پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

دیجیتالی شدن به سبک ایرانی و ایرانی شدن به سبک دیجیتال


دیجیتالی شدن به سبک ایرانی و ایرانی شدن به سبک دیجیتال

جامعه و فرهنگ ایرانی و به تبع آن انسان ایرانی مانند دیگر جوامع, فرهنگها وانسانها تحت تأثیر ظهور تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید, در حال دیجیتالی یا الکترونیکی شدن است

● مقدمه

نظریه پردازان اجتماعی و خصوصاً محققان مطالعات فرهنگی در توصیف فرهنگ معاصر و روندهای اصلی تحول آن، مجموعه ای از فرایندهایی را نام می برند كه این فرایندها در همه عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و در همه یا اغلب كشورهای جهان با نسبتهای مختلف در حال وقوع است. برخی از این فرایندها عبارتند از جهانی یا جهان/محلی شدن، عرفی شدن، دموكراتیك شدن، رسانه‌ای شدن، بصری شدن، اطلاعاتی شدن، دیجیتالی شدن یا مجازی شدن، تجاری شدن، فرهنگی شدن، زیبایی شناسانه شدن، تكنولوژیك شدن، عامه پسند شدن، غیر سیاسی شدن و زنانه شدن. این فرایندها از نظر درونی به یكدیگر وابسته و همبسته هستند و محصول تحول كلیت فرهنگ معاصرند. همچنین می توان گفت تحول فرهنگ معاصر حاصل مجموعه فرایندهای مذكور است. از این‌رو درك و شناخت هر یك از ابعاد جامعه و فرهنگ معاصر نمی‌تواند فارغ از شناخت فرایندهای مذكور باشد.

دربارهٔ هریك از روندها یا فرایندهای فرهنگی مذكور، انبوهی از كتابها و مقالات نوشته و منتشر شده است و هر یك از این فرایندها «گفتمان دانشگاهی» گسترده‌ای را ایجاد كرده اند. حتی برخی از این فرایندها مانند جهانی شدن و دیجیتالی شدن در «گفتمان عمومی» ـ یعنی شیوه‌ای كه مردم درباره زندگی روزمره شان سخن می گویند - نفوذ كرده است و در مطبوعات، رسانه ها و حتی گفتگوهای روزانه مردم هم وارد شده است. اما با وجود نفوذ و تاثیر گسترده رایانه ها و اینترنت در ابعاد مختلف جامعه ایران و زندگی ایرانی معاصر، مطالعات تجربی با نگرش كل نگر و جامع دربارهٔ آن به‌ندرت انجام شده است؛ هر چند تعداد پایان نا‌مه‌ها، مقالات و كتابهای ترجمه شده در زمینه رایانه، جامعه اطلاعاتی و عصر دیجیتال هم كم نیست. اغلب مطالعات ایرانی موجود درباره دیجیتالی شدن یا به كاركردهای اقتصادی رایانه و اینترنت اشاره می كنند كه باعث تسهیل، تسریع و كاهش هزینه‌های اقتصادی در انجام كارها می‌شود، یا این‌كه جنبه‌های اخلاقی و تأثیرات منفی دسترسی به سایتهای پورنو و در نهایت نیز محدودیتهای سیاسی كاربران مورد توجه قرار می‌گیرد. ضمن این‌كه موضوعات مذكور نیز حائز اهمیت‌ هستند، باید در نظر داشت كه تأثیرات اجتماعی و فرهنگی دیجیتالی شدن به مراتب گسترده تر از موضوعات مذكور می تواند باشد. برای این‌كه تصویری از اهمیت و گستردگی موضوع ارائه كنم برخی مسئله‌ها و پرسشهای موجود در این زمینه را فهرست می كنم. پرسشهایی كه كم‌و‌بیش در این مقاله نیز به آنها اشاره می‌كنیم.

به‌كارگیری رایانه و اینترنت یا دیجیتالی‌شدن چه تأثیری در جهت‌گیریهای اجتماعی، ارزشی و سیاسی كاربران دارد؟

دیجیتالی‌شدن چه تأثیری بر روابط و تعاملات بین شخصی و زندگی فردی افراد مانند نوع روابط دوستی، گذران اوقات فراغت، روابط بین نسلی فرزندان و والدین، خویشاوندان و امثال اینها گذاشته یا می‌گذارد؟

گسترش رایانه‌ها و فرایند دیجیتالی‌شدن در تمام عرصه‌های خانه و خانواده، مؤسسات آموزشی و اداری و جامعه چه نوع فرهنگ یا نظام ارزشی و معنایی را تقویت و چه نوع نظام ارزشی و معنایی را تضعیف می كند؟

دیجیتالی‌شدن با ساختار سنت و فرهنگ تثبیت شده ایرانی ـ یعنی اسلام شیعی و ارزشهای تاریخی ملی، خانواده و خویشاوندی ـ چه رابطه ای دارد؟

دیجیتالی شدن با نظام سیاسی حاكم بر ایران چه نسبتی دارد؟

جامعه ایران طی چند دههٔ اخیر تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیاری را تجربه كرده است. این تحولات با دیجیتالی شدن چه نسبتی دارند و دیجیتالی شدن تا چه میزان در این تحولات تأثیر گذاشته است؟

دیجیتالی‌شدن یك فرایند جهانی است، اما در عین حال هر كشور و جامعه‌ای این فرایند را در درون بستر تاریخی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود تجربه می‌كند. با توجه به این امر، دیجیتالی‌شدن به سبك ایرانی و در چاچوب بستر فرهنگ معاصر ایران چه ویژگیهایی دارد؟ و چه تفاوتها و شباهتهایی بین دیجیتالی شدن ایرانی و غیر ایرانی وجود دارد؟

دیجیتالی‌شدن چه چالشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران به‌وجود آورده است و چرا؟

دیجیتالی شدن چه تاثیری بر جنبه‌های احساسی، عاطفی و زیباشناسانه ایرانی می‌گذارد؟

هر‌یك از پرسشهای مذكور، موضوعات مهمی هستند كه باید به نحو دقیق بررسی و مطالعه شوند. به اعتقاد نگارنده، برای پاسخ دادن به پرسشهای مذكور باید ابتدا نقش و تاثیر دیجیتالی‌شدن در كلیت فرهنگ ایرانی مطالعه شود بیش از آنكه در عرصه اجتماعی مشخصی مانند آموزش، بانكداری، سازمانها و غیره محدود شود. اگرچه هنوز تا كامل شدن فراگیری گستره نفوذ رایانه ها و فرایند دیجیتالی شدن به تمام عرصه های زندگی اقتصادی،اجتماعی و فرهنگ ایرانی فاصله زیادی داریم اما این فرایند هر لحظه رو به گسترش است و با گذشت زمان بتدریج تمام ابعاد زندگی روزمره و ساختارهای خرد و كلان اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران را در بر خواهد گرفت.

همچنین قبل از شروع بحث، لازم است چند نكته روش‌شناسانه را توضیح دهم. نخست این‌كه تحلیلهایی كه در این مقاله ارائه می شوند براساس مشاهدات و تجربیات زیسته نگارنده به مثابه مردم‌نگار در جامعه ایران است. از این‌رو، محدودیتهای زیادی دربارهٔ این تحلیلها باید در نظر داشت و در بسیاری موارد نمی توان این تحلیلها را به‌صورت كامل به تمام جامعه ایران تعمیم داد بلكه هدف نگارنده بیشتر بیان روندهای شكل گرفتهٔ كنونی است. برخی از این روندها جنبه غالب دارند و برخی دیگر در حال گسترش هستند. در هر حال هیچ‌كدام مطلق نیستند. همچنین تنوعات قومی، مذهبی، سیاسی، و متغیرهای اجتماعی مانند سطح تحصیلات، سن، شغل، درآمد، پایگاه اجتماعی و امثال اینها هر كدام می توانند در نوع و چگونگی استفاده و فهم ابزارهای دیجیتال تاثیر گذارند. در این مقاله هیچ‌كدام از این عوامل را به‌صورت مستقل در نظر نگرفته ایم بلكه همان طور كه ذكر كردیم تأكید بر تحولات كلی فرهنگ ایرانی است.

نكته دیگر این‌كه دربارهٔ برخی از این روندها، داده‌های تجربی هر چند اندك موجود است اما از آنجا كه هدف نگارنده بیان تجربیات مردم‌نگارانه و تحلیل كیفی مسائل است، از داده های آماری و بررسیهای پیمایشی سود نبرده‌ام. به هرحال، این‌گونه بررسیها نیز می‌توانند به فهم ما از چگونگی دیجیتالی‌شدن فرهنگ ایرانی كمك می‌كنند. آخرین نكته این‌كه هریك از رویدادها و تحولات تشریح شده دربارهٔ دیجیتالی‌شدن فرهنگ ایرانی، می‌تواند موضوع مقاله و مطالعه‌ای مستقل باشند و در واقع نیز برای شناخت همه جانبهٔ هریك از موضوعات به چنین مطالعه مستقلی نیاز داریم. اما در اینجا با‌توجه به هدف اصلی مقاله مبنی برارائه نوعی تصویر و نگرش جامع از ابعاد فرایند دیجیتالی‌شدن، از بیان و تحلیل جزئیات هریك از روندهای بحث شده اجتناب ورزیده‌ایم تا امكان بررسی كلی‌تر تمام روندهای اصلی میسر شود.

بنیان نظری بحث من در این مقاله این است كه گسترش ابزارهای دیجیتال، یعنی رایانه، اینترنت، تلفن و به‌خصوص تلفنهای همراه و ابزارهای دیجیتال خانگی، بر نهادهای اصلی جامعه ایران یعنی فرهنگ، سیاست، خویشاوندی، روابط اجتماعی افراد و آموزش تاثیر گذارده است و فرایند دیجیتالی شدن در حال شكل دادن فرهنگ خاص خود است. البته این سخن به معنای آن نیست كه این اتفاق اكنون به كمال رسیده است. بلكه منظور شكل‌گیری روند تحول به‌سوی فرهنگ دیجیتال است. همان‌طور كه گفتیم روند در سراسر كشور و در بین تمام گروهها و اجتماعات ایرانی یكسان نیست. در عین‌حال، تأكید براین نكته ضروری است كه اگرچه دیجیتالی‌شدن، خود مستلزم و مولد فرهنگ خاصی است، اما این سخن به معنای نفی امكان استفاده از ابزارهای دیجیتال در خدمت ارزشهای گوناگون نیست. ابزارهای دیجیتال می‌توانند به تقویت فردگرایی، ارزشهای دموكراتیك، مشاركت بیشتر مردم در عرصه‌های عمومی، تقویت و بسط آزادیهای اجتماعی، گسترش مصرف و ارزشهای سرمایه‌دارانه، تقویت نهادهای مدنی، كاهش نابرابریها و تبعیضهای قومی، جنسیتی، مذهبی و نژادی، تقویت ارزشهای چند فرهنگی شدن مانند بسط روحیه تسامح و تساهل، گسترش گفت‌وگو و امثال این ارزشها بپردازند. اما در عین‌حال، ابزارهای دیجیتال می‌توانند تا حدودی در خدمت ارزشها و ساختارهای غیر دموكراتیك، اقتدارگرایانه، محافظه‌كارانه و سنت‌گرایانه نیز قرار گیرند.

نكته مهم در این زمینه آن است كه ماهیت و ساختار فرهنگی و فنی ابزارها و رسانه‌های دیجیتال به‌گونه‌ای است كه با ارزشهای دستهٔ نخست سازگاری بیشتری دارد. از این‌رو، كاربرد این ابزارها در ساختارهای غیر دموكراتیك، محافظه كارانه و سنت‌گرایانه، اگرچه امكان‌پذیر است اما در درازمدت این ساختارها را دستخوش تغییر و چالش می‌كند.

در این مقاله ابتدا به تعریف منظور ما از دیجیتالی شدن می پردازیم. سپس به بررسی این پرسش می‌پردازیم كه آیا ابزارهای دیجیتال صرفاً ابزارهای انتقال پیامند و عملكرد آنها تابع شیوهٔ استفادهٔ ماست، یا این‌كه این ابزارها خود مولد نوع خاصی از فرهنگ هستند؟ بعد از بررسی این نكات به توضیح و تحلیل دیجیتالی‌شدن در ایران می‌پردازیم. در بخش پایانی، چالشها و نقدهای فرایند دیجیتالی‌شدن در ایران را بررسی می‌كنیم.

ـ دیجیتالی شدن چیست؟

ـ دیجیتالی شدن فرهنگ ایرانی

ـ مواجهه انتقادی با دیجیتالی شدن

● دیجیتالی شدن چیست؟

در زبان انگلیسی این E تعبیری رواج یافته است كه می گویند « (منظور الكترونیك) برای همه چیز» . این عبارت كنایه از فرایندی است كه جامعه‌شناسان از آن به «دیجیتالی‌شدن» یا «الكترونیكی»شدن می‌نامند. الكترونیكی یا دیجیتالی شدن فرایندی است كه انسان از طریق ابزارها، فنون و رسانه‌های دیجیتالی مانند شبكه اینترنت و رایانه به تولید، تكثیر، اشاعه و انتشار نمادها و معانی می‌پردازد و از طریق آنها زندگی خود را سامان و معنا می‌بخشد. در نتیجه رشد و گسترش رسانه‌های دیجیتالی و الكترونیكی و افزایش كاربرد آنها در تمام ابعاد زندگی روزمره ـ از فعالیتهای تجاری بزرگ بانكی، خرید و فروش رایانه‌ای و آموزش از راه دور رایانه‌ای گرفته تا آشپزی و كارهای جزئی درون‌خانه ـ فرایند دیجیتالی‌شدن نیز گسترش یافته است و در حال تغییردادن عادات بنیادین ما در زمینه های مختلف فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است.

برای مثال، در آموزش، دانش‌آموزان و دانشجویان، متقاضی استفادهٔ هرچه بیشتر تكنولوژیهای آموزشی دیجیتالی هستند و كلاسهای بدون تصویر و صدا و بدون كاربرد پاور پوینت برای آنها ملال‌آور و بهتر است بگوییم غیر‌قابل تحمل شده است. در آشپزخانه‌ها نیز سالهاست كه «ماكرویو و ماشین لباسشویی و دیگر وسایل كاملاًً مجهز به برنامه‌ها و دستورهای از پیش تعیین شده كامپیوتری برای انجام فعالیتهای خود شده اند و دیگر نیازی به تنظیم دستی آنها نیست. درباره بانكها و سازمانهای دیگر نیز نیازی به توضیح نیست زیرا هر یك ما لاجرم هر روزه شاهد نقش رایانه ها در آنها هستیم. شاید تلفن های همراه بیش از هر ابزار دیگر رایانه و اینترنت را به زندگی روزمرهٔ ما وارد كرده است. كافی است یك روز تلفن همراه ما قطع یا به هر دلیلی از دسترس ما خارج شود، دچار احساس غریبی می شویم. چون مادری كه فرزندش را گم كرده یا فردی كه در جزیره‌ای گم افتاده است، احساس تنهایی و غربت می‌كنیم. این احساسی است كه در نتیجه خروجِ ما از مدار دنیای دیجیتال به ما دست می‌دهد.

نوشتهٔ دکترنعمت الله فاضلی

منابع:

McLuhan, M. ۱۹۹۶ (۱۹۶۴) The medium is the message. In P. marries and S. Thornham (eds.) Media Studies: A redear. UK: Edinburgh University Press.

Williams, R. ۱۹۸۰. means of communication as means of production. In Culture and Materialism. London and New York: Verso.

پی‌نویسها:

۱. E (electronic) for everything

۲. digitalisation

۳. electeronization

۴. پخش سریال امام (ع) از تلویزیون مثال روشنی در این زمینه است. برخی از بینندگان این سریال به این نتیجه رسیدند که از طریق جلوه‌های بصری دادن به شخصیتهای قدسی مانند حضرت علی (ع) و یاران او، و همچنین مجموعه تکنیکهایی که کارگردان برای جذاب تر و مخاطب پسندتر کردن سریال به‌کار بسته است، باعث تقدس زدایی از زندگی و شخصیت قدسی حضرت علی (ع) شده است.

۵. reflexivity

۶. chat rooms

۷. feminisation

۸. culturalization

۹. visualization


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.