روزی ۳ لیوان شیر

گپی با فرهاد مجیدی از فوتبال تا سلامت

فرهاد مجیدی برای فوتبال‌دوستان، نام آشنایی است؛ کاپیتان آبی‌های پایتخت که یکی دو هفته قبل، وقتی در تبریز به تراکتورسازان گل زد، بدجوری مورد لطف حاضران در استادیوم قرار گرفت! وقتی آن حادثه را به یاد او می‌آورم، می‌خندد و می‌گوید: «اگر می‌دانستم قرار است بعد از گل زدن، سنگ به طرفم بیندازند، حتما با کلاه کاسکت به زمین می‌‌رفتم! ولی واقعا خدا رحم کرد. اگر مسیر آن سنگ، یکی دو سانتی‌‌متر تغییر می‌کرد قطعا دچار جراحت شدید و مشکلات بینایی می‌شدم.»

▪ لیگ امسال را چه‌طور می‌بینی؟

ـ دیدارهای لیگ‌ برتر فوتبال همه ساله با اتفاقات و گاهی با حاشیه‌های زیاد برگزار می‌شود. قطعا این رقابت‌ها میدان مناسبی برای معرفی فوتبالیست‌ها و ورزشکاران جوان است. رقابت‌های امسال هم با شرایط بسیار مناسبی آغاز شد اما در کل تنها مساله‌ای که در این دیدارها باقی است برخورد تماشاگران حاضر در استادیوم است.

▪ منظورت تماشاگرنماهاست؟

ـ بله، مشکلی که امروز در فوتبال با آن مواجه هستیم همین تماشاگرنماها هستند. به شخصه به این مساله اعتقاد دارم که جوانان باید هیجانات خود را تخلیه کرده و همراه تیم محبوب‌شان به شادی بپردازند اما واقعا پرتاب بطری‌ آب و دیگر اشیا به طرف فوتبالیست‌ها، ناسزا گفتن به آنها، دعوا و مرافعه با دیگر تماشاگران حاضر در استادیوم، بد و بیراه گفتن به هواداران تیم رقیب و از بین بردن وسایل نقلیه عمومی هم ابراز احساسات است؟ چرا در شرایطی که ما فوتبالیست‌ها با رقبای خود در تیم‌های حریف دوست هستیم باید شاهد فحاشی‌های هواداران‌مان به بازیکنان حریف باشیم؟

▪ به نکته خوبی اشاره کردید. راستی شما قبل از اینکه بازیکن استقلال باشید طرفدار کدام تیم بودید؟

ـ من قبل از عضویت در تیم استقلال هم استقلالی بودم. شاید باور کردنی نباشد اما از همان موقع که فوتبال را شروع کردم آرزو داشتم روزی پیراهن تیم استقلال را به تن کنم. یادم هست در دوران کودکی کیف و کفش و تی‌شرت‌ام همیشه آبی بود اما هرگز به خاطر علاقه‌ای که به این تیم داشتم حاضر نبودم چنین برخوردهایی را داشته باشم.

▪ به عنوان یک بازیکن فوتبال چه‌قدر به سلامت خودت اهمیت می‌دهی؟

ـ خیلی زیاد. به تغذیه، استراحت و خواب کافی، انجام حرکات ورزشی، تفریح و در کل هر چیزی که سلامت بدن را تضمین می‌کند، بسیار مقید هستم.

▪ تغذیه‌ات چقدر سالم است؟

ـ روزی سه لیوان شیر می‌خورم. امکان ندارد نوشیدن شیر از برنامه روزانه‌ام حذف شود. اصلا اهل خوردن غذاهای کنسروی، نوشابه‌های گازدار و خیلی شیرین، غذاهای شور و چرب نیستم. خوردن سبزی‌های تازه و میوه‌های فصل را دوست دارم. لااقل هفته‌ای یک بار غذای دریایی می‌خورم. نوشیدنی مورد علاقه‌ام بعد از آب، دلستر و دوغ است. ماست پای ثابت سفره غذایم است و در کل سعی می‌کنم به نکات تغذیه‌ای پایبند باشم.

▪ اهل فست‌فود هستی؟

ـ اگر منظور شما از فست‌فود، غذاهایی است که سریع آماده می‌شود باید بگویم بله. چون به غذاهای چینی که خیلی سریع آماده می‌شود و غذاهای خام علاقه دارم اما اگر منظورتان سوسیس و کالباس و پیتزا و این قبیل چیزهاست باید بگویم تا زمانی که مجبور نشوم هیچ‌وقت به سمت رستوران‌های فست‌فود نمی‌روم.

▪ سیگار، چه‌طور؟

ـ به هیچ عنوان! کلا ورزشکاران مخالف سرسخت سیگار هستند و سیگار کشیدن با ورزش کردن مغایر است.

▪ به جز فوتبال به ورزش دیگری هم علاقه داری؟

ـ بله، دو و میدانی را دوست دارم.

▪ موسیقی و فیلم، چه‌طور؟

ـ موسیقی بدون کلام را دوست دارم و اگر فرصت کنم حتما به سینما هم می‌روم.

▪ خواننده و بازیگر محبوبت؟

ـ از طرفداران پر و پا قرص استاد شجریان هستم و بازیگر محبوبم پرویز پرستویی است.

● فرهاد مجیدی در یک نگاه

۱۳ خرداد ماه ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمد. اولین تیم رسمی و تقریباً مطرحش جوانان کشاورز بود. تیمی که با کمبود امکانات مواجه بود اما با این حال این مساله باعث نشد تا فرهاد مجیدی فوتبال را کنار بگذارد. پس از حضوری تقریبا کوتاه در جوانان کشاورز در همان رده سنی به تیم بهمن پیوست.

برای حضور در مسابقات استانی به تیم صنایع پارچین پیوست و مدت کوتاهی به صورت بازیکن قرضی در این تیم توپ زد. درخشش او در تیم صنایع باعث شد تا مربیان تیم امید بهمن برای جذب دوباره او تلاش کنند.

پس از هشت ماه بازی در صنایع پارچین وارد تیم امید بهمن شد. او می‌دانست که اگر در رده سنی امید موفق ظاهر شود می‌تواند به تیم بزرگسالان و مطرح بهمن راه پیدا کند. پس وقت تلاش بود؛ تلاشی برای رسیدن به یک آرزوی دیرینه!

او پس از یک دوره کوتاه به آرزویش رسید و پیراهن تیم بزرگسالان بهمن را بر تن کرد و پس از درخشش در این تیم به استقلال تهران تیمی که همیشه آرزوی پوشیدن پیراهنش را در سر داشت پیوست.

فرهاد مجیدی در استقلال به یک مهره کلیدی تبدیل شد. شم بالای گلزنی و هوش فوق‌العاده او باعث شد که به یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین بازیکنان آن زمان استقلال تبدیل شود.

درخشش او در بازی‌های لیگ ایران و حتی در سطح آسیا با پیراهن استقلال باعث شد تا سران باشگاه راپیدوین اتریش که با استقلال روابط حسنه‌ای داشتند سخت به دنبال جذب فرهاد باشند. فرهاد مجیدی تصمیم خود را گرفت و در زمان حضور فتح‌الله‌زاده به اتریش رفت. گرچه حضور او در اتریش چندان رویایی و همراه با موفقیت نبود اما فرهاد همیشه از آن به عنوان یک تجربه طلایی یاد می‌کند.

کمی بعد اولین تیم او در امارت، ‌الوصل بود. پس از مدت کوتاهی با شرایط فوتبال امارات آشنا شد. کم‌کم به یک ستاره محبوب در بین شیوخ اماراتی تبدیل شد و پوسترهای او در سرتاسر امارات به چشم می‌خورد.

سبک بازی او با دیگر بازیکنان آن‌قدر متفاوت بود که بازی‌های او خیلی زود به چشم آمد. فرهاد مجیدی از نظر مالی نیز آن‌قدر تامین بود که جایی را جز امارات ترجیح نمی‌داد. پس از الوصل به الاهلی امارات پیوست. در آنجا نیز بازی‌های خوبی به نمایش گذاشت. اما در سال ۲۰۰۳ به عنوان بازیکن قرضی به تیم العین امارات پیوست تا در جام باشگاه‌های امارات به میدان برود.

او آن سال در بازی نیمه نهایی جام باشگاه‌های آسیا و در برابر دالیان درخشید و به یک قهرمان تبدیل شد. گل رویایی او در آن بازی العین را به فینال جام باشگاه‌های آسیا برد و در آخر او با العین قهرمانی در آسیا را تجربه کرد. او دوباره به الاهلی پیوست.

در طول مدت حضور در الاهلی حدود ۱۳۰ گل برای این تیم به ثمر رساند و در سال ۲۰۰۶ با این تیم قهرمان لیگ امارات شد.

اولین بازی فرهاد در تیم ملی فوتبال ایران به سال ۱۳۷۵ بازمی‌گردد. محمد مایلی‌کهن مربی وقت تیم ملی به توانایی‌های فرهاد اعتقاد داشت.

فرهاد مجیدی اولین بازی ملی خود را در همان سال برابر کویت انجام داد و همراه تیم ملی به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه هم رفت. او ۴۱ بار پیراهن تیم ملی را برتن کرد و در این مدت موفق به ثبت ۱۰ گل ملی شد.

علیرضا بهمن