جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

خوشه های اضطراب


خوشه های اضطراب

بوی نان تازه
از تنور گرم خانه ای
اشتهای بامداد را
قلقلک نمیدهد
عطر وحشی چهل گیاه
از فراز باجه های مطبخی
پر نمی کشد
به آسمان نیلگون شهر
تا مشام عابری غریبه را
وقت سایه روشن پگاه
صبح …

بوی نان تازه

از تنور گرم خانه ای

اشتهای بامداد را

قلقلک نمیدهد

عطر وحشی چهل گیاه

از فراز باجه های مطبخی

پر نمی کشد

به آسمان نیلگون شهر

تا مشام عابری غریبه را

وقت سایه روشن پگاه

صبح زود

بی تناول غذای دلپذیر روح

میهمان کند

خوشه های اضطراب

در تمام شاخه های انتظار لحظه ها

گل نموده است

دست من

در عالم خیال

در میان دستهای روزگار کودکی خود

از کنار بوی آب بازمانده ای

از همان زمان دور

با نگاه جستجو گرم

گرم جستجوی

یک نگاه آشنا

دامن نگاه هر غریبه را

کودکانه چنگ میزنم

قاسم فشنگچی (رنج)