پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

نوروز, در تاریخ و تقویم


نوروز, در تاریخ و تقویم

علت گردیدن آغاز سال در درجه های مختلف برج ها و واقع شدن نوروز های همه ساله در روزهای گوناگون به طور قهقرایی این بود كه چون آریائیان طول سال خورشیدی را ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و ۱۲دقیقه حساب می كردند, ولی به علت كبیسه نكردن چون با آن آشنایی نداشتند آغاز سال با نقطه اعتدال ربیعی هر چهار سال تقریبا یك روز فاصله پیدا می كرد

جشن و شادی لازمه زندگی هر انسان طبیعی و امیدوار است. گذشته از آن، پرداختن به آغاز سال دارای معنایی است، معنایش آنست كه ما بدانیم سالی از زندگانیمان پایان یافته، سالی در آغاز یافتن است، سالی گذشته و سالی می آید از آن كه گذشته یاد كنیم و نیكی ها و بدی های خود را بسنجیم و برای آن كه می آید برنامه ای گذاریم و نیكی هایی را به اندیشه گیریم پیداست كه این كارها باید با احساسات نیك و پاكدلانه و نیكخواهانه توام باشد، با شادی و امیدواری همراه باید باشد.

درباره تاریخچه نوروز تا كنون سخنان فراوان گفته و نوشته اند كه بخشی از آنها افسانه های بی پا و كهن و مسخ شده بخشی نیز بیشتر درباره چگونگی برگزاری آیین های آن در دوره هایی گوناگون تاریخ کشور ما است و می توان گفت، هنوز تجزیه و تحلیل تاریخی مستند و جستجوی دانشی در انگیزه های پیدایش این عید بزرگ آریایی انجام نگرفته و ریشه های علمی و نجومی آن چنانكه باید و شاید روشن نگردیده است. بجز ابوریحان بیرونی و نویسنده نا معلوم نوروزنامه كمتر كسی درباره بنیاد پیدایش نوروز اندیشیده و تحقیق كرده است.

اما افسانه ها درباره پیدایش نوروز فراوان است از آن جمله : پرواز جمشید در هوا، به مظالم نشستن او در نوروز، آغاز گشتن آسمان، تجدید دین، ساختن تخت و تابیدن نور بر آن، گشتن فلك و برج ها، گردونه بلور جمشید، تخت جمشید در برابر آفتاب، بر گوساله نشستن جمشید و از این گونه مطالب كه اگر هم مبتنی بر وقایعی بوده اند همه فراموش و مسخ شده، صورت خرافه و افسانه بر خود گرفته اند

ابوریحان بیرونی در كتاب ( التفهیم لاوایل صناعه التنجیم ) در سبب نهادن نوروز می نویسد نوروز چیست؟ نخستین روز است از ماه حمل، زین جهت روز نو نام كردند زیرا كه پیشانی سال نو است. باز می نویسد: اعتقاد آریایی ها اندر نوروز نخستین آنست كه اول روزی است از زمانه و بدو فلك آغازید به گشتن.

اما دركتاب نوروزنامه كه در اواخر سده پنجم هجری تالیف شده درباره منشائ نوروز و تحولات آن اشاره هایی دقیق و سودمند و مهمی آمده است:

نویسنده نوروزنامه مانند آریائیان عهد باستان معتقد است كه در آفرینش حركت خورشید در بامداد نخستین روز فروردین از اولین درجه برج حمل شروع شد و می گوید: چون ایزد تبارك و تعالی بدان هنگام كه فرمان فرستاده كه ثبات برگیرد ( یعنی خورشید به حركت در بیاید. ) تا تابش ومنفعت او به همه چیزها برسد، آفتاب از سر حمل برفت وآسمان او را بگردانید و تاریكی و روشنایی جداگشت و شب و روز پدیدار شد و آن آغازی شد بر تاریخ این جهان را پس از هزار و چهارصد و شصت و یك سال به همان دقیقه و همان روز باز رسید ... چون آن وقت را دریافتند ملكان عجم از بهر بزرگداشت آفتاب را و از بهر آن كه هر كس این روز را در نتوانستندی یافت. نشان كردند و این روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا هنگام آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند.

در جای دیگر می نویسد: چون كیومرث، اول از ملوك عجم به پادشاهی نشست و خواست كه ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردمان آن را بدانند بنگریست كه آن روز بامداد آفتاب به اول دقیقه حمل آمد، موبدان را گرد كرد و بفرمود كه تاریخ از اینجا آغاز كنند و موبدان جمع آمدند و تاریخ نهادند.

در همین كتاب در سبب ایجاد نوروز می نویسد: اما سبب نهادن نوروز آن بوده است كه چون بدانستند كه آفتاب را دو دور بود: یكی آنكه هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی از شبانروز، به اول دقیقه حمل باز آید. ( لیك در سال بعد به همسان وقت و روز كه رفته بود، بدین دقیقه نتواند آمدن، چه هر سال از مدت، همی كم شود.) و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن و ایین آورد، پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا كردند.

باز در جای دیگر نوشته است از این تاریخ ( یعنی از زمان نهادن تاریخ به دست كیومرث ) هزار و چهارصد سال گذشته بود و آفتاب اول روز به فروردین و به برج نهم آمد ( در پادشاهی هوشنگ و تهمورث ) چون كبیسه نمی كردند، آغاز سال و نوروز تقریبا" در این مدت نه ماه عقب افتاده بود ) چون از ملك جمشید چهار صد و بیست و یك سال بگذشت ( ۱۴۶۱=۴۲۱+۱۰۴۰ ) این دور ( یعنی دور اول از زمان تاریخ گذاری كیومرث ودور دوم از آغاز آفرینش ) تمام شده بود و آفتاب به فروردین خویش به اول حمل باز آمد ... پس در این روز كه یاد كردیم. جشن ساخت و نوروزش نام نهاد و مردمان را فرمود كه هر سال چون فرودین نو شود، آن روز جشن كنند و آن روز نو دانند تا آن گاه كه دور بزرگ باشد كه نوروز حقیقت بود ( یعنی نوروز حقیقی)

به هر حال نظر بیرونی و نویسنده نوروزنامه درباره منشاء نوروز چنین است كه آریایی ها عقیده داشته اند كه پس از آفرینش زمین و آسمان و هر چه در آنهاست چندین هزار سال به حال سكون و بی حركت ایستاده بوده اند چون به فرمان اهورامزدا آغاز به حركت كردند، حركت خورشید در آن هنگام از بامداد نخستین روز ماه فروردین یا روز هرمزد و از نخستین نقطه یا دقیقه یا درجه برج حمل بود ولی در سال بعد كه در آن روز و ساعت حركت كرده نتوانست به آن دقیقه برسد و ناچار آغاز سال از جای خود تغییر یافت و عقب افتاد و هر سال در درجات برج ها به طور قهقرایی تغییر یافت تا در یك دور طولانی دوباره به همان روز و ساعت كه در آغاز حركت كرده بد باز آمد و و این مدت ۱۴۶۰ سال طول كشید و نخستین كسی كه این روز ( یعنی نوروز حقیقی ) را دریافت كیومرث بود و آن را آغاز تاریخ تعیین كرد و دوباره دور دوم از بامداد روز هرمزد، از نخستین درجه برج حمل و روز اول بهار شروع شد.

علت گردیدن آغاز سال در درجه های مختلف برج ها و واقع شدن نوروز های همه ساله در روزهای گوناگون به طور قهقرایی این بود كه چون آریائیان طول سال خورشیدی را ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و ۱۲دقیقه حساب می كردند، ولی به علت كبیسه نكردن چون با آن آشنایی نداشتند آغاز سال با نقطه اعتدال ربیعی هر چهار سال تقریبا" یك روز فاصله پیدا می كرد . ناچار لحظه تحویل سال و نوروز یا روز هرمزد و ماه ها در برج ها و فصل ها می گردید چنانكه در دوران پادشاهی هوشنگ و تهمورث كه ۱۰۴۰ سال از تاریخ گذاری كیومرث گذشته بود، آغاز فروردین ماه یا نوروز در برج نهم بود و این محاسبه تا اندازه ای درست است، زیرا در ۱۰۴۰ سال اگر ربع شبانه روز یا ۶ ساعت تحویل خورشید از نقطه اعتدال ربیعی دور افتار باشد، در طول این مدت می شود ۶۲۴۰= ۶ * ۱۰۴۰ ساعت كه با تقسیم آن به ۳۰ روز ( تعداد روزهای ماه ) می شود هشتاد ماه و بیست روز و اگر دقیقه ها محاسبه شود، به هر حال آغاز سال پس از آن مدت در داخل برج نهم قرار می گیرد.

می گویند: چون جمشید در ۱۰۴۰ به پادشاهی رسید، پس از ۴۲۱ سال از سلطنت او یعنی هنگامی كه ۱۴۶۱ سال از آغاز تاریخ كیومرثی گذشته بود، خورشید سه باره در همان روز و همان ساعت كه به نقطه اعتدال ربیعی یا جایی كه در روز نخست از آنجا آغاز به گشتن كرده بود بازگشت یعنی در نخستین دقایق و ساعت بامداد هرمزد از ماه فروردین قرار گرفت و دور سوم آغاز شد و جمشید نیز همچون كیومرث آن نوروز حقیقی را دریافت و جشن گرفت.

با علم به اینكه عقاید مربوط به آفرینش و سكون و حركت ستارگان و ماه و خورشید و زمین و آسمان به آن صورت كه بیان شده اند، جز افسانه هایی بیش نیستند ولی در پرتو آنها چند موضوع برای ما روشن و آشكار می شود كه چگونه توجه به مسایل نجومی و اختر شماری و ستاره شناسی و محاسبه حركات خورشید و رصد ستارگان و دقت و ممارست در قضایای مربوط به هیات و نجوم و گاهشماری از كهن ترین زمان ها در میان مردمان ما معمول بوده و با دسترسی نداشتن به وسایل دانشی دقیق با رصد های ساده و ابتدایی به مسایل مهمی در گاهشماری پی برده بودند كه با اندازه گیری های زمان ما از لحاظ محاسبه طول سال خورشیدی حقیقی و تعیین محل و موقع دقیق آن در برج ها چندان تفاوت فاحشی پیدا نمی كند.

یحیی ذكاء


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.