یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آفریقا قاره ای امید وار تر


آفریقا قاره ای امید وار تر

آفریقا اکنون یکی از پر سرعت ترین مناطق در حال رشد دنیاست

آفریقا اکنون یکی از پر‌سرعت‌ترین مناطق در حال رشد دنیاست.

مطالب زیادی درباره رشد کشور‌های موسوم به BRIC (برزیل، روسیه، هند و چین) و دگرگونی در مرکز ثقل قدرت اقتصادی دنیا به سمت شرق در نتیجه عملکرد بهتر آسیا در قیاس با دیگر نقاط دنیا گفته شده؛ اما داستان حیرت‌آور موفقیت در ده سال گذشته در جایی دیگر نوشته شده است. نتایج یک تحلیل توسط اکونومیست نشان می‌دهد که در دوره ده ساله منتهی به ۲۰۱۰ همواره حداقل شش اقتصاد از ده اقتصاد دنیا که بیشترین سرعت رشد را داشته‌اند، جزو کشور‌های زیر صحرای آفریقا بوده‌اند. (رجوع کنید به جدول)

تنها کشور از میان چهار کشور BRIC که در این فاصله در زمره ده کشور اول قرار داشته، چین است که بعد از آنگولا در رده دوم قرار دارد. پنج شرکت‌کننده آفریقایی دیگر در این مسابقه دوی سرعت عبارتند از: نیجریه، اتیوپی، چاد، موزامبیک و رواندا که نرخ رشد سالانه همه آنها نزدیک به ۸ درصد یا فرا‌تر از آن بوده است. طی دو دهه منتهی به سال ۲۰۰۰ تنها یک اقتصاد آفریقایی (اوگاندا) در میان ده اقتصاد برتر دنیا قرار داشت و نه رتبه دیگر از آن آسیایی‌ها بود. بر اساس پیش‌بینی‌های آی‌ام‌اف (صندوق بین‌المللی پول) آفریقا ظرف پنج سالی که در پیش داریم، هفت رتبه از ده رتبه نخست این جدول را از آن خود خواهد کرد (در این رتبه‌بندی کشور‌های با جمعیت کمتر از ۱۰ میلیون نفر و نیز عراق و افغانستان که می‌توانند طی سال‌های پیش رو قدرتمندانه به صحنه باز‌گردند، کنار گذاشته‌ایم).

طی ده سال گذشته نرخ رشد واقعی تولید ناخالص داخلی در کشور‌های زیر صحرای آفریقا از رقمی معادل تنها ۴/۲ درصد در دو دهه قبل به متوسط سالانه ۷/۵ درصد جهش کرده است. این رقم، نرخ رشد ۳/۳ درصدی آمریکای لاتین را پشت سر گذاشته؛ اما هنوز از رقم ۹/۷ درصدی مربوط به اقتصاد‌های نو‌ظهور آسیایی کمتر است. عملکرد خیره‌کننده آسیا عمدتا انعکاسی است از وزن زیاد هند و چین. بیشتر اقتصاد‌های این منطقه، نرخ رشدی بسیار کمتر را تجربه کردند که از آن قبیل می‌توان به نرخ ۴ درصدی رشد در کره جنوبی و تایوان اشاره کرد. متوسط ساده غیر‌وزنی نرخ رشد کشور‌های دو منطقه آسیا و آفریقا تقریبا برابر بود.

طی پنج سال آینده احتمالا نرخ رشد منطقه آفریقا از آسیا جلو خواهد افتاد. به بیان دیگر اقتصاد متوسط آفریقایی، همتای آسیایی خود را پشت سر خواهد گذاشت. استاندارد چارترد حتی به آینده‌ای دور‌تر نگاه انداخته و پیش‌بینی کرده است که اقتصاد آفریقا در بیست سال آتی با نرخ سالانه متوسط ۷ درصد که اندکی بیشتر از رقم مربوط به چین است، رشد خواهد کرد.

البته واضح است که چنین اتفاقی باید رخ دهد. اقتصاد‌های فقیر‌تر توان بیشتری برای رشدی که جبران‌کننده عقب‌ماندگی‌هایشان باشد، دارند؛ اما مایه شرمساری برای آفریقا این بود که تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی آن برای سال‌های متمادی در حال سقوط بود. در ۱۹۸۰ آفریقایی‌ها درآمد سرانه متوسطی تقریبا چهار برابر بیشتر از چینی‌ها داشتند. امروزه چینی‌ها بیش از سه برابر ثروتمند‌ترند. جمعیت به سرعت در حال رشد آفریقا هنوز رشد درآمد سرانه واقعی آن را پایین می‌آورد؛ اما همین پارامتر نیز از سال ۲۰۰۰ به این سو سالانه ۳ درصد رشد کرده است - تقریبا دو برابر سریع‌تر از متوسط جهانی. اقتصاد آفریقا که تنها دو درصد از تولید دنیا را به خود اختصاص می‌دهد، هنوز از منظر بنگاه‌های غربی بسیار کوچک به نظر می‌رسد. اقتصاد آسیای نو‌ظهور ۱۰ برابر بزرگ‌تر است؛ اما سهم آفریقا نه فقط به خاطر رشد سریع‌تر آن، بلکه همچنین به دلیل اینکه جی‌دی‌پی بسیاری از اقتصاد‌های آن بسیار کمتر از واقع بر‌آورد شده، رو به افزایش است. در نوامبر گذشته بعد از آنکه کارشناسان آمار در دولت غنا داده‌های خود را بهبود بخشیدند و صنایعی مانند ارتباطات راه دور را نیز در آنها وارد کردند، اندازه اقتصاد این کشور افزایش چشمگیری پیدا کرد و ۷۵ درصد بزرگ‌تر شد. احتمالا در سال‌های آینده، دیگر کشور‌های این منطقه نیز جی‌دی‌پی و نرخ رشد خود را مورد بررسی دوباره قرار خواهند داد و آنها را بالا خواهند برد.

عامل عمده تغییر در سرنوشت آفریقا، فزونی گرفتن تقاضای چین برای مواد خام و بالا رفتن قیمت کالا‌ها بوده است، اما عوامل دیگری نیز در این میان دخیل بوده‌اند. آفریقا از جریان‌های بزرگ ورود سرمایه مستقیم خارجی، مخصوصا از چین و نیز از کمک‌های خارجی و بخشش بدهی‌ها منتفع شده است. شهر‌نشینی و رشد درآمد‌ها در این قاره به رشد سریع‌تر تقاضای داخلی آن دامن زده است.

مدیریت اقتصادی در این منطقه نیز بهبود یافته است. در سال‌های اخیر افزایش قیمت کالا‌ها و سرعت گرفتن رشد در این منطقه، عاملی بوده که از در‌آمد‌های دولتی حمایت کرده است، اما برخی دولت‌ها مانند تانزانیا و موزامبیک به جای آن که به ریخت‌و‌پاش‌های سابق خود ادامه دهند، پول‌شان را پس‌انداز کرده‌اند و متکایی شده‌اند برای اقتصاد‌های رکود‌زده خود.

برخی کشور‌های آفریقایی در دهه گذشته به جای آن که با سرعت بدوند، سلانه سلانه راه می‌رفتند. آفریقای جنوبی که بی‌تردید بزرگ‌ترین اقتصاد آفریقا است، یکی از تنبل‌ها و بی‌حال‌های آن است. این کشور طی ده سال گذشته، رشد متوسط سالانه‌ای تنها معادل ۵/۳ درصد را تجربه کرده است. به واقع اگر اصلاحات جسورانه بانکی در نیجریه به دو حوزه قدرت و صنایع نفتی نیز سرایت کند، می‌تواند ظرف ۱۰ تا ۱۵ سال آفریقای جنوبی را پشت سر بگذارد، اما چالش بزرگ برای تمام صادر‌کنندگان مواد معدنی، ایجاد شغل برای جمعیتی خواهد بود که انتظار می‌رود در فاصله ۲۰۱۰ و ۲۰۳۰، ۵۰ درصد زیاد‌تر شود.

رشد کالا‌محور مشاغل زیادی را به بار نخواهد آورد و همچنین ممکن است قیمت کالا‌ها کاهش یابد؛ بنابراین دولت‌ها باید بر تنوع اقتصاد‌های خود بیفزایند. کور‌سو‌هایی از این کار در آفریقا دیده می‌شود. کشور‌هایی مانند اوگاندا و کنیا که به صادرات مواد معدنی اتکا ندارند، با سرعتی بیش از قبل در حال رشد هستند که دلیل این امر تا اندازه‌ای به افزایش صادرات تولیدی در آنها باز‌می‌گردد. استاندارد چارترد بر این باور است که آفریقا می‌تواند به یک مرکز پر‌اهمیت تولیدی بدل شود.

موانع بزرگی در برابر رشد مداوم آفریقا سر بر آورده‌اند که بی‌ثباتی سیاسی، حاکمیت ضعیف قانون، فساد مزمن، تنگنا‌های زیر‌ساختی و بهداشت و آموزش نا‌مطلوب از جمله آنها هستند. بدون اصلاحات، آفریقا نمی‌تواند سرعت بالای رشد خود را حفظ کند؛ اما شیر‌های آن دارند جایی برای خود در کنار ببر‌های آسیا دست و پا می‌کنند.

مترجم: محسن رنجبر

منبع: اکونومیست