چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
درآمدگونه ای بر بازخوانی تاریخ مرجعیت
به هیچ روی نمیخواهم این قلم را درگیر با حرف و حدیثهایی کنم که چندی است راجع به <مرجعیت شیعه> روزنامهای شده است. تهاجم به حریم این نهاد، بیتردید سهمگین است و پرسشانگیز؛ به ویژه از سوی کسانی که دم از اسلام، انقلاب اسلامی و امام میزنند.
با این همه، اگر روزی این قلم در فرصت مناسبی به چنین حوزهای کشیده شود، حرفهای دیگری هم دارد؛ چنانکه شاید رنجش هر دو طیفی را در پی داشته باشد که به هر روی درگیر این بحث شدهاند.
چه، اگر سخن از <حرمتشکنی> است، ناگزیر باید از هرگونه <حرمتشکنی> بپرهیزیم؛ چه با مواضع سیاسی و خاستگاه ما همسو باشد یا ناهمسو. بر این باورم که در این نگاه، گر حکم شود که مست گیرند...
با چشم فرو بستن بر این معما که گره گشودن از آن در گرو عزمی فراجناحی است، این واقعیتی است که برای آشنایی با نهاد <مرجعیت شیعه> تاکنون چندان کار فراخوری انجام نشده است.
مرجعیت در تاریخ شیعه چگونه پدید آمد؟
از چه روزی مرجعیت شیعه در تاریخسازی نقش آفرید؟
در طبقهبندی تشیع؛ قم، عراق، خراسان و طبرستان و... کدامیک در این زمینه نقش بیشتری داشتهاند؟ هجرت حضرت عبدالعظیم به ری را با چنین نگاهی هم میتوان نگریست.
به هر روی حوزه نجف را قدمتی فزون بر هزارسال است و نخستین بار کرسی فتوا در این حوزه تکیهگاهی برای جنبشهای ضداستبدادی و استعماری شده است، چرا؟
جز قم آیا حوزهای دیگر را با چنین ظرفیتی میشناسیم؟
با چشم فروبستن بر سدههای دور، چه شد که در تاریخ معاصر، مرجعیت شیعه از نجف به قم انتقال یافت؟
آسیبی که پیامدهای پیروزی- در جنبش مشروطه( -به ویژه با فاجعه اعدام شیخ فضلا... نوری و پیدایش فضای ترور و وحشت) به نجف زد تا چه حد در این تحول نقش داشت؟
تا چه حد فضای پس از شهریور ۲۰ در زمینهسازی آن تحول نقش داشت؟
در نگاهی دیگر، تعامل قدرت مرجعیت با دیگر قدرتها، آیا هیچ رنگ و بویی هم از فرهنگ و تمدن ایرانی دارد؟
هماکنون اگر بخواهم فهرست جامعی- فراخور دانش اندک خود- از چنین پرسشهایی فراهم کنم، در چنین تنگنایی نمیگنجد، ناگزیر با نگاهی معطوف به آنچه چون نمونههای روشنتر بر کاغذ آمد، میپرسم:
چنین پرسشهایی برای نخبگان ما تا چه حد مطرح بوده است؟
در مثل: ارباب تاریخ و اصحاب تحلیلهای تاریخی در نگاه به فراز و فرود تاریخ معاصر، آیا رخدادی چون تاسیس حوزه قم را با نیمنگاهی هم دیدهاند و میبینند؟
آیا برای عصر بروجردی چون نقطه عطفی در تاریخ مرجعیت شیعه هیچ حسابی باز میکنند؟
شاید شماری از مخاطبهای این قلم برآشوبند که این مسولیت روحانیت است که پاسخگو و طراح پرسشهایی از این دست باشد.
وانگهی چرا به جای سخن گفتن از حرمتشکنیهای امروز، ما را به هزارپیچ تاریخ میکشانی؟!
نمیگویم کوتاهیها محدود به این یا آن صنف جامعه است؟ یا صنفی مبرا از خطا و کوتاهی است. نیز اگر موضوع را به صورت اساسیتر یادآور میشوم، به مفهوم طفره رفتن از مسائل روز نیست.
این پندار را ما نادرست میدانیم که نهاد سرنوشتسازی چون نهاد مرجعیت شیعه را فقط با نگاه صنفی ببینیم و ارزیابی کنیم، یا بپنداریم که همیشه باید در گرداب <سیاست روز> دست و پا زد و بر ضرورت نگاهی ریشهیابانه بهرخدادها و آسیبها چشم فروبست.
فراتر از هرگونه گرایش و نگرش، انقلاب اسلامی ایران واقعیتی است برای منطقه و این سرزمین و در نگاه ملی و منطقهای سرنوشتساز و در نگاه جهانی اثرگذار بر روابط، مناسبات و معادلات. به هر روی رهبر این انقلاب عظیم، از پایگاه فتوا و با خاستگاه مرجعیت به صحنه آمدهاند و به روزگاری که - در پی کودتای انگلیسی- آمریکایی ۲۸ مرداد- همه در یخبندانی سیاسی به بنبست رسیده بودیم، راه دیگری را گشودند.
عبدالمجید معادیخواه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست