شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

اینجا با «لحظه» سروکار داریم


اینجا با «لحظه» سروکار داریم

حرف های خشایار الوند, امیرمهدی ژوله, حمید برزگر و الهه زارع نژاد, نویسندگان «شوخی کردم»

نویسندگان دو سریال اخیر مهران مدیری، خشایار الوند و امیرمهدی ژوله بوده‌اند. خشایار الوند از «نقطه‌چین» همکاری‌اش را با مدیری آغاز کرد و از «شب‌های برره» به یکی از همراهان همیشگی او بدل شد. امیرمهدی ژوله هم قبل از پیوستن به گروه نویسندگان «شب‌های برره» یک قسمت نقطه‌چین را نوشته بود. مدیری برای نوشتن متن‌های «شوخی کردم» دو نویسنده ثابت دیگر به این مجموعه اضافه کرده است. اولی حمید برزگر است که سابقه زیادی هم در نوشتن طنزهای آیتمی دارد و متن‌های مریم و رامین، جنگ ۷۷ یکی از نمونه‌ کارهای اوست. برزگر در «ببخشید... شما؟»، «پلاک چهارده»، «پاورچین»، «شب‌های برره» و «باغ مظفر» هم کنار مهران مدیری بوده است. دومین نویسنده، الهه زارع‌نژاد است. نام او را به عنوان دستیار نویسندگان در تیتراژ سریال «ویلای من» دیده بودیم و اینک او یکی از نویسندگان ثابت مجموعه است. تعدادی نویسنده هم با این گروه ثابت در ارتباطند و برایشان متن ارسال می‌کنند. آنچه می‌خوانید گزیده مصاحبه مفصلی با این چهار نفر است. بخش‌هایی از سخنان‌شان را که به سریال «شوخی کردم» ارتباط بیشتری داشت، اینجا می‌آوریم. البته از زارع‌نژاد شیوه پیوستنش به این گروه را هم پرسیدیم. نویسنده‌یی که موفقیتش می‌تواند ظهور یک طنزنویس زن را هم نوید دهد.

خشایار الوند: در کار داستانی، شما چند دستمایه داری. یک خط کلی داستان است که قرار است به جایی برسد و شما برایش تیپ‌هایی آفریده‌اید که بعضی‌هایشان را مخاطب دوست دارد. ما در کارهای قبل تیپ‌هایی داشتیم که هرگاه فکر می‌کردیم کار سنگین شده، آنها را وارد قصه می‌کردیم و اصلا برایشان چند سکانس می‌نوشتیم. مجموع اینها به شما به عنوان نویسنده کمک می‌کند ولی در آیتم، آن هم به این شکل هدفمند که باید راجع به یک موضوع مشخص جوک بسازی، کار سختی در پیش داری. در زمانی کوتاه نمی‌توانی شخصیت خلق کنی. باید تیپی بسازی که در سه دقیقه بگیرد و با کمترین فرصت و دیالوگ باید مخاطب را سرگرم کنی و بخندانی. خود جوک ساختن کار دشواری است. به ویژه که اینجا بنا صرفا بر کمدی نیست. جدا از اینها، جذابیت کار داستانی را تا ۷۰ درصد از روی متن می‌فهمی ولی در قالب آیتمی، اجرا اهمیت ویژه‌یی پیدا می‌کند. مثلا ما متنی نوشتیم که به نظر خودمان خیلی خوب بود اما در اجرا اصلا چیز دیگری شد. از این نظر این کار دشواری‌های خودش را دارد. جدا از اینها خودم فکر می‌کنم اگر نقطه قوتی در کارم بوده و دیده شده، بیشتر به دلیل طراحی روند داستان بوده است. اگرچه در آن کارها هم سکانس‌ها را تقسیم می‌کردیم و هرکس چند سکانس از یک قسمت را می‌نوشت ولی اینجا قصه فرق می‌کند. اینها را به عنوان نویسنده گفتم ولی از منظر مخاطب عام معتقدم این شکل کار جذابیت دارد اینجا اگر کسی به هر دلیل نتواند چند قسمت مجموعه را بخرد، کل آن را از دست نمی‌دهد.

حمید برزگر: می‌گویند از کارهای آیتمی استقبال نشده است. بله، از کارهایی استقبال نشده که مهران مدیری آنها را نساخته! این مدل کارها خیلی به سازنده‌شان مربوطند. خیلی مهم است چه کسی آن را می‌سازد. من بارها گفته‌ام مهران مدیری پدر کمدی نو ایران است. می‌توانیم از مکتب مهران مدیری در کمدی سخن بگوییم. این مکتب و این شیوه کار باید بررسی شود. من قبلا هم با مدیری کار آیتمی کرده‌ام. او در این قالب بسیار تواناست. گاهی ایده را از تو می‌گیرد و تبدیلش می‌کند به قطعه‌یی که برای خودت هم جذاب است. به همین دلیل من نسبت به این کار بسیار امیدوارم.

امیرمهدی ژوله: در این کار چندبار پیش آمده که متن‌ها را برای مهران مدیری فرستاده‌ایم و او با این استدلال که این متن «ساعت خوشی» یا «فضانوردانی» است، آن را کنار گذاشته است. معنای این رویکرد این است که مدیری قصد دارد کار جدیدی انجام دهد و غیرقابل پیش‌بینی باشد. مهران مدیری هم در این قالب موفق خواهد بود. چون در آیتم لحظه خیلی اهمیت دارد و مدیری استاد درآوردن لحظه‌های طنز است. اینکه اندازه شوخی را بدانی، فراز و فرودهای آن را پیدا کنی و بدانی کمدی در ری‌اکشن به وجود می‌آید و بعد بتوانی همه اینها را اجرایی کنی، کار هرکسی نیست. مدیری نه‌تنها اینها را به درستی اجرا می‌کند بلکه معمولا در اجرا چیزی هم به متن اضافه می‌کند. در این کار باید نزدیک به هشتاد دقیقه برای هر قسمت تهیه‌کنیم.ما میانگین را بر هر آیتم چهار دقیقه گذشته‌ایم و به این ترتیب بین بیست تا سی آیتم می‌نویسیم. آقای مدیری از ما می‌خواهد برخی را تغیر دهیم و تعدادی از متن‌ها هم کنار گذاشته می‌شود.

الهه زارع‌نژاد: من در سوره سینما فیلمنامه‌نویسی خواندم. با سیمافیلم هم همکاری داشتم. به لطف شبنم وثوقی که در «قهوه تلخ» دستیارکارگردان و برنامه‌ریز بود، به گروه کارگردانی آن پروژه پیوستم. ولی دائم در اتاق نویسندگان بودم. کم‌کم شروع به نوشتن کردم. گاهی یواشکی سیناپس را به خانه می‌بردم و روز بعد با ایده می‌آمدم. محیط را نمی‌شناختم و نمی‌دانستم عکس‌العمل‌ها چگونه خواهد بود. ولی خشایار الوند و امیرمهدی ژوله خیلی به من لطف داشتند. وظیفه من دستیاری در گروه کارگردانی بود و در کاری مثل «قهوه تلخ»، این گروه خیلی هم مشغله داشت. در نهایت اواخر «قهوه تلخ» به من پیشنهاد کردند خودم هم بنویسم. بعد در «ویلای من» به عنوان دستیار نویسنده آمدم و با بچه‌ها کار کردم. خب آن مجموعه کار محدودی بود و قرار بود همان دو نفر بنویسند و من در قصه‌پردازی کمک‌شان کنم. ولی حضور من آنجا احساس شد. بچه‌ها ایده‌های من را دوست داشتند. آقای مدیری برای «شوخی کردم» به عنوان نویسنده مستقل با من کار کردند. پیش از قهوه تلخ اصلا طنز ننوشته بودم. از روی دست آقای الوند و ژوله می‌نوشتم و سعی می‌کردم الگوبرداری کنم. آن کار خیلی به من کمک کرد. پیام من هم این است که جوان‌ها نویسنده شوند چون از وقتی با این گروه کار کرده‌ام، خیلی از دوستانم نویسنده شده‌اند!