دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران


موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران

مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران یکی از محورهای قابل بحث در تعاملات اجتماعی است. همان طور که تعمیق مشارکت در تمام سطوح جامعه یکی از شاخص های توسعه است حق مشارکت سیاسی …

مشارکت سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران یکی از محورهای قابل بحث در تعاملات اجتماعی است. همان طور که تعمیق مشارکت در تمام سطوح جامعه یکی از شاخص های توسعه است حق مشارکت سیاسی نیز در راستای این مفهوم قابل توجه است. نرخ های بالای مشارکت در حوزه رای دادن و افزون شدن درصد ورودی دختران نسبت به پسران به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به همراه حضور موثر آنها در عرصه های گوناگون اجتماعی بیانگر مجموعه یی از توانایی ها و احساس نیاز است که برخی رویکردهای اجتماعی- سیاسی و فرهنگی، موانعی را در قالب سازمانی و فردی در پیش روی آنها ایجاد کرده است.

از این رو اکنون زنان با آشنایی نسبی به حقوق فردی که حق مشارکت سیاسی نیز بخشی از آن است توجه به این مهم را به عنوان یک حق مد نظر قرار داده اند. آمارها موید این است که در حوزه قدرت سیاسی بخش بزرگی از توان و انرژی منابع انسانی به کار گرفته نمی شود یا اگر هم آثاری از به کارگیری آنان وجود دارد بسیار محدود است، آن گونه که شاید بتوان آن را با اصطلاح «نادیده انگاشتن» همراه ساخت. هم اکنون نرخ مشارکت سیاسی زنان در قوه مقننه نزدیک به چهار درصد و در شوراهای شهر و روستا حدود ۵/۱ درصد و در سطح مدیریت عالی نزدیک به ۱/۲ درصد است.

«زهرا نژادبهرام» در کتاب «موانع مشارکت سیاسی زنان در ایران» با استناد به آمارهای رسمی و با روش تحقیق و پرس و جو از زنانی که در جمهوری اسلامی پست های مدیریتی را اشغال کرده اند، کوشیده است به این سوال پاسخ دهد که با توجه به رشد افزون زنان در عرصه های اجتماعی و بعضاً سیاسی چرا آنها موفق نشده اند درصد قابل توجهی از مشاغل سیاسی را به خود اختصاص دهند.

با نگاهی اجمالی به این کتاب، چنین نتیجه می گیریم که برخی از قوانین منجر به تقویت مبانی نابرابری در عرصه قدرت شده است و زمینه را برای ممانعت از دستیابی زنان به مدیریت سیاسی کشور فراهم می کند. وجود قواعدی چون نقش های بی تغییر از پیش ساخته برای زنان در حوزه خصوصی و کمرنگ بودن نگاه مثبت و پیشرو در عبور از این قواعد بخشی از تصویر حقوقی است که جامعه ایرانی را در دوران پیش و پس از انقلاب از آن متاثر ساخته است. این کتاب پایان نامه دکترا در رشته علوم سیاسی از دانشگاه بین المللی علوم اسلامی لندن است و دکتر غلامعباس توسلی بر آن مقدمه یی نوشته است.