چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

پیراهن آیة الكرسی شاه عباس


۳۱۸ سال از بستن سقف سردابه یی كه شاه عباس اول را در آن دفن كرده بودند می گذشت كه در سردابه را گشودند و پیراهن جنگ او را همراه با وسایل دیگری در محیطی نمور و بی نور یافتند

بعد از ۳۱۸ سال‌ سقف‌ سردابه‌ را باز كردند. بوی‌ نم‌ و ماندگی‌ مشام‌شان‌ را پر كرده‌ بود و تاریكی‌ چشم‌ را آزار می‌داد. قشری‌ از خاك‌ تیره‌ همه‌ جا را پوشانده‌ بود. تا چشم‌ به‌ نور كم‌ سویی‌ كه‌ از سوراخ‌ ایجاد شده‌ در سقف‌ به‌ داخل‌ سردابه‌ می‌تابید، عادت‌ كند، اشیایی‌ كه‌ بر بدنه‌ دیوار مشرف‌ به‌ قبر نصب‌ شده‌ بود، خودنمایی‌ كردند و در میان‌ آنها پارچه‌یی‌ نخودی‌ رنگ‌ پر از نوشته‌ بیش‌ از دیگر آؤار توجه‌شان‌ را جلب‌ كرد.

پیراهن‌ را همراه‌ با دیگر وسایل‌ به‌ دست‌ آمده‌ از سردابه‌ سرد و تاریك‌ به‌ موزه‌ ایران‌ باستان‌ انتقال‌ دادند و شروع‌ به‌ خواندن‌ كتیبه‌ها كردند.نام‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ بر ۲ كتیبه‌، داخل‌ ۲ نقش‌ دایره‌یی‌ شكل‌ روی‌ آستین‌ نوشته‌ شده‌ بود. در انتهای‌ یكی‌ از حواشی‌ بار دیگر نام‌

عباس‌ بن‌ صفی‌ دیده‌ می‌شد. باز كردن‌ سقف‌ سردابه‌، كشف‌ پیراهن‌ فتح‌، انتقال‌ آن‌ به‌ موزه‌ ایران‌ باستان‌ و خواندن‌ كتیبه‌ پس‌ از ۳۱۸ سال‌ به‌ شایعه‌ انتقال‌ پیكر شاه‌ عباس‌ اول‌ به‌ مكانی‌ دیگر پایان‌ داد. پیراهن‌ فتح‌ هم‌ از همان‌ سال‌ در موزه‌ ایران‌ باستان‌ ماندگار شد. پیراهنی‌ كه‌ شاه‌ عباس‌ بارها آن‌ را در جریان‌ جنگ‌ها و لشگر كشی‌ها به‌ تن‌ كرده‌ بود و با داشتن‌ آن‌ شاید این‌ بیت‌ را بارها زیر لب‌ زمزمه‌ می‌كرد: «اگر بارد به‌ فرقم‌ تیر آتش‌ سر نمی‌پیچم‌ كه‌ بر تن‌ جامه‌ فتحی‌ زنقش‌ بوریا دارم‌»

پیراهنی‌ به‌ نام‌ فتح‌

«زهره‌ روح‌ فر»، مسوول‌ بخش‌ دوران‌ اسلامی‌ موزه‌ ملی‌ ایران‌ كه‌ اكنون‌ حافظ‌ پیراهن‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ است‌، درباره‌ لباس‌هایی‌ چنین‌ كه‌ با دعاها و كتیبه‌های‌ متعدد پوشیده‌ شده‌اند می‌گوید: «این‌ جامه‌ها كه‌ به‌ پیراهن‌ فتح‌ یا آیه‌ؤالكرسی‌ شهرت‌ دارند در گذشته‌ به‌ هنگام‌ جنگ‌، گرفتاری‌ یا بیماری‌ استفاده‌ می‌شد. جنگاوران‌ آن‌ را زیر زره‌ می‌پوشیدند. این‌ پیراهن‌ها در افواه‌ عمومی‌ به‌ پیراهن‌ نادعلی‌ هم‌ شهرت‌ دارد، چنان‌ كه‌ روی‌ برخی‌ از آنها علاوه‌ بر آیات‌ قرآن‌ و دعا، شعر نادعلی‌ كه‌ یكی‌ از اشعار معروف‌ صوفیه‌ است‌، دیده‌ می‌شود.»

این‌ پیراهن‌ با طول‌ ۸۸ و عرض‌ ۸۲ سانتی‌متر و الیافی‌ از ابریشم‌ طبیعی‌ و رنگ‌ نشده‌، ۷ حاشیه‌ دارد. تعداد این‌ حاشیه‌ها احتمالا به‌ دلیل‌ تقدس‌ عدد ۷ انتخاب‌ شده‌ است‌. سوره‌های‌ شعرا، زخرف‌، آل‌ عمران‌، كهف‌، آیه‌ ۱۳۷ سوره‌ بقره‌، آیه‌۶۴ سوره‌ یوسف‌، آیات‌ ۳۵ و ۳۶ سوره‌ جاؤیه‌، آیات‌ ۲۵۵ و ۲۵۶ سوره‌ بقره‌، آیه‌ ۴۷ سوره‌ مومن‌، سوره‌های‌ كافرون‌، اخلاص‌، ناس‌، دعای‌ جوشن‌ كبیر و اسماء حسنی‌ در میان‌ نقوش‌ هندسی‌ و اسلیمی‌ پیراهن‌ نقش‌ بسته‌اند.

به‌ گفته‌ روح‌فر آماده‌ سازی‌ پارچه‌ كتیبه‌نویسی‌ شیوه‌ و مهارت‌ خاص‌ داشته‌ كه‌ در دو مرحله‌ انجام‌ می‌شده‌ است‌. ابتدا پارچه‌ را بمدت‌ چند ساعت‌ در محلولی‌ از آب‌ شیرین‌، پوست‌ انار، مازو وگزبار از گیاهان‌ بیابانی‌ می‌گذاشتند و سپس‌ آن‌ را می‌شستند. به‌ این‌ عمل‌ مازوگردن‌ می‌گویند. به‌ این‌ ترتیب‌ رنگ‌ سفید پارچه‌ به‌ نخودی‌ تغییر می‌یابد. در مرحله‌ دوم‌ پارچه‌ را زیر سنگ‌ سنگینی‌ قرار می‌دادند تا كاملا خشك‌ و صاف‌ شود. در این‌ مرحله‌ بود كه‌ پارچه‌ صاف‌ برای‌ نقش‌اندازی‌ با مهر آماده‌ می‌شد. البته‌ این‌ پارچه‌ها را با نشاسته‌ یا اسپرزه‌ آهار می‌زدند تا عملیات‌ نقش‌ اندازی‌ راحت‌تر صورت‌ گیرد. اما نقش‌ها و كتیبه‌های‌ پیراهن‌ فتح‌ شاه‌ عباس‌ آنقدر ریز و دقیق‌ است‌ كه‌ روح‌فر شك‌ دارد آنها هم‌ با استفاده‌ از همان‌ شیوه‌ قلمكار تهیه‌ شده‌ باشند: «این‌ احتمال‌ وجود دارد كه‌ شاید جامه‌های‌ فتح‌ نیز به‌ روش‌ قلمكار تهیه‌ شده‌ باشند اما با توجه‌ به‌ كثرت‌، تراكم‌، تنوع‌ خطوط‌ و مضامین‌ و استفاده‌ از خطوطی‌ ریز مانند خط‌ غبار در پیراهن‌ فتح‌ شاه‌ عباس‌اول‌ چنین‌ امری‌ بعید به‌ نظر می‌رسد و تنها ممكن‌ است‌ نقوش‌ و طرح‌های‌ تزیینی‌ مانند قاب‌های‌ هندسی‌ یا طرح‌های‌ اسلیمی‌ با قالب‌ انجام‌ شده‌ و در نهایت‌ خوشنویسی‌، خطوط‌ را دا

خل‌ طرح‌های‌ مذكور نوشته‌ باشد.»

هنرمندان‌ اصفهان‌، بافنده‌ جامه‌ فتح‌ شاه‌ عباس‌

این‌ كارشناس‌ كه‌ به‌ مطالعه‌ و بررسی‌ لباس‌ یاد شده‌ پرداخته‌، عقیده‌ دارد هنرمندان‌ اصفهان‌ در كارگاه‌های‌ پارچه‌بافی‌ این‌ شهر پارچه‌ لباس‌ را فراهم‌ آورده‌اند: «اصفهان‌ در دوران‌ صفویه‌ و پس‌ از آن‌ یكی‌ از مراكز مهم‌ تولید پارچه‌های‌ قلمكار بود. علاوه‌ بر این‌ زمانی‌ كه‌ شاه‌ عباس‌ اصفهان‌ را به‌ پایتختی‌ انتخاب‌ كرد، كانونی‌ فرهنگی‌ هنری‌ را در این‌ شهر پایه‌ گذاشت‌ كه‌ در آن‌ هنرمندان‌ و اساتید مختلف‌ از جمله‌ معماران‌، خطاطان‌، نقاشان‌، بافندگان‌ و فلزكاران‌ به‌ فعالیت‌ مشغول‌ شدند. در این‌ شرایط‌ هنرمندان‌ رشته‌های‌ مختلف‌ بیش‌ از پیش‌ با هم‌ ارتباط‌ برقرار كردند. این‌ پیراهن‌ هم‌ نمونه‌ جالبی‌ از ارتباط‌ میان‌ هنر بافندگی‌ و خوشنویسی‌ است‌.»

حكایت‌ مرگ‌ شاه‌ عباس‌ و پیراهن‌ داخل‌ سردابه‌

شاه‌ عباس‌ اول‌ در سال‌ ۱۰۳۸ هجری‌ قمری‌ در فرح‌ آباد مازندران‌ درگذشت‌. بزرگان‌ و صاحب‌ منصبان‌ پس‌ از شور و مشورت‌ تصمیم‌ گرفتند جسد او را به‌ اصفهان‌ ببرند و در شهری‌ كه‌ به‌ پایتختی‌ خود برگزیده‌ بود، به‌ خاك‌ بسپارند. هنگامی‌ كه‌ جسد به‌ كاشان‌ رسید، ازدحام‌ مردم‌ آن‌ چنان‌ بود كه‌ تصمیم‌ گرفتند جسد را در امامزاده‌ حبیب‌ ابن‌ موسی‌ به‌ امانت‌ بگذارند. البته‌ جسد به‌ امانت‌ گذاشته‌ شد. به‌ هیچ‌ جای‌ دیگری‌ انتقال‌ نیافت‌.

روح‌فر به‌ نقل‌ از مقاله‌ حسن‌ نراقی‌ در شماره‌ ۲۴ مجله‌ هنر و مردم‌ می‌گوید: «اشاره‌ تاریخی‌ به‌ امانت‌ گذاشتن‌ جسد شاه‌ عباس‌ اول‌ مهم‌ترین‌ علت‌ ایجاد شبهه‌ درباره‌ مكان‌ اصلی‌ قبر او بود. علاوه‌ بر این‌ وقایعی‌ كه‌ در طول‌ تاریخ‌ صفویه‌ رخ‌ داده‌ نیز در این‌ زمینه‌ تاؤیر گذاشت‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ پس‌ از آنكه‌ به‌ دلیل‌ كین‌ و بغض‌ ازبك‌ها مقبره‌ شاه‌ طهماسب‌ مورد اهانت‌ قرار گرفت‌، شاه‌ عباس‌ جهت‌ برطرف‌ كردن‌ این‌ پیشامد در اذهان‌ مردم‌، جسدی‌ را به‌ عنوان‌ استخوان‌های‌ شاه‌ طهماسب‌ با تشریفات‌ فراوان‌ از مشهد اصفهان‌ و از آن‌ جا به‌ عتبات‌ فرستاد و به‌ این‌ ترتیب‌ شایعه‌ها درباره‌ حفر چندین‌ قبر برای‌ شاه‌ طهماسب‌ آن‌ چنان‌ بالا گرفت‌ كه‌ در مورد تمام‌ درگذشتگان‌ آن‌ سلسله‌، شاه‌ عباس‌ اول‌ و اعقاب‌ او هم‌ رواج‌ یافت‌. اما تاكنون‌ كارشناسان‌ بسیاری‌ صحت‌ خاكسپاری‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ در امام‌زاده‌ حبیب‌ ابن‌ موسی‌ را با نوشتن‌ مقاله‌های‌ گوناگون‌ اؤبات‌ كرده‌اند.»

تقدس‌ شهر كاشان‌ نزد شاه‌ عباس‌ اول‌ و دیگر پادشاهان‌ صفوی‌ همپای‌ قم‌ و مشهد و وصیت‌ شاه‌ عباس‌ درباره‌ مقبره‌یی‌ بدون‌ تجمل‌ در مزار حبیب‌ ابن‌ موسی‌ در كاشان‌ از دلایل‌ محكم‌ برای‌ اؤبات‌ نكته‌ یادشده‌ است‌.در سال‌ ۱۳۱۶ هجری‌ شمسی‌ محمدتقی‌ مصطفوی‌أ رییس‌ كل‌ تحقیقات‌ آن‌ زمان‌ در سفری‌ به‌ كاشان‌، پس‌ از باز كردن‌ سقف‌ سردابه‌، اشیایی‌ را بر بدنه‌ دیوار مشرف‌ به‌ قبر مشاهده‌ كرد. به‌ گفته‌ روح‌فر، او در كتاب‌ مجموعه‌ مقالات‌ باستان‌شناسی‌، به‌ درعی‌ اشاره‌ كرده‌ كه‌ پارچه‌ آن‌ با دعای‌ جوشن‌ كبیر بافته‌ شده‌ بود. این‌ اشیا پس‌ از كشف‌ به‌ موزه‌ ایران‌ باستان‌ انتقال‌ یافت‌.

مسوول‌ بخش‌ دوران‌ اسلامی‌ موزه‌ ملی‌ ایران‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: «با اینكه‌ در دفاتر ؤبتی‌ ذكری‌ از مكان‌ اصلی‌ كشف‌ پیراهن‌ فتح‌نامه‌ نشده‌، اما معتقدم‌ پیراهن‌ موجود همان‌ درعی‌ است‌ كه‌ در میان‌ اشیای‌ مكشوفه‌ از سردابه‌ به‌ آن‌ اشاره‌ كرده‌اند. نام‌ شاه‌ عباس‌ روی‌ آن‌ و ذكر انتقال‌ درع‌ به‌ موزه‌ ایران‌ باستان‌ از دلایلی‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ می‌توان‌ این‌ پیراهن‌ را متعلق‌ به‌ مقبره‌ دانست‌. هر چند در فرهنگ‌ لغات‌ درع‌ به‌ معنای‌ زره‌ آهنینی‌ است‌ كه‌ در جنگ‌ها برای‌ محافظت‌ در برابر اسلحه‌ می‌پوشیدند، اما در گزارش‌ آقای‌ مصطفوی‌ آمده‌ كه‌ روی‌ آن‌ جوشن‌ كبیر بافته‌اند. پس‌ قطعا جامه‌یی‌ كه‌ به‌ عنوان‌ درع‌ ذكر شده‌ از آهن‌ نبوده‌ است‌.»

منبع‌: CHN