پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نقش مالیات در قراردادهای بازیکنان فوتبال


نقش مالیات در قراردادهای بازیکنان فوتبال

این روزها که در فصل نقل و انتقالات فوتبال هستیم یکی از جذابترین سوژه های خبری مبلغ قرارداد بازیکنان و مربیان تیمهای مختلف فوتبال است

این روزها که در فصل نقل و انتقالات فوتبال هستیم یکی از جذابترین سوژه های خبری مبلغ قرارداد بازیکنان و مربیان تیمهای مختلف فوتبال است.

گرچه در برخی از موارد از مبلغ قرارداد مربیان یا بازیکنان نظیر آنچه در مورد علی دایی سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان رخ داد، آگاه نمی شویم (و همچنین از مبلغ قرارداد علی دایی با فدراسیون فوتبال بابت اسپانسر تیم ملی نیز کسی باخبر نیست) اما در اغلب اوقات می توان این مبالغ را دانست و آنها را ارزیابی کرد. (البته اگر اطلاعات ارائه شده صحیح و مستدل باشد.)

درآمد کلان برخی فوتبالیستها که در ردیف جراحان و مشاغلی از این دست قرار گرفته، باعث شده است با حرفه ای شدن فوتبال ایران، مقوله دریافت مالیات هم پررنگ شود. نگاهی به برگه قراردادهای بازیکنان فوتبال، به ویژه مربیان و بازیکنان سرشناس و نامدار، حقیقت بزرگی را آشکار می کند: اکثر قریب به اتفاق آنان مالیات واقعی خود را نمی پردازند. بنابراین اجباری کردن ارائه اظهارنامه مالیاتی توسط کلیه بازیکنان و مربیان قبل از شروع هر فصل می تواند راهکار مناسبی برای حل این مشکل باشد.

● فوتبال ; صنعتی پول ساز

صنعت فوتبال در دنیا، به عنوان یک صنعت سودآور مطرح است. چندی قبل که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، درآمد نفتی ۳۰ سال گذشته ایران را اعلام کرد، این رقم برابر با بازگشت و چرخش سرمایه یک سال گذشته فوتبال در دنیا بوده است. صنعت کنونی فوتبال در دنیا می تواند به سایر نهادهای هر کشور کمک کند و به هیچ وجه محتاج به کمک دیگران برای ادامه حیات خود نیست. اگر بستر لازم فراهم باشد، فوتبال برای ادامه کار خود، نیازی به کمک هیچ نهادی ندارد. اگر کسانی کمک به پیشرفت فوتبال ایران را خواستارند، باید به بسترسازی این ورزش کمک کنند. این بسترها شامل داشتن زمین مناسب، ورزشگاه های استاندارد و اختصاصی برای هر باشگاه می شود و باشگاه هایی مثل پرسپولیس و استقلال می توانند به جای دریافت بودجه جاری از سازمان تربیت بدنی، بودجه عمرانی از سازمان ورزش دریافت کنند.

به گفته کاظمی کارگزار رسمی فیفا در ایران کشورمان می تواند سالانه ۲ و نیم میلیارد دلار از فوتبال کسب درآمد کند و این صنعت، بعد از صادرات نفت،می تواند دومین صنعت پول ساز ایران باشد.

● نقل و انتقالات در فوتبال

وقتی می گوئیم «در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، در پی خصوصی سازی در کشور هستیم»، نمی توانیم برای قرارداد مربیان، بازیکنان و سایر دست اندرکاران فوتبال، دستورالعمل و بخشنامه دولتی صادر کرد. در بخش خصوصی، خود اعضای هیات مدیره تصمیم می گیرند که کالا یا خدمت مورد عرضه و تقاضا را ارزشگذاری کنند.

تعیین سقف برای قراردادهای بازیکنان گام به عقب و به سوی فوتبال دولتی است. هیچ کس منکر کاذب بودن قیمت های بازیکنان فوتبال در ایران نیست ولی در دنیا برای این کار اقدام به راه اندازی های آژانس های قانونی نقل و انتقالات شده است. قانونی که به بازیکنان فوتبال اجازه می دهد با چند باشگاه قرارداد داخلی ببندند و پس از بازارگرمی کافی، قرارداد را با قیمت دو برابر با یک باشگاه دیگر ثبت کنند، این کار افزون بر غیر اخلاقی بودن، به ایجاد بازار کاذب در فوتبال می انجامد.

در دنیا برای نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال، آژانس های قانونی تاسیس شده است و همان طور که در دفتر «ثبت اسناد»، یک ملک با قیمت اصلی خود ثبت و در همان جا، مالیات آن پرداخت می شود، در این آژانس، دیگر چیزی به نام قرارداد داخلی ثبت نمی شود و بازیکن، پس از به توافق رسیدن، قرارداد رسمی امضا می کند.

اما در کشور ما برخلاف بسیاری از نقاط دنیا که فوتبال به عنوان یک ورزش کاملا حرفه ای و یک صنعت به تنهایی درآمدزاست و متکی به اعتبارات دولتی نیست، دولت نقش مهمی در تامین مبالغ قراردادها و هزینه های تیم ها دارد. همانطور که مسوولین امر بارها اعلام نموده اند اکثر تیم های فوتبال کشورمان در سطوح بالای دولتی بوده و هزینه های خود را از محل کارخانجات وابسته به دولت نظیر مس کرمان، فولاد مبارکه اصفهان، ایران خودرو، سایپا و غیره تامین می کنند و به نوعی بر سر سفره بیت المال نشسته اند.

وقتی یک بازیکن فوتبال که سن او از ۲۵ تجاوز نمی کند در یک فصل و حتی کمتر از یک سال قراردادی معادل صدها میلیون تومان و در برخی موارد دو تا سه برابر این میزان با باشگاه منعقد می کند یک روی سکه را می توان کسب درآمد و اشتغالزایی دانست ولی روی دیگر آن مقایسه ای است که در جامعه بین مشاغل دیگر و فوتبالیست ها صورت می پذیرد و آن وقت ابتدای بروز بسیاری از ناهنجاریها و نگرانی های اجتماعی است.

در بسیاری از جلسات دانشگاهی و علمی هم می توان به وضوح از شکایت محققین به عدم وجود بودجه لازم و مکفی برای تحقیقات مطلع شد.

بسیاری از تحقیقات کاربردی در کشورمان به دلیل عدم تامین اعتبار لازم که در برخی موارد به ۵۰ میلیون هم نمی رسد به فرجام مناسبی دست نمی یابد و در گوشه ای از کشور خاک می خورد، حال آنکه یک مربی یا بازیکن فوتبال در همان زمان و در یک فصل چندین برابر این مبلغ را از بودجه دولت دریافت می دارد.

واقعا اهمیت کدام یک بیشتر است؟

آیا اختصاص یک درصد از درآمد کارخانجات بزرگ دولتی نظیر مس کرمان به تیم های ورزشی مهمتر از اختصاص بودجه به تحقیقات علمی و کاربردی در کشورمان است؟ آیا می توان کارخانجات بزرگ دولتی را موظف نمود که در کنار باشگاه داری ورزشی که فقط بر روی تابلوها نام فرهنگی را هم یدک می کشند باشگاهی علمی را هم اداره کنند و پشتیبان دانش هم باشند؟

فراموش نکنیم که راه حل این مسئله لزوما آن نیست که مبلغ قرارداد بازیکنان و مربیان فوتبال را با بخشنامه و دستور پایین بیاوریم بلکه باید به یک فرهنگ عمومی برسیم تا تصمیم گیران و تصمیم سازان کشورمان به همان میزان که به فوتبال بها و سرمایه های دولتی را به این سو سوق می دهند، به همین اندازه هم به فکر علم و دانش باشند. مطمئنا پیشرفت علمی کشورمان در دستیابی به رتبه برتر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دنیا نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری خواهد داشت.

● مالیات واقعی فوتبالیستها

در اکثر کشورهای جهان، مالیات مهمترین منبع درآمد دولت را تشکیل می دهد. اما مهمترین نکته در ارتباط با مالیات، دریافت عادلانه آن است. یعنی هر کس به میزان درآمدش باید در تامین هزینه های کشور مشارکت داشته باشد.

بدون پرداخت مالیات، دولت نمی تواند خدمات عمومی را به صورت مطلوب به مردم ارایه کند. هزینه های عمومی، برخلاف هزینه های شخصی که مخارج مربوط به حریم خانه و خانواده را شامل می شود، به بیرون از محل سکونت شهروندان و در حقیقت شهر و جامعه مربوط می شود که خدمات عمومی در آن به مردم ارایه می شود. در حقیقت مردم با پرداخت مالیات در تامین هزینه های مربوط به خدمات عمومی سهیم می شوند. هیچ کس نمی تواند منکر مزایای بسیار خوب پرداخت مالیات بشود ولی مشکل هنگامی به وجود می آید که افرادی مانند بازیکنان فوتبال با عدم ثبت قرارداد اصلی خود در هیات های فوتبال استانها به هر دلیلی، از دادن سهم مالیاتی خود طفره می روند.

مثل این که آنها از کالاهای عمومی استفاده نمی کنند. این مشکل تا جایی ادامه پیدا کرد که سازمان بازرسی کل کشور وارد صحنه شد تا شاید امسال تا حدی از ساختن قراردادهای کاذب کاسته شود و فوتبالیست های پولدار هم راضی شوند حق خود را از مالیات بدهند.

بسیاری از مدیران و بازیکنان فوتبال کشورمان به خوبی از تخلف خود آگاهی دارند اما برای فرار از مالیات و پرداخت بخش ناچیزی از قرارداد خود به اداره مالیات، چنین تخلفی را مرتکب می شوند.

بازیکنان و مربیان فوتبال کشورمان برای هر سال کاری باید فقط درصد ناچیزی از میزان قرارداد خود را به عنوان مالیات پرداخت کنند که همین امر نیز سبب می شود آنها از اعلام مبلغ واقعی به هیئت فوتبال و سازمان لیگ خودداری کنند. اتفاقی که باعث نگرانی سازمان بازرسی کل کشور شده و مسئولان این نهاد نظارتی را بر آن داشت تا ریشه این معضل بزرگ و ویرانگر در ورزش را بخشکانند.

بررسی سازمان بازرسی کل کشور نتایج مهمی داشت از جمله اینکه:

۱) مبالغ مندرج در قراردادهای داخلی باشگاه ها با بازیکنان، با مبالغ ذکر شده در قراردادهای ارائه شده به هیات فوتبال استان ها و سازمان لیگ مغایرت های اساسی دارد. به عنوان نمونه قرارداد یکصد و پنجاه میلیون تومانی داخلی یک باشگاه با بازیکن در حدود پانزده میلیون تومان به سازمان لیگ منعکس شد.

۲) سازمان لیگ به لحاظ کمبودهای سخت افزاری (نیروی انسانی، امکانات و بودجه) نتوانسته در شش دوره لیگ حرفه ای، بر عملکرد باشگاه ها از حیث قراردادهای بازیکنان با باشگاه ها و رعایت سایر مفاد آیین نامه مذکور، نظارتی داشته باشد.

همچنین عدم اجرای آیین نامه نقل و انتقال، باعث شد تا در زمان نقل و انتقالات، دلالان بدون رعایت حقوق بازیکن و باشگاه، اشاعه دهنده روابط ناسالم در زد و بندهای فی مابین بازیکنان، مربیان و باشگاه ها باشند.

۳) متاسفانه ارسال نکردن قراردادهای بازیکنان و باشگاه ها با مبالغ واقعی به سازمان لیگ فوتبال برای فرار از پرداخت مالیات واقعی، به عنوان یک عرف در عملکرد باشگاه ها درآمده و فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ نیز با وجود اطلاع از این موضوع هیچ گونه واکنشی از خود نشان نداده است.

۴) نحوه پرداخت وجوه در قراردادهای این دو باشگاه با بازیکنان، برخلاف ضوابط اولیه مالی است. ضمن اینکه، چون دو باشگاه استقلال و پرسپولیس فاقد آیین نامه مالی و معاملاتی مصوب هستند این امر مزید بر علت شده است. همچنین دو باشگاه استقلال و پرسپولیس فاقد بودجه سنواتی مصوب هستند.

نویسنده : عباس محتشمی