دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

۲ سرمربی با ۲ نگاه متفاوت


۲ سرمربی با ۲ نگاه متفاوت

کشتی ایران امروز به جایگاهی رسیده است که سال ها آرزوی آن را داشت مدال آوری در رشته فرنگی و کسب افتخارات تابناک در رشته ای که برای سال ها در آن محلی از اعراب نداشتیم و دلخوشی مان تنها به تک ستاره هایی بود که هر ۵, ۱۰ سال یک بار در کشتی فرنگی ایران و جهان سربرآورده و ما را صاحب مدال های جهانی می کردند

کشتی ایران امروز به جایگاهی رسیده است که سال‌ها آرزوی آن را داشت؛ مدال‌آوری در رشته فرنگی و کسب افتخارات تابناک در رشته‌ای که برای سال‌ها در آن محلی از اعراب نداشتیم و دلخوشی‌مان تنها به تک ستاره‌هایی بود که هر ۵، ۱۰ سال یک‌بار در کشتی فرنگی ایران و جهان سربرآورده و ما را صاحب مدال‌های جهانی می‌کردند.

برای همین است که طی ۶۰ سال گذشته تعداد مدال‌های طلای جهانی ما در این رشته از ۱۰ عدد تجاوز نمی‌کند که البته ۹ طلای آن در همین ۱۰ سال اخیر به‌دست آمده است؛ یک طلا توسط فیروز علیزاده در سال ۱۹۶۹ ماردل پلاتای آرژانتین، یک طلا توسط حسن رنگرز در سال ۲۰۰۱ پاترا یونان، ۵ طلا توسط حمید سوریان در سال‌های ۲۰۰۵، ۲۰۰۶، ۲۰۰۷، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰، یک طلا توسط امیر علی اکبری در جهانی ۲۰۱۰ روسیه و دو طلای امید نوروزی و سعید عبدولی در مسابقه‌های جهانی اخیر ترکیه در سال ۲۰۱۱.

هر چند این وسط ۲ مدال نقره و ۲ مدال برنز جهانی نیز نصیب کشتی فرنگی ایران شده است، اما تولد حقیقی این رشته را باید در دهه اخیر دانست. البته نباید نادیده گرفت که تغییر مقررات نیز مزید بر علت شده تا فرنگی‌کاران ایران به نسبت گذشته در شرایط بهتری رو در روی حریفان جهانی خود ایستاده و در راه مدال‌آوری تنه به تنه آنان بزنند، اما واقعیت این است که کشتی فرنگی ایران امروز در راستای مدیریت درست و اصولی یک اهل فن و قهرمانی کارکشته چون محمد بنا، قبایی نو بر تن کرده و خود به قطبی تازه در کشتی فرنگی دنیا تبدیل شده است.

شاید برای سال‌ها وقتی اسم روس‌ها و کشتی‌گیران اروپای شرقی به میان می‌آمد، ترس و دلهره در دل کشتی‌گیران ایران می‌افتاد، اما امروز نه تنها از این ترس خبری نیست، بلکه این رقبای جهانی ما هستند که از رویارویی با کشتی‌گیران ما دچار وحشت می‌شوند.

دستیابی به چنین شرایطی نیز بسادگی به دست نیامده و محمد بنا که با سابقه نایب قهرمانی جهان در سال ۱۹۸۳ کی یف، این راه را بخوبی رفته است، از بدو تصدی هدایت تیم ملی کشتی فرنگی ایران، انقلابی در شیوه کشتی گرفتن و مبارزه فرنگی‌کاران ایران به وجود آورده است تا آنان با ملکه ذهن ساختن هنر استفاده از دست‌ها در سرپا و خاک و بویژه استفاده از فنون پرتابی در خاک، پشت حریفان مطرح خود را به خاک رسانده و صاحب مدال‌های زرین در عرصه رقابت‌های آسیایی و جهانی شوند.

هر چند که همیشه حب و بغض‌ها این اجازه را نداده که کشتی ایران از تمامی سرمایه‌های انسانی خود به بهترین شکل استفاده کند، اما خوشبختانه فدراسیون، طی این سال‌ها جز یک مورد که آن هم مربوط به بازیهای المپیک ۲۰۰۸ لندن می‌شود، پشت محمد بنا را خالی نکرده است تا بیشترین فتوحات در این ده ساله به نام این رشته نوشته شود. حتی کشتی آزاد ما طی این سال‌ها تحت سایه موفقیت و درخشش کشتی فرنگی قرار گرفته تا پیروزی و شتاب فرنگی‌کارها به سوی قله‌های جهانی، عامل انگیزشی برای آزادکارها به حساب آید.

در همین مسابقات جهانی اخیر استانبول و با این‌که دوملی‌پوش فرنگی به‌واسطه همگروهی با کشتی‌گیران رژیم صهیونیستی، اجازه درخشش و بزرگی را نیافتند، اما تیم محمد بنا آنقدر بزرگ بود که از این لطمه نیز کمر راست کرد تا در پایان با کسب ۲ مدال طلا و یک برنز، بر سکوی سوم جهان بایستد.

نکته: کشتی امروز در بهترین شرایط خود و نقطه مطلوب قرار ندارد و به‌طور مسلم اگر نخواهیم ضعف‌ها و نقصان‌ها را در تیم‌های ملی خود ببینیم، در المپیک لندن دچار خسران خواهیم شد

هر چند محمد بنا امروز از بی‌توجهی‌ها در کشتی دل خونی دارد و اگر صرفا به خودش باشد همین امروز قید کار در تیم ملی را خواهد زد، اما او برای این‌که مزد تلاش‌ها و زحماتش را در عرصه بازی‌های المپیک بگیرد و اجازه ندهد سرنوشت تلخ پکن ۲۰۰۸ تکرار شود، امروز با انگیزه‌های دوچندان به عاقبت کارخود در لندن ۲۰۱۲ می‌اندیشد و در این راه نیز منافع ملی کشتی را ارجح بر هر چیزی می‌شمارد. او که از سال‌ها پیش نیز زیر بار مربیگری در لیگ نرفته تا پرستیژ خود را در مقام سرمربی تیم ملی حفظ کند، امسال نیز با توجه به اهمیت حضور در المپیک،خود را مستثنی از مربیگری در سطح باشگاهی کرده است تا از بالا بر تمام مسائل ریز و درشت کشتی فرنگی نظارت عالیه کرده و برنامه سربلندی این رشته را در المپیک ترسیم کند. در تیم محمد بنا امروز شرایط به‌گونه‌ای است که هیچکس خود را از پیش، صاحب دوبنده تیم ملی نمی‌داند و حاشیه امنیتی برای وی متصور نیست، حتی حمید سوریان، ستاره بزرگ کشتی فرنگی ایران و جهان. این وضعیت نیز به نوع تفکر بنا برمی‌گردد که برای یک لحظه از حریف تراشیدن برای ملی‌پوشان غافل نیست و با جدیت تمام می‌کوشد تا با رفع نقاط ضعف کشتی‌گیران، ضریب موفقیت شان را دوچندان سازد.

بنا در شرایطی طی این سال‌ها قید حدود ۲۰۰ میلیون تومان را زده که بر خلاف او، کادرفنی تیم ملی کشتی آزاد در لیگ، دست به تیمداری زده و نمی‌تواند از ۵۰، ۶۰ میلیون در طول یک فصل چشمپوشی کند!

غلامرضا محمدی، سرمربی تیم ملی کشتی آزاد که بالاخره شهد موفقیت را در رقابت‌های جهانی استانبول چشید تا تیم تحت هدایت او با دو طلا، یک نقره و یک برنز، بعد از روسیه نایب قهرمان جهان شود، امسال برای حضور در لیگ به تیم خونه به خونه بابل پیوسته است تا با توجه به سرمایه‌گذاری این شرکت مازندرانی، او نیز همچنان از خوان لیگ بهره‌مند شود. هر چند که به شخصه این کار غلامرضا محمدی را در طول سال‌های گذشته نیز منطقی نمی‌دانستیم، اما بی‌تردید در فاصله ۱۰ ماه تا المپیک، محمدی باید قید تیمداری در لیگ را بزند تا مثل همتای موفق‌اش در تیم فرنگی، از بالا تمام مسائل کشتی آزاد را رصد کرده و در دایره تفکراتش، کشتی را به بزرگی تمام ایران ببیند نه تنها تیم خونه به خونه‌ای که با حضور او و چند کشتی‌گیر ملی پوش و مستعد، قهرمانی را نشانه خواهد رفت.

همه اینها در شرایطی است که امسال حقوق ماهانه ۵ میلیون تومانی برای سرمربیان تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی، وزنه‌برداری و تکواندو از سوی کمیته ملی المپیک برقرار شده تا در کنار حقوق‌های جداگانه‌ای که از فدراسیون‌های مربوط می‌گیرند، آنان بی‌دغدغه برای حضور در المپیک دورخیز کنند.

متاسفانه امروز در کشتی ما و با توجه به مدیریت غیرمتمرکز فدراسیون، شرایط به‌گونه‌ای است که غیر اهل فن در آن حرف اول را زده و سررشته امور را در دست دارند. در چنین شرایطی یک عده نیز مقدم بر منافع ملی کشتی، منافع شخصی‌شان را اصل قرار داده‌اند تا در سرخوشی موفقیت به‌دست آمده در استانبول، فعلا کبک‌شان خروس بخواند. غافل از آن‌که صحنه المپیک، میدان کوچکی نیست و پیروزی در آن به همین سادگی‌ها که عده‌ای می‌پندارند، به دست نمی‌آید.

گرچه حرف و حدیث در این ارتباط زیاد است که به فراخور موضوعات کشتی به آن خواهیم پرداخت، اما باید تاکید کنیم، کشتی امروز در بهترین شرایط خود و نقطه مطلوب قرار ندارد و به‌طور مسلم اگر نخواهیم ضعف‌ها و نقصان‌ها را در تیم‌های ملی خود ببینیم، در لندن دچار خسران خواهیم شد. تجربه ناکامی پکن می‌تواند حاوی درس‌های خوبی برای کشتی ما باشد که امیدواریم مسوولان امر، چشمان خود را روی حقایق موجود نبندند.

حجت‌اله اکبرآبادی