یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
کتاب عامه پسند, ضرورتی سودآور
یکی از ضرورتهای چاپ کتاب عامهپسند این است که مردم را حداقل اندکی به مطالعه نزدیکتر کنیم. شاید شما هم در نمایشگاههای مختلف به این مساله دقت کرده باشید که غرفههای ناشران رمانهای به اصطلاح عامهپسند معمولا بازدیدکنندگان بیشتری نسبت به دیگر غرفهها دارد. چه بسا غرفههای دیگر در بعضی ساعات روز هیچ بازدیدکنندهای هم نداشته باشد!
امروز فرصت خواندن کتاب های علمی زیاد نیست و مردم آنقدر مشغله فکری دارند که تمرکز کافی برای خواندن کتاب های علمی ندارند، ولی هنوز میل به خواندن کتاب در آنها باقی مانده است.
چرا ناشر، کتاب عامه پسند چاپ نکند و مخاطبش را به کاری غیر از مطالعه سوق دهد؟ هرچند افراد اهل مطالعه به کتاب های دیگر روی می آورند ولی آنها که فقط هر از گاهی و به دلیل جذابیت متن به سراغ کتابی می روند، با حذف کتاب، گزینه های دیگری را انتخاب می کنند و این کتاب است که بیش از پیش از سبد خانوار حذف می شود.
چاپ کتاب های عامه پسند باعث افزایش سرانه مطالعه می شود، بخصوص رمان ها هرچه طولانی تر باشد مخاطبان بیشتری را به خود جلب می کند.
بوضوح بین رمان ۳۰۰ صفحه ای و رمان ۶۰۰ صفحه ای از نظر مخاطب تفاوت فراوان وجود دارد و معمولا رمان های قطورتر مخاطب بیشتری دارند، زیرا خواننده می خواهد بیشتر درباره جزئیات یک ماجرا بداند و خودش را درگیر حوادث رمان کند.
چنین گرایشی خود به خود موجب افزایش گردش مالی برای صنعت نشر می شود. این بازدهی اقتصادی از طریق تحمیل کتاب به مخاطب نیست، بلکه مردم خودشان به خرید کتاب تمایل دارند. وقتی ساعت مطالعه بالاتر رود، گردش مالی ناشر هم افزایش پیدا می کند و کتاب های جدیدتری را می تواند به چاپ برساند.
مدت هاست همه ما با گرانی مواجه ایم و این گرانی دامنگیر صنعت نشر چه در تهیه کاغذ و چه هزینه های چاپ و خدمات شده است.
من گرانی ها را انکار نمی کنم، زیرا خودم با آن مواجه ام و میزان فروش کتاب هایم تا اندازه ای پایین رفته است حتی بعضی ها ترجیح می دهند کتاب را از دوستانشان قرض بگیرند و کمتر هزینه کنند ولی تمام اینها موجب نشده تا من مانند بعضی ناشران، تیراژ کتاب هایم را به ۵۰۰ یا ۷۵۰ یا ۱۰۰۰ نسخه برسانم.
من برای خودم یک حداقل ۲۰۰۰ نسخه ای را در هر چاپ قرار داده ام زیرا ممکن است دیگر نتوانیم به هر دلیلی کتابی را به تجدید چاپ برسانیم ولی در باب قیمت گذاری ها معتقدم ناشران باید شرایط روز جامعه را هم بسنجند. از آنجا که ناشر باید قیمت کتاب را مشخص کند، بعضی صرفا سودآوری بیشتر را مدنظر قرار می دهند. من هم به سودآوری تا آنجا که امور نشرم بچرخد فکر می کنم، ولی با سودهای بیشتر مخالفم.
یادمان باشد چاپ کتاب با تیراژ پایین یعنی تورم. وقتی تورم بالا رود، قیمت ها هم بالا می رود و خرید کم می شود، سطح مطالعه هم کاهش پیدا می کند و این اتفاق خوبی نیست.
هرچند من کتابفروشی هایی را در شهرستان ها می شناسم که بعضی رمان ها را شبی ۲۰۰ یا ۳۰۰ تومان اجاره می دهند. این گونه فرهنگ کتابخوانی باز هم باقی می ماند و از این طریق باز هم تجربیات نویسندگان به مخاطبانشان می رسد.
در کل با سابقه ۱۰ ساله فعالیت در عرصه نشر می خواهم بگویم چه اشکالی دارد گردش مالی یک ناشر از طریق فروش کتاب های رمان و داستان های عامه پسند بالا رود؟ این مخاطب است که رمان «همخونه» خانم مریم ریاحی را می پسندد و کتاب ۴۸ بار به چاپ می رسد و از کنار آن نه تنها ناشر و مولف که بسیاری افراد در حوزه های مختلف ارتزاق می کنند و چرخ زندگی شان می چرخد.
سید صابر منیری
مدیر انتشارات پرسمان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست