جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

از مکتب خانه تا مدرسه


از مکتب خانه تا مدرسه

بررسی سیر تحولات آموزش و پرورش

آموزش مرسومی که عمر والدین ما به‌ آن قد دهد همان مکتب‌خانه‌ای است که از سده دوم قمری جای خود را در جامعه باز کرد.

تا اوایل قرن حاضر شاید بیش از ۸۰ درصد امور آموزشی در دست مکتب‌خانه‌ها بود. نظام آموزشی در مکتب به‌گونه‌ای بود که هر کس در هر سنی می‌توانست وارد آن شود و تا هر زمان که می‌خواست فرصت استفاده از مکتب را داشت.

مکتب‌خانه‌ها که با آموزش قرآن شکل گرفته بودن با خواندن کتب و نگارش‌، نقش آموزشی یافتن. این مراکز به دلیل مذهبی بیرون مساجد قرار داشتن. مشهورترین مکتب، مکتب‌خانه ابوالقاسم بلخی (م۱۰۵ق) بوده که ۳۰۰۰دانش آموز داشته است.

معلمان آن معمولا از طریق مراکز دینی و یادگیری فقه و اصول و درس قرآن به نعمت سواد دست یافته بودند و آن‌چه می‌دانستند با روش سنتی به کودکان و نوجوانان می‌آموختند.

سن آغاز تحصیل برای کودکان حدود پنج سالگی بوده‌است. پس از آموختن هجا و ابجد (الفبای عربی)، شاگرد باید یک کله قند برای استاد می‌برد.

معمولا دولت و سازمان‌های دولتی هیچ‌گونه نظارتی بر آن‌ها نداشتند و مواد درسی که بدون یک برنامه مدون تدریس می‌شد، عبارت بود از خواندن، نوشتن، حساب، خط، قرآن و صرف و نحو عربی.

آموزش بعدی روخوانی جزء آخر قرآن (عم جزء) بوده و در همین حین نیز خواندن یک کتاب فارسی (معمولا گلستان سعدی، کتاب جودی، خاله سوسکه، عاق والدین، ترسل) به کودک آموزش داده می‌شد.

این روند تا هنگامی که کودک هشت ساله شود ادامه می‌یافته و پس از آن به پسران نوشتن می‌آموختند. علاوه بر نوشتن حروف، حساب و شرعیات (بر اساس رساله مرجع تقلید زمان) نیز به پسران آموخته می‌شد. پایان دوره آموزشی (که معمولا پایان اطلاعات مکتب‌دار نیز بود) در این زمان فرا می‌رسید.

تنبیه بدنی هم جز لاینفک مکتب‌خانه محسوب می‌شد. فلک و شلاق معمولا نزدیک دست مکتب‌دار بود. بیم دادن از زیرزمین پر از عقرب نیز از تنبیهات معمول مکتب‌خانه‌ها بود. دختران هم بی‌نصیب نمی‌ماندند با این فرق که به جای فلک‌کردن، نیشگون گرفتن و سوزن پشت دست زدن اشک دخترها را درمی‌آورد.

نظام آموزشی با تغییرات سیاسی اجتماعی جامعه دستخوش تغییر قرار می‌گرفت. از دوره صفویان، ابتدا در اصفهان و سپس در تبریز و سایر شهرهای بزرگ، مسیونرهای مذهبی اروپایی اقدام به دایر کردن آموزشگاه‌هایی به سبک غربی نمودند.

این سیر آموزشی ادامه داشت تا دوره امیرکبیر که دارالفنون تاسیس شد. امیر کبیر در سال ۱۲۲۵ خورشیدی دار الفنون را که اولین موسسه عالی به سبک نوین در ایران بود راه اندازی کرد.

در سال ۱۳۰۰ خورشیدی قانون شورای عالی فرهنگ جهت اداره امور کلیه مدارس تصویب شد

زمان مظفرالدین شاه بود که دبستان و دبیرستان در ایران گشایش یافت.

گذر از مکتبخانه‌ها به مدارس شاید یکی از موضوعات مهم در تاریخ مشروطیت ایران به شمار رود. آموزش اجباری رایگان که پیش از این و در دوره مشروطیت برای کودکان اجباری شد. به جرات می‌توان گفت نظام آموزش‌وپرورش رسمی ایران در واقع از انقلاب مشروطیت و پس از وضع قانون اساسی و متمم آن به‌وجود آمده است.

مطالعه اسناد و مدارک مربوط به تاریخ آموزش‌وپرورش در ایران نشان می‌دهد که نخستین بار در ۹ آبان ۱۲۹۰ ه. ش، مجلس شورای ملی قانون تعلیمات اجباری را تصویب کرد.

با آغاز به کار رضاشاه و گسترش مدارس رایگان، عملا بساط مکتبخانه‌ها برچیده شد.

در سال ۱۲۹۴ ه. ش نظارت دولت در امر آموزش ‌و پرورش به صورت یک اصل در متمم قانون اساسی مطرح شد و از این تاریخ سازمان‌های آموزشی در ایران شکل منظم و متمرکزی به خود گرفتند و نظارت دولت بر موسسات آموزشی جنبه قانونی یافت.

نظام آموزش‌وپرورش ایران وارد دور جدیدی از آموزش می‌شود؛ کودکستان، دبستان، دبیرستان، موسسات عالی و دانشگاه.

در سال ۱۳۱۲ دانشسرا‌های مقدماتی و عالی برای تربیت ‌معلم و دبیر، تاسیس شد.

ایجاد مدارس اکابر برای آموزش بزرگسالان در سال ۱۳۱۵ و اعزام دانشجو به کشورهای اروپایی به منظور استفاده از آن‌ها در مراحل آموزشی کشور صورت گرفت.

تا سال ۱۳۴۳ دو مقطع آموزش ابتدایی و متوسطه وجود داشت و پس از آن به سه دوره ابتدایی، ‌راهنمایی و دبیرستان تقسیم گردیده است.

از سال ۱۳۴۵ به بعد به خاطر تحولات اجتماعی و دگرگونی‌های اقتصادی اجتماعی در برنامه‌های آموزشی تغییراتی اصولی در تشکیلات و برنامه‌های نظام آموزش‌وپرورش به وجود آمد که مهم‌ترین آن تاکید بر سواد آموزی و آموزش اجباری ابتدایی، مخصوصا در روستا‌ها بود.

سال ۵۳ مسئولان وقت دوره آموزش عمومی را از ۶ سال به ۸ سال یعنی ۵ سال ابتدایی و ۳ سال راهنمایی تغییر دادند.

بعد از انقلاب بود که شورای تغییر بنیادی نظام آموزش‌وپرورش با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی از فروردین ۱۳۶۵ رسما آغاز به کار کرد و پس از ۱۵۰ جلسه بحث، طرح کلیات نظام آموزش‌وپرورش جمهوری اسلامی ایران را تدوین کرد که در شهریور ۱۳۶۹ تصویب شد.

سال ۶۸ ساختار جدید نظام آموزشی براساس ۲دوره ۶ ساله (ابتدایی و متوسطه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید که به دلیل فراهم نبودن امکانات و مقدمات آن اجرا نشد.

دهه هفتاد بود که نظام‌ آموزشی‌ دوره‌ متوسطه‌ در کشور پس‌ از۵ دهه‌ راه‌ تحول‌ در پیش‌ گرفت.

کتب‌ درسی‌ و متون‌ آموزشی‌ با تغییراتی‌ جزیی‌ حداقل‌ تا سه‌ نسل‌ دست‌ به‌ دست‌ شد. این‌ در حالی‌ بود که‌ در سال‌ ۷۱ نظام‌ جدید آموزشی‌ کشور مطرح‌ شده‌ و به‌ صورت‌ آزمایشی‌ در چند استان‌ به‌ مرحله‌ اجرا در آمد. طی‌ سال‌ ۷۲، ۲۰ درصد از مدارس‌، طی‌ سال‌ ۷۳ بالغ‌ بر۴۰ درصد و طی‌ سال‌ ۷۴ بالغ‌ بر ۶۰ درصد و طی‌ سال‌ ۷۵ کلیه‌ مدارس‌ دوره‌ متوسطه‌ ایران‌ تحت‌ پوشش‌ نظام‌ مذکور قرار گرفته‌ و در ۲۴ آبان سال ۷۵ به‌ تصویب‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ رسید.

نظام‌ آموزش‌ قدیم‌ متحول‌ شده‌ و به‌ نظر کارشناسان‌ حل‌ بسیاری‌ از مشکلات‌ دانش‌آموزان از جمله‌ افت‌ تحصیلی‌ مستلزم‌ اعمال‌ این‌ تغییر بود!

آن زمان مسئولان مربوطه مدعی بودند که سال‌ها درباره‌ این طرح تحقیق‌ و بررسی‌ شده‌ است‌، محدود به‌ یک‌ یا چند کشور نبود، کشورهای‌ ژاپن‌، استرالیا، هند، شوروی‌ سابق‌، انگلستان‌، فرانسه‌ و آلمان‌ از جمله کشورهایی بودند که شیوه آموزشی‌شان ترمی واحدی بود.

طی‌ سال‌ تحصیلی‌ ۷۶ ۷۵ ورود به‌ مراکز پیش‌ دانشگاهی‌ بر اساس‌ آزمون‌ میسر شد چرا که‌ طرح‌ نظام‌ جدید از مرحله‌ آزمایشی‌ خارج‌ شده‌ و به‌ تصویب‌ مجلس‌ رسید.

از سال‌ تحصیلی‌ ۱۳۸۱۱۳۸۰ برگزاری‌ آزمون‌های‌ دو نوبته‌ در مقاطع‌ تحصیلی‌ ابتدایی‌ و راهنمایی‌ تحصیلی‌ سراسر کشور مد نظر قرار گرفت‌. از آزمون‌های‌ دونوبته‌ تحت‌ عنوان‌ سر آغاز تحول‌ نظام‌ ارزشیابی‌ تحصیلی‌ ایران‌ یاد می‌گردد.

در سال ۸۹ به بهانه بررسی و تصویب سند ملی آموزش‌وپرورش تغییر ساختار نظام آموزشی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد که در این مصوبه نظام آموزشی ۳-۳-۶ به تصویب رسید و مبنای آن ۶ساله شدن دوره ابتدایی و ۲ دوره ۳ ساله مقطع متوسطه قرار گرفت.

آذر ۹۰ رونمایی از سند تحول آموزش ‌و پرورش توسط وزیر کنونی آموزش‌وپرورش.

مهر ماه ۱۳۹۱ آغاز تحول عظیم در نظام آموزش‌وپرورش.

نویسنده: مریم توکلی