پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
نگاهی به « پول خارجی »
![نگاهی به « پول خارجی »](/web/imgs/21/151/ml7e21.jpeg)
" پول خارجى " ( ١٣٦٩) داستان کارمندى ساده را روایت مى کند که متاهل و داراى دو فرزند است. درآمد کارمندى او نیازهاى زندگى اش را برآورده نمى کند ؛ مستاجر است و توان پرداخت اجاره خانه اش را ندارد ، بیمارى جسمى و روحى به او فشار مى آورد و پزشک معالج اش نیز نمى تواند به او کمک کند . داستان در واقع روایت زندگى کارمندان در اواخر دهه ى شصت است. کارمندانى که با فقر ، مشکل مسکن و انتظار براى دریافت وام براى رهایى از بن بست هاى مالى رو به رو هستند. فضاى جامعه ى آن دوران نیز قابل تامل است . تهران شهرى است که علارغم تحریم ها و از سرگذراندن جنگى هشت ساله ( تهران به خاطر پایتخت بودن پس از مناطق جنوب بیشترین صدمه را از جنگ دید) امکانات رفاهى خوبى دارد و امکان زندگى در آسایش در آن وجود دارد ؛ اما همه ى این ها وابسته به موقعیت مالى فرد است . جامعه دو قطبى است و فشار تحریم ها ، جنگ و... بر دوش طبقه ى کارگر و کارمند است که بیشترین تعداد را دارند . به طور کلی " پول خارجى" به دلیل پس زمینه ى اجتماعى - تاریخى خود قابل تامل است. اگرچه فیلم از نظر هنری بی بضاعت است وعلى نصریان شخصیت فیلم " پستچى " را تکرار مى کند.
پول خارجی با توجه به نام اش به بحران اقتصادی جامعه ی پس از انقلاب ایران می پردازد . دغدغه ی پایین آمدن ارزش پول داخلی در مقابل ارزهای بین المللی و متعاقب آن پایین آمدن قدرت خرید طبقه ی آسیب پذیر جامعه که هر روز بر شمار آن ها افزوده می شود ؛ خط اصلی داستان را تشکیل می دهد . داستان در قالب زندگی یک کارمند ( مرتضی الفت ) و خانواده اش در تلاقی با زندگی دیگر کارمندانی که به همین سبک روزگار می گذرانند ، تعریف می شود . مرتضی الفت بیمار است . تنش های محیط روان و جسم او را بیمار کرده است . پزشک هم به جز تغییر دارو ، کاری برایش انجام نمی دهد ، تنها راه درمان او تغییر شرایط است که با توجه به شرایط اقتصادی ممکن نیست . لباس های او سبک رایج لباس های دهه ی شصت را دارد : کت و شلوارها ی ارزان قیمت داخلی به رنگ هایی بی روح و کیسه ای چرکین در دست که تعاونی ها همراه مواد غذایی کوپنی تحویل می دادند. پزشک هنگام نوشتن نسخه می گوید :" چند تا قرص و آمپول داروهای بیمه ای همینه دیگه " معنای نهفته در این جمله حاکی از آنست که بیمه حمایت کافی و ضروری را ندارد . تنها حداقل های پیش پا افتاده را تامین می کند . داستان با تصویری از زندگی بی کیفیت کارمندان آغاز می شود. تیتراژ فیلم از دید فردی داخل اتوبوس ( ارزان ترین وسیله ی نقلیه ) که به شهر می نگرد ، سعی در نزدیکی به نگاه طبقه ی فرودست را دارد. رنگ هایی که در تصاویر شهری دیده می شود ، خاکستری ، آبی و در نهایت به نارنجی تاکسی ها ختم می شود . این رنگ ها به ازدیاد در لباس های شهروندان تکرار می شوند . گویی خاصیت زندگی در آن دوران این است . نمای داخلی اداره با کار طاقت فرسا ترسیم شده است : کارمندی خارج از برنامه ی کاری – اداری خود برای کسب درآمد بیشتر به تعمیر وسایل برقی ( رادیو ) مشغول است ، زن کارمندی فرزند خود را که لباس مدرسه به تن دارد ؛ در محیط اداره نگه داری می کند . احتمالن او پس از ساعات کار اداری باید در خانه وظایف دیگری ایفا کند و کودک هم پس از سپری کردن ساعت ها در مدرسه به جای استراحت در محیط خانه مجبور است در اداره همراه با مادرش باشد . ناهار کارمندان در اداره تخم مرغ است در حالی که پزشک به الفت توصیه کرده غذای مقوی مصرف کند . کارمندان حین خوردن تخم مرغ درباره ی غذاهایی لوکس خیال پردازی می کنند : " چشم هاتون رو ببندید فکر کنید الان به جای آقای باقری توی یه رستوران بالای شهر با چند تا خارجی نشستید یه استیک آبدارم جلوتونه " تحمل فقر زمانی مشکل می شود که فرد احساس کند دیگرانی که در کنارش دیگرانی هستند دسترسی به امکاناتی دارند که برای او فراهم نیست . کارمندان اداره اکثرن بیش از یک شغل دارند و هم چنان قادر به اداره ی وضعیت معیشتی خود نیستند . مسکن دغدغه دائم کارمندان است : " تو که پارتی بازی کردی و صاحب خونه شدی ! منو بگو که دارم بازنشسته می شم و یه متر زمین هم واسه مردن ندارم ." " خبر نداری لیست فاز جدید رو کی اعلام می کنن؟" برخورد کارمندان در مواجه با چمدان پر از پول یک ارباب رجوع ناباورانه و پرحسرت است . در این بین جمله ی " بجنبین روغن دارن می دن تموم می شه ها " مولفه های یک زندگی سهمیه ای و ناچیز گرد هم می آیند . آن ها که روغن گرفته اند شادند و آن ها که دیرتر رسیده اند کلافه ، سهمیه ی روغن به اندازه ی کارمندان نیست .
الفت پس از تعطیل شدن اداره برای تحویل گرفتن اتویی که برای تعمیر سپرده است می رود ، او از تعمیرکار می خواهد ریش تراش از کار افتاده را نیز تعمیر کند ، تعمیر کار ریش تراش را به برق می زند و در می یابد که سالم است . گویا تصور خراب بودن ریش تراش از علایم بیماری الفت است . در همین بعد از ظهر است که الفت درمیان هجوم نیروی انتظامی به دلالان ارز غیر قانونی قرار می گیرد و به شکلی نا مترقبه کیفی حاوی پنجاه هزار دلار داخل کیسه ی چرکین اش می افتد . البته بعد ها بیننده در می یابد که این ماجرا و اتقافات پس از آن در رویا برای الفت رخ داده است که شاید برای جذاب تر شدن داستان کارگردان چنین روشی را به کاربرده است . اما ماجرا در رویکرد انسان شناسی و علوم اجتماعی تغییر نمی کند . محیط ترسیمی و مشکلات در ادامه ی محیط واقعی روایت می شوند . الفت در خانه با صاحب خانه اش به خاطر اجاره درگیر است . خانه مولفه های خانه های همان دوران را دارد : حیاط ، حوض و ... . او با خود میوه و تنقلات به خانه می برد و پول به فرزندانش می دهد . اگر فرض بر آن بگیریم که در رویا این کار را انجام می دهد باز هم این عمل رنج او را در دست خالی به خانه رفتن نمایان می کند . الفت در برخورد با جامعه ی دلالان ارز ناتوان برای تبدیل دلارها به تومان به همکارانش متوسل می شود . آقای قربانی که ساعت های ناهار اداره را به بهانه ی صرف ناهار با دوستان ترک می کند ، اولین گزینه ی اوست . اما آقای قربانی در اصل در ساعاتی که اداره را ترک می کند ؛ مشغول مسافر کشی است . رویای الفت بیننده را با خود به شرایط کاری دیگران نیز می برد . همکار دیگر که شب ها در لاله زار تئاتر بازی می کند و برادر همسر الفت که پاسبانی با سه دختر دم بخت و هنوز ساکن خانه ی مخروبه ی پدری است . در رویا الفت که خود را مالک پنجاه هزار دلار می بیند ، احساس قدرت می کند و چک برای صاحب خانه که از او و همسرش ( زری) سلب آسایش کرده می کشد . اما حس نا امنی با او همراه است . وحشت دستگیر شدن و عدم اطمینان از واقعیت به رویای او وارد شده است . در آژانس مسافرتی او به سبب نا آشنایی با مولفه های زندگی طبقه ی مرفه تحقیر می شود . و در نهایت زمانی که از خواب بر می خیزد و متوجه می شود که پولی در کار نیست – گرچه در رویا نیز پول را از دست داده و ناخودآگاه به او هشدار داده است – بیماری روحی او شدت می گیرد .
سکانس نهایی الفت را در یک آسایش گاه روانی نشان می دهد . او توهم دارد و نمی تواند مرز واقعیت و رویا را مشخص کند. در کنار او همسرش و کارمندانی دیگر قرار دارند که شاید بر اثر فشارهای نوع زندگی نمایش داده شده ، به زودی در موقعیت الفت قرار گیرند .
نگاه به خارجی ها : فرد خارجی ، پول خارجی ، کالای خارجی در فیلم قابل بررسی است . نگاهی به کعبه ی آمال و آرزوهاست . نکته ی دیگر اشاره به تغییر معماری و نوع مسکن است . در زیر زمین خانه ی پدر زری در گفت و گوی میان الفت و برادر زری خراب کردن خانه ی قدیمی و ساختن بنایی چند طبقه به عنوان راه حل بیان می شود .
در " پول خارجی " هرج و مرج شهری ، مشکل سکونت ، تنهایی به معنای بی پشتوانگی و عدم حمایت از سوی خویشاوندان که در زندگی مدرن شهری بایست جایگزینی از سوی نهادهای اجتماعی داشته باشد ، نا امنی ، شدت گرفتن روابط پولی که حتا به درون روابط خویشاوندی رخنه کرده است ( برادر همسر الفت که تنها به فکر خود است . او به هر طریقی می خواهد هم چنان ساکن خانه ی پدری باشد ؛ حتا اگر الفت و خانواده اش شرایط سختی را تحمل کنند. ) از خصوصیات تهران و شهروندان تهرانی در نظر گرفته شده است . گرچه می توان اذعان داشت که این برخی از این مسائل جز ویژگی های هر شهر بزرگی است اما دید تیره و سردی که در این فیلم نسبت به تهران زندگی در آن وجود دارد ؛ بدیهی است . دیدی که در پس زمینه ی بسیاری از فیلم هایی زندگی شهری را به تصویر می کشند وجود ندارد . نا امیدی از سامان گرفتن زندگی و فراگیر شدن رفاه اجتماعی به وضوح در " پول خارجی " هویداست .
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139
ویژه نامه ی نوروز 1393
http://www.anthropology.ir/node/22280
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست