یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هویت سینمای خانواده در پرده ی ابهام


هویت سینمای خانواده در پرده ی ابهام

از زمانی که بحث سینما و فیلم در میان مردم باب شد, موضوع خانه و خانواده از عناصر مهم سینما عنوان شد و شاید خیلی از اتفاقات و هیجانات فیلم چه در قالب کمدی و چه در قالب ترس در ریشه ی یک خانواده شکل گرفت

از زمانی که بحث سینما و فیلم در میان مردم باب شد، موضوع خانه و خانواده از عناصر مهم سینما عنوان شد و شاید خیلی از اتفاقات و هیجانات فیلم چه در قالب کمدی و چه در قالب ترس در ریشه‌ی یک خانواده شکل ‌گرفت. این ‌که چه‌قدر گونه‌ی خانوادگی به‌طور خاص توانسته در میان انواع گونه‌های دیگر جایی برای خود باز کند، قابل تأمل و بررسی است. از آن‌جایی که متأسفانه نمی‌شود زیاد در سینمای ایران به بحث گونه وارد شویم، به‌طور قطع در رابطه با گونه‌های مختلف به تعریف درست و کاملی نمی‌رسیم مگر تعاریف القاشده. در این ارتباط از اصحاب سینما و قلم نظرخواهی کرده‌ایم که ماحصل آن از نظر شما می‌گذرد.

● داوود موثقی، کارگردان: رواج ملودرام در میان مردم

آمار فروش فیلم‌ها نشان می‌دهد که سینمای خانواده یکی از پرمخاطب‌ترین و پرطرفدارترین گونه‌ها در میان مردم و مد نظر تهیه‌کنندگان و فیلمسازان است. سینمای وحشت متزلزل است و جایگاه محکمی ندارد، فیلم‌های کمدی هم می‌آیند و می‌روند و اگر فروش نکنند میان این فیلم تا فیلم بعدی وقفه‌یی می‌افتد، گونه‌های دیگر هم همین‌طور. حتی سینمای دفاع مقدس هم به اندازه‌ی سینمای خانوادگی جایگاه ندارد. ملودرام میان مردم رایج است و فیلم‌های روی پرده حول موضوع خانواده می‌گردد.

● مهرداد رایانی مخصوص، منتقد: جذابیت خانواده

این نگرانی راجع به این گونه را در مسایل خانواده و بنیان خانواده چه به لحاظ ترکیبات ملودراماتیک و چه به لحاظ ژانر دراماتیک از قبل و بعد از انقلاب داشته‌ایم اما بعد از انقلاب این عرصه بیش‌تر مورد توجه قرار گرفت و از سال ۷۶ به بعد نگاه آسیب‌شناسانه‌یی هم به آن اضافه شد. در حال حاضر تشتتی در این گونه‌ی سینمایی هست به معنای آن‌که یک روند ثابت و مشخص ندارد، برای مثال اگر قبل از انقلاب فیلم‌ها به دنبال لحظات و ایجاد بنیان فیلمفارسی بودند بعد از انقلاب به سمت جذابیت خانواده برای تحکیم و بعد آسیب‌شناسی خانواده‌اند و در این مقطع زمانی وجه مشخصی نداشته و سمت و سو و قالب خاصی ندارند.

● وحید سعیدی، منتقد: فیلم‌های بدون هویت

سینمای ما تعریفی ندارد که بگوییم گونه‌ی خانوادگی در آن تعریفی دارد یا نه. اواخر دهه‌ی ۷۰ تا اوایل دهه‌ی ۸۰ جشنواره‌ی فیلم‌های موضوعی برگزار شد که به معاونت جناب «سیف‌الله داد» بود و قصد بر این بود که تقسیم‌بندی‌ها اعلام شود اما باز هم به تقسیم‌بندی درستی نرسیدیم و تعریف درستی برای سینمای خانوادگی ارایه نشد؛ دو دوره جشنواره هم برگزار شد ولی نتیجه‌یی در بر نداشت. ما وارد بحث گونه نمی‌شویم چون تعریفی از آن نداریم. تولیدات اخیر به سمت گیشه‌ و یا به گونه‌ی کمدی تمایل پیدا کرده است. فیلم‌هایی که در حال حاضر می‌بینیم کپی یا بازسازی فیلم‌های قدیمی خودمان یا فیلم‌های هالیوودی هستند و مبنای ساخت مشخصی ندارند که نقش خانواده در آن‌ها معلوم شود. با توجه به این تعاریف نمی‌توان به شکل کامل عنوان کرد که فیلم، خانوادگی است یا کمدی. بیش‌تر فیلم‌های ساخته‌شده هویتی ندارند که بخواهیم آن‌ها را ارزیابی کنیم و بگوییم خانواده در آن‌ها چه نقشی دارد. فیلم‌ها سفارشی ساخته می‌شوند و باید بر اساس تعاریف‌ ارایه‌شده حرکت نمایند. در سینمای سفارشی دو - سه سال اخیر، تولیدات ما بر چه مبنایی بوده؟ تنها بر اساس خط‌کشی و تزریق ایده‌ها؛ البته در این میان استثنایی هم مثل «رضا میرکریمی» وجود دارد که علی‌رغم تمام محدودیت‌ها «به همین سادگی» را می‌سازد و موضوعات خانوادگی را مطرح می‌کند. چند نفر مثل او می‌توانند این قضیه را به تصویر بکشند؟ باید ۱۰ نوع تولید این گونه داشته باشیم که بشود نظر داد و گفت که نقش خانواده در این میان چگونه بوده است ولی هر چه هست این سینما وجود دارد و دلمان به همین خوش است.

● محمدحسین آسایش، منتقد: جرقه‌های فیلم‌های خانوادگی

در دهه‌ی اول انقلاب به خاطر تغییر و تحولات در نظام شاهد تغییر رویکردی بودیم و مردم به گونه‌ی سینمای خانواده و سینمای مبارزات روستاییان علیه فئودال‌ها تمایل داشتند و هم‌چنین شاهد فیلم‌های موفقی مانند «گل‌های داوودی» و «بگذار زندگی کنم» بودیم. در پایان جنگ ترکیب سنی جمعیت تغییر کرد و جوان‌ها زیادتر شدند و گرایش‌ها و ذائقه‌ی مردم تغییر کرد و از سینمای خانواده به سمت سینمای بازتاب منعکس شد و مشکلات جوان‌ها مطرح گردید. در پایان جنگ نیاز به شادی در میان مردم احساس شد، زیرا مردم بحران جنگ را پشت سر گذاشته و برای روحیه‌ی آن‌ها لازم بود سینمای کمدی - خانوادگی وارد عرصه شود. به مرور زمان سینمای خانوادگی تضعیف شد و در این زمان سینما تحت تأثیر مفاهیم اجتماع‌گرا قرار گرفت و ما شاهد فیلم‌هایی بودیم که بیانگر درد اجتماع بود اما بر همین منوال باقی نماند و بازتاب تمایلات قشر مرفه هم در آن منعکس گردید. سینمای خانواده و هر چه که در حال حاضر می‌بینیم فقط برای خانواده نبوده و نگاهی که صرفاً معطوف به خانواده باشد نیست، البته باز هم در این میان استثنائاتی مانند «من ترانه پانزده سال دارم»، «دختری با کفش‌های کتانی» و «تقاطع» جرقه‌هایی در سینمای اجتماعی - خانوادگی بوده است. ما فیلم‌هایی که بازتاب مشکلات خانواده در آن‌ها منعکس شده باشد را نداشته‌ایم مگر در دهه‌ی اول انقلاب و بعد از آن به دلیل تغییراتی که اشاره شد سینمای جایگزین، فیلم‌های کنونی و جوان‌پسند تجاری است.

▪ محمود گبرلو، منتقد: نگاه به خانواده در سینما جدی نیست

سینما ارتباط مستقیمی با خانواده دارد. در شرایطی که رسانه‌ها می‌توانند ارتباط مستقیمی با افکار عمومی داشته باشند سینمای ایران به‌شدت نیاز به سینمای خانوادگی دارد به‌خصوص که مردم اوقات فراغت خود را با سینما می‌گذرانند و تنوع دیگری ندارند. در این شرایط مسئولین سینما و سیاستگذاران باید بیش‌تر به این مقوله بپردازند و در این میان نباید از این روند سوء‌استفاده شود. چون نظارت دقیقی وجود ندارد و سینما به این گونه نیاز دارد، عوامل سوء‌استفاده‌گر در این رابطه بیش‌تر است. خانواده‌های ما از نظر فکری بالا هستند و فیلم‌های ساخته‌شده از نظر مفهومی رسا نیستند. از نظر تقسیم‌بندی، نسبت فیلم‌های ساخته‌شده‌ی ارزشمند و مؤثر سینمای خانواده بسیار کم است؛ ۱۰ درصد از سینمای خانواده ارزشمند است و ۹۰ درصد بقیه مشکلات عدیده دارند. یکی از مشکلات، فیلمنامه‌های تکراری و تقلید از یکدیگر است؛ برای مثال یک موضوع که راجع به رابطه‌ی دختر و پسر مطرح می‌‌گردد و برای خیلی از فیلمسازان باب می‌شود و ناخودآگاه از این سالن به آن سالن با فیلم‌های تکراری مواجه هستیم. نکته‌ی دیگر این که نگاه به خانواده عمیق و جدی نیست و بیش‌تر کپی‌برداری از فرهنگ غربی است که بیانگر مشکلات آن‌هاست و با واقعیت‌ جامعه‌ی ما تطابق ندارد. ما باید تعریفی از سینمای خانوادگی داشته باشیم، نباید یک هنرمند فیلم را رهاشده بسازد و آن را جلوی دوربین ببرد؛ بعضی از فیلم‌های خانوادگی در مورد خانواده‌های رهاشده است و حتی خود این فیلم‌ها هم به نتیجه‌ی درستی نرسیده‌اند. ساختار فیلم‌ها سطحی و سخیف است و به نظر من تکنیک نقش اساسی و مهمی در این زمینه دارد و کارگردانی و دکوپاژ هم سطحی و نازل است.

● لیلا رضایی، منتقد: چهره‌ی مظلوم زن و سیمای خشن مرد

سینمای خانوادگی جایگاه خود را پیدا کرده است و نمی‌توان گفت که خانواده جایگاهی ندارد، اگر به تاریخ سینمای ایران نگاهی بیندازیم مجموعه‌های تلویزیونی و تله‌فیلم‌های ملودرام بوده است منتها نوع پرداخت باعث ناکامی فیلم‌ها می‌شود. در فیلم‌ها و اغلب مجموعه‌های تلویزیونی فیلمسازان سعی می‌کنند که چهره‌ی مظلومی از زنان و سیمای خشنی از مردان را ترسیم کنند؛ با این طرز تفکر سینما ارتقا پیدا نمی‌کند و نمی‌شود به آن به عنوان یک سبک نگاه کرد چون همه‌ی آن‌ها کلیشه‌یی و قدیمی است، زیرا به‌تدریج شخصیت‌ها تغییر می‌کنند و با توجه به معیارهای روز این شخصیت‌های ساخته‌شده قدیمی است. زن امروز فرق کرده است و اگر مرد نباشد، کم‌تر از مرد نیست و با این همه مرد نیست. کسانی که این بینش را انتخاب می‌کنند باید شخصیت‌های خودشان را از لابه‌لای جمعیت کسانی که زندگی می‌کنند، انتخاب کنند و نباید با پیش‌زمینه‌ی قبلی که داشته‌اند فیلم بسازند؛ این گونه فیلم‌ها ممکن است تأثیر منفی روی خانواده‌ها بگذارد و کمکی به ترقی خانواده ندارد. اگر مبنا بر اساس آدم‌های امروزی باشد جهت فیلم‌ها تغییر می‌کند، برای مثال «رسول صدرعاملی» برای ساخت هر فیلمی تحقیق می‌کند و پس از آن شخصیت‌هایش را انتخاب می‌کند. مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌هایی که به مغلوب بودن زن و قلدر بودن مرد بپردازند، موفق نمی‌شوند. بخش عمده از فیلم‌هایی که می‌بینیم ملودرام‌هایی هستند که با قهرمان‌پردازی کلیت‌ها را مطرح می‌کنند در صورتی که دیگر دوره‌ی این حرف‌ها نیست ولی متأسفانه مردم این نوع سینما را پسندیده‌اند و تجربه نشان داده که از آن استقبال می‌کنند، نمی‌دانم چرا!؟ برای مثال فیلمی مانند «به همین سادگی» که بیانگر کاملی از جو خانواده است آن‌طور که باید مقبول خانواده‌ها نمی‌افتد، در حالی که در مقایسه با خیلی از فیلم‌ها جایگاه خانه و خانواده را در سطح واقعی‌تر و با پرداختی منسجم‌تر به نمایش درمی‌آورد.

● مجید اوجی، سینماگر: اصل سینماست

به نظر من خیلی نباید به دنبال جا انداختن گونه در سینمای ایران باشیم، بیش‌تر باید اصل سینما را جا بیندازیم. با توجه به کانال‌های مختلفی که در ایران و همه‌ی دنیا وجود دارد و هر روز دی‌وی‌دی‌ها و سی‌دی‌های مختلفی وارد می‌شود و به دست تماشاگر می‌رسد، در این شرایط برای تماشاگر سخت است که با هزینه‌ی بالاتر به سینما برود؛ با این وضعیت اول باید دنبال چیزی باشیم که مردم را به سینما بکشاند و سینما و موقعیت آن را برای مردم جذاب کنیم، بعد به این فکر کنیم که چه گونه‌یی بهتر است. من به این فکر نمی‌کنم که چه گونه‌یی خوب است ولی اگر بخواهیم مختص روی گونه‌ی خانواده تأکید کنیم، باید اضافه کرد که می‌شود خیلی بیش‌تر از این‌ها به این سینما پرداخت چون خانواده اصل اجتماع است و نیازمند پرداخت و توجه‌ بیش‌تری است و فکر می‌کنم اگر به این بخش بپردازیم، تأثیر مثبتی روی جامعه خواهد داشت .

فاطمه سهرابی



همچنین مشاهده کنید