چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تاثیر اندیشه های کانت بر تمدن معاصر
نقش کانت در تاثیرگذاری بر تمدن معاصر از دو جهت قابل بررسی است، اول مسیری که از اوایل قرن ۱۷ با ظهور متفکرینی چون دکارت و توماسهابز شروع شد و کانت این مسیر را ادامه داد که تغییر و تحول اندیشه از الهیات به انسانگرایی است، به مفهوم تبدیل دین پرستش به دین انسانی، یعنی انسان صفات پروردگار را الگو قرار میدهد و چگونه.
از طریق تفکر و تأمل بر جهان درون و برون که مطمئنا محیط، تربیت و توارث در شکلدهی چنین اندیشهای نقش بنیادین دارند، اما در نهایت عقل و ادراک فردی است که با کمک آن، که تلاش برای شناخت است، میتوان به صفات بیبدیل پروردگار تا جایی که ممکن است پی برد. البته نتیجه حاصله با مقدار و چگونگی تلاش فرد ارتباط مستقیم دارد، از نظر کانت مقولات ذهن انسان که عقل یا فهم است، عبارتنداز مقولات شناخت، مقولات فرهنگ، به مفهوم اینکه تمامی سیستم فرهنگی که در این عصر به دین، حقوق، سیاست، اقتصاد، هنر و غیره تقسیمشده، از نظر کانت تراوشات ذهن بشر از دیدگاه عقل عملی است که البته در این مسیر دکارت قدمهای آغازین را برداشت و موضوع توجه کانت را به خود جلب کرده و او استمراربخش آن شد و از این طریق برانگیزاننده فلسفه هگل گشت و بر قسمتی از آن تاثیرگذار بود.
قسمت دوم، پدیدآمدن علوم انسانی است، البته باید گفت عقل نظری و عملی را در آغاز ارسطو مطرح کرد، اما نه در مفهوم تازهای که کانت آن را بنیان گذارد، در قسمت دوم اثربخشی آرای کانت، او خود عقیده داشت که عقل در عرصه عملی کارکردش بیش از تنظیم امور است، یعنی کارایی عقل نظری ساماندهی است، اما عقل عملی در پدیدهها و امور هم تاثیر میگذارد و حتی دخل و تصرف میکند، در واقع عقل عملی نمونههای دین، سیاست، اقتصاد، هنر و غیره را راهنماست، یکی از نکات مهم که در حیطه علوم انسانی از دیدگاه کانت مطرح است، این است که استقلالبخشی به خرد عملی تا آنجا پیش میرود که کاملا از طبیعت جدا شود که تعدادی از فلاسفه بعد از او نیز این موضوع را مورد سوال قرار دادند، اما غایت یا حد اعلای عقل عملی کانت تسلط بر طبیعت نیست. متافیزیک کانت میگوید باید در ساختار عقل، تعقل و تحلیل کنیم و قواعد آن را بهدست آوریم. میدانیم که بدون عقل هیچ چیز حاصل نمیشود. پس این تأمل و تحلیل بسیار لازم است و به دست آوردن قواعد عقل. کانت میگوید، سرمایههای عقلی علم نیستند، بلکه تنها مقولهاند و برای تبدیل این مقولات به علم، نیاز به تجربه است. کتاب نقد عقل نظری کانت با این جمله که ما بدون تجربه هیچ معرفتی نداریم، آغاز میشود که البته منظور او این است که هنوز معرفت را کشف نکردهایم و از آن شناختی نداریم. به نظر کانت (که نظر ارسطو نیز همین است)، <صورت علم پیشینی و ماده آن تجربی است.>
بنابراین کانت را فیلسوفی عقلگرا و نیز تجربهگرا (مانند دکارت و جان لاک) باید نامید. به نظر او <تنها میتوان ابعادی از آنچه را تجربه میآید بشناسیم> و نه ذات و فطرت آنها را.
هیوم به دنبال این بود که مفهوم جوهر به چه صورت از خارج به ذهن وارد میشود، کانت بیان کرد که مفهوم جوهر بیرونی نیست، بلکه بهعنوان یک مقوله، قسمتی از ساختار عقل است. در ضمن باید گفت، امر استعلایی (فراتر از تجربه) در آثار کانت، حائز اهمیت بسیار است. باید گفت میتوان به عمل استعلایی عقل در برابر عمل تجربی آن اشاره کرد، از آنجایی که کانت بهنوعی متافیزیسین است، معتقد است که عقل ما در صورتی میتواند این مقولات را بهگونهای موفق بهکار گیرد که موارد تجربی در اختیار داشته است، یعنی عقل قادر است مقولات خود را به ادراکات حسی تحمیل کند و در صورت عدم وجود ادراکات حسی، عقل کاری از پیش نمیبرد.
به نظر نگارنده، انسان متافیزیسین واقعی، دارای حس بسیار والایی است که عقل در پشت سر آن احساس قرار دارد، یا از طریق عقل به آن حس دست یافته است و آن را شکل داده، این چون یک تجربه شخصی است، با اطمینان کامل به زبان یا به قلم میآید و اگر غیر از این بود، نمیتوانستیم آن حس را بپذیریم و آن را اوهام میپنداشتیم، اما با کمک عقل است که بهویژه آن حس خاص و استثنایی شکل میگیرد، به این معنا که در نهایت عقل و احساس در هم گره میخورند و به نظر اینجانب، کانت نیز به این مرحله رسیده بود و برخلاف ظواهر امر، به نظر و عقیده او عقل و احساس، یا عقل و دل از هم جدا نبودهاند.
کانت همگام با قدرت عقل به قدرت ایمان میپردازد و آن را با اراده هماهنگ میسازد، در این صورت ایمان بخشی بزرگ از عقل عملی محسوب میشود، یعنی برای او ایمان درعرصه عقل عملی مطرح است و وظیفه آن ساماندهی آنچه با مقدرات روحی - روانی انسان مرتبط است، میباشد. او معتقد است که از طریق عقل عملی باید و میتوان بهوجود پروردگار پی برد، در کتاب (دین در محدوده عقل تنها) که از آخرین آثار کانت محسوب میشود، بهوضوح میتوان نوعی تحول را در ساختار اندیشه او مشاهده کرد و به همین دلیل نگارنده که تمامی مقالات و کنفرانسهایی که نوشته و ایراد کرده و همواره در مسیر ارزش اندیشه و عقلانیت که بزرگترین موهبت پروردگار به انسان است بوده، شاید نگاه دقیقی به افکار متفکرین عقلگرا و ایمانگرا داشتهام و به چنان نتیجهای که در بالا ذکر شد، رسیدهام و بسیار مایلم در صورت عدم توافق با نظر نگارنده در این مورد، از طریق کلام (حضوری) و یا قلم، مناظرهای داشته باشم که با تجاربی که کسب کردهام، این قبیل مناظرهها میتوانند برای هر دو طرف بسیار موثر و راهگشا باشند.
شهلا محیی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست