شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
سهم نخبگان در تحقق اهداف چشم انداز
امروزه از منظر علمی اساسا بحث و موضوع نخبگان در ردیف مطالعات مرتبط با علوم اجتماعی قرار میگیرد. شاید یكی از دلایل اصلی این تقسیمبندی و یا اختصاص این جایگاه لحاظكردن نخبگان در زمره نیروهای اجتماعی است. از این رو در حالی كه اكنون با مجموعه نخبگانی با تخصصهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و یا نظامی مواجه هستیم، با این وجود همه این نخبگان بدون درنظرگرفتن نوع تخصصشان، یكجا در حوزه اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند.
اشاره به این جایگاه از آن جهت مهم است كه همانند دیگر مفاهیم علوم اجتماعی امكان ارائه تعریفی واحد از مفهوم نخبه را بسیار مشكل ساخته است. درك این مشكل زمانی آشكارتر میشود كه بدانیم در مكاتب كلاسیك و مدرن شرقی و غربی برای فرد نخبه ویژگیها و مشخصههای متنوع و بعضا متفاوتی عنوان گردیده است. و اما اگرچه در توصیف و بیان ویژگی نخبگان نزد جوامع و حتی كشورهای مختلف یگانگی و یكسانی چندانی بهچشم نمیخورد، با این حال آنچه مسلم است، اینكه هم در نگاه اندیشمندان غربی و هم از منظر دانشمندان شرقی در این موضوع كه نخبگان اقلیت سازمانیافتهای هستند كه بر اكثریت بدون سازمان حكومت میكنند، اختلاف چندانی بهنظر نمیرسد. از سویی باید پذیرفت كه بهطور كلی رفتار و كردار جمعی و سازمانی آن هم برای كسب و یا در اختیارگرفتن قدرت با هدف اعمال آن در حق دیگران از هر فردی با هر درجه از دانش و توانی امكانپذیر نخواهد بود.
بنابراین به خوبی میتوان دریافت كه نخبگان افرادی هستند كه بهدلیل عوامل مختلف وراثتی، آموزشی و معرفتی نسبت به سایر همنوعان خود از شایستگی، توانمندی و كارآمدی متمایزتری برخوردارند و به خاطر همین ویژگیها میتوانند در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تاثیرگذارتر باشند.
تردیدی نیست كه در مطالعات و بررسیهای مربوط به ارزیابی و سنجش نسبت و رابطه نخبگان با پیشرفت و عقبماندگی جوامع میبایست به موضوع منشأ و خاستگاه پیدایی و نیز رفتار و كردار فردی وجمعی آنان توجه و تأمل خاص و ویژهای مبذول داشت. با این وجود نخبگان حتی بدون توجه به عوامل یادشده نیز یكی از مهمترین متغیرهای تحمیل عملكرد یك نظام سیاسی به حساب میآیند، چرا كه تجربههای عینی بهدرستی نشان داده كه میان ترقی و تعالی و یا سقوط و فروپاشی یك جامعه از یكسو و اندیشه و تفكر نخبگان و سرآمدان آن از دیگر سوی ارتباط تنگاتنگ و انكارناپذیری موجود است. تا جایی كه حتی تلاش برای افزایش ظرفیتهای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یك نظام سیاسی بدون لحاظكردن نقش نخبگان درونی و پیرامونی آن بهشدت تردیدآمیز و غیرممكن خواهد بود.
با همین توصیف ساده میتوان به این واقعیت اساسی دست یافت كه میان توسعهیافتگی یك جامعه و ویژگی جایگاه نخبگان آن ارتباط بیواسطه و معناداری برقرار است. این واقعیت درخصوص جامعه ایران نیز بهدرستی قابل تعمیم و تبیین است و اگر سند چشمانداز ۲۰ ساله ایران را یك سند بالادستی توسعهای بدانیم، بنابراین مستقیما میتوان به این نگره قائل شد كه میان كیفیت دستیابی به اهداف سند چشمانداز و ویژگی نخبگان ایرانی ارتباط مستقیم و غیرقابل كتمانی موجود است.
بسیار بدیهی است كه سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران دستكم بهعنوان یك تز و یا الگوی توسعه همهجانبه از تبیین نقش و جایگاه نخبگان بهعنوان مهمترین كارگزاران تغییر و تحولات اجتماعی غافل نمانده است. اكنون قبل از هرگونه ارزیابی و تحلیل پیرامون سنخ و گونه نخبگان موردنظر در این سند و نیز میزان و اهمیت نقش واگذارشده عینا به درج وظایف پیشبینی شده كه بنا به بررسیهای نگارنده از مستندات قابل دسترسی اخذ شده است، مبادرت میورزیم. در مستندات سند چشمانداز و نیز در فرآیند اجرای چشمانداز وظایف و ماموریتهای زیر به نخبگان كشور محول گردیده است:
۱) مطالعه مستندات با هدف مهم دقیق چشمانداز
۲) ایجاد درك و تفسیر واحد از مفهوم چشمانداز و انتقال آن به مردم
۳) تلاش برای ایجاد تحرك و عزم ملی داوطلبانه در سطح مسوولان و مردم
۴) كمك به مجریان از طریق تبیین دقیق مندرجات و خواستههای سند از طریق تدوین و ارائه طرحها و برنامههای كاربردی متناسب با چشمانداز
۵) تصمیمسازی معطوف به پشتوانه علمی و تئوریك قوی
۶) ارتباط با نخبگان میانی برای درك دقیق خواستههای مردمی و انتقال آن به تصمیمگیران
۷) ترویج چشمانداز و شناسایی عوامل مختلف موثر در تحقق اهداف آن
۸) نمایندگی اقشار مردم در مرحله تدوین سند چشمانداز
۹) درك و انتقال تجربیات كشورهای توسعهیافته برای بومیسازی مفاهیم توسعه
۱۰) تبدیل چشمانداز به یكی از دغدغههای علمی مردم و پژوهشگران
در اینكه برای اجرای موفقیتآمیز سند چشمانداز میبایست وظایف فهرست شده فوق انجام پذیرد، هیچ شكی نیست حتی هیچ تردیدی هم نیست كه این وظایف با توجه به چنین كاركرد یادشده میبایست از سوی افرادی مخبر و فرهخیته انجام پذیرد.
پرواضح است كه نخبگان معتقدی كه در فرآیند اجرایی سند چشمانداز فارغ از مسوولیتهای اجرایی حاضر به مشورت و تصمیمسازی هستند، در جامعه امروز ما فراوانند، اما پرسش اساسی اینجاست كه:
۱) آیا جز یك گونه نخبه یادشده نخبگان دیگری در كشور موجود نیستند كه در اجرا و تحقق سند چشمانداز موثر و قادر به ایفای نقش باشند.
۲) آیا جز فهرست اشارهشده، هیچگونه وظایف و یا كاركردهای دیگری قابل تصور و یادآوری نیست كه در فرآیند اجرای سند چشمانداز از عهده نخبگان ایرانی برآید.
مسلما پاسخگویی به این پرسشها مستلزم مجال بیش از این است، اما طرح این دو پرسش ما را به این واقعیت مسلم رهنمون میسازد كه قبل از بیان وظایف نخبگان در فرآیند اجرای سند چشمانداز ضروری است تا تیپولوژی یا گونهشناسی جدیدتری از نخبگان امروز جامعه ایران ارائه نماییم. بحثی كه محور و موضوع بخش بعدی این نوشته را به خود اختصاص داده است.
عباس میرزا ابوطالبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست