سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
بازگشایی جعبه سیاه کهریزک
هشت سال ریاست بر نیروی انتظامی کارنامهیی است که سردار اسماعیل احمدیمقدم اکنون از آن دفاع میکند؛ دفاعی که در بسیاری از موارد فاقد پاسخ روشنی به خطاها و به گفته وی سوءتدبیرهای صورت گرفته از سوی ماموران و افسران این نیرو است . فرمانده ناجا هر چند در گفتوگو با ایسنا یک اقدام قابل توجهی انجام داده که بالاخره مسوولی در کشور هر چند اندک اما تقصیرها و قصورها را پذیرفته است که جای تشکر دارد امادر این مصاحبه در بسیاری از موارد موضوعاتی مانند قتل معترضان انتخابات ۸۸ در بازداشتگاه کهریزک، قتل یکی از شهروندان در درگیریهای میدان ولیعصر، شیوه متهمگردانی در شهر مریوان، قتل ستار بهشتی وبلاگنویس و برخوردهای صورت گرفته با اراذل و اوباش را اشتباهات نیروی انسانی این مجموعه دانسته است ولی نه تنها هرگز پاسخی صریح درباره برخوردهای انضباطی صورت گرفته با این اشتباهات و اقدامات لازم برای مقابله با آنها نداده بلکه امکان تکرار آن را نیز بعید ندانسته است. وی در این مصاحبه از تدوین آییننامه حقوق شهروندی صحبت کرده است. با این وجود سرنوشت این سیاست کلان نیروی انتظامی نیز در این مصاحبه بلاتکلیف باقی میماند. همانگونه که موضع این فرمانده درباره اجرای طرح عفاف و حجاب چندان آشکار و واضح نیست. احمدیمقدم روز گذشته در مصاحبه خود سعی کرده است که در موقعیت یک منتقد از درون سیستم ناجا تلاشهای خود را برای رفع کاستیهای این نیرو بیان کند؛ همان جایی که از مشکلات زنان پلیس سخن میگوید. با این وجود هنگامی که وی از عدم اجرای دستوراتش درباره بازداشتشدگان و انتقال آنان به کهریزک سخن میگوید هرگز این امر را به عنوان یک نقص سیستمی در مجموعه تحت فرمان خود به شمار نمیآورد. شاید مهمترین بخش این مصاحبه مربوط به مشهورترین پرونده سیاسی باشد؛ماجرای قتل تعدادی از معترضان بازداشت شده به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ که هنوز پرونده آن در جریان است. سردار احمدیمقدم در این مصاحبه مسوولیت این امر را مستقیما به سعید مرتضوی، قاضی وقت دادگستری منسوب و از فرماندهان ناجا همچون سردار رادان و رجبزاده رفع مسوولیت میکند.
کهریزک اساسا بازداشتگاه نبود، بلکه سولهیی بود که هنگامی که محله خاک سفید معروف به «جزیره» پاکسازی شد، نخستین بار از کهریزک در آنجا استفاده شد.
صبح روز جمعه جلسهیی پیرامون اتفاقات آن زمان برگزار شد و آقای مرتضوی اصرار داشت که افراد دستگیر شده به کهریزک منتقل شوند. من مخالفتم را به صراحت اعلام کردم و گفتم آنجا نه تنها جا نداریم، بلکه آن مکان جای خطرناکی است. اما مرتضوی اصرار داشت که این افراد دستگیر شده چاقو، قمه و زنجیر داشتهاند و از همین حیث اراذل و اوباش محسوب میشوند که من در آن جلسه عنوان کردم که ضبط کنید و بنویسید که من مخالف هستم و مخالفت ناجا نیز ثبت شد.
من در آن جلسه به یک نفر عنوان کردم که به بچههای کهریزک بسپارید اولا حواسشان باشد که این افراد در بند جداگانه و میان اراذل و اوباش فرستاده نشوند و در ثانی بدرفتاری با آنها نکنید، اما همین دهان به دهان گشتن و این به آن بگو، باعث شد که این تاکیدات من به مرحله اجرا نرسد و آمده بودند در هر بند که ظرفیت ۵۰ تن را داشت، ۱۷۰ تن را جا دادند.
با مسوول کهریزک برخورد هم شد، چرا که اگر اطلاع میداد و حتی عقل داشت کمی پایینتر مقر یگان ویژه بود و میتوانست افراد دستگیر شده را در مسجد این یگان جای دهد یا حتی میتوانست این افراد را در بازداشتگاه جدید که هر چند آب و برق نداشت، جای دهد تا این مشکلات به وجود نیاید. ماموران بند که سوء رفتار از آنها ناشی میشد، محکوم هم شدند و به مسوولان بازداشتگاه متذکر شدیم، چطور چهار روز اینجا بودند اما یک روز نرفتید سرکشی کنید؟ و حتی منتقد بودم که اگر آن زمان به من میگفتید با مسوولیت خودم همه را رها میکردم چرا که اینها جانی و قاتل نبودند.
اصل مساله کهریزک این بود و اتفاق خیلی بدی نیز رخ داد و باید کاری کنیم که از این حوادث پیشگیری شود. اما اینکه بگوییم این اتفاقات صفر میشود، هیچ کس نمیتواند چنین تضمینی بدهد. اما بالاخره باید کاری کرد که احتمال وقوع چنین حوادثی به حداقل برسد.
در اردیبهشتماه سال ۸۸ پیش از اینکه حادثه کهریزک اتفاق بیفتد، سردار رادان و جمعی از مهندسان برای بازدید از روند ساخت این بازداشتگاه جدید، با بالگرد به این منطقه سفر کردند تا از نزدیک در جریان پیشرفت کار قرار بگیرند و این سفر زمینهیی شد تا شایعاتی مطرح شود که سردار رادان با بالگرد به کهریزک رفته و دستور داده که «همه را بزنید و بکشید» و از آنجایی که سردار رادان قبلتر نیز این بازداشتگاه را درست کرده بود و چون نماد اقتدارگرایی ناجا محسوب میشود، به راحتی نقش ایشان در افکار عمومی ثبت شد تا حتی این سخنان به درجهیی زیاد شد که مقام معظم رهبری عنوان کردند که من اینطور شنیدهام و اگر سردار رادان هم قصور و تقصیری در این ماجرا دارد، مبری از رسیدگی قضایی نیست و باید اگر اتهامی دارد، پاسخگو باشد. من به ایشان توضیح دادم که چگونه بوده، اما ایشان فرمودند که من قاضی نیستم، پروندهیی مطرح شده و باید رسیدگی شود.
درباره سردار رادان باید تاکید کنم که کلا از مساله اطلاعی نداشت. سردار رادان عصر پنجشنبه ۱۸ تیرماه با من تماس گرفت که بچهها نتوانستند شما را که در ورزشگاه در حال ورزش کردن بودید، پیدا کنند، اما میگویند که تعدادی را به کهریزک بردهاند و اتفاقاتی افتاده و اصلا رادان در جریان رفتن به کهریزک نبود و در همان مرحله دادسرا نیز منع تعقیب صادر شد که نشان میدهد نقش ایشان در این پرونده قابل طرح نبوده است.
سردار رجبزاده نیز که آن زمان فرمانده تهران بزرگ بود و مسوولیت داشت و بازداشتگاهها در حوزه فرماندهی تهرانبزرگ بود نیز احضار شد و پرونده اتهامی برای هر دو تشکیل شد و در مرحله دادسرا نیز تمامی شواهد ارائه شد و سردار رادان هم آنجا رفت و مورد تحقیق قرار گرفت و ادله مورد بررسی قرار گرفت و بررسیها نشان داد که سخنان مطرح شده درباره سفر اردیبهشت ماه ایشان درست بوده و وی خبری در این زمینه نداشت و من نیز به عنوان شهودش آنجا رفتم.
البته با خانوادهها نیز صحبت شد و آنها هم متوجه شدند خط مشی ناجا این نیست و یک حادثه بود که اساسش نیز به یک تصمیم غلط بازمیگشت.
▪ قتل یک معترض انتخابات در تظاهرات روز عاشورا
سردار احمدیمقدم در توضیحات خود درباره یکی دیگر از اتفاقات منتسب به نیروهای ناجا در تظاهرات روز عاشورای ۸۸ که منجر به قتل یک شهروند شد و انتشار فیلمهای آن در رسانههای داخلی و خارجی بازتاب بسیار گسترده داشت نیز گرچه اصل اقدام نیروهای تحت امر خود را منکر نمیشود ولی از بینتیجه ماندن اقداماتی سخن گفته که برای دستگیری نیروهای خودسر عامل این حوادث به راحتی گذشته است. این اقدام دربرابر عملیات گسترده شناسایی شرکتکنندگان در این تظاهرات و دستگیری تعداد کثیری از افراد همچنان علامت سوالی است که بیپاسخ مانده است.
درباره حوادث عاشورا دو مساله وجود داشت که با یکدیگر خلط شد که حتی در آن زمان یک خبرنگار در این مورد سوال کرد و عنوان داشت که ماشین نیروی انتظامی از روی یک نفر عبور کرده که من گفتم باید اثبات کنید و بعدا نیز بنده خدا اسناد و مدارک را آورد و متوجه شدم که فیلمش در شبکههای مجازی پخش شده و این مساله کاملا مشخص بود که آن را درست نکردهاند، منتها هر چه گشتیم نتوانستیم خانواده وی را پیدا کنیم و در این حادثه نیز این بنده خدا صورت سالم نداشت و در بیمارستان هم نمیدانستند از کجا آمده و چه بلایی به سرش آمده و به عنوان جسد مجهولالهویه با وی برخورد کردند.
ما ماهها دنبال خانواده وی بودیم تا بتوانیم ردی از هویت این فرد پیدا کنیم، اما موفق نشدیم تا اینکه چند ماه پیش ماموران پلیس امنیت عنوان داشتند که یک نفر مراجعه کرده و مدعی است که از اعضای خانواده این فرد است که تحقیقات صورت گرفت و متوجه شدیم این خانواده همان فردی است که جان خود را از دست داده است و ما نیز نسبت به دلجویی و حل مشکلات اقتصادی و ارائه دیه اقدام کردیم.
اما مساله دیگر در عاشورا نشان میداد که یک پاترول به سمت مردم آمده و چند نفری را زیر گرفته و فرار میکند. البته در این حادثه کشتهیی نداشتیم و آقای علی موسوی بر اثر گلولهیی که به کتفش خورد، جان باخت و در اثر دیر رسیدن به بیمارستان، جان خود را از دست داد چرا که گلوله به ناحیه حساس نخورده بود و به علت خونریزی جان خود را از دست داد و در آن حادثه زیر گرفتن خودروی پاترول هیچکس کشته نشده و چند روز بعد نیز خودرو را به صورت بلاصاحب در خیابان پیدا کردیم.
از روی مشخصات خودرو، صاحب ماشین را پیدا کرده و متوجه شدیم که این مالک خود در تظاهرات شرکت کرده و در حالی که چراغ میزده و برف پاککنرا روشن کرده بود، آدمهای تندرو این فرد را کتک زده و از ماشین پیاده میکنند و پس از آن برای فرار به داخل جمعیت رفته و چند نفری را زیر میگیرند و پس از آن خودرو را به صورت بلاصاحب رها میکنند. با اینکه پلیس آن افراد را پیدا نکرد، اما قطعا آن افراد که حدود یک تا دو تن بودند، ماموران ناجا نبوده و به صورت خودسر درگیر شدند و ما تا الان این افراد را پیدا نکردهایم. اما درباره حادثه میدان ولیعصر(عج) باید بگویم که آن خودرو متعلق به یگان امداد تهرانبزرگ بود.
▪ برخورد با اراذل و اوباش
شیوههای عجیب برخورد با اراذل و اوباش در طرح امنیت اجتماعی نظیر آویزان کردن آفتابه به گردن آنان یا گرداندن برخی افراد با لباس زنانه نیز از دیگر چالشهای مهم نیروی انتظامی در دوران فرماندهی سردار احمدیمقدم است. او در این باره چنین اقداماتی را نتیجه خطای انسانی ناشی از فشار کاری میداند. اگرچه بازهم فرمانده نیروی انتظامی به صورت روشن از راههای جلوگیری تکرار این اتفاقات و نحوه برخورد با مقصران سخنی نگفته است.
برخی ابتکارات غیرهوشمندانه بعضی ماموران همچون انداختن آفتابه و کارهای سبکی که انجام شد و هیچ توجیهی هم نداشت سبب ایجاد برخی حاشیهها شد. ما در این عملیات گفته بودیم مقاومت این اراذل و اوباش که با چاقوکشی، قمهکشیدن و عربدهکشی مردم را ترسانده بودند را با شدت عمل بشکانید و اگر این اوباشگران مقاومت کردند، محکم با آنها برخورد کنید.
ما هیچگاه برای این رفتارهای سخیف همچون انداختن آفتابه و... ابلاغ نکرده بودیم و این ابتکار عناصر میدانی بود و منصفانه نیست که برخی رسانههای کملطف، اصل کار را با انتشار برخی تصاویر زیر سوال ببرند.
برخی افراد از زوایای حقوقی همچون رعایت حقوق شهروندی، این مساله را نقد کردند. این مساله «برخورد با اراذل و اوباش» خواست همگانی است، اما قبول دارم که در نوع و شیوه آن و همچنین مسائل حقوقی انتقاداتی وجود داشت که ما نیز استفاده کردهایم.
به لحاظ قانونی ناجا نمیتواند اجازه دهد این افراد مردم را آزار دهند و از آنجایی که ما نه نهاد فرهنگی و نه حقوقی هستیم، میتوانیم تنها به نهادهایی که علاقهمند در این زمینه هستند، کمک کنیم. قبول کنید که فکر نمیکنم به اصل قضیه فردی اعتراض داشته باشد، اما به نوع و شیوه انتقاداتی وجود دارد که این مساله عمدتا به تفاوت سلایق برمیگردد که لازم به ذکر است ما نیز برخی از این رفتارها را اصلاح کردیم.
در دهه ۷۰ حتی گروههای خودجوشی بودند که برای حذف اراذل و اوباش شکل گرفتند و معتقد بودند دستگاه قضایی کار خاصی نکرده و اراذل را یک جا میبردند و سر به نیستشان میکردند. البته این عمل قانونی نبود، اما عدهیی دست به کار شدند تا خودشان این افراد را اصلاح کنند و همان زمان بود که اقداماتی همچون سوارکردن اوباش بر خر، انداختن آفتابه و شکلک درآوردن ابداع شد و برخی دوستان ما نیز تجربیات آن زمان را داشتند. در حال حاضر ما حق نداریم خارج از موازین عملی انجام دهیم و حتی گرداندن اوباش نیز باید با حکم قضایی باشد.
کارهای ناشایست همچون پوشاندن لباس زنانه، انداختن آفتابه، سوار الاغکردن اوباش و... نباید باشد و بارها نیز عنوان کردهایم که ماموران باید همان دستور قاضی مبنی بر گرداندن متهم را اجرا کنند تا مردم قدرت شکسته شده این اوباش را دیده و دیگران نیز عاقبت کار دستشان بیاید. اما کار سلیقهیی و شیرینکاری هیچجا انجام نشود. البته در داستان مریوان بزرگنمایی شد.
▪ مرگ ستار بهشتی وبلاگ نویس در بازداشتگاه پلیس فتا
مرگ ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویس در بازداشتگاه پلیس فتا نیز از جمله پروندههایی است که پلیس با وجود پذیرش اشتباه ماموران خود هرگز نتوانست رضایت شاکیان و اولیای دم را جلب کند. پروندهیی که بار دیگر اعتراض مدافعان حقوق مدنی را در کشور برانگیخت. فرمانده ناجا در این باره از نارضایتی خود سخن گفته است با این وجود باز هم این اتفاق را ناشی از یک خطای انسانی میداند و معتقد است با اقدامات صورت گرفته تنها میتوان امیدوار بود دیگر شاهد چنین برخوردهایی نباشیم.
اینکه بگویند در ناجا احتمال وقوع هیچ تخلفی وجود ندارد، درست نیست و نه تنها من، بلکه هیچ فردی نیز نمیتواند چنین ادعایی کند، چرا که نیروی انتظامی صحنه وسیعی با ماموریتهای زیاد است که میزان خطا هیچگاه به صفر نمیرسد.
درباره حادثه پلیس فتا نیز باید بگویم سوالات بسیاری مطرح است، به گونهیی که چه دلیلی وجود داشت روز چهارشنبه که سه روز تعطیل در پیشرو است به دلیل تعطیلی روز عید غدیر متهم در حالی که قرار هم نیست تحقیق خاصی صورت بگیرد، از زندان تحویل گرفته شد یا سوال دیگری که مطرح است، اینکه چرا در این سه روز تعطیلی، متهم را تحویل بازداشتگاه ندادید و وی را در یک اتاق اداری نگهداری کنید که دوربین و مراقب نیز ندارد. بنابراین نحوه برخورد ما در این مورد و همچنین تعویض رییس پلیس فتای تهران به این دلایل بود.
فردی که اقدام به نگهداری این فرد (ستار بهشتی) میکرد، مسوول متدینی بود که حتی در تحقیقات مشخص شد غذا را برای این فرد آورده و به بیرون رفته و به قرآن خواندن مشغول بوده، اما انسانی نبوده است که سوءرفتار داشته باشد، بنابراین حادثه خوبی نبود، اما قسمت بد این داستان، برخورد غیرمحترمی بود که با این فرد داشتند؛ به گونهیی که صحنه دستگیری این فرد خشن و تند بود و در حضور مادرش این پسر را که با مادرش تنها زندگی میکرد و منزوی بود و جرم چندان بااهمیتی نیز انجام نداده بود، دستبند زده و روی زمین کشانده بودند که علایم کبودیای نیز که بعدا مشخص شد به دلیل دستبند و رفتار خشن بود و جای سوال است که اصلا چه لزومی داشت برخورد خشن با این فرد شود؟
عنوان شد که ممکن بود این فرد فرار کند، اما از نظر من اهمیتی نداشت که این فرد فرار کند چرا که نه قاتل بالفطره بود و نه جانی خطرناک و حالا در وبلاگش توهین، فحاشی و فراخوانی زده بود که شش تن هم آن مطلب را نخوانده بودند. نکتهیی که باید در این پرونده رعایت شود، نگه داشتن «حد» است.
▪ طرح امنیت اخلاقی و اختلاف با دولت
سردار احمدیمقدم در موضوع طرح امنیت اخلاقی نیروی انتظامی را موظف به اقدام برای جلوگیری از توسعه فساد در جامعه میداند ولی دلیل اختلاف مجموعه خود و دولت را دوگانگی صورت گرفته در سیاستهای دولت بیان میکند. او اصرار دارد که وظیفه پلیس مقابله با بروز ناامنی اخلاقی در جامعه است، اگر چه خود برخی شیوهها و در مواردی برخوردهای صورت گرفته با مردم را نفی میکند.
در ابتدای سال ۸۴ و در دوره دولت خاتمی، طرح «عفاف و حجاب» در شورایعالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و برای اجرای همان مصوبه که در دولت هشتم تصویب شد، ابلاغش به دوره اول دولت احمدینژاد منتقل شد که ظاهرا آقای احمدینژاد طرح را نخوانده؛ ابلاغ کرد، چرا که اصلا قبولش نداشت و تا آخر هم میگفت این مصوبه را قبول ندارد. اما مشکل ما چه بود؟ ما با مصوبهیی که امضای خاتمی پایش بود و توسط احمدینژاد ابلاغ شده بود، کار داشتیم و این قضیه روشن بود.
ما با کانالهای ماهوارهیی مواجه شدیم که به طور متنوع و با اهداف زیاد در حوزه سازماندهی فساد اخلاقی، انحرافات فکری و اعتقادی فعالیت چشمگیری داشتهایم و از آنجایی که سود و اهداف تجاری نیز پشت این کانالهای ماهوارهیی بود
چند شبکه موزیک در حال حاضر فعالیت میکنند، البته موزیک در ذات خود مشکل ندارد، اما منظورم موزیکهایی است که در راستای اهداف گروههای انحرافی، همچون خونآشام و... فعالیت کرده و اثرات بدی در رفتار جوانان میگذارند و حالا شما بیایید در کنار این شبکههای ماهوارهیی، فیلم و... نیز بگذارید و گاهی این شبکهها به صورت سازمانیافته یارکشی میکنند و ضمن اغفال دختران و پسران، گروه درست میکنند که این مساله خانوادهها را نیز دچار نگرانی کرده و بر همین اساس در این حوزهها اهتمام ویژهیی به خرج دادیم.
در رابطه با آن زنی که چندی پیش توسط ماموران نیروی انتظامی در برج میلاد مورد تذکر قرار گرفت، باید بگویم اعتراضش به جا بوده و من نیز از تهرانبزرگ درخواست ارسال سوابق را کرده و خود من نیز انتقاد کردهام که اتفاقا این فرد از آن دسته مصادیق نبود که باید با آن برخورد شود و قابل اغماض بود و جزو مصادیق وقیح نبود و ماموران ما سختگیری کردند و از آنها خواستم که نسبت به دلجویی از این زن اقدام شود.
تعیین مصادیق در صحنه عمل بسیار سخت است و ما نیز نمیتوانیم انیمیشنی درست کنیم که مثلا شلوار و جوراب باید اینگونه باشد اما تدبیر لازم است و شما توجه داشته باشید که این سخنان من عوارضی نیز دارد که برخی ممکن است به من حمله کنند که ناجا عقبنشینی کرده است و باید بپذیرید که عفاف و حجاب پیچیدگیهای خاص خود را دارد و در جامعه ما نیز تعارض وجود دارد به گونهیی که گروهی با اعمال فشار موافق و برخی مخالف هستند و اگر ناجا بخواهد در خط اعتدال حرکت کند، قطعا مورد انتقاد همگان قرار میگیرد.
▪ نیروهای خودسر و موضع پلیس
حضور نیروهای لباس شخصی در برخی مراسم و گردهماییها و اقدامات انجام شده از سوی آنان که گاه با اعتراض نیروهای سیاسی به عدم برخورد پلیس با این افراد روبهرو شده است و اینکه جایگاه چنین نیروهایی در سیستم امنیتی کشور کجاست، موضوعی بود که از فرمانده ناجا پرسیده شد. احمدی مقدم در این گفتوگو حضور نیروهای خودسر را موضوعی تاریخی عنوان میکند اگر چه معتقد است این نیروها باید سازماندهی شوند و تحت نظارت پلیس قرار گیرند.
بخشهایی از جامعه هنگامی که مشکلی پیش بیاید، منتظر اقدامات حکومت باقی نمیمانند و خودشان راسا در میدان حاضر شده و درگیر میشوند. در کشور ما نیز افرادی وجود دارند که احساس تکلیف کرده و از سر تکلیف و در حالی که احساس میکنند که حکومت در حال مسامحه است، با این تصور که حکومت نیاز به کمک دارد، به صحنه آمده و البته کار را خراب میکنند.
حضور مردمی در این میادین در نظام ما تعریف دارد یا این افراد همکاری اطلاعاتی با ناجا دارند یا در قالب گروههای رسمی همچون بسیج به صحنه آمده و مسوولیت این افراد و اعمالشان را هم یک سازمانی قبول میکند اما آن دسته از افرادی که خودشان سازمان یافته یا نیافته به صحنه میآیند، از آنجایی که در جریان جزییات اتفاقات میدان نیستند و نقطهیی عمل میکنند، دردسر آفرین میشود و گاهی نیز دعوایی را به وجود میآورند و حتی ناجا میان وسط این افراد برود و از دو طرف سنگ بخورد.
به نظر من کلا نباید اجازه تشکیل و سازماندهی این گروهها داده شود چرا که گاهی حضور این افراد در صحنههای خشن است و پس از آن شاهد اتفاقاتی همچون ۲۲بهمن در قم خواهیم بود که اتفاق خوبی نیست که یک گروه در سایه تصمیم میگیرند و خودجوش عمل میکنند و این رفتارهای در سایه که مورد قبول ما نیز نیست، امنیت در کشور را به هم میریزد.
▪ سربازی اجباری یا سربازی تخصصی
بخش دیگری از سخنان فرمانده نیروی انتظامی اشارهیی بود به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره کاهش جمعیت جوانان مشمول نظام وظیفه اجباری و ایجاد ارتش حرفهیی. احمدی مقدم همچنان بر اجرای طرح نظام وظیفه اجباری برای جوانان اصرار دارد به این شرط که شرایط و دستمزد سربازان اصلاح شود.
برخی شرایط همچون کاهش موالید خود را به ما تحمیل خواهد کرد به گونهیی که در دهه ۶۰ به دلیل جمعیت زیاد، ما با حجم سرباز فزایندهیی روبهرو شدیم که البته فعلا تعداد سربازان کم شده است و حتی درباره مساله درآمد نیز باید عنوان کنم که طبق مقررات شرع اگر از کسی کاری میکشیم، باید حقوقش را بپردازیم.
اگر بتوانیم شکل داوطلبانه سربازی را پررنگتر کرده و موانع انگیزشی را کمرنگتر کنیم، سربازی مورد مطلوب قرار میگیرد و حتی باید عنوان کنم ما در برابر شرایطی قرار داریم که باید مقررات را بهروزرسانی کنیم.
سرباز حرفهیی خاص نیروهای مسلح است و جای سوال است که چه کسی منابع را تامین میکند؟ چرا که میانگین حقوق یک سرباز ۶۰ هزار تومان است و اگر قرار باشد این سرباز حرفهیی باشد، حداقل ۶۰۰ هزار تومان باید برای او حقوق تعیین کرد و حالا اینبار ۱۰ برابری را چه فردی میخواهد متحمل شود و سوال بعدی که در بحث سرباز حرفهیی مطرح میشود، اینکه پس از مدت آموزش و در زمان صلح با این افراد چه کنیم؟
با اینکه نیروهای مسلح از بهکارگیری سرباز حرفهیی به جای سرباز کم آموزش استقبال میکنند، اما نباید ناشکری کرد و باید راهحلهایی اندیشیده شود و در اینجا باز هم متذکر میشوم که نیروی انتظامی مسوول امر سربازی در کشور نیست و ستادکل باید در این حوزه تصمیمگیری کند. اما تصور نمیکنم طرحهای تحولی را در حوزه سربازی به دلیل عدم بسترسازی مناسب، کمبود منابع مالی و مقررات شاهد باشیم.
▪ مشکلات زنان پلیس
توسعه حضور زنان در نیروی انتظامی از جمله طرحهایی بود که در هشت سال دوران فرماندهی احمدیمقدم در دستور کار قرار داشت اما اکنون فرمانده ناجا از مشکلاتی سخن میگوید که زنان پلیس با آن روبهرو هستند. اگر چه فرمانده ناجا از برنامههای خود برای استفاده بهینه از این نیروها نیز سخن گفته است.
زنان دارای پیچیدگیهای زیادی هستند و زنان تحصیلکرده با ریسک ازدواج روبهرو هستند به گونهیی که چندی پیش آماری آورده و متوجه شدم ۵۰ درصد از همکاران زن بالای ۳۰ سال ما ازدواج نکردهاند که این نوعا به دلیل فعالیت پلیسی آنها است.
ما چگونه میتوانیم یک زن پلیس را برای بازرسی بدنی به یک شهرستان دور منتقل کنیم و اینگونه میشود که پس از چند سال آن مامور به دنبال استعفا و انتقال میآید و باید بپذیریم برای زنان، خدمت پلیسی سخت است. اما میزان استقبال داوطلبان از این پلیس بسیار زیاد است. اما ما نمیتوانیم اگر در یک منطقهیی مازاد وجود داشت، زنان را منتقل کنیم چرا که زنان از نقل و انتقالات معاف هستند و حتی پس از مدتی انتظار دارند در قسمت اداری فعالیت کنند که در مشاغل اداری ما که بخش کوچکی از ناجا را تشکیل میدهد، حضور زنان پیشبینی نشده بود.
▪ آییننامه رعایت حقوق شهروندی
گرداندن یک متهم با لباس زنانه در شهر مریوان که به بروز برخی ناآرامیهای خیابانی منجر شد بار دیگر موضوع حقوق شهروندی را مطرح کرد، اکنون فرمانده نیروی انتظامی از ابلاغ آییننامه حقوق شهروندی به نیروهای تحت امر خود خبر میدهد.
ابلاغ این آییننامه رعایت حقوق شهروندی مربوط به حادثه مریوان نیست، بلکه درباره رعایت حقوقشهروندی پس از حوادث کهریزک مقرراتی تدوین شد و حدود سه سال است که این ابلاغ شده و بازرسان نیز نسبت به کنترل آن اقدام میکنند. در این آییننامه چگونگی ساخت، تجهیز و نگهداری متهمان در بازداشتگاهها و تحت نظرگاهها و همچنین چگونگی رفتار با متهم و حتی مراجعه نیز قید شده است و چندی پیش دومین دور کنترل این مهم نیز پایان یافت و در کلیه استانها بازدید انجام شد و در این مدت بازداشتگاههای پلیس که نوعا مجوزهای سازمان زندانها را نیز نداشت، دارای مجوز شدند و البته گاهی استانداردهایی را از ما طلب میکنند که خودشان نیز در زندانها رعایت نمیکردند.
رعایت این آییننامه، همچنین مستندسازی و همچنین نصب دوربین در اتاق بازجویی یا بازداشتگاهها سبب میشود که برخی از حوادث به وجود نیاید. به عنوان مثال متهم اگر میخواهد خود را حلقآویز کند یا دچار مریضی و شوک شود، ماموران میتوانند به او کمک کنند و معتقدیم به این دلیل به ما گفتند که متهم را بگیرید که برای جامعه دچار آزار بود، اما نگفتند آن را در جایی زندانی کنید که تیغ و خار هم داشته باشد. درباره حادثه مریوان نیز باید بگویم که دادستان دستور گرداندن این اوباش را داده بود و پارچه قرمزی را بر سرش انداختند که من نیز نپسندیدم یا حتی ما در سیرجان شاهد بودیم که در صحنه اعدام، اقوام اعدامی را فراری دادند؛ چرا که در برخی مناطق کوچک که حالت عشایری و قوم و خویشی دارد، باید این مسائل فرهنگی رعایت شود و باید حساسیتهای محلی در متهمگردانی رعایت شود و ما عنوان کردیم که برای متهمگردانی حتما قانون رعایت شود و آثار منفی و تبعات آن لحاظ شود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست