یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
اسلام, سومین جلوه رحمت
از جلوه های رحمت حق آیین مقدس اسلام است كه دینی كامل و نعمتی تمام است كه از آن به عنوان جهان تشریع نیز یاد می كنند .
انسان برای بقای ظاهر خود باید از سفره نعمت مادی حق سهمش را از طریق مشروع مصرف كند و برای بقا و رشد و كمال باطن خویش باید عملا به مقررات الهی گردن نهد .
انسان برای تأمین خیر دنیا و آخرت خود باید دستی در سفره تكوین و دستی در سفره تشریع داشته باشد تا با كمك گرفتن از نعمت ظاهری و نعمت معنوی به كمال لایق مربوط به خود برسد .
انسان باید بداند كه پروردگار بزرگ و مهربان از باب احسان و لطف و رأفت و رحمت ، عنایت ویژه ای به او نموده و احكام و مقررات و معارفی را به زبان قرآن و زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله) و زبان امامان معصوم (علیهم السلام)برایش بیان فرموده است ، تا او را از فرومایگی حیوانی تعالی بخشد و وی را از تاریكی جهل و غفلت و نسیان به نور ایمان و معرفت و محبت و قرب خویش هدایت نماید و در پناه ولایت خود او را در تمام مراحل حیات دنیا و آخرت با كامل ترین برنامه زندگی به عالی ترین درجات سعادت مادی و معنوی برساند ، ولی شرط بهره مندی از این رحمت ویژه این است كه انسان به اختیار و اراده خود دین خدا را انتخاب نماید و همه امور زندگی اش را با آن هماهنگ سازد .
آری ; حضرت او به اقتضای رحمت و رأفتش انسان را به راه مستقیم هدایت می كند و پیامبران و امامان معصوم را در خیمه حیات بشر چون مشعل های نور می فرستد و قرآن را به عنوان قانون سعادت نازل می كند و این انسان است كه باید با اختیار و اراده خود راه سعادت را با بندگی و طاعت و خدمت به خلق بپیماید و از این طریق خود را لایق و شایسته رحمت خاصه حق كند و زمینه آمرزش و ورود در بهشت را نسبت به خود فراهم آورد و از ناسپاسی در برابر دین بپرهیزد كه ناسپاسی در برابر دین بلایی عظیم و مصیبتی سنگین است كه هر كس دچار آن شود از رحمت ویژه حق و آمرزش حضرت محبوب و ورود در بهشت محروم می گردد .
او با ارائه دین كامل ، راه رسیدن به خوشبختی را برای انسان ترسیم كرد ولی انسان ها در برابر این راه به دو گروه تقسیم شدند ، گروهی عقل و انصاف به خرج داده راه خدا را انتخاب كردند و گروهی بر اثر كبر و لج بازی و عناد جاهلانه به ناسپاسی نسبت به این نعمت عظیم برخاستند و به دست خود مایه بدبختی و تیره روزی را برای خود فراهم آوردند .
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً .
ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس .
مقررات دینی به احكام پنج گانه واجب و حرام و مستحب و مكروه و مباح تقسیم می گردد و عمدتاً از آنها به عنوان اوامر و نواهی الهی یاد می شود .
حضرت حق اوامر و نواهی خود را كه بر اساس سعادت دنیا و آخرت انسان نظام داده شده به وسیله كتاب هایی آسمانی چون « صحف » ابراهیم (علیه السلام) و « زبور » داود (علیه السلام) و « تورات » موسی (علیه السلام) و « انجیل » عیسی (علیه السلام) فرستاد و همه آنها را در قرآن مجید بر پایه نیاز انسان تا قیامت كامل كرد .
شیرازه دین در همه دوره ها بر اساس توحید و معاد و حقایق اعتقادیه پایه گذاری شده و تنها كیفیت برنامه ها و عبادت ها در هر عصری متناسب با مردم همان روزگار بوده و روز به روز تطور تكاملی داشته است تا به صورت قرآن و روایات پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (علیهم السلام) كه تا روز قیامت پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی انسان است جلوه كرده و رخ نموده است .
شَرَعَ لَكُم مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحاً وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْكَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلاَ تَتَفَرَّقُوا فِیهِ .
از دین آنچه را به نوح سفارش كرده بود ، برای شما تشریع كرد و آنچه را به تو وحی كردیم ; و آنچه را به ابراهیم و موسی و عیسی به آن توصیه نمودیم این است كه : دین را برپا دارید و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشوید . . .
در این آیه شریفه از پنج پیامبر اولوالعزم یاد شده و واژه « دین » هم مفرد آمده است .
● عرصه تكلیف راهی به سوی رحمت
خطاب های حضرت حق به انسان در مدار یَا أیُّهَا النَّاس ، یَا أیُّها الَّذینَ آمَنُوا ، یَا عِبادِی ، یَا بَنی آدَمَ كه در قرآن مجید و دیگر كتاب های آسمانی آمده نوازشی از مهر و لطف و رأفت و محبت حق به انسان است كه وی را با لحاظ كردن كرامت و ارزشش به عرصه تكلیف و مسؤولیت خوانده ، تا از طریق ادای تكلیف و عمل به مسؤولیت در مدتی كه در دنیاست با صاحب هستی و مالك الملوك و رب الارباب در ارتباط باشد و از این طریق خود را به رحمت بی نهایت دوست نزدیك نماید .
حضرت امام صادق (علیه السلام) در توضیح خطاب حق به انسان كه عنایتی است از رب الارباب به موجودی برخاسته از خاك و تراب می فرماید :
« لَذَّهُٔ ما فِی النِّداءِ أزالَتْ تَعَبَ العِبادَهِٔ وَالفَناءِ »
لذتی كه در شنیدن این نداست رنج عبادت و سختی جهد و كوشش در راه محبوب را از بین می برد .
● تكالیف ، پیوند انسان با خدا
با توجه به این لطیفه كه خداوندی كه عظمت او بی نهایت است ، انسان محدود و ضعیف البنیه و حقیر و كوچك را مورد خطاب و توجه خویش قرار می دهد و از او تكلیف و عبادت و بندگی و خدمت و انجام خیر می خواهد ، عبادت و خدمت را بر او سهل و روان می كند و دلش را شایسته تحمل اسرار ملكوت می نماید و جانش را آیینه تجلی دهنده اسما و صفات می كند .
لیاقت و شایستگی انسان است كه كتابی چون قرآن كه دریایی از معارف و حاوی مسائل ملكوتی و برنامه های تربیتی و خودسازی است به او عنایت می شود و پیامبران و امامان به عنوان آموزگاران آسمانی برای به كمال رساندن او در كنارش قرار می گیرند .
● جشن تكلیف
عالم پارسا و زاهد دانا و بصیر بینا سید بن طاووس فرا رسیدن زمان تكلیف و بلوغ خود را كه زمان لایق شدن برای شنیدن خطابات حق است جشن گرفت و نقل و نبات و شیرینی به مهمانان داد و درباره این شرافت كه دروازه ورود به عرصه رحمت رحیمیه است كتابی نوشت .
اینكه حضرت حق انسان را شایسته امر و نهی بداند و لایق خطاب شمارد بزرگ ترین افتخار است و آغاز تكلیف لحظه جدایی و امتیاز نوجوان از كودكان و سبك مغزان و دیوانگان و حیوانات است و زمان نورانی راه یابی به میدان مغفرت و بهشت و میدان مسابقه خیرات و خوبی هاست .
فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ .
به جانب نیكی ها و كارهای خیر پیشی جویید .
سَابِقُوا إِلَی مَغْفِرَهٔ مِن رَبِّكُمْ وَجَنَّهٔ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّماءِ وَالاَْرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللهِ وَرُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ .
سبقت جویید به آمرزشی از سوی پروردگارتان و بهشتی كه پهنایش چون پهنای آسمان و زمین است ، برای كسانی كه به خدا و پیامبرانش ایمان آورده اند ، آماده شده است ; این فضل خداست كه آن را به هركس بخواهد عطا می كند و خدا دارای فضل بزرگ است .
راستی كسی كه در مسابقه خیرات شركت نكند و به سوی مغفرت و بهشت نشتابد بزرگ ترین ستم را بر خود روا داشته و به خاطر محروم نمودن خویش از راه یافتن به بارگاه ربوبی ، خود را از هر حیوانی پست تر كرده و حقا كه سزاوار جریمه ای سنگین و عذابی سخت است .
هركه به دل بار عشق یار نداردخشك درختی بود كه خار ندارد
این كه نویدم دهی به روضه رضوان *** گو به كسی این سخن كه یار ندارد
بار مراد از نشاط دهر نبندد *** هر كه بر آن آستانه بار ندارد
هر كه نشد آتش شهید ره عشق *** حاصلی از عیش روزگار ندارد
● روح و حقیقت دین
اصل دین همان اسلام آوردن و تسلیم بودن در برابر خداست و پیامبران الهی به خاطر اینكه با همه وجود تسلیم حق بودند مسلمان لقب یافتند .
مسلمان در اصطلاح قرآن به كسی گفته می شود كه جان و دل در گرو توحید برده و به معاد یقین دارد و عملا تسلیم همه احكام و قوانین الهی است و از طغیان و عصیان و سرپیچی در برابر حق پرهیز جدی دارد .
تسلیم حالت بسیار باارزشی است كه پیامبران تحققش را در وجودشان از ابتدای زندگی و در دعاهایشان در مراحل مختلف حیات از خدا درخواست كردند .
پایگاه استاد حسین انصاریان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست