پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

ترور در ایران و جهان


ترور در ایران و جهان

ترور پدیده ای است كه عمری برابر عمر تاریخ بشر دارد از یك منظر, انسان موجودی فزون طلب, استیلاجو, تملّك گرا و رقابت پیشه است و مجموعه این ویژگیهاست كه او را به كسب قدرت وادار می كند از این منظر انسان موجودی جستجوگر قدرت تلقی می شود كه چگونه كسب كردن قدرت برای وی مهم نیست

استمرار پدیده‌ها نشان‌دهنده تداوم منابع مولّد آنهاست. دیرینگی ترور در جوامع بشری نیز از پیوستگی حضور عواملی حكایت می‌كند كه روابط انسانی را به سوی خشونت و ارعاب سوق می‌دهد. تحمل نكردن و اقدام به حذف فیزیكی و غیرفیزیكی حریفان، فی‌نفسه نشانه ضعف پویایی در ساماندهی مراودات و ارتباطات در یك مجموعه انسانی است. این مقاله، با مروری بر تاریخچه ترور در ایران و جهان روشن می‌سازد كه ترور، معلول شكافها، تبعیضها و نابرابریهایی است و بی‌توجهی به آنها، دوام ترور و گسترش دامنه آن را در آینده موجب می‌گردد.

ترور پدیده‌ای است كه عمری برابر عمر تاریخ بشر دارد. از یك ‌منظر، انسان موجودی فزون‌طلب، استیلاجو، تملّك‌گرا و رقابت‌پیشه است و مجموعه این ویژگیهاست كه او را به كسب قدرت وادار می‌كند. از این منظر انسان موجودی جستجوگر قدرت تلقی می‌شود كه چگونه كسب‌كردن قدرت برای وی مهم نیست. نماینده این نگرش ماكیاولی است كه برای نخستین‌بار سیاست عاری از تقیّدات اخلاقی، دینی و تعهدات انسانی را مطرح كرد.

او به شاهزاده سفارش می‌كند در پی تحقق سه اصل بر محوریت قدرت باشد:

۱) كسب قدرت. هدف كسب قدرت است و این مهم نیست كه چگونه آن را به‌دست می‌آوری، با تزویر، ریا یا كشتن رقیب. زیرا شمشیر مظهر قدرت است و هركس آن را به‌دست آورد، صاحب قدرت است. پس اگر رقیب قدرتی خود را نكشی، مطمئن باش، شاهزاده، او تو را خواهد كشت. پس در میدان قدرت‌طلبی راهی جز چشم برهم گذاشتن بر روی ارزشها و باورهای ساختگی دست قدرتها نیست. برای كسب قدرت جز بی‌رحمی و خشونت چاره‌ای نیست. مدل ماكیاولی، سزار بورژیا، حاكم فلورانس و مظهر خباثت و جنایت، بود. همان‌گونه كه مدل خواجه نظام‌الملك در پیاده‌كردن اندیشه سیاسی ایرانشهری، اردشیر بابكان و انوشیروان بود كه مزدك و مزدكیان را كه رقیب قدرت او بودند، قتل‌عام كرد.

۲) حفظ قدرت. بر صاحب قدرت واجب است برای حفظ قدرت روی تمام وجدانیات پاگذارد. (همان‌گونه كه شاه‌عباس صفوی دو فرزندش را كشت و دو فرزند دیگرش را كور كرد، زیرا تصور می‌كرد كه رقبایش را در دامان خود پرورش می‌دهد.)

۳) اعمال قدرت یا نمایش قدرت. صاحب قدرت باید برای ایجاد وحشت و اطاعت میان پیروان خود، قدرتش را به انحای مختلف به رخ آنان بكشد، زیرا نمایش قدرت موجب می‌شود قدرت حفظ گردد و تقویت شود.[۱]

قدرت در پی سلطه است و سلطه از زمانی به‌وجود آمد كه یك نفر بر دیگران یا اقلیتی بر اكثریتی مسلط شد و همچنین در اینجا علائم شكل‌گیری دولت پدیدار گردید. بنابراین دولتها خود را مسئول دفاع از قدرت خویش برای تامین و تضمین اصل بقا می‌دانند و به همین اعتبار در جستجوی امنیت از طریق آمادگی برای جنگ هستند و جنگ وسیله‌ای است برای مهار تهدید و خشونت كه می‌تواند امنیت و قدرت دولت را متزلزل كند و تروریسم شكلی از خشونت و تهدید در مقابل عامل تهدیدكنندهٔ قدرت و امنیت است.

آیزنهاور، رئیس‌جمهوری امریكا، در دهه ۱۹۵۰ معتقد بود «تا زمانی كه جنگ در نظام بین‌المللی وجود دارد، عدم آمادگی نظامی به همان اندازهٔ درگیری نظامی، فاجعه‌آمیز است.»[۲] براساس یك نظریه استراتژیك‏، صلح محصول قدرت است و امنیت در سایه سلطه و برتری بر دشمن به‌دست می‌آید. به عبارت دیگر امنیت هر ملتی محصول قدرت آن ملت نسبت به ملتهای دیگر است.

بنابراین تروریسم حاصل جمع تعارض و تقابل مدعیان قدرت است كه برای كسب یا حفظ قدرت از این روش خشن علیه رقیب بهره می‌گیرند. البته جدال میان صاحبان قدرت و مدعیان آن ضرورتاً و صرفاً بر سر قدرت سیاسی نیست كه دولت متولی آن است. جدال بر سر مسائل اقتصادی، جدال برای اثبات حقانیت و مشروعیت فرقه‌های دینی و حساسیت بر سر برتری قومی و نژادی، همه مواردی هستند كه تروریسم را به‌وجود می‌آورند.

معمولا ترور و تروریسم یك اقدام سیاسی در جهت حذف رقیب سیاسی به منظور رسیدن به هدف سیاسی است. اما گاهی ممكن است گروههایی در پناه اندیشهٔ ایدئولوژیك به‌عنوان مدعیان قدرت سیاسی، فرد یا افراد وابسته به صاحبان قدرت سیاسی را ترور كنند، ولی درنهایت هدف این گروهها رسیدن به قدرت سیاسی و استقرار ایدئولوژی خود است. همچنین ممكن است صاحبان قدرت اقتصادی، با ترور، رقبای اقتصادی خود را به وحشت اندازند یا به منظور بیرون راندن رقبای خود از میدان رقابت اقتصادی، آنان را با ترور حذف كنند.

بنابراین ترور هم می‌تواند حربه‌ای باشد در دست صاحبان قدرت علیه ناقدان قدرت ــ كه این گروه دوم می‌توانند تهدیدی علیه صاحبان قدرت باشند ــ و هم می‌تواند وسیله‌ای باشد در دست فاقدان قدرت در مقابل گروههایی كه میل به سلطه‌گری دارند.

هدف مقاله اثبات این موضوع است كه ماهیت و اهداف ترور و تروریسم از گذشته تاكنون تفاوت چندانی نكرده، بلكه روش و تاكتیكها و حوزهٔ عملكرد آن پیچیده‌تر و گسترده‌تر شده است. دیگر اینكه تروریسم در گذشته واكنشی محلی و ملی بود، اما امروز اشكال دولتی ــ بین‌المللی به خود گرفته و با توجه به فرآیند جهانی‌شدن و در كنار عوارض ناشی از جهانی‌شدن، مثل ایدز، آنفولانزای مرغی و گرم‌شدن كره زمین، از حوزه قدرتهای ملی فرا رفته و به صورت یك معضل بین‌المللی درآمده است. از سوی دیگر با توجه به عصر انقلابات اطلاعاتی ــ مخابراتی كه فناوریهای متنوع ارتباطی را در دسترس تمام ملتها قرار داده است، امكان كنترل تروریسم برای هیچ دولتی به تنهایی مقدور نیست، زیرا امروزه تروریسم در چارچوب جنگهای نامتقارن، «تروریسم اطلاعاتی» (Info Terrorism)، «تروریسم رایانه‌ای» (Cyber Terrorism) و «تروریسم هسته‌ای» (Nuclear Terrorism) به صورت نگران‌كننده‌ای امنیت جهان را به‌خطر انداخته است و متاسفانه هر روز به صورت ترور كور، جان هزاران شهروند بی‌گناه را می‌گیرد.

در سایه‌روشن توضیح و تعریف تروریسم دو نكته مهم پنهان است: اول اینكه هر دولتی از دیدگاه منافع، سلیقه و ایدئولوژی خود به تروریسم می‌نگرد و تعریف خاصی را ارائه می‌دهد. به‌همین دلیل گاه از تروریسم تعبیر به دفاع مشروع می‌شود. دوم اینكه سازمان ملل متحد و دیوان بین‌المللی كیفری طی سه دههٔ گذشته به دلیل اختلاف دیدگاه نتوانسته‌اند تعریف واحدی از این اقدام ناپسند ارائه دهند كه مقبول عام باشد.[۳]

● تعریف ترور و تروریسم

در لغتنامه روابط بین‌الملل ذیل كلمه Terrorism آمده است: ترور و تروریسم به فعالیتهای بازیگران دولتی و غیردولتی اطلاق می‌شود كه شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به كار می‌برند.[۴]

همهٔ منابع بر این مساله تاكید می‌كنند كه ترور یك اقدام خشن سیاسی برای نیل به اهداف سیاسی است، اما در این میان نوع این اقدام اهمیت چندانی ندارد. ممكن است یك قهرمان حریف خود را یا یك سرمایه‌دار رقیب خویش را با كشتن از سر راه بردارد. معمولا ترور دو حالت دارد: در حالت اول شخص یا اشخاصی با انگیزه سیاسی فرد یا افرادی را می‌كشند تا مانع یا موانعی را از سر راه اهداف سیاسی خود بردارند. حالت دوم عبارت است از احساسات و عكس‌العملهایی كه این ترور در جامعه به‌وجود می‌آورد؛ یعنی رعب و وحشت شهروندان را در برمی‌گیرد و دولت برای نمایش قدرت و مهار تهدید، خود نیز به رفتارهای رعب‌آور دست می‌زند.

در ترورهای محلی و ملی، معمولا ترور به دو شكل اجرا می‌شد: یكی «ترور سرخ»؛ یعنی تروری كه با اسلحه، اعم از سرد یا گرم، و به قصد كشتن اجرا می‌شود كه گاهی ممكن است به قتل منجر نشود كه در این صورت ترور ناموفق نامیده می‌شود. از آنجایی كه هدف تروریسم حذف فیزیكی رقیب یا رقبا از صحنه سیاست است، گاهی ممكن است ترور به صورت غیرمستقیم صورت گیرد. مثل تصادفهای ساختگی با اتومبیل، انفجار هواپیمای حامل مقامات سیاسی ــ نظامی یا انفجار قطار برای به‌نمایش گذاشتن قدرت، انتقام‌گیری از دولتها یا تهدید آنان. انفجار قطار در سال ۲۰۰۴ در اسپانیا كه طی آن بیش از سیصد نفر از شهروندان به قتل رسیدند و نیز انفجار متروی لندن در سال ۲۰۰۴ به منظور هشدار به این دو دولت به دلیل حمایت از حمله امریكا به عراق بود. از دیگر اقدامات تروریستی می‌توان به مسموم‌كردن مخالفان اشاره كرد؛ شیوه‌ای كه در دوره دوم سلطنت رضاشاه رواج داشت. این جنایت را شخصی به‌نام الیم‌‌الدوله انجام می‌داد كه دفتری در پادگان عشرت‌آباد داشت. هركسی كه رضاشاه به او بدگمان بود می‌بایست در دفتر الیم‌الدوله قهوه‌ای نوش‌جان می‌كرد كه مواد سمی به آن افزوده شده بود.

نوع دوم «ترور سرد» است كه گاهی به ترور شخصیتی شهرت دارد. در این نوع ترور، عامل ترور به منظور تخریب و حذف رقیب، به هیاهو و جنجال‌آفرینی، تبلیغات از طریق رسانه‌های جمعی، از جمله انتشار كتاب و مقاله و حتی ساخت فیلم، دست می‌زند و گاهی رقیب را به مصرف مواد مخدر، داشتن روابط نامشروع و رشوه‌دهی و رشوه‌گیری نیز متهم می‌كند. این شیوه معمولا در دنیای هنر، ورزش و گاهی اقتصاد به كار می‌رود. اما همان‌گونه كه قبلا یادآوری شد، اصطلاح ترور عمدتا اهداف سیاسی را تعقیب می‌كند.

یكی از تعاریف آكادمیك و جامع از تروریسم، تعریف آلكسی پ. اشمید (Alex P. Schmid) است. اشمید كه از مساعدت بیش از پنجاه دانش‌پژوه در بسط و پالایش تعریف خود بهره برده است، نتیجه می‌گیرد: تروریسم شیوهٔ اقدامات تكراری به منظور ایجاد دلهره، رعب و وحشت است كه به دلایل سلیقه‌ای، جناحی یا سیاسی، گروههای مختلف از آن استفاده می‌كنند. البته تعریف اشمید به همین‌جا خاتمه نمی‌یابد و در ادامه بین نوع اهداف موردنظر، تاثیر موردنظر، تصادفی یا انتخابی بودن عمل و... تفكیك قائل می‌شود.[۵] به‌رغم اینكه تعریف اشمید از تركیب صدونه تعریف حاصل شده، خود وی معتقد است كه هنوز تعریف او جای انتقاد دارد.

وزارت‌خارجه امریكا از سال ۱۹۸۳ تعریف مندرج در سند ۲۲ از قانون ایالات‌متحده، ماده ۲۶۵۶، بند «د» را به كار می‌برد: «واژه تروریسم به معنای خشونت عمدی و با انگیزه سیاسی است كه علیه اهداف عمومی نظامی، سیاسی و اقتصادی توسط گروههای فراملی (Trans national) یا فروملی (Subnational) و یا عوامل پنهانی و معمولا با قصد نفوذ در مخاطبان صورت می‌گیرد.»

● تروریسم در ایران

در تاریخ ایران باستان احتمالاً نخستین اقدام تروریستی كشتن بردیای دروغین بود. بعد از داریوش‏، خشایارشا پس از خلاصی از جنگ با یونان روزگار خود را به لهو و لعب گذراند و در سال ۴۶۵ قبل از میلاد به دست یكی از درباریان خود كشته شد. از این تاریخ، با ورود زنان به دربار، موج ترور و كشتار در سلسله هخامنشی بالا گرفت. احتمالاً اسكندر نیز در نتیجه یك توطئه تروریستی كشته شد. در دوره اشكانی نیز آثار اقدامات تروریستی علیه شاهان به چشم می‌خورد.

در دوره ساسانیان كشتن پادشاهان رواج بیشتری داشت و مشهورترین آن قتل خسروپرویز، شاهنشاه ساسانی، در سال ۶۲۸.م به دست درباریان خود بود و بعد از او این مساله تا ظهور اسلام ادامه پیدا كرد.[۶] اما ریشه‌های ترور سازمان‌یافته در ایران بعد از اسلام را باید در فعالیتهای فرقه اسماعیلیه به رهبری حسن صباح در دوره ملكشاه سلجوقی به بعد سراغ گرفت.[۷]

حشاشین اصطلاحی است كه اروپاییان در مورد فدائیان اسماعیلیه به كار می‌برند. حشاشین در قرن پنجم هجری قمری تقریبا برابر با قرن یازدهم میلادی و در عصر ملكشاه و سنجر به قدرت رعب‌آوری تبدیل شدند كه رقبای خود را به سبك ترور با كاردهای مخصوص به قتل می‌رساندند. حسن صباح در اواخر قرن پنجم در كوههای الموت دژ مفصل و محكمی تاسیس كرد. فداییان او هم شاهزادگان سلجوقی و هم خلفای عباسی را به‌عنوان دو عنصر غاصب قدرت در ایران در هر موقعیت مناسب ترور می‌كردند.[۸]

در تاریخ ایران فداییان اسماعیلیه نخستین هسته‌ تروریستی بودند كه سازمان‌یافتگی، ایدئولوژی و اهداف مشخص سیاسی داشتند. این گروه به‌قدری در میان درباریان سلجوقی و عباسی وحشت ایجاد كرده بودند كه نام آنها نیز رعب‌آور بود. اسماعیلیه در جنگهای صلیبی به‌عنوان یكی از كانونهای قدرت در شرق، مورد توجه امرای صلیبی و سپس مورخان اروپایی قرار گرفتند.

دكتر علی بیگدلی

پی‌نوشت‌ها

* استاد دانشگاه شهید بهشتی.

[۱]ــ برای مطالعه بیشتر رك: علی بیگدلی، تاریخ اندیشه سیاسی در غرب، ج ۱، ذیل عنوان ماكیاول.

[۲]ــ جان گرنویل، تاریخ جهان در قرن بیستم، ج اول، زیرنظر هرمز همایون‌پور، تهران، فرزان، ۱۳۷۷، ص۵۱۰

[۳] - Alin McLEAN, The Concise Oxford Dictionary of Politics New York, University Press, ۱۹۷۵

[۴] - The International Relations Dictionary, Jack Planc, Fourth Editior, Western Michigan University, ۱۹۸۰

[۵]ــ توماس جی بدی، «تعریف تروریسم بین‌الملل»، ترجمه: سیدرضا میرطاهر، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۵ و ۶، پاییز و زمستان ۱۳۷۸

[۶]ــ آرتور كریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه: رشید یاسمی، تهران، صدای معاصر، ۱۳۷۸، صص۵۵۰ــ۳۵۳

[۷]ــ برنارد لوئیس، تاریخ اسماعیلیان، ترجمه: فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۳۶۲

[۸]ــ رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ رشیدی، به كوشش بهمن كریمی، تهران، اقبال، ۱۳۳۸، ص۶۵

[۹]ــ علی بیگدلی، ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران، ج۱، تهران، سروش، ۱۳۷۷، ص ۶۶

[۱۰]ــ برنارد لوئیس معتقد است فداییان كنت ریموند دوم، حاكم ترابلس، و ماركی كنرادمونفرا، پادشاه لاتینی اورشلیم، را ترور كردند. اما در منابع فارس به آن اشاره‌ای نشده است. برای اطلاعات بیشتر رك: Bernard, Lewis, The Assassin, London, ۱۹۶۷, P. ۴۷

[۱۱]ــ برنارد لوئیس، اسماعیلیان در تاریخ‏، ترجمه: یعقوب آژند‏، تهران، مولی ۱۳۶۳، ص۱۶۲. همچنین رك: تاریخ عقاید اسماعیلیه، نوشته فرهاد دفتری، ترجمه: فریدون بدره‌ای، تهران، فرزان روز، ۱۳۷۵

[۱۲]ــ مارشال گ. س. هاجسون، فرقه اسماعیلیه، ترجمه: فریدون بدره‌ای، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸، ص۱۲۲

[۱۳] - Laqueur, The Age of Terrorism, Foreign Affairs, Vol ۶۴, ۱۹۸۶, P. ۸۸

[۱۴]ــ رشیدالدین‌ فضل‌الله، همان، ص۶۸

[۱۵]ــ علی بیگدلی، ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران، همان، مقدمه.

[۱۶]ــ هانا آرنت، انقلاب، ‌ترجمه: عزت‌الله فولادوند، تهران، كتابهای جیبی، ۱۳۶۲، ص۱۹

[۱۷]ــ علیرضا طیب، تروریسم، تهران، نشر نی، چ۱، ۱۳۸۲، ص۲۸

[۱۸]ــ كتاب تاریخ معاصر ایران، مجموعه مقالات، كتاب اول، موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۶۸، ص۳۸

[۱۹]ــ یپرم‌خان ارمنی از اعضای معروف حزب داشناك بود كه با جنبش مشروطه از قفقاز وارد ایران شد، در جنگ رضاخان و سردار اسعد علیه رحیم‌خان چلیپانو در اردبیل شركت كرد. سپس تحت فرماندهی عبدالحسین‌میرزا فرمانفرما و در كنار رضاخان شصت‌تیری به جنگ سالارالدوله رفت كه قصد فتح تهران را داشت و در این جنگ كشته شد.

[۲۰]ــ محمود طلوعی، هفت پادشاه، ج۱، تهران، نشر علم، ۱۳۷۷، صص۹۹ــ۹۴

[۲۱]ــ علی بیگدلی، ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران، همان، مقدمه، ص و

[۲۲]ــ یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه: احمد گل‌محمدی، محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۸، ص۹۲

[۲۳]ــ برای اطلاعات بیشتر رك: علی بیگدلی، ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران، تهران، سروش، ۱۳۷۷

[۲۴]ــ احمد كسروی، تاریخ مشروطه ایران، ج۲، تهران، امیركبیر، ص۶۴۴

[۲۵]ــ این نظر برگرفته از فلسفه سیاسی ماركسیسم است و اصولا تفكر چپ تاحدودزیادی از اندیشه و نظریه «اراده جمعی» ژان ژاك روسو متاثر می‌باشد، درحالی‌كه در عصر پست‌مدرن انقلاب تاحدودزیادی از واژگان سیاسی حذف شده است.

[۲۶]ــ كمیته مجازات ظاهرا به منظور انتقام از كسانی به‌وجود آمد كه باعث انحراف جریان مشروطه‌خواهی شده بودند، ولی بعداً مشخص شد این كمیته ساخته و پرداخته كانونهای طرفدار انگلیس است برای بحران‌سازی در جامعه ایران و فراهم‌كردن محیط برای اجرای كودتا.

[۲۷]ــ احمد كسروی، همان، ص۱۳

[۲۸]ــ اسماعیل رائین، حیدرخان عمواوغلی، تهران، جاویدان، ۱۳۵۵، ص۴۰

[۲۹]ــ درباره كمیته مجازات رك: جواد تبریزی، اسرار تاریخی كمیته مجازات، تهران، فردوسی ۱۳۶۲؛ و نیز علی بیگدلی، همان، ص۹۱۹

[۳۰]ــ درباره ترور مدرس رك: حسین مكّی، مدرس قهرمان آزادی، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۵۸، ص۳۱۲

[۳۱]ــ خواندنیها، شماره ۳۹، سال ۱۳‏؛ اطلاعات، شماره ۲۷۹۴، مورخ ۱۸/۱۲/۲۹

[۳۲]ــ فواد روحانی‏، تاریخ ملی‌ شدن صنعت نفت ایران، ص۱۴۵

[۳۳]ــ مجله نگاه، تحلیل‌های نظامی، راهبردی، سال چهارم، شماره ۳۶، تیرماه ۱۳۸۲

[۳۴]ــ مجله نگاه،‌ مركز تحقیقات و مطالعات جنگ، سال سوم، شماره ۲۷، مهر ۱۳۸۱

[۳۵]ــ فصلنامه مطالعات استراتژیك، سال هشتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۴، شماره مسلسل ۲۸

[۳۶]ــ از نگاه دیگر، فروپاشی اتحاد شوروی بر استراتژی نظامی امریكا بسیار اثر گذاشت، چراكه پس از مدتی طولانی با تغییر اساسی ژئوپولتیك و ژئواستراتژی جهان، امریكا دیگر با یك ابرقدرت روبرو نبود. در نتیجه برخلاف روند سابق تمركز استراتژی امریكا از سطح جهانی به سطح منطقه‌ای كاهش یافت. براساس استراتژی جدید، اتحادیه‌های منطقه توسعه یافت، حضور نظامی در مناطق مختلف افزایش پیدا كرد و به جای منازعات جهانی بر منازعات منطقه‌ای تاكید شد.

[۳۷]ــ محمود یزدان‌نام، «استراتژی دفاعی ایالات‌متحده پس از یازدهم سپتامبر»، فصلنامه مطالعات استراتژیك، سال هشتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۴، شماره مسلسل ۲۸، ص۳۷۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.