شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
گیاهان مهاجم شمال تاوان فقدان تخصص در مدیریت
تمام گیاهان اعم از بومی و غیر بومی در جایگاه خود مفید و ضروری هستند اما به دلیل بهرهبرداری نادرست، نادانی و سوءمدیریت، مبدل به گونههای مهاجم و مخرب میشوند.
این پدیدهای است که با نهایت تاسف در بسیاری نواحی کشور رخ داده و در جنگلهای شمال کشور در کنار روند تخریبهای ناشی از ساختمانسازی و گسترش مزارع و... کمر به نابودی گونههای کمیاب و بسیار گرانبهای بومی شمال بسته است، اما با وجود ابراز نگرانیهای شدید کمتر واکنش جدی از سوی مسوولان و متولیان امور جنگلها در کشور مشاهده شده است.
دکتر محمدطاهر نظامی، استاد دانشگاه و متخصص منابع طبیعی در زمره کارشناسانی که به شدت نگران ادامه این روند مخرب است، در بیان ریشهها و دلایل بروز این پدیده یعنی ورود و گسترش گونههای بیگانه و مهاجم به شمال کشور میگوید: «ریشه و عامل اصلی را باید در دخالت نابجا و دستکاری غیرتخصصی انسان جست. زیرا فقدان تخصص و دانش کافی از ساختار و ساز و کار منابع طبیعی درمیان افراد مسوول و تصمیم گیرنده سبب میشود که به جای اصلاح ویرانیها و ایجاد فرصتهای جدید، فرصتهای موجود نیز برای همیشه از دست بروند.»
وی در اشاره به وضعیت این قبیل گونهها در جنگلهای شمال کشور افزود: «عرصههای جنگلی حوزه خزر از نظر گنجینههای ژنتیکی منطقهای بسیار غنی است و اگر چه مدتهاست که در زمینه تجارت اینگونههای اندمیک و با ارزش طبیعی (که اکثرا از خواص مهم دارویی و صنعتی و غذایی برخوردارند) لافها زده و ادعاها کردهایم، اما اگر قدری منصف و صادق باشیم به خوبی درمییابیم که از این منابع با ارزش جنگلی حتی در برخی از مهمترین ذخیرهگاههای بیوتسفر نیز تاکنون هیچ استفادهای که منجر به تخریب نشود نکردهایم.»
بنا به اسناد و مدارک موجود، گونههای سوزنی برگ که از جمله مهمترین گونههای مهاجم در جنگلهای شمال به شمار میروند، در طول ۴۰ سال گذشته وارد این عرصه منحصر به فرد کشور شدهاند که اگر آنها را به معنی واقعی مهاجم ندانیم، روشن است که عرصه را بر گونههای بومی سخت تنگ کرده و باعث شیوع انواع آفات و امراض شدهاند.
اینگونههای سوزنی برگ با قطع درختان کهن سال اصیل منطقه شمال اکنون جای بسیاری از گونههای ارزشمند بومی را در این جنگلها غصب کردهاند. از جمله اینگونهها میتوان به انواع کاجها اشاره کرد که همزمان با تاسیس شرکت صنایع چوب گیلان در اسالم که به سال ۱۳۳۶ با هدف بهرهبرداری صنعتی از جنگلهای گیلان در این منطقه رواج یافت.
دکتر نظامی در اشاره به این روند میگوید: «در سالهای اولیه راهاندازی و فعالیت این شرکت مدیریت نسبتا خوبی در منطقه اعمال میشد که بر اساس قوانین و طرحهای جنگلداری بر گرفته از پتانسیل طبیعی جنگلهای شمال طراحی و اجرا میشد و باید اذعان کرد که انصافا روند منطقی و تخصصی در بهرهبرداری از جنگل داشت.»
وی در توضیح بیشتر این نکته و مدیریت صحیح جنگل در سالهای مورد اشاره گفت: «به دلیل برداشت علمی و متناسب با ظرفیت طبیعی منطقه طبیعتا همراه با بهرهبرداریهای جاری فعالیتهای گستردهای نیز برای جبران آسیبهای احتمالی و انجام عملیات احیایی و نظارت و حفاظت کافی بر فعالیتهای بهرهبرداری از جنگلها برآیند کلی کارشناسان از طبق اسناد و مدارک موجود، کار موفقی بود و کاملا کنترل شده صورت میگرفت در حالی که انواع فراوردههای چوبی همانند فراوردههای مکانیکی چوب و (نه فراوردههای شیمیایی)، انواع الوار و تخته و مصالح چوبی با کاربردهای مختلف در ساختمانسازی و مبلمان و ابزار و قطعات مختلف طی ۱۰ دهه و نیم کار این مجتمع صورت میگرفت و بازده اقتصادی آن برای جنگل و محیط طبیعی آن تبعات منفی به بار نیاورده بود.»
اما شواهد به گفته دکتر نظامی حاکی از آن است که پس از گذشت نزدیک به دو دهه، به تدریج با واردات انواع سوزنی برگان مخصوصا انواع کاجها، روند مخرب بهرهبرداریها آغاز شد زیرا به دلیل این جنگلها که عمدتا جنگلهای جلگهای محسوب میشوند، به دلیل چرای دام و استفاده بیرویه دستگاهها و مردم محلی اعم از جنگلنشینان و روستاییان و پیشروی کشاورزان مورد انواع تجاوزها قرار گرفت به نحوی که این روند طی سالیان متمادی عوارض و علائم بارزی از تخریب در برخی جنگلها نمایان شده و بازدهی جنگل را نیز کاهش داد.
اما علت اصلی در جایگزینی درختان سوزنی برگ به جای درختان پهن برگ بومی صرفا رشد سریع گونههای سوزنی برگ بود که در مقام مقایسه با پهن برگان به سرعت رشد میکنند و گونههای بومی پهن برگ بهرغم خواص عالی طبیعی و اکولوژیک و حتی ارزشهای تجاری و صنعتی که داشتند، به آسانی نادیده گرفته شدند.
این کارشناس جنگل و منابع طبیعی در این زمینه به سرعت رشد برخی گونههای بومی اشاره کرد و گفت: «به عنوان مثال درخت راش چیزی در حدود ۱۵۰ تا۲۰۰ سال و بلوط با مازو مستلزم طول مدتی بالغ بر ۲۵۰ تا۳۰۰ سال است تا به رشد کافی و شرایط بهرهبرداری برسد اما همین طول مدت رشد خود دلیلی است که میبایست سبب توجه بیشتر مسوولان و بهرهبرداران در حفظ و نگهداری اینگونهها میشد اما به عکس! تمایل شدید به بهرهبرداری و کسب درآمدهای آنی اقتصادی سبب حمایت و گسترش ایده واردات سوزنی برگان و کاشت آنها در جنگلهای شمال شد که ابتدا در جنگلهای گیلان و سپس در مازندران به اجرا درآمد.»
وی در ادامه با اظهار تاسف از بیدقتی و فقدان تخصص کارشناسان و تصمیمگیران در این زمینه یادآور شد که معمولا در انتقال و واردات و کاشت هر گونه گیاه غیربومی در تمام کشورهای توسعه یافته عموم این قبیل طرحها ابتدا به طور آزمایشی و در محدودههای کوچک و محصور اجرا میشود. سپس با بررسیهای دقیق، جامع و فراگیر که تاثیر رشد و نمو گیاه را از هر نظر در محیط طبیعی، حال و آینده آن را مد نظر قرار میدهند و در نهایت پس از اطمینان از نتایج مثبت آن با تایید دیگر کارشناسان فن در سطح وسیع نیز به اجرا در میآید.
اما گونههای غیربومی و سوزنی برگان وارداتی بدون هرگونه مطالعه اولیه در زمینه سازگاری یا عدم سازگاری با محیط طبیعی شمال ایران و آثار احتمالی اکولوژیک آن بر سایر گیاهان و جانوران در درازمدت و حتی تاثیر آن بر ساختارهای معیشتی و جماعتهای محلی، در جنگلهای شمال ایران آن هم در سطح وسیع (نه در محوطهای آزمایشی و محصور) به اجرا درآمد.
در نتیجه این سهلانگاریها به زودی روشن شد که اولا این نوع گیاهان سریعالرشد اولا به دلیل ریشههای سطحی در برابر تندبادها مقاومت چندانی ندارند و به آسانی از جا کنده میشوند دوما در برابر انواع آفتها و بیماریها نیز بسیار آسیبپذیر بوده و در نتیجه هم خود و هم سایر گیاهان را در معرض انواع بیماریها و آفتها قرار میدهند. سوم آنکه سوزنی برگان سبب اسیدی شدن خاک شدند و اکنون به دلیل عدم سازگاری با محیط و تغییر کیفیت شیمیایی خاک در منطقه، عرصه را بر گونههای محلی تنگ کردهاند.
وی تاکید کرد که این تنها نمونهای کوچک از تهاجم گونههای غیربومی در بهترین و حاصلخیزترین خاکها و اقلیمهای جغرافیایی و طبیعی کشور ما در سواحل دریای مازندران است که به آسانی تمام این عوارض مخرب را نادیده گرفته است. به علاوه میلیاردها دلار منافع بیشتری که از تجارت انواع گونههای بومی با خواص دارویی، صنعتی، تحقیقاتی، توریستی و مانند آن حاصل میشود، قربانی منافع آنی حاصل از تجارت چوب کرده است.
اما این روند به همین میزان محدود نماند بلکه بعدها گسترش بیشتری یافت و در اوایل دهه ۵۰ بحث صنایع چوب و کاغذ(چوکا) را در پی داشت که هنوز هم در منطقه ارزشمند تالش فعالیت میکند. تاسیس این شرکت از دهه ۵۰ به بعد همراه با نصب ماشینآلات قطع و برش و... روند تخریب جنگلهای منطقه را چه از نظر وضعیت گونههای بومی و چه از نظر ورود انواع آلایندهها مضر در منطقه شرایطی ایجاد کرده است که به تنهایی مستلزم بررسیهای جداگانهای است.
وی در بیان دیگر گونههای مضری که بر اثر ضعف مدیریت و فقدان تخصص و دانش کافی دستاندرکاران و تصمیمگیران وارد کشور شدهاند گفت:«یکی دیگر از گونههای غیربومی و مهاجم در جنگلهای شمال هماکنون گونهای است به نام عرعر که در اصل از گونههای بومی کشور چین است. اینگونه مخصوص خاکهای کم عمق و غیرباران خیز و عمدتا سازگار با اقلیمهای خشک و کم آب و نیمه خشک است. بنابراین استفاده از اینگونهها در برنامههای حفاظت از خاک و بیابانزدایی در نواحی خشک و نیمه خشک معمولا نتایج خوبی دارد. اما در نواحی پرآب و حاصلخیز شمال فاقد ارزش است.
گونه یا درختچه موسوم به عرعر دقیقا پس از انقلاب به دلایلی که دقیقا روشن نیست وارد نواحی شمال کشور شده است. اینگونه هماکنون در بیشتر نواحی واقع در مسیر سواد کوه به قائمشهر و یا در مسیر هراز به سوی نواحی دشتی و جلگهای مازندران و نیز در حوالی جویبار، زیرآب و سواد کوه گسترش پیدا کرده است که همه به دلیل بیبرنامگی مسوولان بوده است.
وی نسبت به ادامه این روند و بیتوجهی به گسترش اینگونه مهاجم در نواحی شمال هشدار داد و گفت:«این نوع گونهها اساسا قدرت تولید مثل بالایی دارند و درصورت ادامه بیتوجهیها مطمئنم که ظرف دو دهه آینده تمام منطقه را اشغال خواهد کرد و جایی برای اندک گونههای بومی به جا مانده نخواهد گذاشت اما جای تاسف است که ظاهرا چشم بصیرتی برای دیدن و درک عمق این فاجعه وجود ندارد و البته گوش شنوایی هم در کار نیست.»
وی با انتقاد از برخی کارشناسان و نیز مسوولان سازمان محیط زیست اظهار داشت:«جای تاسف است که بسیاری از کارشناسان با انواع القاب و عناوین دانشگاهی و علمی در برابر این پدیده مخرب و آشکار، سکوت کردهاند و نه تنها اعتراض و انتقادی نمیکنند بلکه برخی تحسینگر مدیران و مجریان ناآگاه این قبیل پروژهها نیز شدهاند.»
به گفته وی دلیل مهم این بیقیدیها و بیتوجهیها نادانی و ناآگاهی از ارزشهای تجاری و حتی صنعتی اینگونهها بوده است اما با توسعه علوم و تکنولوژی ارزش اینگونهها نه تنها از نظر اکولوژیک و ژنتیک، بلکه از نظر تجارت و صنایع دارویی در تمام جهان روشن و آشکار شده است.
دکتر نظامی در اشاره به گونه مهاجم دیگری که در شمال کشور حضور مخربی یافته است، از گونه جلبکی به نام آزولا نام برد و گفت: «این نیز گونه آبزی و مهاجمی است که در برکهها و تالابهای شمال شرایط خطرناکی را ایجاد کرده است و مکرر درباره خطر اینگونه در جراید و رسانههای مختلف کشور هشدار داده شده است.
نمونه دیگر از این گیاهان مهاجم در شمال کشور گونهای به نام سمر (somr) یا کهور پاکستانی است که گونهای مخصوص اقلیمهای نیمه گرمسیری یا شبه حاره مثل بخشهایی از هند و آسیای جنوب شرقی است.
گیاه کهور پاکستانی نیز گونهای است بسیار کم نیاز و دارای قدرت تولید مثل بالا که عمدتا در خاکهای شور و قلیایی و در اقلیمهای نیمه گرمسیری رشد میکند و برای حفاظت از خاک در این نواحی مناسب است اما کاشت و رشد اینگونه در کنار باغها مزارع واقع در نواحی گرمسیری هم خطرناک است.
تکثیر کهور پاکستانی حتی در نواحی یاد شده نیز مستلزم رعایت نکات دقیق و بررسیهای حساب شدهای است که اگر نادیده گرفته شود حتی در این نواحی نیز مخاطرات بیشماری در پی دارد که از جمله آن ترشح موادی است که سبب نابودی گونههای بومی در نواحی مختلف میشود.
دکتر نظامی میگوید: «متاسفانه برخی از ما برای راحتی بیشتر و فرار از مسوولیت، هر جا محوطه شنی یافتیم، در داخل شهرها و حاشیه جادههای شهری (مثل برخی شهرهای استان بوشهر) دست به کاشت اینگونههای مهاجم زدیم و گونههای مفید و خوب بومی را در اثر جهالت و سوء مدیریت به گونهای خطرناک در سواحل جنوب کشور که نوار حاصلخیز کشاورزی کشور است، مبدل کردهایم. در نتیجه اکنون چنین گونه مهاجم و خطرناکی در سطح وسیعی از زمینهای واقع در بندر جاسک و بندر عباس تا حدود بوشهر کاشته شدهاند و به ویژه در منطقه بندرعباس حالت تهاجمی یافته است.»
این متخصص منابع طبیعی و استاد دانشگاه در ارائه راهکارهای مناسب در این زمینه پیشنهاد میکند که مسوولان پیش از اینکه فرصت از دست برود سریعا اینگونههای مهاجم به ویژه درختان عرعر را در منطقه قلع و قمع کرده و به جای آن انواع گونههای پهن برگ بومی غرس کنند و با سرمایهگذاری کافی و نظارتهای قانونی درازمدت از نابودی همین اندک گونههای باارزش بومی که باقی ماندهاند پیشگیری کنند.
وی در پایان تاکید کرد که قطع سریع اینگونههای مهاجم و جایگزینی گونههای بومی تنها راه برای کاهش مخاطرات طبیعی ناشی از اینگونهها در نواحی مختلف کشور به ویژه جنگلهای شمال کشور است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست