شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

در خط مرزی زیبایی ها


در خط مرزی زیبایی ها

زیبایی های مرزی شمال غربی کشور, مناسب ترین گزینه برای سفرهای تابستانی است

به شمال نمی‌رویم. این مساله را همین ابتدای سفر مشخص کنیم که جنگ اول به از صلح آخر است. چون احتمال می‌دهیم با شروع تعطیلات تابستانی گرمای هوا همه را به سمت مازنداران و گیلان بکشاند. نخیر اصلا از این خبرها نیست. دلیل داریم بسیار زیاد.

اولا که در این فصل سال، شمال به حد کافی مسافر دارد؛ آنقدر که نمی‌داند این همه مسافر را در کجای دلش جا بدهد. همچنین هوای شمال در تابستان بسیار شرجی است و شما تنها در کنار ساحل احساس آرامش می‌کنید. بنابراین جاده را به شمال غربی می‌کشانیم تا هم پا به پای جاده‌ای خنک و رنگارنگ شده باشیم و هم اجازه داده باشیم تا شمال کمی نفس بکشد. این سفر را برای کسانی ترتیب می‌دهیم که حداقل یک هفته زمان دارند تا رفیق جاده شود.

● پیش‌درآمد

از تهران بیرون می‌زنیم. خود را به کرج می‌رسانیم، به سمت قزوین، زنجان و تبریز. این یک تصویر کلی است از جاده‌ای که پیش رو داریم. می‌دانید بخش مهم سفر مسیر است. مقصد و مبدا تنها ابتدا و انتهای یک سفرند.

اگر مسافری عجله نداشته باشد می‌تواند از جاذبه‌های قزوین و همچنین گنبد سلطانیه حدود ۴۰ کیلومتری زنجان و دیدنی‌های خود زنجان دیدار کند و ناهار را در کاروانسرای سنگی زنجان میل کند. می‌شود یکسره هم اتوبان را به بستان‌آباد وصل کرد و ناهار را در تبریز خورد. مثلا سری به بزرگ‌ترین بازار مسقف ایران زد. این انتخاب هم فال است هم تماشا.

هم می‌توانیم به نظاره این بازار بنشینیم و هم با خوردن دیزی و کوفته تبریزی دلی از عزا درآوریم. تا اینجای قصه ۶۰۰ کیلومتر راه آمده‌اید. از زنجان که خارج می‌شویم تا نزدیکی‌های هشترود، جاده‌ای همپای شما می‌شود لبریز از تپه‌های رنگارنگ و زندگی ساده و زیبای روستایی. تبریز را از دل جاده‌ها به سمت شبستر و خامنه و بندر شرفخانه می‌رانیم. در راه میان خامنه و بندر شرفخانه، شهری به نام «کوزه‌کنان» دیده می‌شود که پر از کارگاه‌های سفالگری است.

همچنین در اینجا زیبایی دریاچه اورمیه با آن سفیدی منحصر به فردی که از نمک آن نمایان است، جلوه‌ای از شگفتی طبیعت ایران را به نمایش درمی‌آورد. راه را به سمت سلماس و خوی ادامه می‌دهیم. در خوی پل خاتون و میل شمس تبریزی را به نظاره می‌نشینیم. در میان درز آجرهای میل شمس، پر است از شاخ‌های قوچ که ویژگی جالب این بنا به شمار می‌رود. در کنار میل شمس، مقبره‌ای منسوب به شمس تبریزی هم دیده می‌شود. زمان آن رسیده که کمی استراحت کنید. استراحت برای سفرهای طولانی ضروری است.

هم مزه سفر را شیرین‌تر می‌کند و هم از وقوع اتفاق‌های ناگوار جلوگیری می‌کند. بنابراین خوی را برای استراحت شبانه انتخاب می‌کنیم. مهمانسرای جهانگردی آن مکان خوبی برای یک شب اقامت است، اما اگر می‌خواهیم سفر ارزان‌تری را برای خود برنامه‌ریزی کنیم، می‌توانیم از مهمانسرای سعادت استفاده کنیم.

● چالدران

از خوی تا چالدران یک ساعت راه در مسیری بسیار زیبا را در پیش داریم. دشت چالدران اولین نوستالژی سفر را برای ما زنده می‌کند. شاه اسماعیل در این دشت در مقابل عثمانی‌ها جنگیده بود و ایران آن دوران سربازانش را در این منطقه از دست داده بود. صبحانه را در چالدران و در یکی از قهوه‌خانه‌هایش می‌خوریم. اگر این سفر را تیرماه برنامه‌ریزی کنیم نباید دیدار از مراسم آیینی و زیارتی ارمنیان در قره کلیسا را از دست دهیم. این مراسم معمولا در روزهای ۱۳ تا ۱۵ تیرماه برگزار می‌شود. علاوه بر آن دیدار از قره کلیسا هم از جمله جاذبه‌هایی است که نباید از دست داد.

● شهر مرزداران

از قره‌کلیسا به طرف ماکو می‌رویم. راه که به قصه‌های شوط ماکو می‌رسد، زندگی رنگ می‌گیرد در نسیمی حریر‌گون. لحظه‌های چشم‌اندازی از دشت‌های فراخ گل‌های آفتابگردان و باغ‌های میوه. به ماکو که می‌رسیم حتما باید از عمارت کلاه فرنگی و حمام قدیمی آن دیدن کنیم و همچنین از کوه بالا برویم تا راز قلعه‌های مشرف به شهر را درک کنیم. تا اینجا‌ هزار کیلومتر با جاده همراه و هم قصه شدیم. باید از ماکو به سمت مرز بازرگان برویم. تابلویی نیست تا ما را راهنمایی کند. بنابراین پرسان پرسان خود را به مسیر باغچه جوق می‌رسانیم تا از این عمارت زیبا و پرنقش و نگار دیدن کنیم.

در مسیر ماکو به بازرگان در سمت راست جاده یک فرعی هست که تابلوی سازمان میراث فرهنگی ما را به سوی «دخمه سنگی فرهاد» هدایت می‌کند.

● آغاز سفر

سفر مرزی ما درست بعد از دیدن دخمه فرهاد شروع می‌شود؛ نقطه مرزی ایران و ترکیه.

قرار است از اینجا به بعد در مسیر مرزی حرکت کنیم. بنابراین به سمت آواجیق می‌رانیم، مسیری که ۴۰ دقیقه طول کشید.

مسیر خلخال‌ به اسالم همیشه انباشته از مه و هوای پاکیزه و‌در عین حال هیجان‌انگیز است این جاده به طور قطع یکی از دل‌انگیزترین جاده‌های‌ کشورمان است‌

از آواجیق تا دهکده مرزی «پیراحمد کندی» حدود ۶ کیلومتر راه خاکی است.این مسیر ۶ کیلومتری زیبایی‌های آذربایجان را تا حدی وصف نشدنی نمایان می‌کند. مناظری که شامل چشم‌اندازهای تپه‌های پوشیده از گل‌های زرد و چریدن اسب‌ها در چراگاه‌های وسیع و هوای تازه و سکوت عمیقی است که در اینجا بر طبیعت حکمفرماست.

دوباره از آواجیق به طرف بازرگان برمی‌گردیم و از آنجا به سمت پلدشت می‌رانیم. برای رفتن به پلدشت از بازرگان، دو راه وجود دارد. یکی راه کوتاهی که از مسیر ماکو به پلدشت می‌رسد و دیگری راه طولانی‌تر و لب مرزی که از قوش و کناره رود ارس و تالاب آغ‌گل می‌گذرد.

ما راه دوم را انتخاب می‌کنیم، مسیری که از ارتفاعات می‌گذرد و رفت و آمد در آن کم و طبیعت بکر است.

در کنار این جاده زیبا، چشمانمان به چادرهای عشایر شاهسون می‌افتد. برای گرفتن عکس از زندگی عشایری توقف می‌کنیم. بیشتر این مسیر، موبایل‌هایمان از آنتن‌های ترکیه و بعدتر هم از کشور آذربایجان خط می‌گیرد بنابراین باید مواظب هزینه‌های اضافی باشیم.

از اینجا به بعد، ارس، این رود پربرکت مرزی با ما همراه شده بود و به همراه ما با جاده می‌پیچید. ما و ارس با هم همراه شدیم و تا جایی که ارس به قره‌سو می‌پیوست، ما با او بودیم و او با ما بود.

به پلدشت که می‌رسیم دیگر شب شده است. تا اینجای قصه ۱۲۵۰ کیلومتر راه را پیموده‌ایم. انتظار نداشته باشید که در این شهر کوچک مسافرخانه درخوری را پیدا کنید، اما چه می‌شود کرد، نمی‌شود که نخوابید.

صبح که می‌شود، از پلدشت به سمت جلفا حرکت می‌کنیم. دریاچه سد ارس در سمت چپ جاده است و در طول مسیر، مزارع صیفی‌جات دیده می‌شد. به قزل قشلاق که می‌رسیم ماهی‌فروش‌ها در حال فروختن ماهی‌های رود ارس هستند. هنوز با ارس هستیم و در مسیر مرزی، از ۳۰ کیلومتر مانده به جلفا، جاده بسیار دل‌انگیز است. گاهی کبک‌ها در وسط جاده دیده می‌شوند و با نزدیک شدن اتومبیل ما، به طور مضحکی می‌دوند و از کوه بالا می‌روند.

در ۴ کیلومتری روستای انار، روستایی به نام «کویج» (بر وزن هویج) قرار دارد و روی ارتفاعات نزدیک روستا، قلعه‌ای به نام قلعه دیو دیده می‌شود.از روستای کویج راهمان را به سمت روستای تاریخی «پیرازمیان» ادامه می‌دهیم. در این روستا منطقه تاریخی قرار دارد که شامل یک قلعه معبد و مکان همین سنگ‌افراشته‌هاست و به «شهریری» معروف است.

بعد از این روستا خود را به اردبیل و از آنجا به خلخال می‌رسانیم تا ۲۰۰۰ کیلومتر راه را طی کرده باشیم. برای برگشت به بهترین جاده، اسالم را تجربه می‌کنیم. این جاده به طور قطع یکی از دل‌انگیزترین جاده‌های کشورمان است. مسیر خلخال به اسالم همیشه انباشته از مه و هوای پاکیزه و در عین حال هیجان‌انگیز است. اسالم را به رشت و رشت را به تهران می‌رسانیم. با مسافرتی که ۲۴۹۲ کیلومتر طول داشت.

زهرا کشوری