یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
آیا آمریکا به ایران حمله خواهد کرد
نخست لازم است برای پاسخ به این سوال بدیهیات سهگانه زیر را مورد توجه قرار دهیم. - آمریکا در آغاز یک رکود جهانی قرار دارد که حداقل تا پایان سال ۲۰۰۹ طول خواهد کشید. این رکود از رکود جهانی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ و رکود جدی که در سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱ رخ داد بسیار وخیمتر خواهد بود. در حقیقت رکود فعلی به اندازه رکود سال ۱۹۸۲ اسفناک خواهد بود. - مردم آمریکا برای نخستینبار اقدام به پسانداز کردن خواهند کرد و نرخ حسابپساندازها از منهای یک درصد به ۸ تا ۹ درصد خواهد رسید. - زمانی که مشتری از خرسیاستگذاران آمریکایی از این مساله به خوبی آگاهند و هر کاری که از دستشان بربیاید خواهند کرد تا از فراز و نشیب قیمتها در اقتصادشان جلوگیری کنند. وزارت خزانهداری و بانک مرکزی آمریکا اقدام به چاپ اسکناس کردهاند تا اقتصاد بحرانزده آمریکا را از اقیانوسی که در آن در حال غرق شدن است، نجات دهند. این سیاست برای دو دهه به کار گرفته شده است. اما تزریق این مقدار دلار به سیستم تبعات وحشتناکی به دنبال دارد که میتواند باعث سقوط ارزش دلار شود. اگر دلار سقوط کند، ایالات متحده آمریکا دیگر نمیتواند با چاپ دلار مشکلات خود را حل کند.
سوال اینجا است که چگونه میتوانیم راه خروج از این بحران را تنها با حرکت دادن یک مهره پیدا کنیم؟ ما نیازمند دانستن پاسخی برای این سوال هستیم که آیا دلار آنقدر قدرتمند خواهد بود تا بتواند در برابر این کاهش و افزایش قیمتها دوام بیاورد. قیمت طلا به ما خواهد گفت که در چه فضای پولیای قرار داریم. اگر قیمت طلا همچنان در قیمت بالای ۷۰۰ دلار باقی بماند یا از این قیمت شروع به پایین رفتن کند، بنابراین ما در دوره کاهش قیمتها قرار داریم و این کاهش قیمت برای ایالات متحده آمریکا آن هم زمانی که همه زیر بار قرضهایشان کمر خم کردهاند خطرناک است. اگر این دو مشکل در دوران بحران اقتصادی آمریکا زمانی که نرخ بیکاری به ۱۰ درصد رسیده است، رخ دهد، به صورت بالقوه بحرانی اسفناک در راه خواهد بود. جدول قیمت دلار به ما خواهد گفت که آیا ما خواهیم توانست با استفاده از چاپ اسکناس از این بحران سلامت بیرون برویم یا خیر. اگر قیمت دلار سقوط چشمگیری نداشته باشد، چاپ اسکناس مفید است. اما اگر قیمت دلار پایینتر از شاخص ۷۰ قرار بگیرد، دردسر آغاز میشود. در آن صورت باید منتظر بالا رفتن نرخ بهره و تورم بود و توانایی دولت نیز برای پرداخت بدهیهایش بسیار کم میشود و این خود میتواند رشد اقتصادی در آینده را کلی از بین ببرد. بنابراین قیمت طلا و دلار دو نشانه حیاتی برای اقتصاد جهانی محسوب میشوند. اگر همینطور چاپ دلار ادامه یابد، آمریکا دیگر نمیتواند برای پیشبردن دو جنگی که آغاز کرده است پول کافی قرض کند.
آمریکا همچنین نخواهد توانست برای نجات نظام مالی پول قرض کند و برنامه مخارج خود را تنظیم کند. سیاستگذاران با انتخاب گزینههای دشواری روبهرو خواهند شد. این مساله برای نخستینبار فرصتی را برای جورج بوش مهیا میکند. پول، باراک اوباما را به عنوان رئیسجمهور آینده آمریکا انتخاب کرد. اگر ما پول رایجی آنقدر قدرتمند در اختیار نداشته باشیم که بتوانیم منابع مالی ضروری را استقراض کنیم، به عقیده من اوباما از عراق خارج خواهد شد. با در نظر گرفتن اینکه آمریکا در جنگ با عراق در سال گذشته موفقیتهایی کسب کرده است و اقدام به کاهش نیروهایش در عراق کرده است، آن وقت تصور کنید که اعلام اوباما مبنی بر عقبنشینی آمریکا از عراق و خروج نیروها از عراق در حال حاضر چقدر سخت خواهد بود؟ از نظر سیاسی این اقدام پیامی را به دیگر کشورهای جهان میفرستد مبنی بر اینکه آمریکا تغییر رویه داده و حاضر است با همه همکاری کند. اما این دلیلی نیست که اوباما به خاطرش از عراق عقبنشینی میکند. او اینکار را بهخاطر دلایل سیاسی انجام نخواهد داد بلکه بهخاطر دلایل اقتصادی انجام خواهد داد. دلار شکستخورده و دست و پا بسته به معنای این است که هزینه کردن در یکجا یعنی پول کمتر در جایی دیگر. تاکنون آمریکا قادر بود، در یک حوزه هزینه کند و برای هزینه کردن در حوزه دیگر استقراض کند. اگر باراک اوباما جنگ را پایان ندهد، پولی که آمریکا برای مسائل داخلی خود به آن نیاز دارد به دست نمیآید. در این صورت بعید نیست که در آینده از این داستانها که چطور آمریکاییها حتی قادر به پرداخت مخارج درمانی خود نیستند، بشنویم و همه اینها در حالی رخ میدهد که آمریکا هنوز در عراق مشغول جنگیدن است. محبوبیتی که اوباما به عنوان یک کاندیدا از آن برخوردار است در صورتی که به تعهد خود عمل نکند و جنگ را پایان ندهد به نفرت و انزجار در میان خانوادههای آمریکایی تبدیل خواهد شد. تصمیم اوباما در این مورد به واقعیتهای اقتصادی مربوط خواهد شد اما این تصمیم از آنسو معانی سیاسی، نظامی و امنیت ملی بسیاری به دنبال خواهد آورد. بیشتر آمریکاییها فکر میکنند که کل میراث بوش از بین خواهد رفت. اما آیا دولت جورج بوش خود به این امکان میاندیشد؟ یک رئیسجمهور زمانی بسیار قدرتمند خواهد بود که در حال ناتوانی و ازکارافتادگی قدرت را به حزب مخالف تسلیم کند. اگر شما رئیسجمهور آمریکا باشید و البته در حال خداحافظیکردن از قدرت، به چهچیز فکر خواهید کرد. اگر قرار است اوباما انتخابات را ببرد، دسامبر و نوامبر برای حمله به ایران بسیار مناسب است. این نکات را در نظر داشته باشید:
۱) بوش ناتوان و ازکارافتاده است.
۲) اوباما هرگز به ایران حمله نخواهد کرد. از حالا تا ۴ سال دیگر ما قادر نخواهیم بود ایران را به توقف برنامه هستهایاش مجبور کنیم. بوش همیشه به نوعی احساس میکرده است که او است که میتواند سرنوشت را رقم بزند. این بار هم اگر او به این نتیجه برسد که تنها او است که میتواند ایران را متوقف کند، ممکن است دست به این کار بزند.
۳) اوباما میتواند آسیبها را بازسازی کند. جهان عرب به اوباما علاقه دارد. آنها او را یک مسلمان میدانند. پس از آنکه بوش سعی کرد به قول خودش دولتهای عربستان سعودی، کویت، اردن، عراق، دبی، قطر و نیمی از کشورهای اروپایی را از یک فاجعه اتمی محافظت کند و این کشورها آشکارا نفرت خود را از او اعلام کردند، اوباما میتواند ۱۰۰ روز نخست رئیسجمهوری خود را به عذرخواهی کردن از اشتباهاتی که بوش مرتکب شد، بپردازد.
۴) وقتی که نفت در قیمت ۱۴۷ دلار ثابت مانده بود، دولت بوش نمیتوانست ریسک کند. چراکه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قیمت نفت ممکن بود به ۲۵۰ دلار برسد. اما در ماه نوامبر که قیمت نفت به ۷۰ دلار برای هر بشکه رسیده است، حمله به ایران ممکن است قیمت نفت را به طور موقت به قیمت ۱۵۰ دلار گذشته برساند. انتخابات تمام خواهد شد و از نظر سیاسی دولت بوش چیزی برای از دست دادن نخواهد داشت.
۵) حمله به ایران ارتش آمریکا را مجبور خواهد کرد تا مدت زمان طولانیتری را در عراق بماند. پاسخ بلادرنگ ایران به حمله آمریکا جنگ را شدت خواهد بخشید. شیعیان عراق در جنوب این کشور به حمایت از ایران برخواهند خاست و با نیروهای آمریکایی وارد منازعه خواهند شد. این حمله باعث خواهد شد بازهم گروههای تروریستی در سراسر جهان سازماندهی دوبارهای گرفته و اهداف آمریکایی در همه جای جهان را مورد حمله قرار دهند. جنگ به دیگر نقاط منطقه نیز گسترش خواهد یافت و سوریه، حماس و حزبالله لبنان نیز وارد ماجرا خواهند شد. به این ترتیب بالطبع اسرائیل نیز وارد منازعه میشود. به این ترتیب آمریکا حداقل باید به مدت ۲ یا ۳ سال بیشتر در عراق بماند تا اوضاع کمی آرام شود. این شرایط جدید این اطمینان را به وجود میآورد که زیرساختهای امنیت ملی آمریکا که پس از یازده سپتامبر ساخته شد و البته ریشه در دولت بوش دارد، هیچ اندازه از نیروی خود را در دولت جدید از دست نخواهد داد. ۶- شوکهایی که پس از حمله آمریکا به ایران به وجود خواهد آمد قیمت نفت را سه رقمی باقی نگه خواهد داشت و بار دیگر به درگرفتن بحث آغاز حفاری در سواحل آمریکا دامن خواهد زد و این درست همانچیزی است که کمپانیهای نفتی آمریکا میخواهند. سه عامل آخر اوباما را مجبور خواهد کرد به سیاستهای اصلی دولت بوش ادامه دهد. چه دوست داشته باشد و چه دوست نداشته باشد مجبور است که این کار را انجام دهد. اگر شما دنیا را از منظری که دولت بوش به آن نگاه میکند، مینگرید از هماکنون بحثهای بسیار بزرگی را درباره حمله به ایران میشنوید. در هر حال نتیجه این است که آمریکا یا طی دو ماهونیم آینده به ایران حمله خواهد کرد یا هرگز دست به چنین اقدامی نخواهد زد.
منبع: آسیاتایمز
نویسنده: دیوید فینک
ترجمه: آرمین منتظری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست