جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا

احمدرضا دالوند از ممیز می گوید


احمدرضا دالوند از ممیز می گوید

«اگر می خواهیم یاد و خاطره ممیز را ارج نهیم, ارباب جراید باید از طریق اعمال روش های مدرن گرافیکی در نشریات یعنی حضور توامان, ضروری و هماهنگ دو عامل غیرقابل انکار مثل دو چشم بینا و باز در یک صحن که سردبیر نوشتاری و دیگری سردبیر بصری است, به نشریات اعتبار و آبرو دهند و میراث او را حفظ کنند » اینها را احمدرضا دالوند می گوید

●خنجر ژنرال های سربازی نرفته

«اگر می خواهیم یاد و خاطره ممیز را ارج نهیم، ارباب جراید باید از طریق اعمال روش های مدرن گرافیکی در نشریات یعنی حضور توامان، ضروری و هماهنگ دو عامل غیرقابل انکار مثل دو چشم بینا و باز در یک صحن که سردبیر نوشتاری و دیگری سردبیر بصری است، به نشریات اعتبار و آبرو دهند و میراث او را حفظ کنند.» اینها را احمدرضا دالوند می گوید. طراح، گرافیست و تصویرسازی که از شاگردان ممیز است و خود را نسلی بین او و گرافیست های جوان می داند که هم نسلان او تنها میراث داران مستقیم اولین گرافیست ایران هستند. مدیریت هنری بسیاری از نشریه های بعد از انقلاب را برعهده داشته، با این همه تاکید می کند، هنوز هم ارباب جراید بیشتر به فکر نشر افکار خود هستند و گویی شیوایی و زیبایی متن ها برای آنها اهمیتی ندارد. برای گرافیک مطبوعاتی و راهی که ممیز آن را گشود، نگران است و شرایط گرافیک امروز را در مطبوعات حاصل افکار جهان سومی و طریقه شکل گیری رسانه ها در جامعه عنوان می کند: «اصولاً هر رسانه مکتوبی توسط دو مولفه تحقق عینی پیدا می کند که سردبیر نوشتاری و بصری است. هرجا که رسانه ای چاپی تولید شود که دیدنی، خواندنی را تقویت نکند و بالعکس آنجا جهان سوم است. اگر در جهان سوم رسانه ها با بهترین ابزار هم چاپ شوند، باز هم به دلیل اهمیت ندادن به جنبه های بصری، ارزش کار به نظر نمی آید. حتی اگر در اروپا هم اینطور شود، حتماً محیط جهان سومی به آنجا هم نفوذ کرده است. اما علت این پدیده به شرایط اجتماعی برمی گردد که رسانه در آن به وجود آمده است. رسانه ها برای اولین بار به وسیله دربار به عنوان ابزار حکومت وارد ایران شدند و بعد از آن دیگرانی که آن را می آورند، کسانی بودند که به چگونگی انتقال اطلاعات نوشتاری اهمیت نمی دادند. پس، از وقتی رسانه را می شناسیم، از دید سیاسی آن را کشف می کنیم. در مقابل در خیلی از کشورهای توسعه یافته روزنامه آنقدر اهمیت دارد که از آنها به نام رکن چهارم دموکراسی یاد می شود. اگر این تعریف را برای روزنامه قائل شویم که روزنامه، اطلاعات نوشتاری در داخل صفحات مستطیل شکل را شامل می شود، به محض نزدیک شدن به فرم به گرافیک آن نزدیک شده ایم.» دالوند اما به غیر از اینها، گفتنی های زیاد دیگری در یاد و خاطرات ممیز و گرافیک مطبوعاتی امروز دارد که آنها را بازگو می کند تا به قول خودش ادای دینی باشد به یکی از برجسته ترین چهره های هنر ایران و پیامی برای تمام آنها که در مسیر او قدم گذاشته اند.

• آغازگر

دالوند، ممیز را در حیطه گرافیک امروز یک آغازگر می نامد که ارزش سطوح و سفیدی های کاغذ را شناخت: «ممیز یک آغازگر است. او با شناختی که از زیبایی شناسی سنتی و تاریخی ما داشت، کارهایی کرد که قبل از او شاهد آن نبودیم یعنی به ارزش سفیدی ها، ارزش سطوح و ارزش بیانی آنها آگاه بود و هرجا که کار کرد، سعی کرد آنها را نشان دهد.ما جریانی نداشتیم که میان گرافیک سنتی و نسخ خطی و انتقال آن به روزنامه کاری کرده باشد و تا آن موقع، کسی که در این زمینه مهارت داشته باشد، وجود نداشت. ممیز به عنوان یک جوان، اولین کسی بود که هم از نظر تصویرسازی و هم گرافیک مطبوعاتی تاثیر زیادی گذاشت.» این گرافیست درباره سهل و ممتنع بودن کارهای ممیز می گوید: «ممیز به امر سهل و ممتنع بودن گرافیک برای مطبوعات، پی برده بود. هرچند رویکرد گرافیک امروز در مطبوعات بیشتر سهل بوده تا ممتنع. بعضی اوقات کار او چنان سهل و ممتنع بود که آدم ناشی فکر می کرد کاری نکرده است. ممیز حشو و زوائد را هرس می کرد و بعد مکانی را برای تیتر، سوتیتر و... انتخاب می کرد. مکانی که هیچ شباهتی به آنچه روزنامه نگاران ما در دهه ۴۰ تا ۵۰ (تیتر درشت و بالای صفحه) به کار می بردند، نداشت.»

• ساده فریبنده

دالوند صفحه آرایی ممیز را به ساده فریبنده تشبیه می کند. فریبنده از آن جهت که ناواردان، متوجه سهل و ممتنع بودن کار او در عین کمال و پختگی آن نمی شوند و این پرسش را مطرح می کنند که «چرا ممیز در صفحه آرایی روش ساده را پیش می گیرد اما در پوسترهای او صلابت و گاهی خشونت را می توان دید؟» و پاسخ می دهد: «ممیز می دانست نوشته نباید سوار بر صفحه باشد و بالعکس. صفحه آرایی خوب مانند موزیک در فیلم است که بیننده نباید موزیک را از فیلم جدا حس کند و تمام عناصر باید باهم ترکیب شوند. کلاً آن چیزی که در مطبوعات از صفحه بندی یاد می شود، با آنچه در انگلیسی (lay out) و در فرانسوی میزان پاش اطلاق می شود، فرق دارد. صفحه بندهای ما احساس ماقبل صنعت چاپ دارند و سواد بصری ندارند. خود من به عنوان شاگرد ممیز چیزی را که از او یاد گرفتم، این بود که کار ما مثل جواهرسازی است که برای تراشیدن سنگ حساسیت دارد. او به ما قواعد توزیع عناصر در درون کادر را آموزش می داد و عناصر قبل از صنعت چاپ در کتب مصور و کتابت را می شناخت و به تفاوت صفحه آرایی سنتی قبل و بعد از چاپ پی برده بود.» او سپس شرایط صفحه آرایی قبل و بعد از صنعت چاپ را بررسی می کند: «صفحه آرایی قبل از چاپ شامل تیمی از خطاط، رواق، صحاف و تذهیب کار بود که فرآورده ای به نام کتاب را تولید می کردند و صفحه بندی در معنای آنها احترام گذاشتن به یک کلام مکتوب در نگاه بیننده بود. در حالی که صفحه بندی بعد از چاپ و در دوران ما به قصد تفکیک مطالب از هم و تسهیل در امر خواندن صورت می گیرد. پس قضیه حرمت گذاشتن به کلام دیگر مطرح نیست. او صفحه بندی را یک جور مدیریت قرائت متن معرفی می کرد یعنی به سطوح نوشته یک نوع جمال شناسی تزریق می کند که بر نحوه قرائت متن تاثیر می گذارد و در نهایت دیدنی، خواندنی را تقویت می کند و بالعکس. اما امروزه در بعضی از نشریات جوان پسند به صرف اینکه مخاطب جوان دارند، همه چیز را کج می کنند و ترام ها زیاد است، در حالی که اگر ترام ها را حذف کنیم، کجی را بگیریم و ساختمان هندسی صفحه را پایه ریزی کنیم، کار لق است. ممیز اول ساختمان هندسی صفحه را پایه ریزی می کرد و این هندسه پنهان در کارهای او مستتر است.»

• قطع خشتی

این تصویرساز پس از تشریح ویژگی های گرافیک مطبوعاتی، کارهای درخشان ممیز در مطبوعات را به سه نشریه تقسیم کرد که نشریه فرهنگ و زندگی اولین نمونه آن است: «یکی از کارهای درخشان ممیز در نشریه فرهنگ و زندگی است که از قطع خشتی برای ستون بندی استفاده می کرد. قطع خشتی نوعی از ستون بندی است که در آن همواره یک ستون مستطیل شکل را سفید نگه می داشت و در مستطیل پهن تر نوشته را قرار می داد. در واقع با این کار فرصتی را برای درک بهتر متن توسط خواننده ایجاد می کرد. همچنین او تضاد بین تصویرسازی و عکس را با هوشمندی به کار می گرفت. طوری که بیننده در کنار تصویری که با خط و هاشور بود، تصویری از جنس عکس می دید. این تفاوت بصری به اضافه فضای خاکستری و فضای سفید، به صفحه های نشریه جلوه ای خاص داده بود که برای مخاطبان ایرانی تازگی داشت.»

• قطع بزرگ

مورد دیگری که دالوند آثار ممیز را در آن تمجید می کند، ماهنامه «رودکی» است: «ماهنامه رودکی در قطع بزرگ چاپ می شد و مکانی بود برای ممیز که از تصویرسازی های خودش در دهه ۴۰ که برای کتاب هفته انجام می داد، دور شود. او در کتاب هفته قلم یک تصویرگر توانا را داشت اما در این ماهنامه عکس را به عنوان دست مایه ای که بتوان با تغییرات تفکیکی و تصویرسازی مبتنی بر عکس با توجه به تکنیک هایی چون «line art شhigh controst ، ...»، از خودش چهره جدیدی ارائه کرد که با دخالت در عکس و بهره مندی از طراحی، توانایی جدیدی را نشان داد. بعدها در دهه ۷۰ و ۶۰ آنچه از ممیز دیدیم، تست هایی بود که در مجله رودکی در تصویرسازی های ماهانه اش به دست آورده بود. سپس با تکیه بر همان ها، تصویرسازی جلدها را نیز انجام داد. ممیز جوانی که تصویرگر کتاب هفته بود، از دهه ۵۰ به بعد به عنوان گرافیستی که ماده خام تصویرسازی هایش از جنس عکس بود، تغییر کرد و عکس را به عنوان یک جنس گرافیکی به خدمت گرفت.»

• نستعلیق در یک روح مدرن

او کار ممیز را بعد از انقلاب نیز دنبال می کند و نشریه «پیام امروز» را یکی از موفق ترین کارهای پیر گرافیک ایران بعد از انقلاب برمی شمرد: «یکی از نشریاتی که ممیز بعد از انقلاب به خوبی روی آن کار کرد، پیام امروز بود. نشانه نوشته (logo type) که از سوی او طراحی شد، نستعلیق است در یک روح مدرن و زیبایی شناسی خط نستعلیق به همراه توسعه زندگی امروز در آن به دقت به کار رفته است زیرا ضخامت تمام حروف یکسان و تمام حروف عمودی مثل الف را طوری به هم چسبانده است که وقتی به آن نگاه می کنیم، این نگرش را در ما به وجود می آورد که می توان در کنار گذشته از دنیای مدرن هم بهره برد و این اتفاقی بود که او در این نشریه با موفقیت از پس آن برآمد. ممیز باز هم در صفحه بندی این نشریه، از یک فرمول ساده استفاده کرد و بدون آذین و آرایه چشمگیر که برخی ها بار صفحه می کنند و دلیلی است از عدم آگاهی آنها از دانش گرافیک، مخاطبش را که اکثراً دانشجویان و فرهیختگان بودند، شناخت و بر همین اساس سادگی را با فرهیختگی آمیخت. هرچند پیام امروز در بخش تحریریه از بهترین روزنامه نگاران زمان خود تشکیل شده بود اما دید بصری ممیز و صفحه آرایی او موفقیت نشریه را دوچندان کرد.»


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.