل بگیرند از او جایزه می‌گیرند و اگر نه، به همان دستمزد راضی می‌شوند.

اما سال ۸۵ قوه قضائیه یك خرده دستمزد وكیل‌ها را قیچی كرد و برایش قانون گذاشت. ولی عمرا وكیلی این قیمت‌های سوسكی را قبول داشته باشد. (قیمت‌ها همه به تومان است):

▪ دعاوی مالی

۱) اگر قیمت خواسته قطعی باشد

از حداقل ۱۵ هزار و ۱۰ درصد بهای خواسته تا حداكثر ۳۰ هزار

۲) اگر قیمت خواسته قطعی نباشد

تا۱۰ میلیون: ۶ درصد از بهای خواسته و حد اكثر ۶۰۰ هزار

بیشتر از ۱۰ میلیون تا ۱۰۰ میلیون: ۴ درصد از بهای خواسته و حداكثر ۴۲۰ هزار

بیشتر از ۱۰۰ میلیون تا ۵۰۰ میلیون: ۳ درصد از بهای خواسته و حداكثر یك میلیون و ۶۲۰ هزار

بیشتر از ۵۰۰ میلیون: ۲ درصد از بهای خواسته و حد اكثر ۲۰ میلیون

▪ دعاوی غیر مالی

دعاوی خانوادگی (مثل طلاق، تمكین، دعواهای مالی ناشی از ازدواج و طلاق و دعوا‌های امور حسبی‌): حداقل ۳۰ هزار و حداكثر ۴۰۰ هزار

▪ دعاوی كیفری

جرم‌هایی كه مستلزم مجازات شلاق، جزای نقدی، سرقت حدی، قصاص عضو، دیه عضو و حبس كمتر از ۱۰ سال هستند: حداكثر ۵۰۰ هزار

جرم‌های مستلزم قصاص نفس، محاربه، حدود مستوجب قتل، دیه نفس و حبس ۱۰ سال و بیشتر از ۱۰ سال: حداكثر یك میلیون

▪ سایر خدمات حقوقی

تنظیم دادخواست یا شكوائیه: ۲۰ هزار

تنظیم لایحه

تا ۵ صفحه: هر صفحه ۲ هزار

از ۵ صفحه تا هر چند صفحه: صفحه‌ای هزار و حداكثر ۳۰ هزار

حق‌المشاوره: هر ساعت ۵ هزار

حق مطالعه پرونده: حداكثر ۱۵ هزار

▪ كسری

اداره امور مالیاتی هر ساله به تعداد پرونده‌هایی كه وكیل دارد و همین‌طور براساس حق‌الوكاله هر پرونده، برای او مالیات مشخص می‌كند.

● جیگر می‌خواد، داری؟

▪ رو داشتن به اندازه كافی

اگر از این آدم‌هایی هستید كه با دیدن هر موجود جانداری تا بنا گوش سرخ می‌شوند و كارشان به اورژانس می‌كشد، باید بی‌خیال این شغل شوید.

كلا خجالتی‌ها اصلا مال این كار نیستند. یك وكیل خوب باید آن‌قدر رو داشته باشد كه برود توی دهان قاضی و طرف مقابل دعوای موكلش و سالم برگردد. وكیل در هر دادگاهش باید با حرف زدن، هم از موكل دفاع كند و هم قاضی را مجاب نماید.

▪ خوب حرف زدن

وكیل باید استاد سخنوری باشد. بهترین وسیله‌ای كه می‌شود با استفاده از آن در دادگاه رأی گرفت و حق موكل را به‌اش داد، خوب، درست و به موقع حرف زدن است. كلام، وسیله كار وكیل است. هر چقدر هم كه ماده قانونی بلد باشد تا خوب بیانشان نكند، فایده ندارد.

▪ بی‌احساس و صبور بودن

توی دادگاه حلوا خیرات نمی‌كنند؛ یا یكی زده چشم و چار یكی دیگر را درآورده یا مالش را خورده یا می‌خواهد طلاقش بدهد و از این‌جور كارها. بنا بر این دادگاه محل برخورد و دعوا و رو كم كنی در همه ابعاد ممكن است.

در نتیجه آدم‌های رمانتیك و پروانه‌ای اینجا كم می‌آورند. اگر وكیل مثلا صبح پرونده طلاق داشته باشد و عصر قتل و بخواهد برای هر كدام غصه بخورد و آبغوره بگیرد، نمی‌شود. در عین حال باید جلوی قاضی آرامش داشته باشد و زود عصبانی نشود. كمی ‌بی‌احساس باشد، بهتر جواب می‌دهد.

● پایه و پیگیر بودن

شكایت كردن یا احضار شدن به دادگاه و به نتیجه رساندن یك پرونده ـ حداقل توی سیستم قضائی ما ـ آن‌قدر دنگ و فنگ دارد كه صبر ایوب می‌خواهد؛ هم پیگیری اداری لازم دارد و هم درآوردن ته و توی ماجرا و تحقیق كردن. وكیل شاید مجبور شود برای یك پرونده هر جایی برود و سرك بكشد یا با هر كسی حرف بزند؛ از گنده لات محله گرفته تا نوه عموی دختر خاله متهم . عاشقان كار تكراری و پشت میزی اصلا به درد این كار نمی‌خورند.

● مستدل و قانونی حرف زدن و خوب نوشتن

وكیل باید اهل استدلال باشد و درست و منطقی، حقیقت را به قاضی اثبات كند. برای این كار كتاب‌های قانون را باید خورده باشد تا از زیر و بمش خبر داشته باشد. فقط این‌طوری می‌تواند استدلال قانونی كند.

وكیل‌ها بیشتر چیز‌هایی را كه برای دفاع از موكلشان لازم است، می‌نویسند و به قاضی می‌دهند تا لای پرونده بماند. به این نوشته، «لایحه» می‌گویند. پس وكیل باید بتواند استدلال‌های محكم و قانونی‌اش را خوب بنویسد.

● آدم زنده هم وكیل وصی می‌خواد

از دستمزد وكیل‌ها خیلی نباید ترسید. درصورت آس و پاس بودن هم می‌شود وكیل گرفت. اگر می‌بینید كار قضائی‌تان احتیاج به وكیل دارد، از همان اول كار وكیل بگیرید، نه اینكه كار را كه خراب كردید سراغشان بروید. این‌قدر هم خسیس‌بازی درنیاورید. واشر شیر آشپزخانه یا چرخ گوشت مامان نیست كه خودتان تعمیرش كنید! جریان شكایت و دادگاه است، می‌افتید زندان‌ ها!

● مراحل وكیل گرفتن پولدارها

فقط كسی رسما و قانونا می‌تواند وكالت كند كه از كانون وكلا یا هیات اجرایی مشاورین قوه قضائیه پروانه وكالت داشته باشد. كسی كه این مجوز را ندارد، نه حق وكالت و مشاوره حقوقی را دارد و نه حق دفتر زدن. اگر تظاهر به این‌جور كارها هم بكند، مجرم است و مجازات می‌شود، پس باید از قانونی بودن وكیل مطمئن شد.

با مراجعه كردن به دفتر یك وكیل قانونی باید موضوع دعوا را به طور كامل و با همه جزئیات برای او توضیح داد. شاید اصلا كار احتیاج به وكیل نداشته باشد و با یك مشاوره ساده حل شود. این را معمولا وكیل‌ها به افراد می‌گویند.

مقررات وكالت و حقوق و تكلیف‌هایی كه وكیل و موكل دارند، در كتاب مجموعه قوانین حقوقی آمده است ولی اگر حس خواندنش نیست، خلاصه‌اش را كه پشت برگه وكالتنامه نوشته است، بخوانید تا از حق و حقوقتان سر دربیاورید.

باید سر قیمت با وكیل به توافق برسید و بعد هم قرارداد وكالت ببندید. دانستن تعرفه‌های وكالت، حق مسلم موكل است ولی اگر پولتان زیادی آمده می‌توانید بیشتر از آن هم قرارداد ببندید. اما اگر دعوای مالی باشد، حكم به نفع هر كس كه صادر شد، طرف مقابلش (محكوم) حق دارد فقط به اندازه تعرفه، پول وكیل را به عنوان خسارت بدهد و اگر بیشتر از آن قرارداد بسته شده باشد، پای خودش است.

تجربه ثابت كرده كمی‌كولی‌بازی درآوردن در این مورد جواب می‌دهد و می‌توان وكیل را راضی كرد كمتر پول بگیرد ولی باید به این هم توجه كنید كه هر چی پول بدهید آش می‌خورید!

موكل اصطلاحا به وكیل «وكالت قضائی» می‌دهد. برگه‌های مخصوص چاپی به اسم «وكالتنامه» برای بستن این قرارداد مشخص شده كه متن قرارداد در آن هست.

این برگه ۳ نسخه است كه یك نسخه‌اش مال موكل می‌شود. در كنار این برگه، قرارداد حق‌الوكاله هم امضا می‌شود كه یك نسخه آن هم پیش موكل می‌ماند. برگه‌ها كه امضا شدند و قرارداد بسته شد، می‌توانید با خیال راحت پیگیری و همه كار‌های پرونده را به وكیل بسپارید و خودتان زیر باد كولر بستنی بخورید.

وكیل در همه جلسه‌های دادگاه حاضر می‌شود و به وكالت از شما دفاع كرده یا مسئله حقوقی را پیگیری و عاقبت به خیرش می‌كند.

فاطمه مرشدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.