شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

بحران علم در ایران


بحران علم در ایران

متاسفانه فرهنگ پژوهش و علم جویی به عنوان یک اصل در چارچوب مسائل کلان جامعه دیده نمی شود و تاکنون اغلب سیاست ها و برنامه ریزی ها در کشورمان حتی در مقیاس ملی بدون پشتوانه علمی و تحقیقاتی بوده اند

چندی پیش مطالبی به نقل از دکتر منصوری معاون پژوهشی وزارت علوم در برخی جراید به چاپ رسید مبنی بر اینکه تعداد مقالات علمی کشورمان در سال ۲۰۰۳ (سال گذشته) به حدود ۳۰۰۰ مقاله رسیده که این میزان نسبت به سال ۲۰۰۱ دو برابر شده است.۱ خواندن این آمار و ارقام کافی است تا دل هر ایرانی را که قلبش برای این سرزمین می تپد شاد کند و امیدوار به اینکه اگر این نرخ رشد ادامه یابد در آینده ای نزدیک، ایران به یکی از قطب های علمی دنیا تبدیل می گردد، البته مشروط بر آنکه هیچگاه به خاطر نیاوریم در همان سال ایران رتبه اول فرار مغزها را در دنیا کسب کرده است.

اینکه از لحاظ تعداد مقالات علمی تولید شده، رشد فوق العاده ای را تجربه می کنیم ولی از سوی دیگر در فرار و مهاجرت نخبگان به رقمی چشمگیرتر دست می یابیم شاید برای کسانی که با نظام ایرانی آشنا هستند چندان شگفت آور به نظر نرسد.

کافی است بدانیم تنها در سال ،۱۳۸۰ نود نفر از ۱۲۵ نفر از برگزیدگان المپیادهای دانش آموزی و دانشجویی ایران به آمریکا رفته اند.۲ این در حالی است که چین و هند به عنوان همراهان تاریخی ما پس از یک دوره خواب زدگی به هوش آمده و در عرصه اقتصاد، کامپیوتر، کشف فضا با سرعتی خیره کننده ره می پویند تا از تازه به دوران رسیدگان فرهنگ و تمدن جدید عقب نمانند و ما هنوز به قول آن شاعر عارف «اندر خم یک کوچه ایم. گرچه دو کشور هند و چین نیز با معضل فرار نخبگان مواجه اند اما نه همچون ما که به یکباره ۸۰درصد از برگزیدگان المپیادهای علمی شان جذب دانشگاه های خارج از کشور شوند.

این نتیجه همان سیاستی است که در سال ۱۳۷۵ به ازای هر محقق ۸/۳ هزار دلار بودجه در ایران تعیین می شود در حالی که در کشور هند با یک میلیارد نفر جمعیت و با منابع زیرزمینی بسیار کمتر از کشورمان، این رقم ۷۶ هزار دلار برای هر محقق بود.

در واقع رتبه نازل در تحقیق و مهاجرت بی رویه نخبگان کشورمان را ناشی از نوع خاص طرز تلقی و نوع نگرش افکار عمومی و مراکز تصمیم گیری نسبت به امر تحقیق باید دانست. متاسفانه فرهنگ پژوهش و علم جویی به عنوان یک اصل در چارچوب مسائل کلان جامعه دیده نمی شود و تاکنون اغلب سیاست ها و برنامه ریزی ها در کشورمان حتی در مقیاس ملی بدون پشتوانه علمی و تحقیقاتی بوده اند. افزایش تعداد مقالات علمی به عنوان یکی از شاخص ها را از لحاظ کمی می توان مورد استناد قرار داد اما تداوم این روند در صورتی خواهد بود که بنیان های علم و پژوهش در کشورمان براساس اصول صحیح و مطابق با برنامه های منطقی شکل بگیرد و این امر تا زمانی که سیاست زدگی در زمینه علمی و فقدان برنامه ریزی صحیح و سوء مدیریت در فضای تحقیقاتی و علمی کشور حاکم است میسر نخواهد شد.

وقتی سهم تحقیقات در کشورمان تنها ۷صدم درصد از تولید ناخالص ملی باشد آنوقت چگونه می توان انتظار داشت که ایران در آینده نزدیک به رتبه ای شایسته تر از رقم ۵۱ در کشورهای جهان از نظر تعداد مقالات علمی دست یابد؟۳ هنگامی که آمار فارغ التحصیلان بیکار به رقم ۲۲درصد برسد چگونه می توان فاجعه ای که حاصل آن خروج فزاینده نخبگان از کشور است را مهار کرد؟

حتی اگر جلوی خروج آنها از مرزها گرفته شود آیا می توان مانع ارتباط و تعامل آنان از طریق اینترنت و وسایل ارتباطی دیگر با آن سوی مرزها شد؟ راه علاج این معضل را باید به گونه ای دیگر جست وجو کرد؟ پژوهش و علم جویی در کشورمان مبتلا به مشکلات بنیادی نظیر ضعف مدیریت، نظام پرپیچ و خم اداری، نگاه ایدئولوژیک و یک جانبه نگر به مسائل، اعتبارات اندک، عدم ارتباط مناسب بین صنعت و مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی و در یک کلام بروز فرهنگ پول محوری در جامعه است.

برای برون رفت از بحران هایی که حیات علمی- تحقیقاتی کشور را تهدید می کند در مرحله اول دولت باید با حمایت مالی و در اختیار نهادن تسهیلات، کاهش بوروکراسی در امر تحقیق، ایجاد فضای تشویق آمیز و امیددهنده به محققان، افزایش امکانات و شرایط مناسب جهت فعالیت ها و ارائه طرح ها و ابداعات، اختصاص امتیازات ویژه ای همچون؛ هزینه حضور محققان در سمینارهای علمی- تخصصی، افزایش سطح کادر علمی - فنی دانشگاه ها و سازمان های تحقیقاتی، ایجاد مراکزی جهت تبادل و ارتباط بین مخترعان و محققان، جلوگیری از تبعیض در برخی از ادارات و مجامع علمی، ایجاد فضای امن در جامعه برای آنان و… و در مرحله دوم خود محققان نیز با تقویت تعلقات ملی، پرهیز از مهاجرت به آن سوی مرزها و آشنایی با جدیدترین روش های علمی دنیا به نوآوری و خدمت به کشورمان بپردازند.

علی الخصوص دانشگاه ها به عنوان نهادی متفکر و منبع عظیم علمی و فرهنگی جامعه باید رویکرد علمی نگر را به عنوان تفکر غالب حاکم نمایند و در جهت کاربردی کردن تحقیقات بکوشند. این امر با برقراری ارتباط دائمی و مناسب بین نهادها با مرکز پژوهشی و دانشگاهی و فرهنگ سازی در خصوص علم و تحقیق در میان مردم حاصل می شود تا به این طریق مسئولان و مدیران شرکت ها با ارائه سفارش و استفاده از معرفت حاصل از پژوهش که کم هزینه تر از روش آزمون و خطای موجود است بتوانند بهره ببرند.

محقق و استعداد درخشان، احترام و اعتنا می خواهد نه آنکه مجبور باشد همچون دستفروشان برای طرح یا ابتکار خود به دنبال مشتری بگردد. قطعاً با افزایش بودجه و میزان توجه به عرصه تحقیق، موجب شکوفایی و توسعه همه جانبه کشور خواهیم بود، گرچه توجه مادی به تنهایی کافی نیست و باید تشویق و حمایت های معنوی نیز در اولویت قرار گیرد. در این صورت با آمارهایی که در این زمینه ارائه می شود، اطمینان خواهیم داشت که ایران در مسیر توسعه همه جانبه علمی و کاربردی قرار گرفته است.

رحیم یعقوب زاده

پی نوشت ها:

۱- روزنامه شرق، دوشنبه ۲۱/۲/،۱۳۸۳ شماره ،۱۸۵ صفحه ۱۸

۲- روزنامه همشهری، شنبه ۲۲/۱۲/،۱۳۸۲ شماره ۳۳۳۴ صفحه ،۱۳ گفت وگو با دکتر احمد آقازاده.

۳- شرق، همان، اشاره به سخن دکتر منصوری.