جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
جهان و نهضت بیداری اسلام
آنچه از نظر خوانندگان ارجمند میگذرد حاصل نشستی است با عنوان «بیداری اسلامی» با حضور اساتیدی از جمله ایرانی و غیرایرانی حمید مولانا، محمدعلی تسخیری، دکتر منوچهر محمدی، علیاکبر رشاد و حسن رحیمپور از ایران که در مراسم موسم حج (اسفند ۸۱) در مکه مکرمه در هماندیشی فرهیختگان کشورهای اسلامی، با حضور دهها تن از متفکران، دانشگاهیان، علمأ دین و صاحبان رسانههای جهان اسلام برگزار شد.
علیاکبر رشاد: عنوان «بیداری اسلامی»، موضوع بحث ماست. ممکن است بعضی حضار محترم بفرمایند که بیداری اسلامی، مساله نوینی نیست بلکه دههها است که پیرامون آن نظریههای ارزشمندی طرح و عرضه شده است. «بیداری اسلامی» گرچه ادواری را پشت سر نهاده اما امروز دور جدیدی از جنبش در سراسر جهان بهچشم میخورد. در ارتباط با ملل مسلمان و اقوام مختلفی که در موسم حج حضور پیدا میکنند ما به روشنی میبینیم که این موج بیداری، بسیار گسترده شده و گستره آن امروز شرق و غرب و شمال و جنوب جهان اسلام را فرا گرفته است و اینک افرادی با ملیتهای گوناگون به مسائل فکری و سیاسی اسلام میپردازند و درخصوص مسائل اساسی جهان اسلام موضع میگیرند که تا چند سال پیش دشوار بود باور کنیم چنین اتفاقی میافتد، حال کمتر نقطهای از جهان اسلام باقی مانده که در آنجا جهش و جنبشی به چشم نخورد. آنچه در جهان جریان دارد تهدیدات کشورهای غربی به ویژه آمریکا و انگلیس علیه جهان اسلام در حقیقت بازتاب همان بیداری و نگرانی از گسترش و تعمیق این بیداری است و اگر گاهی در لسان رهبر معظم انقلاب، تعبیر «تهاجم فرهنگی» مطرح است در حقیقت باید گفت که این پاتکی است در قبال تک گسترده و یورش فکری و فرهنگی که از سوی جهان اسلام آغاز شده است. تحرکات دشمن، ابراز نگرانی عملی دربرابر گسترش این بیداری است. بیداری، ضدخواب است و در خواب، اعمال حیاتی برین جامعه و نشانههای حیات برین در انسان یعنی حیات فراتر از حیات نباتی و حیوانی، تعطیل میشود و هوش از کار میایستد، انسان، فعال نیست، تنفس هست اما تفکر نیست و «بیداری»، عبارت است از فعال شدن هوش و نشانههای حیات برین. حیات برین از دین، اخذ میشود و خدا و پیامبرش ما را به آنچه زنده میکند فرا میخوانند. درحقیقت، «بیداری اسلامی» به مفهوم «احیأگری اسلامی» است که با آن، استقلال، عدالت و همة آموزهها و ارزشهای متعالی الهی زنده میشود. «احیأگری دینی» البته غیر از «اصلاح دین» از نوع غربی است که آنجا دین، دستخوش تغییر و تبدیل قرار میگیرد و جامعه، دینی نمیشود بلکه دین را با زمانه تطبیق میدهند اما احیأگری اسلامی، زنده داشتن انسان و حیات اجتماعی بر مبنای دین و به شیوه دینی است و درنتیجه عملاً میبایست غبار غربت از سیمای دین زدوده شود و دین به عرصه حیات آدمی بیاید. مهجوریتزدایی از دین یا بازپیرایی و واخوانی گزارهها و آموزههای دینی در جهت رفع اجمال و ابهاماتی است که بر سیمای دین نشسته است. اگر خواب، برادر مرگ است بیداری نیز دست در آغوش زندگی دارد.
منوچهر محمدی:برای اینکه احیأگری اسلام و بیداری مسلمانان جهان را درک کنیم ضرورت دارد به اجمال به گذشته تاریخی آن بپردازیم. بیش از ۱۴ قرن قبل با ظهور اسلام، تحولی عظیم در تاریخ بشریت اتفاق افتاد. پدیده اسلام، مرزهای نژادی، جغرافیایی و قومی را در نوردید و بر پایه کلمةالله، جوامع مختلف را به یکدیگر نزدیک کرد و قدرتی عظیم و شگفت به وجود آورد در میان قومی که نه بهرهای از فرهنگ و تمدن آن زمان برده بودند و نه دارای قدرت مادی قومی بودند و در شرایطی که هم تمدن یونان در اوج شهرت خود بود و هم قدرتهایی مانند امپراطوریهای روم و ایران ابر قدرتهای زمان بودند، اسلام ظهور کرد و آن دو قدرت بزرگ را شکست داد و به سرعت در جغرافیای زمان گسترش پیدا کرد و دیری نپایید که بخش عظیمی از دنیای متمدن آن زمان را در اختیار گرفت و علاوه بر آن دنیای فکر و اندیشه اسلامی به موازات قدرت نظامی و اقتصادی جهان اسلام گسترش پیدا کرد و این زمانی بود که اروپای متمدن آن دوران، دوران افول خود را طی میکرد. زمانی که تمدن اسلامی در اوج شهرت و معروفیت خود قرار گرفت تمدن غرب در خواب فرو رفت به طرزی که امروزه غربیها از آن دوران به نام «عصر تاریکی» در غرب، یاد میکنند زیرا در برابر اسلام، آنان چیزی برای ارائه کردن به جهان بشریت نداشتند. جنگهای صلیبی در حقیقت، پاتکی بود که غرب به جهان اسلام وارد آورد و اگر چه در طول دو قرن نتوانست آنچه را میخواست از نظر نظامی به دست بیاورد ولی توانست خود را با فرهنگ و ادبیات و پیشرفتهای فکری جهان اسلام به تدریج آشنا بکند و این خود زمینهای برای بیداری غرب شد. دوره رنسانس برای غرب، درحقیقت، پشت سرگذاشتن عصر تاریکی و آغاز دورهای بود که به آن «عصر روشنایی» میگویند. و بدین ترتیب تحت تأثیر جهان اسلام، غربیها بتدریج توانستند پیشرفتهای شگفتی را به وجود آورند و قرون ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ دوران شکوفایی جهان غرب بود و در این دوران است که متاسفانه جهان اسلام، تحت تاثیر دو عامل به خواب فرو رفت: یکی استعمار و استثماری بود که غرب در این منطقه مهم جغرافیایی و فکری انجام داد و دوم استبداد و انحرافاتی بود که حکام مسلمان در این دوران داشتند و راه انحراف از افکار و اندیشههای ناب اسلامی را طی کردند و آخرین ضربه هم به پیکر باقیماندة جهان اسلام در جنگ جهانی اول، انقراض خلافت عثمانی بود و در این دوران، قرن بیستم در واقع، آغاز تهاجمی دهشتناک از لحاظ نظامی و از لحاظ فکری از ناحیه غرب بر جهان اسلام وارد آمد به طوری که مسلمانان از خود بیگانه شده، نگاه به دست غرب کرده و امیدوار بودند که شاید با الگوگرفتن از غرب بتوانند عقبافتادگی خود را جبران بکنند و البته در این دوران کسانی هم واقعبینانه متوجه شدند که علت عقبافتادگی و به خواب رفتن جهان اسلام، نه این است که به اسلام پیوند داشتهاند بلکه بدان خاطر است که از اسلام، دور شده و از اندیشههای اسلامی فاصله گرفتهاند. شخصیتهایی مانند سیدجمالالدین اسدآبادی، سیدقطب، حسن بنأِ و امثالهم در این دوران تلاش زیادی کردند تا مسلمانان را از خواب سنگین بیدار و به آنها بفهمانند که علت شکست و عقبافتادگی آنها چیست و چه باید کرد؟ آخرین ضربهای که جهان غرب بر جهان اسلام زد شکل دادن و تحمیل مسلمانان صهیونیسم بود که در سرزمین مقدس فلسطین کاشت و قرار شد که از نیل تا فرات در سیطره او قرار بگیرد. در این زمان بود که مورخ معروف انگلیسی «آرنولد توین بی»، در بررسی تمدنها جمله بسیار مهم و تاریخی بیان میکند و در کتاب «تمدن در بوته آزمایش» چنین میگوید:
«پان اسلامیزم خوابیده است با این حال ما باید این امکان را در نظر داشته باشیم که اگر مستضعفین جهان بر ضد سلطه غرب به شورش برخیزد و خواستار یک رهبری ضدغربی شود این خفته، بیدار خواهد شد و بانگ این شورش، ممکن است در برانگیختن روح نظامی اسلام مؤثر افتد و حتی اگر این روح بهقدر خفتگان هفتگانه در خواب بوده باشد، اثر جبرانناپذیری دارد زیرا ممکن است پژواکهای یک عصر قهرمانی را منعکس سازد. اگر وضع کنونی بشر به جنگ نژادی یا عقیدتی منجر شود اسلام ممکن است بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام کند.»
این مطلبی بود که در سال ۱۹۴۷ یعنی ۵۵ سال قبل توین بی مطرح کرد و در حقیقت، پیشبینی توین بی در ۱۹۷۹ با انقلاب اسلامی ایران که به قول امام، انفجار نور بود، واقع شد. انقلابی که با دست خالی و با تکیه بر شعار الله اکبر و بازگشت به ارزشهای اسلامی در مقابل همه قدرتهای بزرگ و ابرقدرتها ایستاد و توانست نه تنها نقطه عطفی در تاریخ تحولات ایران بلکه نقطه عطفی در جهان اسلام و بلکه در کل تاریخ بشری گردد.
با این حرکت، آن خفته، بیدار شد و به سرعت در سراسر جهان اسلام گسترش پیدا کرد. دو سالی نگذشته بود که در لبنان، ملتی که در محرومیت نگه داشته شده بودند عدهای جوان با ایمان پنج قدرت بزرگ آن زمان را که در لبنان پایگاه داشتند یعنی امریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و اسرائیل را به زانو در آوردند و بدون دادن کوچکترین امتیازی، آنها را وادار به فرار کردند. در افغانستان که معروف به گورستان امپراطوریهاست، بعد از آنکه امپراطوری انگلیس و روسیه را به زانو درآورده، اینک میرود که امپراطوری امریکا را هم به زانو درآورد. در ترکیه، الجزایر و سایر کشورهای اسلامی، تنها بانگی که امروز بلند میشود ندای اسلام است و در فلسطین اشغالی، انتفاضه، امان را از صهیونیسم و امپریالیسم گرفته و اگر آمریکا امروز به فکر اشغال عراق است درواقع برای ضربه زدن به این بیداری و آگاهی است که مسلمانان پیدا کردهاند. مسلمانها بیدار شدهاند و بر پایه سه اصل مهم، کار بزرگ خویش آغاز کردهاند: یکی، «بازگشت به اسلام ناب» که در صدر اسلام توانست بر قدرتهای بزرگ آن زمان غلبه کند، دوم، «وحدت جهان اسلام» است که امپریالیسم و استعمار، سالیان دراز سعی میکرد با تکیه بر اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن»، بین فرقههای مختلف اسلامی فاصله بیشتر بیندازد و امروز وحدت جهان اسلام، اساسی که راهی جزء وحدت برای اقتدار بیشتر نداریم و سومین اصل این بیداری، «استکبارستیزی» و مقابله با کفرو الحاد و طاغوت و طاغوتیان زمان است. این حرکت مبارک یقیناً به پیروزی اسلام و شکست استکبار ختم خواهد شد.
حمید مولانا: حضرت امام خمینی نهتنها در بیداری اسلامی بلکه در بیداری بینالمللی و جهانی، جایگاه بزرگی دارند و انقلاب اسلامی، یک نقطه عطف در تاریخ جهانی است. من در این فرصت کوتاه به بخشی از این دستاوردهای بزرگ، اشاره میکنم و ده نکته مهم که به عقیده بنده، موضوع کتابها و پایاننامههای دکترا میتواند باشد بنده فقط به صورت فهرست، اسم میبرم.
▪ جایگاه حضرت امام خمینی از جنبه دینی و اسلامی در بیداری مسلمانان و در حقیقت، بیداری جهانیان است که به عقیده بنده از قرن پانزدهم در دنیای غرب و شاید کمی پس از صدر اسلام ما شخصیتی را نمیبینیم که این همه در سطح جهانی، نهضت او و افکار و عملکرد و راهبردهای او تاثیر داشته باشد. این نکته بسیار مهمی است که باید عمیقاً مطالعه کرد.
▪ جنبه «قدرت» است. حضرت امام خمینی از قدرت، رعب نداشت و درعین حال، معنای «قدرت» را در سطح جهانی تغییر داد. معنای قدرت قبلاً بر منابع ملموس مادی تکیه میکرد ولی پس از انقلاب اسلامی ایران و گفتمان حضرت امام، این معنا و تعریف قدرت در سطح جهانی از جنبههای منابع ملموس به غیرملموس یعنی به عقاید و پرورش افکار و اطلاعات و اطلاعرسانی، تغییر پیدا کرده است.
▪ جنبه مشروعیت و مقبولیت خود ایشان در سطح جهانی بود. به عقیده بنده در ۶ و ۷ قرن گذشته، شما پیدا نمیکنید یک شخصیت دینی و علمی را که انقلابی کرده و ملتی را رهبری کرده باشد و مشروعیت و مقبولیت او صددرصد حتی از طرف مخالفیناش تصدیق شده باشد. مشروعیت سیاسی و دینی امام در سطح تاریخ بینالمللی در قرون اخیر، بینظیر بود.
▪ نوع رابطة امام خمینی با امت اسلامی به ویژه و به طور کلی با مستضعفین جهان میباشد. یکی از خصایص بزرگ کسانی که رهبری انقلابها را به دست گرفتند این است که توانایی بیشتری دارند برای آنکه با تودههای وسیع مردم، ارتباط پیدا کنند ولی وقتی رهبران انقلابهای دو قرن گذشته را مطالعه میکنیم هیچکس به توانایی امام خمینی نمیرسد که چگونه با مستضعفین و بلکه با همه طبقات به ویژه در کشورهای اسلامی، چنین ارتباط مردمی و خودمانی و عاشقانه برقرار بکنند. ایشان بیش از هر قائد دیگری موفق شدند که پیامهای قرآنی را به زبان بسیار ساده به تودهها برسانند و این از اسرار بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی بود.
▪ زندگی معنوی و بیتجمل ایشان بود که صلاحیت رهبری مستضعفان را به او میداد. زندگی ایشان بیتجمل بود، چه موقعی که طلبه بودند و چه موقعی که فقیه و وقتی که انقلاب را هدایت کردند و نیز وقتی ما را ترک فرمودند. در بین رهبران انقلابها، ما چنین تواضع و فروتنی و چنین ایستادگی و بیتجملی را ملاحظه نمیکنیم.
▪ تقوا و اخلاق اسلامی است که باعث میشد ایشان نهتنها تاثیرات فراوان و شایانی در قلمروی سیاسی اجتماعی و فرهنگی، بلکه درباب تقوی و اخلاق اسلامی بگذارند. درواقع ایشان خدمات بسیار بزرگی بهعنوان یک رهبر کردند و جایگاه معنوی ایشان هم در بیداری مسلمانان نقش بسیار مهم داشت.
▪ گفتوگو و خطاب ایشان با سایر تمدنها و امتها بود. صحبت ایشان با وزیر خارجه اتحاد جماهیر شوروی سابق، پیامهای ایشان به واتیکان و...، درواقع، ایشان ترجیح دادند که این انقلاب نهتنها کلامی باشد بلکه ارتباطات این انقلاب در یک محیط گفتوگوی ساده و انسانی صورت بگیرد.
▪ ایشان پافشاری زیادی بر جهانشمولی اسلامی نهضت کردند. امام خمینی فقط به جهان شمولی اسلامی تکیه کردند نه به «دولت ملی» و الگوهای غربی که امروز آشنائی با آن داریم. در میان خیلی از متفکرین اسلامی این اصرار و این نوع نظریهپردازی نمیبینیم.
▪ در مورد امامخمینی این است که ایشان تنها متفکری هستند که در شاید پنج یا شش قرن گذشته، نه تنها نظریهپردازی کردند و تئوری انقلاب را تبیین فرمودند بلکه خودشان آن را بهعمل آوردند. در تاریخ نداریم کسانی که هم بنویسند که چرا باید انقلاب بشود؟ و بعد هم خودشان موفق بشوند این طرح را اجرا بکنند.
▪ اینست که ما نمیتوانیم جایگاه حضرت امام خمینی را به طور کامل در سطح جهانی و به ویژه در امت اسلامی درک کنیم مگر اینکه توجه کنیم ایشان موفق شدند «دستور روز» بینالمللی را عوض کنند و موضوع بحث را در دنیا تغییر دهند. چون قدرت تعیین «دستور روز»، یکی از پایههای بزرگ قدرت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و ما میبینیم که ۲۴ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان و مسائل مسلمانان و مسائل مربوط به تمام مستضعفین جهان علیرغم خواستههای دیگران در دستور روز قرار گرفته است، یعنی ایشان دستور روز بینالمللی را عوض کردند و همین «دستور روز بینالمللی را عوض کردن»، باعث شد که قدرتمندان دنیا و کسانی که نظام جهانی را در دست داشتند علیه انقلاب شوریدند.
حسن رحیمپور: برای اینکه بحث را مهار بکنم و حتیالامکان در فرصتی که در نظر گرفتند به «عنوان بحث»، هم وفابشود در ذیل عنوان «آسیبشناسی نهضت بیداری اسلام»، سعی میکنم به پنج یا شش آسیب مهم که ما در خطر آن هستیم اشاره کنم. این خودآگاهی و احساسی که آنرا «بیداری دینی» بمفهوم جدید (حال بهمفهوم لغوی «بیداری»، کاری ندارم) مینامیم و پدیدهای تقریباً صدساله در جهان اسلام است و علیرغم تنوع گرایشها و زیرمجموعههای متفاوت اسلامی پیام واحدی به تاریخ، مخابره میکند و مضمون آن این است که: «ما دوباره برگشتیم و نوبتی هم که باشد نوبت ماست.» شاید حدود یک قرن قبل، این عزم بیداری در گروههای کوچکی از نخبگان جهان اسلام، به وجود آمده بود ولی امروز در سطح امت اسلام، گسترش پیدا کرده است. جوهر اصلی این بیداری، آن است که بهتدریج امت اسلام متوجه میشوند که از اسلام، فاصله گرفتهاند و جوامع اسلامی اگر دچار انحطاط اخلاقی شدهاند، اگر زیر بار عقبماندگی اقتصادی و علمی، در دنیا تحقیر میشوند، اگر دچار تفرقه و تجزیه شدهاند، اگر بهراحتی مورد تهاجم اشغالگران قرار میگیرند و استعمار میشوند و منابعش به غارت میرود، در همة این انحطاطها خود مسلمین هم شریک جرم هستند و مقصرند. توجه به کوتاهیها و مسئولیتِ خود، بهنظر من، نقطه شروع بیداری اسلامی است چون خوی تجاوز که همیشه علیه مسلمین وجود داشته، اما چرا این میل به تجاوز در دورهای موثر میافتد و در دورهای موثر نمیافتد؟ علت را باید در انحطاط خود مسلمین جستوجو کرد. نخبگان جهان اسلام کمکم به این نتیجه رسیدهاند که گویا در چند قرن اخیر ما بهتدریج، هم از عقلانیت اسلامی و هم از ارزشهای اخلاقی اسلام، و هم از قوانین الهی با فهم اجتهادی فاصله گرفتیم و دور شدهایم. این احساس و خودآگاهی، ترکیبی از دو حالت «شرمندگی» و «عزم بازگشت» است. یکی، «شرمندگی» در برابر عزتی که خداوند به مؤمنین، وعده داده و امروز مسلمین، فاقد آنند دربرابر سابقة فخر و عزت گذشتة امت در صدر اسلام و دوم، ترکیب این شرمندگی با «میل بیداری» و «عزم بازگشت به اسلام» است که در صد سال گذشته، بتدریج در حلقههای خواص و سپس در دو دهة اخیر به برکت انقلاب اسلامی به طرز بسیار انفجاری و عظیم در کل جهان اسلام، تعمیم یافت و از حلقة خواص به متن جهان اسلامی توسعه پیدا کرد. این یک نوع، «توبة اجتماعی» است. شما سی سال پیش، مفاهیمی مثل «عدم جدایی دین از سیاست»، «ضرورت جهاد اسلامی»، مفهوم «شهادت» یا «عملیات استشهادی»، مفهوم «وحدت امت اسلام و شیعه و سنی و همه فرقههای اسلامی»، «تشکیل اتحادیههای اسلامی» در سراسر جهان در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی، مفهوم «امکان نجات مستضعفین عالم»، مفهوم «تشکیل حکومت اسلامی» یا بازگشت به «حضاره و تمدن اسلامی»، سی سال پیش، این مفاهیم در سطح افکار عمومی جهان اسلام، مطرح نبوده است بلکه حداکثر در سطح خواص و روشنفکران دینی و بخشی از حلقههای خاص وجود داشت که آنهم توأم با عدم تفاهم بر سر حتی همین مفاهیم بوده ولی امروز اینها همه، پرچمهائی شدهاند که در بیشتر کشورهای اسلامی حتی کشورهایی که مسلمین، اقلیت هستند برافراشته شده و این مفاهیم کاملاً برجسته شدهاند دنیا در شُرف تغییر است. اگر بخواهیم این خودآگاهی جدید و این بیداری اسلامی را در یک عبارت، جمعبندی کنم، میگویم معنا و پیامش این است که «به اسلام با همه جامعیت آن و با همه ابعادش بازگردیم.» و وقتی از کلمة «بازگشت»، استفاده میکنم مراد، سیر معکوس تاریخی نیست. نباید از بازگشت، بازگشت به گذشته و سیر قهقرایی تصور بشود بلکه مفهوم و منظور، «بازگشت به اسلام» و توبهای تاریخی و یک جبران اجتماعی است یعنی امت اسلام توجه کنند به فاصله عظیمی که در عقیده، اخلاق و عمل اجتماعی از مفاهیم و ارزشهای اسلامی گرفتند و برای جبران کوتاهیهای چند قرن اخیر، تلاش کنند. هدف از این بازگشت، ساختن یک تمدن جدید اسلامی است براساس فرهنگ اسلامی و با استفاده از همه تجربههای مباح بشری تا آنجا که در خدمت اهداف و احکام اسلام قرار گیرد و این البته بدون اجتهاد و بدون یک هاضمة قوی اسلامی برای درک، تجزیه و تحلیل و رد و قبول مفاهیمی که در دنیا جاری است و تمدنی که در دنیا حاکم و مسلط است امکان ندارد.
نهضت بیداری اسلامی هدفش تشکیل یک تمدن محمدی جهانی است که در آن، عقلانیت با معنویت، قدرت با اخلاق، دانش با ارزش، علم با عمل، جمع شود یعنی خلاقیت درعین اصولگرایی باشد و اصولگرایی هم با تحجر، اشتباه نشود و نواندیشی هم با بدعتگذاری، اشتباه نشود. یکی از مهمترین نقاط آسیبپذیر، این است که جامعیت اسلام، مورد تجزیه قرار بگیرد و برخورد گزینشی با اسلام، صورت گیرد. این همان خطری است که قرآن کریم هم پیشبینی فرموده و اخطار کرده است که نکند چنین برخوردی با متن دین، صورت بگیرد. تعبیر قرآن کریم، «ایمان به بعض و کفر به بعض» است یعنی اسلام را بهعنوان یک موجود زنده، تفسیر کنید و همه ابعادش را در کنار یکدیگر، بفهمید نه آنکه اسلام را زنده زنده، تجزیه و مثله کنید و هر فرقه و گروهی و هر ملیتی و حزبی، بخشی از اسلام را به دلیلی برجسته کند و ابعاد دیگر آن را ندیده بگیرد یا تضعیف کند. قرآن کریم با تعبیر دیگری و از زاویه دیگری هم به همین آفت اشاره کرده و تعبیر «تحریفالکلم عن مواضعه» را آورده که در مورد ادیان دیگر هم صورت گرفته و بدینمعنی است. که مفاهیم دینی، جایگاه و موضعشان اگر دیده نشود و هندسه معارف دین درهم بشکند و همة ابعادش رعایت نشود ما صدمه خواهیم خورد.
http://glo۱۱۰.blogfa.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست