دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
نقش دولت در توسعه مشاوره مدیریت كشور
دولتها درنقش كارفرما متولی توسعه كشور، می توانند در راستای توسعه ملی به ایجاد نهادهای مشاوره مدیریت بپردازند. بسترسازی، بازارسازی و نظام سازی سه عامل بسیار مهمی هستند كه دولتها می توانند با فراهم كردن زمینه تحقق این عوامل، نقش بااهمیتی را در ایجاد نهادهای مشاوره مدیریت ایفا كنند. مقاله زیر در حقیقت مقدمه ای است برای دعوت به تفكر و نقطه آغازی است برای حصول توافق درباره یك مدل و چهارچوب فكری در زمینه نقش دولت در توسعه مشاوره مدیریت در كشور.
دولت و مشاوره مدیریت رابطه ای چندجانبه و متقابل دارند. همچنان كه مشاوران به عنوان عامل توسعه می توانند كمك موثری برای ایفای نقش دولت باشند، دولتها نیز در این ارتباط دو نقش اساسی دارند:
۱) در نقش كارفرما؛
۲) در نقش متولی توسعه كشور.
دولت بهخصوص در یك نظام دولت سالار بزرگترین بازار كار صنعت مشاوره در كشور است. در كشور ما بیش از ۸۰ درصد از سازمانها دولتی هستند. گذشته از این، توزیع امكانات در دو بخش دولتی و خصوصی نیز متناسب نیست. به عنوان مثال ۲۶ درصد نیروی كار سازمانهای دولتی را افراد دانشگاه دیده تشكیل می دهند در حالی كه این نسبت در شركتهای خصوصی سه درصد است. بنابراین، در كشور ما باتوجه به بافت دولت، سازمانهای دولتی بخش قریب به تمام بازار مشاوره مدیریت را تشكیل می دهند.
دولت در نقش متولی امر توسعه نیز وظیفه اساسی و قابل توجهی در توسعه نظام مشاوره مدیریت در كشور به عهده دارد. این نقش دولت كمتر مورد توجه بوده و دولت خود را تاكنون بیشتر در موضع كارفرما دیده است. پرسش اساسی این است كه دولت برای ایفای چنین نقشی چه باید بكند؟ به عبارت دیگر، انتظارات مشاوران مدیریت از دولت برای توسعه امر مشاوره در كشور چیست؟ موضوع این مقاله پاسخی به این پرسش اساسی است.
● نقش دولتها در توسعه ظرفیت مشاوره مدیریت
دولتها به دلیل رسالتی كه در توسعه ملی به عهده دارند به ناچار نقش قابل توجهی در توسعه مشاوره ایفا می كنند. آمار و ارقام بیانگر این واقعیت است كه رابطه ای مستقیم بین توسعه ظرفیت مشاوره مدیریت و توسعه كشورها وجود دارد. بازار جهانی مشاوره مدیریت بسته به حوزه شمولی كه برای آن مــی توان قائل شد بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار برآورد می شود.
از این میزان همان طور كه در شكل شماره یك مشاهده می شود حدود دو سوم اختصاص به كشورهای آمریكا و اروپای غربی داشته و باقی كشورها فقط یك سوم این بازار را شامل می شوند. نرخ رشد بازار مشاوره مدیریت در كشورهای در حال توسعه بالاست. این كشورها عمدتاً در اروپای شرقی و مركزی، آسیای حوزه اقیانوس آرام، آمریكای لاتین و آفریقا قرار دارند. نرخ رشد بازار در كشورهای پیشرفته پایین و در حد اشباع است.
اهمیت ظرفیت سازی مشاوره مدیریت در توسعه ملی تا جایی است كه دولتهایی كه توسعه را فراتر از تاسیس راه جاده سد و كارخانـه می نگرند و آن را انسان محـور میدانند، افزایش ظرفیتهای نرم افزاری و مغزافزاری را به عنوان راهكار توسعه ملی اتخاذ می كنند. اقدامات كشورهای اروپای شرقی در این زمینه از پایان دهه ۸۰ یعنی از هنگام تغییر رژیـم سیاسی این كشورها مثال روشنـی در این ارتباط است.
این كشورها برای جبران عقب ماندگیهای گذشته و توسعه سریع خود كه دغدغه و موضوع اساسی كشورهای اروپای غربی و سازمان ملل نیز بود در كنار خصوصی سازی، توسعه ظرفیت مشاوره مدیریت را به عنوان راهكار توسعه بهره وری در دستور كار خود قرار دادند. مبنای این اقدام، باور به این اصل است كه خصوصی سازی به تنهایی نمــی تواند موجب افزایش بهره وری سازمانها گردد و لازم است مشاوران مدیریت در نقش عوامل تحـــول به پشتیبـانی مدیران بیایند. مركز بهره وری ژاپن نیز برای حمایت و پشتیبانی از سرمایه گذاریهای انجام گرفته ژاپن در كشورهای اروپای شرقی تاكنون شعبه های زیادی در این كشورها تاسیس كرده است.
● سطوح انتظارات از دولت
برای ایجاد نهادهای مشاوره مدیریت و توسعه آنها در كشور باید به ایجاد شرایط مساعد اندیشید و نه اتخاذ یكی دو تصمیم خاص. سینگر فیلسوف آمریكایی می گوید میوه بلوط حاصل درخت بلوط نیست، بلكه حاصل یك شرایط تولیدی است كه درخت یكی از عوامل لازم برای ایجاد آن شرایط است. مجموعه عواملی كه شرایط مساعد برای توسعه نظام مشاوره در كشور را ایجاد می كند از نظر ماهیت در سه سطح قابل تفكیك هستند:
۱) بازارسازی؛
۲) بسترسازی؛
۳) نظام سازی.
هر كدام از این سطوح، شرط لازم برای ایجاد سطح بعدی است. به عبارت دیگر، ابتدا باید به توسعه بازار مشاوره اندیشید. مشاوره از آن نوع خدماتی نیست كه برایش تحت هر شرایطی تقاضا وجود داشته باشد. میزان این تقاضا تابع شرایطی است كه ایجاد آن از وظایف دولت است. در صورت توسعه بازار، توسعه مشاوره در سطحی دیگر نیازمند بسترسازی است، تا تحت آن زمینه رشد و توسعه مشاوره فراهم گردد. در سطح سوم، دولت وظایفی برای ایجاد شرایطی سالم و مساعد برای ادامه كار مشاوره مدیریت به عهده دارد. بنابراین، انتظارات از دولت را می توان در قالب هرم نقشها در سه سطح در شكل دو مطرح ساخت.
● بازارسازی
مشـاوره مدیریت مانند هر كسب و كار دیگری برای توسعه خود نیازمند تقاضاست. دولت به عنوان بزرگترین كارفرمای مشاوره در كشور و همچنین به تبع وظیفه ای كه در توسعه ملی به عهده دارد می تواند نقشی اساسی در تعمیق و گسترش بازار برای مشاوران مدیریت ایفا كند.
در این سطح، دولت شرایطی را فراهم میكند كه تحت آن، فرصت كار مشاوره در كشور ایجاد می شود. حاصل این آمادگی ایجاد یك چشم انداز و تلاش همه عوامل دولت در همسویی با آن است. دو عامل به شرح زیر در ایجاد و توسعه بازار مشاوره مدیریت اساسی هستند كه تامین آنها از وظایف دولت به شمار می رود:
الف) ثبات: یكی از شروط اساسی برای بقا و حیات مشاوره ثبات در اوضاع سیاسی و اقتصادی كشور است. اگرچه بی ثباتی و بلاتكلیفی در سیاستها و تصمیم های دولت مشـكل اسـاسی برای كلیه صنایع به حساب می آید ولی مشاوره و آموزش مدیریت بیش از غالب صنایع از این امر تاثیر می پذیرد.
مدیران در شرایط عدم قطعیت عملیات جاری خود را متوقف نمی كنند بلكه شروع برنامه های توسعه خود را به تعویق می اندازند.
ب) فرهنگ:یك تحقیق تطبیقـی(۲) نشـــــان می دهد كه مدیران ایرانی در فرایند تصمیمگیری خود بیش از مشاوره به افكار عمومی اتكا دارند. این تحقیق كه فرایند تصمیمگیری مدیران در كشورهای مختلف را مورد بررسی و تاثیرگذاری چندمنبع اثرگذار را مطالعه كرده است، بیانگر این واقعیت است كه مدیران ایرانی به استفاده از مشاور كمتر از سایر منابع اعتقاد دارند.
در حالی كه استفاده از مشاور در تصمیم گیریهای مدیران آمریكایی در راس منابع مورد تحقیق قرار دارد. برای توسعه تقاضا و ایجاد بازار كار مشاوره مدیریت، دولت باید كار فرهنگی كند. در این ارتباط دو عامل اصلی بیش از سایر عوامل فرهنگی در توسعه بازار مشاوره نقش دارند:
۱) خردگرایی : مایه اصلی كار مشاوره خرد است. مشاور فكر می فروشد.
بنابراین، توسعه تقاضا برای مشاوره رابطه مستقیمی باارزش تفكر در نزد كارفرما دارد. حاكمیت خرد در كار و ارزیابیها و بهادادن به تفكر در عمل و نه در حرف و بیان، مستلزم مقابله با حاكمیت تعصب، شانس و خرافات در تصمیمات است. این از وظایف دولت و برنامه های فرهنگی اوست و كاری نه آسان كه بسیار دشوار و زمــان بر است و لازم است با دقت و حوصله به آن پرداخته شود. به قول برتراند راسل بسیاری از انسانها ترجیح می دهند بمیرند ولی فكر نكنند«(۳).
۲) تغییر پذیری : یكی از گرفتاریهای كشورهای جهان سوم، عدم آمادگی تطبیق با شرایط عصر حاضر است كه مهمترین مشخصه آن شدت تغییرات است.
پی نوشتها:
۱ - چكیده این مقاله به صورت سخنرانی توسط نویسنده در نخستین همایش مشاوره مدیریت و توسعه ملی (۲۸ و۲۹ تیرماه) با موضوع »انتظارات مشاوران مدیریت از دولت« ارائه شده.
۲ - SMITH, PETER AND MARK PETERSON, “LEADERSHIP AS EVENT MANAGEMENT: A CROSS - CULTURAL SURVEY BASED UPON MIDDLE MANAGERS FROM ۲۵ NATIONS”. PAPER PRESENTED TO THE SYMPOSIUM ON CROSS - CULTURAL STUDIES OF EVENT MANAGEMENT AT THE INTERNATIONAL CONGRESS OF PSYCHOLOGY, MADRID, JULY ۱۹۹۴.
۳- JIM COLLINS(۲۰۰۱), GOOD TO GREAT. HARPER PUBLICATION.
دكتر غلامرضا كیانی : مدیرعامل سازمان مدیریت فرا ، عضو هیئت علمی سازمان مدیریت صنعتی.
دكتر غلامرضا كیانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست