سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت منابع انسانی از دیدگاه امام علی ع


مدیریت منابع انسانی از دیدگاه امام علی ع

در این مقاله ما به عنوان نمونه ای از تكریم انسان توسط رهبران دین اسلام به نكاتی از مدیریت منابع انسانی, از دیدگاه امیرالمؤمنین ع اشاره می كنیم و در محدود مواردی نیز از سخنان سایر معصومین ع بعنوان اینكه كلهم نورٌ واحد, بهره خواهیم برد

فرهنگ اسلام سرشار از بهترین شیوه‏ها و روشهای پیشرفته مدیریت است. قدرت و تأثیر این مدیریت عالی بوده كه در عصر پیامبر اكرم(ص) و دوران ائمه اطهار(ع) از جامعه‏ای فقیر و ناتوان كه گرفتار جنگ‌های قومی و قبیله‏ای بر سر مسائل و مفاخر بی ارزش بودند، جامعه‏ای نوین و متعالی ساخت،به طوری كه در مدت كوتاهی توانست بر بزرگترین امپراتوری‏های زمان خود پیروز گردیده، خود حكومت و تمدن عظیمی را پی‏ریزی نماید.

بهترین روش‏ها و دستورات اداره و هدایت انسان‏ها، در گفتار و كردار پیامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار(ع) گرد آمده است و هركس بنا به بضاعت خویش از این خرمن گوهربار، خوشه‏ای چیده است. كتابهایی چون سیاست نامه خواجه نظام الملك، نصیحت الملوك غزالی، قابوسنامه امیر عنصرالمعالی، چهار مقاله نظامی عروضی، شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی و... هریك متأثر از ارشادات معصومین (ع) به روش‏های هدایت انسان‏ها و آیین اداره ملك و مملكت اشاراتی‏نموده‏اند. عنصر المعالی در قابوسنامه می‏نویسد:

«شغل را به سزاوار شغل ده، و كسی كه نه مستحق شغل باشد وی را مفرمای، چنانكه كسی شرابداری را شاید، فرّاشی مفرمای و آنكه خزینه داری را شاید، حاجبی مده و...»۱

و سعدی علیه الرحمه می‏فرماید:

ندهد هوشمند روشن رأی به فرومایه كارهای خطیر

بوریاباف اگرچه بافنده است نبرندش به كارگاه حریر

و مولوی نیز در این زمینه می‏فرماید:

هركسی را بهر كاری ساختند میل آن را در دلش انداختند

دست و پا بی‏میل جنبان كی شود؟ خار و خس بی‏آب و بادی كی رود؟

گویا این بزرگان كارشناسان امور مدیریتی بوده‏اند كه وظیفه اصلی آنها نگارش شرح شغل و طراحی و برنامه ریزی نیروی انسانی بوده است.اما این نمی‏تواند باشد جز نتیجه تلمذشان از محضر شریف معصومین (ع) .

ما نیز برآنیم تا در باب «مدیریت منابع انسانی» از گلستان كلام امیر المؤمنین (ع) گلی برچینیم تا رایحه دل‏انگیز آن راهگشای مشتاقان تعالی انسان‏ها وجامعه اسلامیمان باشد. در ابتدای امر كام جان را به كلام بزرگ رهبر و مدیر تاریخ، امام علی(ع)، معطر می‏سازیم كه فرمودند:

«التّلطّف فی الحیلهٔ اجدی من الوسیلهٔ»۲ (ظرافت و دقت در برنامه‏ریزی بهتر از امكانات و وسیله است.)

در صفحات آتی كوشیده‏ایم از میان صدها حدیث و روایت جمع‏آوری شده، معدود بیانات گلچین شده‏ای كه بیشتر به بحث ما مربوط می‏شود، تقدیم نماییم.

● مفهوم مدیریت منابع انسانی

(مدیریت منابع انسانی)۳ اصطلاحی نسبتاً جدید است كه از دهه ۱۹۷۰م به بعد مطرح گردیده است. صاحب‏نظران مدیریت در بیان مسائل انسانی سازمان از واژه‏های مختلفی مانند، «كارگزینی»،«اداره امور كاركنان»، «مدیریت نیروی انسانی»،« روابط صنعتی»، «مدیریت اداره امور كاركنان و منابع انسانی» استفاده نموده‏اند.

از سوی صاحب‏نظران، برای این اصطلاح تعاریف زیادی ارائه شده است كه ما به اقتضای بحث، به ارائه دو تعریف از این تعریف‏ها بسنده می‏كنیم.

دكتر اسفندیار سعادت می‏نویسد:«مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف كرده‏اند و منظور از منابع انسانی یك سازمان، تمام افرادی است كه در سطوح مختلف سازمان مشغول به كارند».۴

دكتر سیدجوادین به نقل از درانا و تیچی۵ بعنوان جدیدترین تعریف از مدیریت منابع انسانی می‏نویسد، «مدیریت اداره كاركنان و منابع انسانی عبارت است از، شناسایی اهمیت نیروی كار سازمان بعنوان یك عنصر حیاتی در كسب اهداف سازمانی و استفاده چندگانه در فعالیت‏ها و كاركردهای منابع انسانی به گونه‏ای كه به طور مؤثر و منصفانه‏ای منافع فردی كاركنان، سازمان و جامعه را تضمین نماید.»۶

● وظایف مدیریت منابع انسانی:

هر چند در تعریف اول، به نحوی به وظایف مدیریت منابع انسانی اشاره شده است ولی برای تصریح و تأكید بیشتر بطور جداگانه به آنها اشاره می‏كنیم. شایان ذكر است كه فصل بندی این تحقیق نیز بر اساس وظایف مندرج در كتاب دكتر سعادت صورت گرفته است كه عبارتند از:

۱- تجزیه و تحلیل و شرح شغل

۲- برنامه‏ریزی نیروی انسانی

۴- فرایند آموزش

۵- ارزشیابی عملكرد

۶- حقوق و دستمزد و پاداش

۷- انضباط و اصلاح رفتار كاركنان

۸- بازنشستگی

● تاریخچه مدیریت منابع انسانی

اداره نیروی انسانی از قدیمی‏ترین مباحث بشری است زیرا از آن روزی كه انسان حیات یافت و در زمین به تشكیل خانواده و اجتماعات اولیه همت گمارد، اندیشه اداره افراد خانواده و یا جوامع اولیّه در ذهن او مطرح بوده است. واحدهای كوچك انسان اولیّه مانند خانواده، قبیله و... گرچه دارای سادگی ویژه‏ای بودند و پیچیدگی جوامع امروزی را نداشتند، امّا به یك نفر اداره كننده كه دیگران از قدرت فكری، جسمی، بیانی، سنی و رفتاری او متأثر باشند و ارشادات او را پذیرا باشند، نیازمند بوده‏اند.

به فرموده مرحوم علامه‏طباطبایی (ره): «اولین كسانی كه به طور گسترده آدمیان را به اجتماع دعوت كرده و به طور مستقل به حفظ اجتماع و اداره انسان‏ها توجه داشتند، پیغمبران بودند.»۷

در حقیقت دعوت به اتحاد در اجتماع و برنامه ریزی اداره امور انسان‏ها برای اولین مرتبه از حضرت نوح (ع) كه دارای كتاب و شریعت بوده شروع و آنگاه حضرت ابراهیم (ع) و پس از آن حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) به طور دامنه‏دارتری عهده‏دار این راه شدند. اما باید گفت اسلام تنها دینی است كه با صراحت و به طور همه جانبه، اداره جامعه انسانی را پایه و بنیان گذاشت و برای همه شئون اجتماع بشر برنامه‏ریزی كرد. شخص پیامبر اسلام (ص) علاوه بر نقش رسالت، به عنوان حاكم و مدیر و فرمانده‏ای توانمند توانست در كمترین مدت و با حداقل ضایعات به موفقیتهای بزرگی دست یافته و از جهت اداره انسانی، آنچنان توانا عمل نمودند كه از یك جامعه نیمه وحشی، تمدنی بزرگ را بوجود آوردند و از قبایل پراكنده عرب توانستند امتی بزرگ را تشكیل دهند. با برپایی حكومت پنجساله علوی در گستره وسیعی از دنیای آن روز، الگویی عینی از حاكمیت الهی مجسم گردید.

البته در جوامع قدیم نیز رشحاتی از توجه به اداره نیروی انسانی وجود داشته است.«در رم باستان مدیران امور كاركنان موظف بودند كه افراد مستعد را برای گلادیاتوری جذب نمایند، آنها را به درستی انتخاب نموده و تحت آموزش قرار دهند و وظایف آنها را مشخص نمایند. حتی نوعی سیستم ارزیابی عملكرد و پاداش را پیش‏بینی كرده بودند كه ضعیف‏ترین آدم یا آدم‏هایی فاقد تمایل، را برانگیزانند.»۸

ایرانیان باستان نیز جهت اداره انسانی به نكات عمده‏ای جهت رعایت روابط انسانی، رعایت عدالت در كار، آشناسازی كاركنان به وظایف و استفاده بهینه از زمان، اشاره داشته‏اند چنان كه گزنفون می‏نویسد:

«تأكید به استفاده از طرح جا و مكان، مطالعه زمان و حركت توسط كورش پادشاه هخامنشی، اصولی بوده‏اند كه او را در اداره كشور بزرگ ایران و ارتش نیرومندش یاری می‏داد.»۹

در زمان ساسانیان، تشكیلات اداری انسجام بیشتری داشته تا آنجا كه برای اداره امور مختلف، تشكیلات و افرادی خاص به آن اختصاص داشته‏اند. آثار به جا مانده از مصر باستان نیز حاكی از اعمال دقیق و پیچیده اداره امور كارگران می‏باشد.

علی ای حال، هر چند فعالیت‏های امور كاركنان ریشه در دوران باستان دارد و بشر همیشه با نوعی انتخاب، گزینش، ارزشیابی، جبران خدمات و... روبرو بوده است اما در حقیقت از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است كه نخستین نشانه‏های رسمی مدیریت منابع انسانی به صورت تخصصی، در مدیریت مطرح گردید. ویژگی این برهه تاریخی، انقلاب صنعتی و هجوم كارگران به سوی كارگاه‏ها و كارخانه‏هاست. اما با مكانیزه شدن وسیع تولید، ماشین آلات و ابزار نسبت به نیروی انسانی، اهمیت بیشتری یافتند و نقش كارگران در سطح مراقبت و یا راه‏اندازی ماشین‏ها محدود شد. عدم اطمینان از داشتن شغل دائمی، مشكل بالا رفتن سن،احساس فقدان امنیت، عدم تأمــین اقتصادی و ابهام در سرنوشت بازنشستگان و... همـــگی موجب نگرانی روز افزون كارگران گردید.

این فرایند موجب نارضایتی كاركنان و شكل‏گیری جنبش‏های كارگری شد كه این‏ها نیز به نوبه خود كشمكش بین كارفرمایان و كارگران را به دنبال داشت. این رویدادها، مدیران را بر آن داشت تا به جستجوی شیوه‏های جدیدتر و كارآمدتری برای اداره امور كاركنان خود، بپردازند.

بكارگیری توصیه‏های مدیریت علمی تیلور۱۰ در كوتاه مدت به آرامش نسبی كارخانه‏ها و افزایش بازدهی‏آنها كمك كرد ولی نگاه ماشینی به انسان و عدم توجه به جنبه‏های انسانی و انگیزشی كاركنان، موجبات ناخشنودی كارگران را فراهم ساخت و اتحادیه‏های كارگری به شكل منسجم‏تر و فعالتر عرض‏اندام كردند.

برای خنثی كردن این تلاشها، كارفرمایان توجه بیشتری به امور رفاهی كاركنان معطوف داشتند. به موازات این عطف توجه، تلاش برای افزایش بهره‏وری منجر به انجام تحقیقاتی در كارخانه هارثورن۱۱ گردید. تلاشی كه به نهضت روابط انسانی معروف گشت.

التون مایو۱۲ از تحقیقاتش نتیجه گرفت كه ایجاد روابط انسانی میان كارگران و سرپرستان و توجه به نیازهای اجتماعی و روحی كاركنان، عامل مهم و تعیین كننده در افزایش تولید و كارآیی كاركنان محسوب می‏شود. به دنبال ارائه دیدگاه‏های «سیستمی» و «نظریه‏های اقتضایی» نگرش سازمان‏ها و مدیران عالی نسبت به نیروی كار دگرگون شده و كاركنان سازمان، از تعریف كهنه و نارسای دوره پس از انقلاب صنعتی رها شده و با تعریف تازه «منابع پر ارزش» شناخته می‏شوند.

هم اكنون سازمان‏های صنعتی، بازرگانی و حتی خدماتی، بیش از پیش برای بالا بردن میزان بهره‏وری به افزایش توان تخصصی، رضایت و دلبستگی منابع انسانی خود، روی آورده‏اند و بهره‏وری را با بهبود بخشیدن به كیفیت زندگی كاركنان مربوط ساخته‏اند.

نكته قابل توجه این است كه غرب با آن همه ادعا فقط چند دهه است كه رسیدگی به امور كاركنان را مورد توجه قرار داده است (آن هم نه به احترام انسانیت انسان، بلكه به هدف بهره‏كشی هرچه بیشتر از او) اما دین مبین اسلام بیش از چهارده قرن قبل، عالی‏ترین توجه و انسانی‏ترین عنایت را به ساحت انسان روا داشته است.

در اینجا ما به عنوان نمونه‏ای از تكریم انسان توسط رهبران دین اسلام به نكاتی از مدیریت منابع انسانی، از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) اشاره می‏كنیم و در محدود مواردی نیز از سخنان سایر معصومین (ع) بعنوان اینكه كلهم نورٌ واحد، بهره خواهیم برد.

منبع:ماهنامه پاسدار اسلام ، شماره ۲۴۲

نویسنده:امیر حمزه مهرابی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.