چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

گفتمانهای فقهی سیاسی شیعه


گفتمانهای فقهی سیاسی شیعه

سیاسی بودن ذاتی مذهب تشیع

درباره مراحل تحول و تکوین فقه سیاسی شیعه اظهار نظرها و تقسیم بندی های متعددی صورت گرفته و هر یک از اندیشمندان و پژوهشگران در این حوزه از نظر گاه خود به مراحل مختلفی در تکوین فقه سیاسی معتقدند. در اینجا ضمن رعایت اختصار قصد ارائه مراحل تکوین فقه سیاسی تشیع به عنوان پیشینه نظریه جمهوری اسلامی با توجه به دوره های تاریخی مشخص را داریم.

۱) از رحلت پیامبر تا غیبت امام دوازدهم

( عصر حضور و حاکمیت معصوم ) در این دوره که آغاز شکل گیری اندیشه سیاسی شیعه نیز می باشد در مورد حق حاکمیت و مبنای مشروعیت بعنوان دو جزء اساسی اندیشه سیاسی از لحاظ نظری میان فقها اتقاق نظر وجود دارد به این ترتیب که حق حاکمیت پس از پیامبر حق امام معصوم بوده و معنای مشروعیت حکومت نیز الهی است بنا بر این گفتمان غالب این دوره حکومت معصوم می باشد.

۲) از آغاز عصر غیبت تا شروع دوران صفویه: در این دوره نه ذهنیت فقها چندان آماده طرح مباحث سیاسی بود و نه بستر اجتماعی- سیاسی اجازه چنین کاری را می داد. بنا بر این طبیعی بود که غایت چندانی نسبت به مسائل سیاسی و فقه عمومی توسط فقها صورت نگیرد، و توجه آنان بر فقه خصوصی متمرکز گردد. که حاصل آن گرد آوری احادیث و روایات مربوط بود به احکام شرعی و تشکیل حلقه های درس و بحث در این مورد بود.

علی رغم ارائه نظریات سیاسی از سوی اندیشمندان و فقهای این دوره با توجه به مشی و رویه آنها در مواجه با حکومت، غیر عادلانه و اغتصابی بودن هر گونه حکومتی در عصر غیبت نظر گاه کلی آن ها بوده و در این میان حکومت کوتاه آل بویه نیز تغییر اساسی در این دیدگاه ایجاد نکرد. بنا بر این در این دوره “می توان گفتمان غالب شیعه را تحت عنوان گفتمان “سلطان جائر / سلطان عادل” تعریف کرد.”

۳) عصر صفویه (حکومت شاه شیعه/ ولایت فقیه عادل): با استقرار دولت صفوی و رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه، زمینه مناسبی برای فعالیت سیاسی علمای شیعه و در نتیجه تکوین نظریات سیاسی تشیع فراهم شد. در این دوران هر چند علما رهبری جامعه را همچنان از آن امام معصوم میدانستند و غالبا حکومت غیر معصوم را غاصبانه تلقی می کردند به سبب شیعه بودن دولت صفوی و خدمت آن به شیعیان، معتقد به حمایت از دولت بودند راه حل علما برای این مسئله فراهم آوردن زمینه همکاری با دولت به جهت خدمت به شیعه و عدم اظهار نظر صریح در باره رهبری سیاسی جامعه بود. ضمن آن که حیطه حکومت شاه عادل نسبت به دوره قبل که که محدود به امام یا افرادی که توسط امام منتخب شده بودند می شد در این دوره حوزه ای به مراتب گسترده تر از دوران قبلی یافت و بعضی شاهان صفوی به رغم برخی از فقهای شیعه در دایره سلاطین عادل قرار گرفتند تفکیک میان امور شرعی و امور عرفی از جمله خط مشی علما در این دوره بود. تفکیک سیاست از شریعت یعنی طرح بر عهده گرفتن وظیفه سیاست و امنیت توسط سلطان و اجرای حدود قضاوت و امور حسبیه توسط فقها عناصری از گفتمان غالب سیاسی در این دوره بود. در این دوره نیز فقها به تصدی اموری از قبیل.؛ قضاوت، اقامه حدود، نماز جمعه، تصدی امور حسبیه و... قائل بودند، اما هیچ گاه مستقلا به نهاد دولت و لوازم و احکام آن نپرداختند در این دوره محقق کرکی بعنوان اولین فقیهی که در کلامش عناصر مقدماتی یک نظریه سیاسی وجود داشت ظهور کرد. سئوال اصلی که برای این اندیشمند مطرح بود اینکه.؛ چگونه می توان میان واقعیت های موجود این دوران و اندیشه غالب شیعی هماهنگی ایجاد کرد؟ به عبارت دیگر چگونه میتوان میان سلطنت مطلقه افراد غیر معصوم که حکومتی غیر مشروع محسوب میشد، با خدماتی که شاهان شیعی صفوی به تشیع می کردند، جمع نمود ؟ علاوه بر محقق کرکی، دانشمندان و عالمانی چون.؛ شهید ثانی، محقق اردبیلی، محقق سبزواری و علامه مجلسی نیز در این دوره به ارائه نظریات سیاسی پرداختند. که علی رغم اختلافات موجود عنصر مسلط و غالب در این دوران نظریه ای است که بر جایز بودن همکاری با سلاطین صفویه، پذیرش هدیه و مسئولیت از سوی فقها، برگزاری نماز جمعه در این دوره و... صحه می گذارد بدین ترتیب گفتمان غالب در این دوره، گفتمان قدرت موازی “حکومت شاه شیعه/ ولایت فقیه عادل” است.

۴) از پایان صفویه تا ابتدای قاجار ( دوره فترت و سکوت ) با ضعف پادشاهان متاخر صفوی که زمینه ساز سقوط این سلسله گردید رقابت و تعارض میان دربار و روحانیت شکل گرفت و به تدریج زمینه های تئوریک برای معارضه علما با مشروعیت سیاسی درباری می باشد این دوران عملا دوره گذار محسوب می شود و به دلیل فضای نا امن سیاسی موجود طیف گسترده ای از فقها راه مهاجرت به سوی عتبات را پیش گرفتند ضمن آنکه احیا و قوتگیری اخباری گری همراه با ایذائات موجود نسبت به علما منجر به شکل گیری گفتمان “سکوت” در این دوره می شود.

۵) از ابتدای عصر قاجار تا دوره مشروطه

( ولایت عامه / سلطنت ماذون ) آغاز حکومت قاجار مصادف با تحولاتی بود که در نهایت موجب ایجاد پیوندی محکم بین علما و پادشاهان قاجار گردید.؛ توضیح این که پس از آغا محمد خان قاجار که اساس حکومت قاجاریه را با توسل به قدرت نظامی و از طریق اعمال خشونت پایه ریزی کرده بود. جانشینان وی تثبیت اقتدار حکومت را در گرو کسب مشروعت از علما یافته و در صدد ایجاد ارتباط مستحکم با این قشر ذی نفوذ که به تازگی با پیروزی بر جریان اخباری گری نیرو و نفوذی مضاعف یافته بود، بر آمدند. تحولات بعدی نیز نظیر جنگ های ایران و روس و ضرورت حفظ کیان دولت شیعی این ارتباط را مستحکم تر گردانید. گفتمان غالب در این دوره گفتمان “ولایت عامه / سلطنت ماذون”۱ در حالی که نشانه هایی از تحول در آثار این دوران به طور خاص در آثار شیخ جعفر کاشف الغطا و میرزای قمی مشاهده می شود، نخستین فقیهی که به بحث ولایت سیاسی فقیه به طور مفصل پرداخته و دلایلی عقلی و نقلی برای آن بر شمرد، ملا احمد نراقی بود . وی در کتاب عواید الا یام به مواردی اشاره می کند که می توان طلیعه های نخستین “ ولایت فقیه “ به شمار آورد. نراقی در حالی که همه وظایف یک سلطان را در امور رعیت برای فقیهان به رسمیت شناخت انتظام امور دنیای مردم را از جمله وظایف فقها بر شمرد.

۶) عصر مشروطه ( حکومت مشروعه / سلطنت مشروطه ) : در این دوره که با شکل گیری نهضت و وقوع انقلاب مشروطه آغاز می گردد “ مفاهیم و سوالات تازه ای در جامعه و در ذهن فقیهان شیعه مطرح می شود. نهضت مشروطه، قانون اساسی و متمم آن، اطلاق سلطنت را مقید و مشروط به قانون اساسی کرد. مواجهه فقیهان با مفاهیم سیاسی از قبیل حقوق مردم، آزادی، عدالت، نظارت، استبداد، تفکیک قوا، مساوات وکالت، رای، قانون و مشروطه باعث شد دو رویکرد فقهی متفاوت شکل گیرد : یکی دیدگاه سنتی با موضوع نفی مطلق و دفاع از سیر پیشین با پا فشاری بر نظریه ولایت انتصابی فقیهان در امور حسبیه و سلطنت مسلمانان ذی شوکت در عرفیات با عنوان “حکومت مشروعه” و دیگری دیدگاه تحویل طلب به دنیا سازگاری دو مقوله مشروطه و مشروعه با ارائه نظریه دولت مشروطه مبتنی بر اذن عام فقیهان.”

تقابل اندیشه ها و نظریات شیخ فضل ا... نوری بعنوان مدافع “حکومت مشروعه سلطنتی” و کوشش های آیت ا... نا ئینی ( البته با حمایت آخوند خراسانی، وحید مازندرانی و میرزا خلیل تهرانی) به عنوان نخستین فقیهی که با برداشت جدیدی از انسان و هستی در صدد ایجاد سازگاری بین وظیفه الهی و حق مردم در امر حکومت بود. باعث شکل گیری گفتمان “ حکومت مشروعه/ سلطنت مشروطه “ در این دوره گردید. که البته این امر در نتیجه تاثیری بود که مفاهیم جدید غربی از طریق انقلاب مشروطه وارد ادبیات سیاسی کشور شده بودند. نکته مهم این دوره این است که هیچ یک علمای دو طیف مشروطه طلب و مشروعه خواه خواستار تغییر نظام به حکومت اسلامی تحت زعامت خود نبودند و اقدامات هر دو گروه در قالب حکومت سلطنتی شکل می گرفت. به عبارت دیگر نظراتی همچون نظرات ملا احمد نراقی مبنی بر ادعای انحصار حکومت در دست فقیهان مورد توجه علمای این عصر واقع نشد.

۷) از آغاز عصر پهلوی تا شکل گیری نهضت اسلامی : بعد از عصر مشروطه دوره جدیدی آغاز شد که اندیشه سیاسی شیعه را با نوعی ایستایی و عقب گرد مواجه ساخت. این دوره نسبتا طولانی دوران غیر سیاسی شدن حوزه علمیه است که وجه مشخصه آن دوری گزیدن علما از ورود به صحنه سیاست به طور جدی و مداوم است. که در عمل بجز مواردی معدود همچون حضور آیت ا... مدرس در مقطعی کوتاه و همکاری آیت ا... کاشانی با دکتر مصدق عمدتا سیاست موعظه، تقیه و انزوا نسبت به مسائل سیاسی از سوی علمای این دوره، تعقیب می شد. و علی رغم برخی مسائل سیاسی و تدبیر امور اجتماعی در مباحث نظری از سوی علما به طور مشخص توسط آیت ا... سید محمد حسین بروجردی مجتهد بزرگ شیعی در این دوره در صحنه عمل اقدامی جدی صورت نگرفت.

۸) از آغاز نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب اسلامی (مبارزه عملی برای تحقق حکومت اسلامی): در آغاز دهه۱۳۴۰ هƒ. ش رخدادها و تحولاتی به وقوع پیوست که موجب بروز گفتمانی جدید در فقه سیاسی شیعه گردید.؛ در این دوره از طرفی شاه با انجام اقداماتی چون: انتخاب انجمن های ایالتی و ولایتی و حذف شدن شرط سوگند به قرآن و اعطای حق رای به زنان در جریان این انتخابات طرح مباحث مربوط به انقلاب سفید، گسترده تر و آشکار شدن پیوند های شاه با آمریکا و اسرائیل، حمله ماموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در فروردین۱۳۴۲ ، تصویب کاپیتولاسیون و... روحانیون را وادار به

موضع گیری کرد از طرف دیگر با فوت آیت ا... بروجردی در فروردین۱۳۴۰ و مطرح شدن امام خمینی که رویکردی کاملا متفاوت با آیت ا... بروجردی در مواجهه با مسائل اجتماعی سیاسی داشت و برخلا ف روش آیت ا... بروجردی که تا سر حد امکان

از ورود مسائل سیاسی خود داری می کرد، امام خمینی به پیوند دین و سیاست اعتقاد داشته و روحانیت را ملزم به حساسیت و دخالت در امور سیاسی میدانست.

تحت چنین شرایطی دوران فترت و سیاست گریزی علما پایان یافت و به تدریج گفتمان “مبارزه علمی برای تحقق حکومت اسلامی” شکل گرفت. تئوریسین عملگرای این دوره امام خمینی، با ایجاد تحولی جدی، ضرورت قیام علیه سلطان جائر و لزوم تشکیل حکومت اسلامی را مطرح و در این راه مبارزه خود را آغاز نمود. ایشان سنت پرداختن دوباره امر به معروف و نهی از منکر را احیا کرد و برای نخستین بار اصطلاح، “حکومت اسلامی” را در یک کتاب فقهی بکار بردند، امام خمینی بر خلاف سایر فقهای معتقد به ولایت سیاسی فقها که اعتقاد داشتند در صورت مهیا بودن شرایط برای حکومت، فقها حاضر به تصدی امور مردم باشند- پا را فراتر نهاده و بر زمینه سازی و ایجاد شرایط تاکید کردند.

نکته مهم در این دوران، تاکید مضاعف امام خمینی بر سیاسی بودن مذهب شیعه، مخالفت با تقیه و از همه مهم تر مخالفت با سلطنت بود. نتیجه تلاش های نظری و علمی امام خمینی سرانجام پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری ایشان و استقرار جمهوری اسلامی است که خود طرح و تحولی نو در اندیشه سیاسی شیعه به شمار می رود.

حجت کریمی



همچنین مشاهده کنید