شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا

جهانی شدن و دیدگاه های مادی و دینی


جهانی شدن و دیدگاه های مادی و دینی

برای ارائه تحلیلی درست و روشن از میزان اثر پذیری و جهت گیری جوامع در قبال فرایندجهانی شدن , نظریات و تعریفات متعددی بیان شده که در این مقاله به طور اجمالی به آن پرداخته و تقابل دو اندیشه دینی و مادی در پیدایش و شکل گیری این مفهوم و نتیجه گیری متفاوت نظریه پردازان مشخص شده است

برای ارائه تحلیلی درست و روشن از میزان اثر پذیری و جهت گیری جوامع در قبال فرایندجهانی شدن ، نظریات و تعریفات متعددی بیان شده که در این مقاله به طور اجمالی به آن پرداخته و تقابل دو اندیشه دینی و مادی در پیدایش و شکل گیری این مفهوم و نتیجه گیری متفاوت نظریه پردازان مشخص شده است.

فرایند جهانی شدن در اندیشه های مادی و غرب در چهار حوزه صنعتی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی مطالعه و مورد توجه واقع می گردد. انقلابهای صنعتی اول ، دوم ، و سوم درغرب صورت گرفته در حالی که مشرق زمین همواره از این تحولات دور مانده و شکاف و فاصله ایجاد شده است. لذا این خود از موانع بزرگ سد راه جهانی شدن است و از جمله موانع دیگر می توان از انحصار طلبی و تمامیت خواهی غرب ، عدم توجه به نقش ایدئولوژی و دین در مشرق زمین و دیگر نقاط دنیا ، رواج و تسلط اخلاق یا بی اخلاقی آمریکایی، سرکوب جنبش های حق طلبانه دنیا و …. نام برد .اما در اندیشه دینی ، جهانی شدن، فطری و جزء آرمانهای اندیشمندان دینی است و این فرایند را ایجاد عدالت همه جانبه به دور از توسعه خواهی و منافع طلبی می دانند که اسلام نمونه برجسته و پویای این اندیشه عدالت گستر است.

بحث منتج به این می گردد که جهانی شدن همواره در اذهان و آرمان بشریت بوده و هست گرچه شاید محقق نگردد ( بنابر اندیشه های غربی ) ، که این خود گویای فطری بودن آن است باید دانست که در جهانی شدن اومانیستی دسته ای از مسائل اجتماعی، اقتصادی و …. مانع ایجاد می نماید ، در حالی که در تفکر دینی بنابر آن قرار گرفته که هر پدیده اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی در رسیدن به این جهانی شدن دینی نقش مفید ایجاد نمایند .

● مقدمه

برای پرداختن تحلیلی و نه توصیفی هر پدیده ای به ناچار باید، لوازم کارکردی و پیش زمینه های آن را به خوبی شناخت و با نگاهی عمیق به تفسیر آن مسئله پرداخت و پس از آن به تأثیر وتأثر آن توجه نموده و کالبد شکافی جریان را بطور دقیق انجام داد به همین لحاظ در این مقاله نخست باید نفس قضیه را بخوبی بشناسیم تا بتوانیم به زوایای آن به خوبی پرداخته و آن را تجزیه و تحلیل نمائیم، بنابراین بررسی مفهوم جهانی شدن، پیشینه و تاریخ آن و میزان گرایش به جهانی شدن لازم به نظر می آید. چرا که در واقع، جهان سازی(golobalizm) و زوایای مختلف آن در هاله ای از ابهام و تردید قرار دارد. البته باید دانست جهانی شدن و جهانی سازی دو مفهوم متفاوت هستند، بدین جهت سئولات متفاوتی پیرامون آن مطرح است از جمله آن که آیا در اسلام میل به جهانی شدن وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا جهانی شدن اسلامی قابل اثبات است و در صورت اثبات آن مبانی ویژگی ها، ساختار و ابزارهای جهانی شدن اسلامی چیست؟ در صورت منفی بودن پاسخ آیا جهانی شدن از نوع غربی مورد پذیرش سایر جوامع از جمله ملل اسلامی قرار خواهد گرفت ؟ اگر مورد پذیرش قرار گیرد باعث پیشرفت آن جوامع خواهد شد و یا عدم پیشرفت آنها را در پی دارد ، و اصلاً آیا جهانی شدن از نوع غرب عملی خواهد بود؟

برای پاسخ به سؤلات و ابهامات مذکور فرضیات و حدسیات زیر قابل طرح است :

۱) خاستگاه واژه جهانی سازی در غرب امروزه در حال زایش است در حالی که زادگاه حقیقی جهانی سازی و جهانی شدن در اسلام می باشد .

۲) غرب هرگز نخواهد توانست حتی گرایش به جهانی شدن را در درون خود ایجاد کند اما بر اساس مبانی فکری اسلامی ، اسلام از توانایی لازم برای جهانی سازی برخوردار است .

برای درستی یا نادرستی این فرضیات و حدسیات ، مباحث زیر در پژوهش حاضر مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

الف) تعریف جهانی شدن و تبیین تاریخ و سابقه آن

ب) غرب و اندیشه های مادی و مفهوم جهانی سازی آن و بررسی گرایش جوامع نسبت به آن و پیشرفت و عدم پیشرفت آن.

ج) ادیان و تفکرات دینی و اعتقاد آرمانی به جهانی سازی.

د) اسلام و دیدگاه و نظریه آن درباره جهانی شدن.

● جهانی شدن و مفهوم آن

به علت آنکه زوایا و ابعاد جهانی شدن یا جهانی سازی دقیقاً ملموس و روشن نیست و عمرزیادی را سپری نمی کند ، هنوز تعریف دقیق و مشخصی از آن ارائه نگردیده است و به این جهت اندیشمندان به نوبه خودو با توجه به دیدگاه فردی یا گروهی تعاریفی متعددومتفاوت از یکدیگر ارائه دادهاند،که از آن جمله می توان به تعاریف زیر اشاره کرد

‹‹ جهانی شدن یعنی یکسان شدن و یا مشابه کردن دنیا . این حادثه به طرق گوناگونی چون توسعه ماهواره ها ، گسترش رایانه ها ، افزایش رسانه ها ، به ویژه ازدیاد کانالهای تلویزیونی صورت می گیرد.»۱

«جهانی شدن ، پدیده ای چند بعدی است . از این رو اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و… را در بر می گیرد و با تحقق آن مرزهای ملی از بین رفته و یا کم رنگ می شود؛ کشورها نقش گذشته خود را از دست می دهند و به جای قوانین داخلی ، قوانین بین المللی بر کشورها حاکم می گردد .»۲

« جهانی شدن فرایندی اجتماعی است که در آن قیدوبندهای جغرافیایی ، فرهنگی، مذهبی و از هم گسسته می شود ، اما بیش از همه روند اقتصادی از آن تأثیر میپذیرد .»۳

«جهانی شدن به دنیایی ارجاع دارد که در آن جوامع ، فرهنگ ها ، حکومت ها و اقتصاد ها تا حدودی به هم نزدیکتر گشته اند. بنا به گفته «گیدنز» این مفهوم را می توان به عنوان تشدید روابط اجتماعی جهان تبیین کرد که مکان های دوردست را به گونه ای به هم پیوند می دهد که به موجب آن رویدادهای محلی تحت تأثیر حوادثی شکل می گیرد که کیلومترها از هم فاصله دارند و بالعکس. از این رو کار یک کارگر معدن زغال سنگ در انگلستان به همان اندازه که تصمیمات مدیران محلی یا دولت ملی بستگی دارد ممکن است به وقوع حوادثی در آفریقای جنوبی یا لهستان نیز بستگی داشته باشد .ولی این مفهوم صرفاً به در هم تنیدگی جهان ارجاع ندارد. جهانی شدن در بهترین صورت به عنوان ابزار جنبه های بنیادین فاصله انداختن زمانی – مکانی ادراک می گردد. جهانی شدن به تلاقی حضور و غیاب ، پیوند رویدادهای اجتماعی و روابط اجتماعی دور از هم با بافت های محلی مربوط می گردد. دیویدهاروی نیز به این واقعیت اشاره دارد که جهانی شدن تجربه متحول از زمان و مکان ، یا تراکم زمانی – مکانی را توصیف می نماید.»۴

در مقابل نظریات بیان شده، دیگرنظریه پردازان، جهانی شدن را برمبنای واقعی موجودش چنین بیان نموده اند :

«گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت، استعمار و تقلید فرهنگی به سراسر کره زمین .»۵

« تداوم حرکت سرمایه داری که پس از پایان جنگ سرد ،رویای تسلط برعالم را در سر می پروراند .»۶

« تلاشی برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا. همین نکته نگرانی و ترس برخی از کشورهای اروپایی را برانگیخته است .»۷

«گلوبالیسم(جهانی شدن) اندیشه غرب استعمارگر (آمریکا) است که می خواهد جهان یک دست و یکپارچه در تمام ابعاد اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی ، هنری و...باشد و همانند یک دهکده که تمام افراد آن از یک بینش ، فرهنگ و اقتصاد برخوردارند باشد و یک نفر از آنها بزرگ و ریش سفید این آبادی باشد که در این دهکده جهانی کدخدای این آبادی می باشد.»۸

«تصویری ترسناک از یک بازار عنان گسیخته وپایان نوسازی به سبک ملی و دینی است که می رود تمام شالوده های سیاسی و اجتماعی ملت ها و دولت ها را از هم بگسلد.»۹

همان طور که می بینیم به لحاظ مفهوم و مصداق تعاریف متعددی از پدیده جهانی شدن ارائه گردیده که پرداختن به همه آنها از حیطهی این مقاله بیرون است و تنها به تعدادی از تعاریف از هر دو جنبه اشاره شده تا به درک و تحلیل مسئله حداقل کمکی کند .

● پیشینهی اصطلاح جهانی شدن

« قدمت این واژه به سال های آخر دهه ۵۰ و سالهای اولیه دهه ۶۰ میلادی می رسد. در سال ۱۹۵۹م مجله آکونومیست از کلمه سهمیه جهانی (globalized gueta) استفاده کرد. در سال ۱۹۶۱ فرهنگ ‹‹webster›› نخستین فرهنگ معتبری بود که تعاریفی درباره دو اصطلاح (globalism) و (globalization) ارائه داد. یک سال بعد نشریه (sopectator) مفهوم جهانی شدن را گیج کننده توصیف نمود. در سال ۱۹۵۶م مارشال مک لوهان، نام دهکده جهانی را بر کتاب «جنگ و صلح در دهکده جهانی» خود گذاشت .»۱۰

با پیشرفت علم و تکنولوژی و اختراع ماهواره ها و اینترنت گام به گام جهانی شدن روند تندتری به خود گرفت و استعمال این واژه در دو دهه اخیر از حوزه یک یا چند نشریه و چند کشور فراتر رفت و تقریباً عمومیت پیدا کرد و مقالات متفاوت علمی پیرامون آن نوشته شده و اکنون به یک واژه که دارای استعمال تقریباً عمومی است، تبدیل شده است.

● پیشینة گرایش به جهانی شدن

گرایش بشر به مفهوم جهانی شدن قدمتی به بلندای تاریخ دارد. قبل از هر گروه و دسته ای، ادیان، داعیه دار جهانی شدن بوده اند، به طوری که ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت عملاً با اعلام ظهور شخصیت های کاریزما در آینده تاریخی دینشان، نوید حکومت واحد جهانی را اعلام و همواره حامی این ابلاغ و نوید خود را یک نیروی امداد غیبی یاد آورشده اند، ودر ادیان و مذاهب دیگر به این نظریه اشاره شده است از جمله زردشتیان در کتاب های زند و جاماسب نامه و یا هندیان و برهمائیان درکتابهای وشن جوک، دیده، دداتک ، پاتیکل و باسک به آن پرداخته اند، در باسک یکی از کتب هندوان آمده است :

«دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخر زمان که پیشوای فرشتگان و پریان و آدمیان باشد ؛ و راستی حق با او باشد و آنچه در دریا و زمین ها و کوهها پنهان باشد، همه را بدست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خبر می دهد ، و از او بزرگتر کسی به دنیا نیاید !»۱۱

و یا در کتب عهد قدیم در کتاب «مزامیرداوود» مزمور ۳۷ چنین می خوانیم :

« زیرا که شریران منقطع خواهند شد ، و اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد ، هان ، بعد از اندک مدتی شریر نخواهد بود ، در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود ؛ اما حکیمان وارث زمین خواهند شد!»۱۲…

و در کتاب «حبقوق» نبی ، فصل ۷ می خوانیم ؛

«و اگر چه تأخیر نماید؛ برایش منتظر باش!زیرا که البته خواهدآمد و درنگ خواهد نمود ؛بلکه جمیع امت ها را نزد خویش جمع می کند؛ و تمامی را برای خویشتن فراهم می کند.»۱۳

و همچنین نشانه هایی در کتب عهد جدید وجود دارد از جمله در کتاب انجیل لوقا، فصل دوازدهم ، آمده است :

«کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته دارید ، و شما مانندکسانی باشید که انتظار آقای خود می کشند، تا هروقت بیاید و در را بکوبد بیدرنگ برای او باز کنید .»۱۴

در عقیده چینیان و مصریان نیز برای آن جایگاهی می توان یافت ، در کتاب «علائم ظهور» گردآوری یکی از دوستان صادق هدایت در صفحه ۴۷ می خوانیم :

« موضوع ظهور و علائم ظهور موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجداهمیت خاصی است… به قول «صادق»: صرف نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل می دهد، هر فرد علاقه مندبه سرنوشت بشریت و طالب تکامل معنوی آن وقتی که از همه نا امید می شود…بنا به فطرت ذاتی خود متوجه درگاه خداوندبزرگ می شود و از او برای رفع ظلم و فسادیاری می جویداز این رو در همة اعصار آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خدا پرستان وجود داشته است.»۱۵ …

به موازات ادیان ، تمدن های بشری و مکتبهای اومانیستی میل به جهانی شدن را ارائه نموده اند و حتی کوشیده اند در قالب جهان گشایی به آن جامة عمل بپوشانند، ودر این بین دو مکتب مارکسیسم و کاپیتالیسم را به عنوان مدعیان حکومت جهانی میتوان نام برد به عنوان مثال در کتاب «تاریخ عقاید اقتصادی» نوشته فریدون تفضلی آمده است:

«مارکسیست ها با تقسیم تاریخ به کمون ها،مدعی اند که بشر با گذر از این مراحل، به مرحله نهایی،یعنی کمونیسم وارد می شود که آن یک حکومت جهانی با ویژگی های چون مرام اشتراکی، فقدان دولت و نبود مالکیت است. البته آنها قبل از ورود به مرحله آخر یک مرحله انتقالی به نام سوسیالیسم را نیز پشت سرمی گذارند... اگر چه شکست کمونیسم در دنیای امروز ، به معنای غیر قابل وصول و یا خیالی بودن حکومت جهانی کمونیسم است، ولی سوسیالیست ها معتقدند به علت ریشه دار بودن شعارهای عدالت و مساوات در نهاد و فطرت انسان ، بشردوباره به سراغ ــــ سوسیالیسم و سپس کمونیسم خواهد آمد!»۱۶

از جمله کارهایی که غرب در چند ساله اخیر در جهت جهانی شدن انجام داده می توان از «سازمان آتلانتیک شمالی» که به پیمان «ناتو» معروف است یاد کرد . ناتو یک اتحادیه (سازمان) نظامی است و هدف آن دفاع از اروپای غربی و آمریکا و کانادا است که بخشی از نیروهای نظامی کشورهای عضو اتحادیه را رهبری می کند و آنها را هم کنترل می کند ، سابقه این پیمان بیش از چهل سال است . از نمونه های دیگر این نوع پیمانها می توان از پیمان «ورشو» که در مقابل ناتو انجام گرفت و کشورهای بلوک شرق را در بر می گرفت نام برد. همچنین در دهه های پایانی قرن ۲۰ میلادی اتحادیه اروپا با گسترش دامنه پذیرش کشورهای دیگر منطقه ، حرکت به سوی اروپای واحد و بدون مرز را دنبال کرد و با حذف تعرفه های گمرکی و تبدیل واحدهای پولی متعدد اروپا به «یورو» گام جدیدی را در این جهت برداشت ، گرچه امروزه تقابل واحدهای پولی غرب یعنی «یورو» و «دلار» و عدم تفاهم اقتصادی بر آن برای جهانی شدن غربی ایجاد معضل می نماید .

● جهانی شدن اسلامی

پیش از این به مسئله جهانی شدن از منظر ادیان ومکاتب مادی پرداختیم و دیدگاه هر کدام را به صورت اجمالی یادآور شدیم ، در این قسمت به نظریه اسلام به عنوان کاملترین و مدون ترین آنها اشاره می کنیم، اسلام برترین و کاملترین شکل جهانی سازی دینی را بر اساس آیات و روایات متعددی ارائه نموده است که رنگ ، نژاد ، زبان و جغرافیا را برای آن نمی شناسد و خدا و انسان را به عنوان نماد معنویت و عقلانیت، دو عنصر اساسی آن قلمداد می نماید.

قرآن به عنوان مهمترین منبع اسلامی ، در این زمینه یک بحث کلی و اصولی دارد، بدون این که وارد جزئیات مسأله شود؛ و به تعبیر دیگر ، آیات قرآن همان را تعقیب می کند که در استدلالات عقلی و الهام فطرت داریم ؛ یعنی، خبر از تحقق یک حکومت واحد جهانی در سایه ایمان می دهد .

چند نمونه از آیات قرآن که بحث جهانی شدن را به نوعی مطرح می نماید، بیان می شود .

۱) سوره انبیاء (آیات ۱۰۵و۱۰۶):

«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون ان فی هذا لبلاغاً لقوم عابدین .»

در زبور بعد از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ام به ارث خواهند برد، این قرآن برای اهل عبادت تبلیغ رسالت خواهند بود.

۲) سوره توبه (آیه ۳۳):

« هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه ولوکره المشرکون.»

او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد ، تا آن را بر همة آیین ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.

۳) سوره قصص (آیه ۵) :

« ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین ونمکن لهم فی الارض و نری فرعون و همن و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون.»

ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومت شان را بر روی زمین پا برجا سازیم ، و به فرعون و هامان و لشکریان شان ، آنچه را از آنها بیم-داشتند ، نشان دهیم .

همچنین در احادیثی از پیشوایان دین اسلام بحث جهانی شدن حکومت اسلامی مطرح گردیده که به بعضی از آنها اشاره می کنیم :

۱) پیامبر اکرم (ص):

« لو لم یبق من الدنیا الایوم واحد لطول الله ذالک الیوم حتی ببعث رجل منی و من اهل بیتی،یواطی اسمه اسمی ؛»۱۷

اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خدای تعالی آن روز را چنان طولانی کند تا در آن روز مردی از من یا اهل بیتم قیام کندکه اسم او ، اسم من است .»

۲) پیامبر اکرم (ص):۱۸

«یخرج فی آخر الزمان رجل من ولدی اسمه هاشمی و کنیته ککنیتی یملا الارض عدلا کما ملئت جورا،فذالک المهدی»

در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام می کند که اسم او همانند اسم من و کنیه اش مثل کنیه من است ، زمین را عدل پر می کند ،چنان که از ظلم پر شده است و او مهدی است.»

۳) امام سجاد (ع):

«هم والله شیعتنااهل البیت یفعل الله ذالک بهم علی یدی رجل منا وهو مهدی هذه الامه»۱۹

این گروه همان پیروان ما هستند که خداوند به وسیله مردی ازخاندان ما این موضوع را تحقق می بخشد واو مهدی این امت است.»

● نابرابری های جهانی توسعه

اندیشه جهانی شدن از این لحاظ مهم است که به افزایش وابستگی متقابل در سطح مکان و افزایش سرعت ایجاد این روابط، بستگی دارد. در همین ارتباط، احساس فزایندهای وجود دارد دایر بر اینکه ما در یک جهان به هم وابسته زندگی می کنیم. رابرتسون می گوید:« اندیشه سازمان یافتن جوامع بر یک مبنای ملی ، الزاماً با روند جهانی شدن تضاد ندارد و عمومیت جامعه ملی در قرن بیستم جنبه ای از جهانی شدن به حساب می آید. در نتیجه، یک آگاهی جهانی وجود دارد که ما در دولت – ملت ها زندگی می کنیم که خود یک تخصیص جهان گرائی ایجاد می نماید . .این آگاهی، اثرات متناقضی دارد چرا که همگونی جهانی با تکثر و چندگانگی همزیستی دارد، همان طور که مفهوم مکان جهان نیز کشورها را در رقابت های مربوط به نفوذ فرهنگی به هم نزدیکتر می سازد. ولی باید درنظر داشت که ارتباطات و پیوندهای جهانی به هیچ وجه تازگی ندارد و مسأله جهانی شدن (به لحاظ مفهومی) نزد مردم مختلف، به شیوه های متفاوت تجربه شده است . نظریه های جهانی اصولی توسعه ما را درباره نابرابری های جهانی به تفکر وامی دارد . اما به گونه ای بی تفاوت نسبت به تاریخ و تحولات اجتماعی.» بهرحال بنابر شرایط نابرابر توسعه کشورهای دنیا حتی نابرابری منابع و سرمایه و نیروی کار قاره هایی مثل اروپا و آفریقا روند جهانی شدن با چالش ها و دست اندازهای طویل المدت و گاهی غیر قابل عبور روبرو می گردد. جوامعی به سرعت دروازه های تمدن صنعتی را می گشایند در حالی که هنوز عده کثیری از جوامع در حالت پیرامونی و روی پله اول نردبان توسعه قرار دارند که این گونه شرایط دغدغه های بزرگ را برای سرنوشت محتوم ملتها برای جهانی شدن از هر نوعی ایجاد می کند.

● پیامدهای جهانی شدن برای جوامع

همان گونه که گذشت دو نمونه برای جهانی شدن فرض گردید و بحث ما بیشتر پیرامون جهانی شدن از نوع غربی است که تا کنون در کسوت مفهوم مانده و زمینه های پیدایش آن هم تا حال فراهم نگردیده و جهانی سازی بدان گونه که منجر به جهانی شدن در غرب گردد هنوز صورت نگرفته است، به زعم عدهی کثیری از اندیشمندان غربی و غیر غربی جهانی شدن به مفهوم غربی طرح پیچیده برای استعمار ملت ها خواهد بود.«امروز واژه جهانی شدن را بیشتر به این معنا به کار می برند که حاوی بار عظیمی از آمریکایی شدن است، و در واقع همان جهانی سازی به دست صاحبان سرمایه است و آمریکا سکوی اصلی پرتاب موشک جهانی شدن فرض می شود و در پرتو جهانی

شدن ها، جهانیان به فرهنگ، مفاهیم، زبان و اخلاق یا بی اخلاقی آمریکایی تن می دهند.»۲۱ پیامدهای فرآیند جهانی شدن را معمولاً در چهار حوزه صنعتی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی مطالعه می کنند.

● حوزه صنعتی

در حوزه فنی و تکنولوژیک از وقوع انقلاب صنعتی سوم سخن میگویند، انقلاب صنعتی اول در قرن ۱۸ میلادی تحولی در تکنولوژی تولید بود. انقلاب صنعتی دوم در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی تحولی در تکنولوژی توزیع و ارتباط ایجاد کرد . انقلاب صنعتی سوم در پایان قرن ۲۰ میلادی تحولات اساسی در حوزه ارتباط ، مصرف و اطلاعات به همراه آورد و امروزه در عصری زندگی می کنیم که به عصر اطلاعات و ارتباطات معروف است . عصری که هر روز با شاهکارهای عجیب صنعتی مواجه می شویم و نحوه ارتباطات مردم از حالت کُند و سنتی خارج گشته و با وسایلی همچون ماهواره و اینترنت سرو کار دارد و و بشر کهکشان های بزرگ و منظومه های شمسی را به تسخیر خود درآورده و سودای زندگی در کرات دیگر را در سر می پروراند و اینها همه در اوایل دوره رنسانس و پس از آن در دوره مدرن تکمیل گردید تا اینکه در عصر پست مدرنیسم بشر به اوج ماشینیسم رسید و مرگ خدای مسیحیت را اعلام کرد (نیچه) و بشر را خالق هستی و خدای هستی قلمداد کرد و دورهای جدید از پرستیدن غیر خدا ، یعنی بینش و منش انسانی آغاز گردید.(اومانیسم) و این زاده غرب ماتریالیستی است که در طول ۴ ، ۵ قرن اخیر نگاه عقلانی به ماورا الطبیعه را محکوم کرد و با تکیه عمیق بر علوم تجربی تمامی تلاش خویش را برای رفاه خود و استعمار دیگر ملتها بنابر تجهیزات علمی خود نمود و قطعاً این جهانی شدن که در راستای تکمیل، توسعه و گسترش صنعت غرب خواهد بود ، جهان یکدست را مهیاتر برای مصرف مواد تولیدی خود خواهد کرد ، چرا که اصل تئوری سازش و پردازش صنعتی را در اختیار همگان قرار نخواهد داد . و سرمایه خام دیگر ملت ها برای غنی تر کردن صنعت آنها به کار گرفته می شود، گرچه شاید در مواردی باعث رشد و پیشرفت گردد، مثل واحد شدن زبان علمی که استفاده از منابع علمی دنیا را فراهم می نماید. ولی کلی و اصولی نخواهد بود چرا که، مسائل اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی غرب اجازه نخواهد داد که چنین امری به نفع همه ی جوامع بشری محقق گردد .

● حوزه اقتصاد

در حوزه اقتصاد به تبع تحولات فنی مذکور، تغییرات بی سابقه ای رخ نمود .« در جهانی شدن اقتصاد کنترل دولت ملی بر اقتصاد ملی به نحو فزاینده ای از دست می رود و عناصر اصلی سیاست های اقتصادی و مالی ملی ، جهانی می شوند . جهانی شدن اقتصاد دنیا از توانائی سرمایه برای جابه جایی آزاد فرا سوی مرزهای بین المللی خبر می دهد.۲۲ « این قابلیت تحرک و جابه جایی ، توانمندی دولت – ملت ها در هدایت به اصطلاح اقتصادهای ملی را مشخص می نماید.۲۳ این تحرک، بویژه در مورد سرمایه ملی ، که جابه جایی آن به واسطه پیشرفت فن آوری های نوین ارتباطات، تسهیل گردیده است، می تواند به سرعت از نقطه ای به نقطة دیگر در سطح جهان انتقال یابد و در این روند علاوه بر مسایل دیگر توان دولت – ملت ها برای کنترل ارز ملی شان را تضعیف نماید. بدون شک ، این جهانی شده ترین شکل فعالیت اقتصادی است و این قلمروی است که نویسندگان از آن به عنوان «پایان جغرافیا» نام برده اند .۲۴

با وجود این ، حتی در مورد سرمایه مالی نیز حد و مرزهایی وجود دارد . اولاً شمار کالاهای مالی به فروش رفته در بازارهای بسیار یکپارچه جهان ، نسبتاً محدود است. حتی بازارهای اوراق بهادار نیز کاملاً یکپارچه عمل نمی کنند زیرا تعداد معدودی از شرکتها از شهرت جهانی کافی برخوردار بوده و می توانند سهام خود را در خارج از بازار داخلی خودشان عرضه نمایند . ثانیاً نرخ سرمایه گذاری و پس اندازهای داخلی در میان کشورهای مرکز شدیداً به هم مرتبط هستند و لذا سرمایه گذاری داخلی به جای آنکه به راحتی از طریق پس اندازهای کشورهای دیگر تأمین گردد، شدیداً به پس اندازهای داخلی وابسته اند. ثالثاً بسیاری از نقاط جهان صرفاً از این نقشه بر کنار مانده و در زمره این شبکه های جهانی جای ندارند و این نکته ای است که از لحاظ اهداف و مقاصد ، حایز اهمیت بسیار است ، از لحاظ تأمین مالی، شهرهای جهانی واقعی مثل نیویورک ، واشنگتن ، لندن و توکیو هستند نه پرتوپرنس ، هراره وکلکته. ۲۵

کاپیتالیسم یا سرمایه داری غرب ، یکی دیگر از مدعیان جهانی شدن، نیز در پی جهانگرایی و ایجاد یک حکومت جهانی است . «از زمانی که سرمایه داری غرب شکل گرفت ؛ یعنی از چهار-پنج سده پیش ، یا به عقیده والرشتاین ، از قرن ۱۶ میلادی، تلاش برای تسلط نظام سرمایه داری بر جهان آغاز شد.»۲۶ از اواخر قرن ۱۹ و به خصوص از اوایل قرن ۲۰ ، سرمایه در کشورهای شمال به مرحله اشباع رسید و انباشت سرمایه، به رکود اقتصادی دامن زد. بنابراین غرب، به صدور سرمایه دست زد تا از این طریق به بازارهای جدید و جویای سرمایه دست یابد و هم بحران های نهفته در درون خود را به کشورهای توسعه نیافته منتقل کند. این فرایند ، موجب رشد دوباره نظام سرمایه داری گردید .

به این دلایل جهانی شدن پیش از هر تعریف دیگر ، به آن معناست که سیاست اقتصادی ، امنیت غذائی و … باید در حوزه اختیارات تجار و سرمایه گذاران دولت های ثروتمند قرار گیرد و در این روند ، حکومت ها و نهادهای بین المللی نیز اجازه ندارند که فعالیت و قدرت آنها را به پرسش گیرند .« با چنین نگرشی و عقیده ای است که جهانی شدن را« کروگمن ، ادغام بیشتر بازارهای جهانی ، مک ایوان ، آن را گسترش بینالمللی مناسبات تولید و مبادله سرمایه سالارانه ، بازانسون نیز، جهانی شدن را یکپارچگی تجارت با حذف مرزهای تجاری ، سرعت در مبادله تکنولوژی و افزایش عمومی در مصرف جهانی می داند .»۲۷ در این صورت طبیعی خواهد بود که در رأس چنین نظامی ، آمریکا قرار گیرد. از این رو ، مالکوم واترز می گوید:« جهانی شدن نتیجه مستقیم گسترش فرهنگ اروپایی از طریق مهاجرت ، استعمار و تقلید فرهنگی به سراسر کره زمین است. این پدیده ، بطور ذاتی از طریق فعالیت های سیاسی و فرهنگی با الگوی توسعه سرمایه داری همراه است. »۲۸ روژه گارودی هم در این باره می گوید: «جهانی سازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار ، قادر می سازد تا اصنافی از دیکتاتوری های ضد انسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.»۲۹

البته باید یادآور شد که جهانی سازی طرفدارانی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به لحاظ اقتصادی دارد که این نشان از یک نوع خوش باوری و ساده انگاری در مورد سرازیر شدن منابع مالی خارجی از کشورهای مرکز سرمایه به پیرامون سرمایه است و اکثر این افراد از سطوح پایین آگاهی و تحلیل نسبت به مسائل برخورداند ، اما اغلب خواص و نخبگان این جوامع با آن مخالفند .

«بر طبق نظر سنجی جهانی، که مؤسسه پیمایش نگرش جهانی پییو (pew global attitude survy) انجام داده ، در بیشتر موارد یکپارچگی اقتصادی برای جهان ثمرات خوبی داشته . دیوید دالر(david dollar) مدیر بخش سیاست گذاری توسعه در بانک جهانی از یافته های این نظر سنجی بهره گرفته است تا از نظر خود مبنی بر این که جهانی شدن به کاهش فقر و نابرابری کمک می کند ، دفاع کند . با این همه بی اعتمادی زیادی نسبت به جهانی شدن وجود دارد ، فعالان ضد جهانی شدن اظهار می دارند که یکپارچگی به نفع کشورهای غنی است و ضرر و زیان افراد فقیر در کشورهای در حال توسعه را به همرا ه دارد . دالر از مخالفان جنبش های ضد جهانی شدن است.»

نتیجه اینکه جهانی شدن: اولاً ادامه تحولات کلان تاریخ بشر غربی ، یعنی تحول انقلاب کشاورزی ، انقلاب صنعتی و انقلاب اطلاعاتی است ثانیاً تداوم حرکت سرمایه داری غرب است ، ولی پس از پایان جنگ سرد، تهاجمی تر شده و رویای تسلط بر عالم و جهان را بیش از گذشته در سر می پروراند.

● حوزه سیاست وفرهنگ

در غرب حوزه سیاست و فرهنگ بسیار به هم وابسته هستند سیاست شان به تبع فرهنگشان و فرهنگشان از سیاست شان تغذیه می کند. فرهنگ که اعم از دین، آیین، رسوم و … یک جامعه است اساساً الگوی رفتاری آن جامعه است که برای صدور به دیگر جوامع بهترین هدیه و تحفه است . غرب همواره در پی استثمار و استعمار و استعباد دیگر ملت هاست تا بدینوسیله به غارت پیشینه ها و هویت آنها پرداخته و به راحتی برانسانهای بی هویت فرمان براند. هنگام مطالعه تاریخ غرب به موارد متعددی برخورد می کنیم که حکومت های امپراتوری آن زمان مبلغان و کشیشان مسیحی را برای تبلیغ و تحت همین عنوان به دیگر جوامع از جمله آفریقا ، چین ، هند و … می فرستاد تا با تبلیغ دین مسیحیت ، اولاً پایه هایی اعتقادی آن جوامع را نسبت به وضعیت موجودشان تضعیف کنند، ثانیاً غربی شدن و یکپارچه سازی جهانی را نهادینه کنند، ثالثاً الگوهای مصرفی غربی را ترویج دهند تا راه برای فروش و واردات محصولات غربی مهیا شود . رابعاً، پس از همه آن مراحل راه برای تسلط سیاسی و به دست گرفتن حکومتهای موجود بوجود آید .

غرب که تمامی سیاست، تکنولوژی و و فرهنگش در خدمت اقتصاد و برای اقتصاد است با تمامی ابزارها و ظرفیتهای سیاسی در جهت حفظ منافع خود حرکت می کند و این قابل مقایسه با دیپلماسی سیاسی دیگر ملتها و جوامع در دهکده جهانی، نیست و قدرت بیشتر از آن اقتصاد قوی تر ، تبلیغات برتر و فرهنگ غالب تر است و قطعاً کشیدن دیگر جوامع به این میدان جز یک رقابت شدید و خسته کننده که برنده آن از قبل معلوم است چیزی در پی ندارد. سیاست کدخدای دهکده جهانی حذف فرهنگهای مخالف و نابودی خرده فرهنگها و حاکم کردن فرهنگ آمریکایی بر کل جهان خواهد بود. و این جهانی شدن نمی تواند به وقوع بپیوندد چرا که حتی در خود غرب ، بسیاری از اروپائیان نیز با آن مخالفند.از این منظر اینکه جهانی شدن تداوم حرکت نظام سرمایه داری و کاپیتالیستی غرب است که پس از جنگ سرد، از لاک دفاعی خود بیرون آمده، ورویای تسلط بر عالم را در سر میپروراند . به همین دلیل ، پایان جنگ سرد که با فروپاشی بلوک شرق همراه بود ، سیاست و استراتژی جدیدی به نام «نظم نوین جهانی» از سوی آمریکا مطرح شد. این پدیده که با تحولات عظیم در تکنولوژی جدید اینترنت همراه شد به مقدمه ای برای جهانی سازی تبدیل گردید .

آنچه را که برشمردیم ، آن است که تاریخ ابداع واژه جهانی شدن و جهانی سازی بامحتوای سرمایه داری آن، به غرب برمی گردد . اما ادیان و در رأس آن اسلام نوید چنین روزی را بر پایه عدل و داد و ملت واحده وشکوفائی اذهان بشریت را داده است و آن روزی را چنین بیان می نماید:«حکومت او، شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت و گنجینه های زمین برای او ظاهر می شود و در سراسر جهان جای ویرانی باقی نخواهد ماند مگر آن را آباد خواهد ساخت .» که در محتوای این تفکر و اندیشه،دنیا گرایی ، انسان مداری ،سرکشی و انحصار طلبی حکومت های خاص وجود ندارد و جهانی شدن اسلامی به معنای جهانی شدن عدالت همه جانبه می باشد .

● موانع جهانی شدن و اثرات نامطلوب آن بر جوامع

از مهمترین عوامل اصطکاک زای در فرآیند جهانی شدن در ابعاد سیاسی ، اقتصادی فرهنگی ، تصادم فرهنگ انحصار طلب و تمامیت خواه غرب با دیگر جوامع است که در شرایط کنونی امکان رقابت توأم با مفاهمه وجود ندارد و نیز موقعیت ناعادلانه کشورها از جمله موانع موجود در سیر تحقق این امر مهم به حساب می آید به عنوان مثال جهان عرصه مطمئنی برای تعامل محصولات ملی و اقلیمی کشورهای جهان سوم چون افغانستان، کنیا و … با قطب های اقتصادی ، فرهنگی بخصوص برخوردار از فناوری روز چون اروپا و آمریکا نخواهد بود . البته این شرایط ناعادلانه و نابرابر موجود ، بحث جهانی شدن را ساقط نمی کند، بلکه باید در تعقیب ایجاد شرایط و تحولات سریع ، همراه با توسعة همه جانبة کشورها با حفظ سرمایه های فرهنگ ملی و منابع زیرزمینی و انرژی، رفته رفته به سوی همزیستی و تعادلی عادلانه بدور از خوی و خباثت استعماری، همه با هم با امنیت کامل در جهان به عنوان کلبه و مأمن برای همه کشورهای جهان حرکت کنیم .

سیاست های توسعه طلبانه ارضی و غارت انرژی کشورهای جهان سوم بدون نظارت و کنترل صاحبان اصلی آن ، عدم موازنه نظامی و کاربرد محصولات آن در جهان از مهمترین موانع تحقق آرمان جهان گرائی و همزیستی کشورها در جهان محسوب می شود . پذیرش فرهنگها و ایده سایر کشورها ، شرط اول احترام متقابل در تسطیح اعمال شرایط و ترک خصلتهای امپریالیستی و وجود شرایط حاکمیت یکسان برای همه با رعایت مرزهای غیردولتی (فرهنگی،ایدئولوژی ، خواسته های مشترک) ، به عنوان حقوق مسلم خاستگاه ملی تمام کشورها به عنوان یک منشور مورد پذیرش واقع شود .بحث منتج به این موارد می شود که زمانی می توانیم مسئله جهانی شدن را جدی گرفته و به آن امیدوار باشیم که بطور خلاصه حداقل شرایط زیر فراهم گردد .

۱) امکانات و تعادل در داد و ستدهای اقتصادی،قدرت نظامی و باورهای فرهنگی و ارزشهای مورد پذیرش هر کشور همراه با دیگر پتانسیل های بالقوه، امکان رقابت با رقبایش را در جهان امن با حاکمیت روح عدالت داشته باشد ، گرچه تحقق این شرط به این معناست که به فرض کشورهای صنعتی و پیشرفته و توسعه یافته جهان در یک مکث و خوابی ۱۰۰ساله متوقف شوند تا کشورهایی چون کشورهای جهان سوم که در آغاز راه توسعه هستند به پای وضعیت فعلی کشورهای توسعه یافته برسند که امکان حصول به این فرضیه عملاً غیر ممکن می نماید .

۲) حذف کلیه عوامل تشنج زا در روابط بین الملل، یعنی آنچه که امروزه گروه تندروی غرب به رهبری آمریکا و انگلیس مجری آن هستند از بین رود و از دست درازی بر ثروتهای کلان کشورهای دیگر خودداری و خلع سلاح جهانی عادلانه و بدون چشم پوشی از کمترین مورد، تحقق پیدا کند . می توان با این تمهیدات به کلبه ای به وسعت جهان برای زندگی همه کشورها امیدوار بود که البته نیاز به تدابیر همه جانبه و سیر زمان می باشد و با توجه به تجربه تاریخی چند هزار سالة بشر ، چه بسا جهان هم اکنون آبستن تحولات شگرف و غیر قابل پیش بینی باشد که تمام فرضیه ها و داوریهای امروز در اعمال سیاست جهانی رابه هم بزند و قطبی جدید در نا امنی جهان ایجاد شود .

۳) سیاست های مخفی دولتهای استعمارگر توسط سازمان های جاسوسی که به صورتی پیچیده در جهت دسترسی به محرمانه ترین تصمیم گیری های دیگر کشورها می باشد و نیز اجرای سیاست های استثماری عناصر تربیت یافته لژهای فراماسونری با شعارهای فریبندة برابری و انسان دوستی در جهت تضییع سیاست های راهبردی سایر کشورها در امر توسعه که نمونه های اخیر آن استراق سمع انگلیسی ها از مکالمات دبیرکل سازمان ملل و کنترل رفتار اعتراض آمیز ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه در مخالفت با سیاست های تجاوز کارانه انگلیس و آمریکا که به جهت تبادل نظر بین فرانسه وکشورهای دیگر صورت می گرفت ، قدم دیگری در تیره نمودن و نا امن ساختن روابط بین الملل ، برگ سیاه دیگری بر عملکرد سیاست های استعماری و افتراق و دور شدن نسبت به سایر کشورها می باشد .

به غیر از دلایل ذکر شده از موارد دیگری نیز می توان یاد کرد که از آن جمله مسئله تروریسم ، تشریفاتی بودن سازمان های داوری بین المللی و نفوذ قدرت های بزرگ بر تصمیمات آنها، حق ظالمانه سیاسی وتو و … می باشند که بحث پیرامون آن ها موجب اطاله کلام می گردد.

● نتیجه

جهانی شدن فاقد تعریف واحد و ثابتی است و هنوز زوایای آن در هاله ای از ابهام مانده است . از طرفی سودای طبقة برخوردار جهانی برای اعمال همه جانبة قدرت خویش بر صنعت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست دنیاست و از سوی دیگر آرمان ملت های مظلوم و انسان های مستضعف است که از دیرینهی تاریخ چنین روزی را به انتظار نشسته اند و پیشینه ی ایدئولوژی شان نوید چنین روزی را داده است ، و این رویارویی دو اندیشه برای رسیدن به جهانی مبتنی بر صلح و عدالت است و برای تحقق آن ابزار و پیش زمینه هایی لازم است که به آن مفهوم جهانی سازی را می دهیم ، جهانی سازی تلاش برای نهادینه شدن جهانی شدن است ، بنابراین هر اندیشه ای برای رسیدن به کلبة واحد جهانی از پتانسیل های بالقوه و بالفعل خود استفاده می برد ، البته باید یادآور شد که در جهانی شدن به مفهوم غربی، تبعات مثبت و منفی وجود دارد که آن را به پیشرفت و عدم پیشرفت جوامع متأثر از آن قلمداد می کنیم ، در حالی که در جهانی شدن منبعث از تفکر دینی تبعات منفی و سوء پیشرفت برای جوامع فرض نمی گردد. همهی این اندیشه، پیشرفت ، تحول و حرکت در جهت مثبت شدن است.

جهانی شدن چه صورت بگیرد چه صورت نگیرد در اذهان و آرمان انسان ها میل به آن همیشه بوده و هست گرچه بنابراندیشه های غربی شاید این امر محقق نگردد،ولی این خود گویای فطری بودن این خاستة بشری است . باید دانست که در جهانی شدن اومانیستی است که دسته ای از مسائل اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و … مانع ایجاد می کنند یا به آن جهت مثبت می دهند. و این دقیقاً با تکیه بر مسائل روزمرة بشریت مادی و جدای از فلسفة ماورا الطبیعه می باشد. بعکس در جهانی شدن دینی ، بنابراین قرار گرفته است که هر پدیده اجتماعی ، سیاسی اعم از جنگ ، ترور خشونت و … تا صلح و مفاهمة انسان ها، در رسیدن به این جهانی شدن دینی نقش مفید ایجاد می نماید ، یعنی اینکه دستگاه آفرینش با نظم خاص خود به این سو حرکت میکند ولو اینکه علی الظاهر مسائل متناقض و مضر در حیطه های کوچک و یا بزرگ رخ نماید که این همان فلسفه عدل و عدالت الهی را تبیین می نماید. در این فلسفه به طور مسلم نابرابری های توسعه جهانی محو می گردد در حالی که جهانی شدن استعمار شاید عامل تشدید این نابرابری ها گردد.

ذکر این نکته لازم است که یکی از موانع بزرگ و عامل عدم پیشرفت جهانی شدن غربی، فقدان عنصر معنویت و عدم توجه به بعد مهمی از زندگی بشریت است که این خود تقابل مغرب زمین و مشرق زمین را در این نمایان می کند، چرا که مشرق زمین بنابر پیشینه های فرهنگی و دینی خود قادر به پذیرفتن اخلاق یا بی اخلاقی آمریکایی که پیامد آن حذف خرده فرهنگها یا ابتذال آنهاست را ندارد. به هرحال جهانی شدن تبعات مثبت و منفی فراوانی دارد و چه به نتیجه برسد یا نرسد بشریت خواهان آن است ، تا اینکه فاصله های موجود عقب ماندگی ها را پر نماید و جهانی یکپارچه ، یکدست و متعالی را بنا نهد .

عبدالمجید ارجمندی

فهرست منابع

۱- آکسفورد، باری، نظام جهانی، سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا شمیرزاد۱۳۸۰ ص۳۴.

۲- رجائی، فرهنگ – پدیده جهانی شدن، وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی – ترجمه عبدالحسین آذرنگ – تهران، انتشار آگاه،۱۳۸۰ ص ۲۴.

۳- تامیلسون، جان – جهانی شدن و فرهنگ – ترجمه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی،۱۳۸۱،ص۲۸.

۴- جهانی شدن و جهان سوم – ترجمه حسن نورائی بیدخت و دیگران، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه، ۱۳۸۰،ص۱۱.

۵- ایرانزاده سلیمان – جهانی شدن و تحولات استراتژیک در مدیریت و سازمان،۱۳۸۰،ص۲۴.

۶- مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات – ترجمه علی قلیان و دیگران، طرح نو،۱۳۸۰،ص۱۳۰.

۷- آنتونی گیدنز – جهان رها شده – ترجمه علی اصغر سعیدی و دیگران،۱۳۷۹،ص۶

۸- جهان بین، عبادلله – گلوبالیسم اسلامی، حقیقتی تاریخی، ره آورد،نشریه بسیج دانشجویی استان چهار محال و بختیاری، ۱۳۸۰ ص ۳۳.

۹- پل سوئیزی و دیگران – جهانی شدن با کدام هدف – ناصر زرافشان، ۱۳۸۱،ص۸۴.

۱۰- مالکوم واترز – جهانی شدن – ترجمه اسماعیل مردانی،۱۳۷۹ ص ۱۰

۱۱- مکارم،ناصر، حکومت جهانی مهدی، قم، انتشارات نسل جوان، ۱۳۸۰، ص ۵۴.

۱۲- همان، ص۵۵

۱۳- همان، ص۵۵

۱۴- همان، ص۵۶

۱۵- همان، ص۵۷

۱۶- تفضلی، فریدون، تاریخ عقاید افتصادی از افلاطون تا دوره معاصر،۱۳۷۲،ص۵۲.

۱۷- مکارم، ناصر- حکومت جهانی مهدی، قم،انتشارات نسل جوان،۱۳۸۰،ص۱۲۰.

۱۸- همان،ص ۱۲۴.

۱۹- همان،ص۱۲۶.

۲۰- ری کیلی و فیل مارفیلت – جهانی شدن و جهان سوم، ترجمه حسن نورائی بیدخت و دیگران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی امور خارجه،۱۳۸۰،ص۲۳.

۲۱- شیرودی، مرتضی ، جهانی شدن و مسیحیت اسلامی، ماهنامه اشراق اندیشه، شماره ۱۸، ص ۳۵.

۲۲- ری کیلی و فیل مارفیلت، جهانی شدن و جهان سوم، ترجمه حسن نورائی بیدخت و دیگران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی امور خارجه،۱۳۸۰، ص۲۳.

۲۳- همان، ص۲۳

۲۴- همان، ص۲۴

۲۵- همان، ص۲۵

۲۶- شیرودی، مرتضی، جهانی شدن و مسیحیت اسلامی، ماهنامه اشراق اندیشه، شماره ۱۸، ص۳۶.

۲۷- همان، ص۳۶.

۲۸- همان، ص۳۶ .

۲۹- میردامادی، مهرداد، جهانی شدن به نفع چه کسی است؟ جامعه نو، شماره ۱۹،ص۲۹ .

۳۰- مکارم، ناصر، حکومت جهانی مهدی،قم، نسل جوان،۱۳۸۰، ص ۱۰۹.

http://glo۱۱۰.blogfa.com