پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

فاجعه پاراچنار


فاجعه پاراچنار

برگی از جنایات القاعده و گروه های افراطی سنی علیه شیعیان پاکستان

بدنبال پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره ) و بیداری مسلمانان در منطقه شیعیان پاکستان و بویژه منطقه پاراچنار از این قاعده مستثنی نبودند و از سال ۱۳۶۹ به بعد همیشه در دولت های مختلف پاکستان تحت فشار قرار گرفتند .

با تشکیل گروه های مختلف تروریستی مانند « سواد اعظم اهل سنت » « سپاه صحابه » « لشکر جهنگوی » و « طالبان پاکستانی » حلقه محاصره شیعیان در منطقه پاراچنار تنگ تر شد و از سال ۱۳۶۶ با صدور فتاوایی مانند « تصرف زنان شیعه جایز است » و « شیعیان کفار سرخ هستند » حمله و درگیری شدید علیه شیعیان آغاز شد که تا امروز نیز ادامه دارد.

خبرگزاری فارس در گزارشی سعی کرده حوادث پاراچنار و وضعیت شیعیان این منطقه از دوره حکومت « ایوب خان » در دهه ۱۳۴۰ و دوره « ضیا الحق » (۱۳۵۶ تا ۱۳۶۷ ) تا دوره ریاست جمهوری « آصف علی زرداری » رئیس جمهور فعلی پاکستان را مورد بررسی قرار دهد.

● موقعیت جغرافیایی و طبیعی پاراچنار

شهر پاراچنار مرکز شهرستان کرم (یا کرم ایجنسی ) واقع در ایالت سرحد در شمال غرب پاکستان و هم مرز با افغانستان است . به عبارت دیگر کرم ایجنسی به مرکزیت پاراچنار که اینک به همین نام « پاراچنار » معروف است از مهمترین دروازه های ورود افغان ها به پاکستان و همچنین ورود پاکستانی ها به افغانستان محسوب می شود که مساحت آن ۳۳۱۰ کیلومتر مربع بوده و تا شهر پیشاور (مرکز ایالت سرحد) ۲۵۳ کیلومتر فاصله دارد و در حدفاصل پاراچنار تا شهر پیشاور شهرهای « صده تل دوآبه هنگو کوهات » و « دره آدم خیل » واقع شده اند. این منطقه سرسبز و آباد بوده و دارای کوهستان های زیبا جنگل های طبیعی گسترده آب فراوان و زمین های حاصلخیز است .

پاراچنار با جمعیت شیعی در حدود ۴۵۰ هزار نفر دارای دو قوم بزرگی به نام های « طوری » و « بنگش » بوده که قوم طوری به پنج شاخه دیگر به نام های « حمزه خیل » « مستوخیل » « غوندی خیل » « دوپرزای » و « علی زئی » تقسیم شده است . همچنین پاراچنار مرکز دو منطقه قبایلی به نام کرم بالا و پایین است که ۸۰۰ هزار نفر در آنجا زندگی می کنند که ۴۵۰ هزار نفر آنها شیعه می باشند . البته شهر پاراچنار به تنهایی ۱۵۰ هزار نفر جمعیت دارد که ۹۸ درصد این جمعیت را شیعیان تشکیل می دهند .

جمعیت کل هفت منطقه قبایلی « کرم ایجنسی اورگزئی ایجنسی خیبر ایجنسی مهمند ایجنسی باجور ایجنسی وزیرستان شمالی ایجنسی و وزیرستان جنوبی ایجنسی » حدود ۴ میلیون نفر است که کرم ایجنسی به دو منطقه « کرم علیا » و « کرم سفلی » تقسیم شده و اکثریت قریب به اتفاق جمعیت کرم علیا را شیعیان تشکیل می دهند.

« علی زئی تنگئی بیلیامین انجیری چار دیوال و جلامئی مروخیل و صده » نیز عمده ترین مناطق « کرم پایین » را تشکیل می دهند که دارای ترکیب جمعیتی با اکثریت شیعه و اقلیت اهل تسنن می باشند.

از نظر نژادی پشتون ها در پاکستان در ایالت های سرحد و بلوچستان زندگی می کنند و به دلیل اینکه مرکز پشتون ها در افغانستان است طالبان همواره ایالت سرحد و شمال بلوچستان را به عنوان بخشی از منطقه افغان تلقی می کنند و ادعای سرزمینی نسبت به آن دارند.

● قبیله « منگل » آغازگر تنش در پاراچنار

درد سرها و مشکلات شیعیان در شمال غرب پاکستان و ایالت سرحد زمانی آغاز شد که بدلیل کم بودن جمعیت اهل تسنن برخی از افغان های سنی به مناطق کوهستانی ایالت سرحد وارد شدند و پس از مدتی از طرف دولت وقت پاکستان مورد حمایت قرار گرفتند و کم کم جمعیت آنها از امکانات مختلف برخوردار شده و در این مناطق رشد یافت .

این عده کم کم به شهر شیعه نشین پاراچنار آمدند در آن زمان قبلیه « جاجی » تنها قبیله اهل سنت در شهر پاراچنار بود و شیعیان مسجدی را به عنوان حسن نیت به این قبیله اهدا کردند. تا آن زمان هیچ مشکلی میان مسلمانان نبود و برادران اهل تسنن و شیعیان در ثبات و امنیت کامل زندگی می کردند و هیچ اختلافی وجود نداشت .

پس از مدتی قبیله ای موسوم به « منگل » که از مهاجران افغان بودند وارد پاراچنار شده و مسجد اهدایی شیعیان به قبیله جاجی را تصرف کردند. منگل ها به ظاهر خود را اهل تسنن معرفی می کردند ولی در واقع تندرو بودند و حتی اهل سنت پاراچنار هم از آنها روی گردان بودند.

در روز عاشورای سال ۱۳۴۰ اولین جنگ اعتقادی علیه شیعیان در شهر صده واقع در ۳۵ کیلومتری شهر پاراچنار روی داد . در این درگیری منگل ها و برخی افراطی های قبیله بنگش به عزاداران حسینی حمله کردند که در این درگیری دهها نفر شهید و مجروح شدند و این جنگ با مقاومت شیعیان و دخالت نیروهای دولتی و عمدتا نیروهای محلی شیعی پایان یافت که این اولین جنگ مذهبی علیه شیعیان بعد از تاسیس کشور مسلمان پاکستان بود. به دنبال این حادثه کم کم مخالفت ها با شیعیان در این منطقه آغاز شد.

پس از این که شوروی به قصد تصرف افغانستان وارد این کشور شد منطقه پاراچنار به دلیل موقعیت جغرافیایی اش به محلی برای عبور و مرور احزاب هفت گانه جهادی افغانستان و مستشاران غربی (با حمایت و همکاری دولت پاکستان ) تبدیل شد در حالی که احزاب هفتگانه افغانی نیز با حمایت آمریکا و غرب علیه شوروی وارد جنگ شده بودند.

در آن زمان دولت پاکستان به ریاست « ضیاالحق » به شیعیان پاراچنار پیشنهاد داد که بدلیل رفت و آمد افغان ها و ناامنی احتمالی شما باید این منطقه را ترک کنید و به محله « جوزاره » در شهرستان « هنگو » کوچ کنید. پس از این مسئله زعمای شیعه از جمله شهید « عارف حسینی » که هنوز رهبر شیعیان هم نشده بود به همراه دیگر بزرگان و ریش سفیدان شیعه اعلام کردند که این مسئله توطئه دولت پاکستان برای کوچاندن شیعیان از پاراچنار است و با آگاه کردن مردم از نیت دولت پاکستان و هوشیاری شیعیان این توطئه در سال های ۱۳۶۰ ـ ۱۳۶۱ میلادی خنثی شد .

نذر روزه برای آزادی خرمشهر علت اولین حمله به شیعیان پاراچنار بعد از انقلاب اسلامی

در اوایل ۱۳۶۱ اولین درگیری ها پاراچنار آغاز شد در آن زمان مهاجران افراطی و وهابی افغان در منطقه « صده » در کرم ایجنسی که از غفلت برخی خانواده های شیعه سو استفاده کرده و بسیاری از منازل و زمین های کشاورزی آنها را خریداری کرده بودند به شیعیان حمله کرده و حتی به بچه های چند ماهه هم رحم نکردند. در واقع منطقه صده پایگاهی برای این افراطی های مهاجر تبدیل شده بود.

این حادثه از آنجا شکل گرفت که شهید « عارف حسینی » که در آن زمان از بزرگان شیعه در پاراچنار بود و در مدرسه جعفریه تدریس می کرد از طلاب پاراچناری خواست برای آزادی خرمشهر و پیروزی رزمندگان اسلام نذر کنند و یک روز را روزه بگیرند پس از آن شیعیان پاراچنار همگی روزه گرفتند و در همان روز خبر آزادی خرمشهر منتشر شد و همان شب شیعیان به جشن و خوشحالی پرداختند روز بعد نیز مردم از تمامی روستاهای اطراف به پاراچنار آمدند و جشن مفصل تری برگزار کردند.

دولت ضیاالحق که از جشن پیروزی رزمندگان اسلام در خرمشهر و تیراندازی هوایی شیعیان در پاراچنار ناراحت بود قصد داشت که از شیعیان بخاطر چنین حمایت هایی از جمهوری اسلامی ایران انتقام بگیرد. بر همین اساس مهاجران تندرو افغان از قبیله منگل و افراطی های سایر قبائل را آزاد گذاشت که به اقلیت شیعه شهر صده در ۳۵ کیلومتری جنوب شرق پاراچنار حمله کنند . آنها نیز خانواده معروف « حاجی دادو » را با تمامی فرزندانش به همراه چند محافظ کشتند و درگیری ها تا چند روز ادامه یافت ولی هنگامی که دولت پیروزی شیعیان را در این جنگ مشاهده کرد با وارد کردن نیروهای دولتی از ادامه جنگ جلوگیری کرد و منازل و املاک شیعیان در صده به اشغال افراطی ها در آمد و همه شیعیان مجبور به ترک این شهر شدند.

پس از آن بود که ترور و حمله به شیعیان در سراسر پاکستان آغاز شد و دولت این کشور نیز حد اقل با سکوت خود در این اقدام سهیم بود.

به هرحال قبل از آن زمان شیعیان و اهل تسنن در این منطقه به هر شکل با هم زندگی می کردند و بعد از آن بود که شیعیان اهل تسنن هر دو قربانی افراطی گری های وهابی ها و نیروهای تندرو افغان گردیدند.

● تشکیل « سواد اعظم اهل سنت » و « سپاه صحابه » برای براندازی شیعیان

پس از این حوادث در پاراچنار در سال ۱۳۶۰ دست پرورده های سیاسی پاکستانی با پشتیبانی دولت ضیاالحق گروهی به نام « سواد اعظم اهل سنت » در محله « لالوکیت » شهر کراچی تشکیل دادند که بعدها این محله به « لیاقت آباد » تغییر نام یافت . این گروه در مدت کوتاهی با افراطی گری به تخریب مساجد و حسینیه های شیعیان و ترور برخی از بزرگان اهل تشیع در این محله پرداخت . گروهک « سواد اعظم » به شیعیان منطقه « لالو کیت » حمله کردند و با به شهادت رساندن عده ای شیعیان این محله را مجبور به ترک خانه و کاشانه خودشان کردند.

پس از این مسئله در سال ۱۳۶۲ در منطقه « پیوار » (زادگاه شهید سید عارف حسین حسینی ) عده ای از شیعیان برای جمع آوری هیزم به جنگل رفته بودند که مورد حمله همین نیروهای افراطی قرار گرفتند و هفت نفر از آنها به شهادت رسیدند. به دنبال این مسئله عده ای از شیعیان که هیچ برنامه ای هم نداشتند در مسیر عبور به سمت افغانستان به قصد انتقام ۱۳ تن از این افراد را کشتند و این درگیری به مدت یک هفته در همان منطقه « پیوار » از توابع پاراچنار ادامه یافت .

در سال ۱۳۶۴ دولت ضیاالحق که برای ادامه حکومت خود و با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ شیعیان به گروه های افراطی مانند سواد اعظم احتیاج داشت به همراهی برخی از دول مخالف شیعه در منطقه گروه تروریستی موسوم به « سپاه صحابه » را تشکیل داد که بعد از تشکیل این گروهک ترور علما و شخصیت های شیعی در سراسر پاکستان و درگیری های پراکنده در نقاط مختلف منطقه پاراچنار آغاز شد که این درگیری ها چندان گسترده نبود و این وضعیت تا سال ۱۳۶۶ ادامه یافت .

قابل ذکر است که در این زمان ترور شیعیان به صورت فردی رواج یافته بود و همچنین تنها شخصیت های شیعه هدف قرار می گرفتند که بعدا این روند به عامه مردم شیعه تسری یافت .

● صدور فتوای تصرف زنان شیعه با حمایت آمریکا

مهاجرین افغان در اکثر مناطق کرم ایجنسی حضور پررنگی داشتند و اردوگاه های آنها در سراسر منطقه پراکنده بود.

در سال ۱۳۶۶ احزاب هفتگانه افغان در شهر پیشاور « دولت در تبعید » تشکیل داده و خواهان شناسایی آن از سوی دول خارجی بویژه آمریکا بودند. رهبران این احزاب طی سفری به آمریکا با « رونالد ریگان » رئیس جمهور وقت آمریکا جلسه ای در واشنگتن داشتند که آمریکا از آنها خواست محلی را برای تشکیل چنین دولتی تعیین کنند که فاصله آن با کابل زیاد نباشد و اینگونه بود که چراغ سبز یک درگیری بی سابقه و هولناک در پاراچنار را دریافتند.

این گروه های جهادی بجز حزب اسلامی افغانستان در ابتدا اندیشه های فعالیت های افراطی نداشتند اما در آن زمان که آمریکا و دول غرب از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بیداری مسلمانان در منطقه به وحشت افتاده بودند این گروه ها نیز به فعالیت های افراطی روی آوردند و به بهانه های مختلف از فرصت های پیش آمده برای تضعیف شیعیان استفاده کردند. از آنجا که این گروه ها از حمایت صد در صدی آمریکا برخوردار بودند توانایی بالقوه برای حمله به شیعیان را داشتند.

در سال ۶۶ از طرف گروه های جهادی افغان فتاوایی در پاراچنار منتشر شد که حتی « تصرف زنان باردار شیعه » را هم جایز می دانست .

این یک حرکت رسمی برای از بین بردن شیعیان در منطقه پاراچنار بود و فتوا داده بودند که « شیعیان کفار سرخ » هستند و برای تضعیف و کشتار آنها برنامه ریزی دقیق کرده بودند . پس از آن از ۹ جبهه جنگ و درگیری علیه شیعیان در این منطقه شروع شد و مهاجمین در مدت یک هفته ۱۳ روستای شیعه نشین را تصرف کردند .

در این درگیری ها ۱۰۸ نفر از شیعیان شهید شدند و در طرف مقابل نیز ۲۴۰۰ نفر از مهاجمین افراطی به هلاکت رسیدند . این نکته به طور خاص قابل ذکر است که فتاوای حزب اسلامی افغانستان به قدری موثر بود که بسیاری از بیماران و مجروحین از بیمارستان ها به این جنگ آمده و کشته شده بودند و برخی از افراد که عمل پروستات انجام داده بودند با وسایل بیمارستانی که به بدنشان وصل شده بود با سر تراشیده به جنگ شیعیان آمده بود.

البته شیعیان تهاجم دشمن را در همه جبهه ها مهار کردند و موفق شدند بلافاصله روستاهای تصرف شده را بازپس بگیرند. این جنگ بسیار حساب شده بود. آنها مناطقی را در ایالت پنجاب برای شیعیان در نظر گرفته بودند و قصد داشتند پاراچنار را به یک پایگاه نظامی قوی برای حمله به کابل که در آن زمان در تصرف شوروی بود تبدیل کنند.

به جرات می توان گفت که هدف اصلی این درگیری « تبدیل پاراچنار به محلی برای دولت در تبعید افغانستان » بود. گروه های جهادی قصد داشتند دولتی در تبعید در این منطقه تشکیل دهند که آمریکا هم از آنها حمایت می کرد اما با مقاومت و پایداری شیعیان این توطئه هم خنثی شد و آنها راه به جایی نبردند.

فتاوای ضد شیعه گروه های موسوم به جهادی و افراطی افغان در حالی در پاراچنار منتشر شد که شیعیان این منطقه در مدت درگیری و جنگ در افغانستان مواد غذایی و خوراکی برای برخی گروه های جهادی فراهم می کردند و نه فقط هیچ مشکلی برای آنها ایجاد نکرده بودند بلکه به ده ها هزار نفر از مهاجرین افغان در اراضی و املاک خود پناه داده بودند و دفاتر همه احزاب مذکور در امنیت کامل برقرار بوده و مردم پاراچنار بارها به دلیل پناه دادن به آنها با حملات هوایی دولت افغانستان و شوروی مواجه شده بودند و این اقدام در واقع از جانب مهمانانی بود که از میزبان

● توهین افراطی های وهابی به مقدسات شیعی

در سال ۱۳۷۵ طالبان بر اکثر مناطق افغانستان سیطره یافته بود و گروه های تروریستی « سپاه صحابه » « لشکر جهنگوی » و سایر گروه های تندرو به القاعده و طالبان پیوسته و حتی بسیاری از آنها در افغانستان و پایگاه های طالبان آموزش می دیدند و از آنجا به نقاط مختلف پاکستان فرستاده می شدند. در این سال درگیری علیه شیعیان رنگ مذهبی به خود گرفت و وهابی ها و طالبان با نام جهاد به شیعیان حمله می کردند.

ناگفته نماند که به دنبال این درگیری ها چندین لشکر از ارتش پاکستان به بهانه ایجاد آرامش در پاراچنار به این منطقه اعزام شدند. این نیروها در همه اماکن دولتی و حتی مدارس و دبیرستان ها مستقر شدند ولی بعد از مدتی این نیروها بدون اقدامی خاص در جهت ایجاد امنیت منطقه را به طور ناگهانی ترک کردند و بعدا مشخص شد که این نیروها همراه با طالبان افغانی به کابل (پایتخت افغانستان ) حمله کردند و این شهر به اشغال طالبان درآمد. گویی دولت پاکستان در این ماجرا نیز نقش اول و محرک جنگ را ایفا کرد.

شیعیان پاراچنار با افغان های تندرو و افراطی طالبان هیچ اختلاف قبیله ای و قومی نداشته و بر سر ملک و آب و زمین نیز با آنها نزاعی نداشتند و این جنگ یه جنگ مذهبی علیه شیعیان بوده که القاعده متشکل از تروریست های عرب و غیر عرب و گروهک های تروریستی پاکستانی (هم فکر القاعده ) در پاکستان علیه شیعیان می جنگیدند و ترور می کردند و هنوز هم این کار را ادامه می دهند و آنها هیچ مشکل قبیله ای و قومی با شیعیان نداشتند و ندارند اما برخی مطبوعات و رسانه ها به اشتباه این درگیری ها را قبیله ای جلوه می دهند که باعث تاسف است .

جنگ قبایلی قومی و حتی فرقه ای در پاراچنار هیچ معنی و مفهومی ندارد. شیعیان از طرف طالبان و القاعده و دیگر سرشاخه های آنها مثل سپاه صحابه لشکر جهنگوی مورد حمله قرار می گیرند و این یک جنگ یک طرفه است در حالی که در جنگ فرقه ای هر دو طرف باید انگیزه های فرقه ای برای حذف مخالفین داشته باشند; در حالی که شیعیان بنا بر تعالیم عالیه اسلام و اهل بیت (ع ) هیچ گاه حاضر به حذف مخالفین نبوده و حیات خود را هرگز در حذف مخالفین جستجو نمی کند; بنابراین حملات یک جانبه افراطی ها به هیچ وجه نمی تواند جنگ فرقه ای و قبیله ای محسوب شود.

● جنگ خونین ۱۳۷۵ و سکوت دولت پاکستان

جنگ ۱۳۶۶ زمانی آغاز شد که نیروهای افراطی در مناطق مختلف پاراچنار از جمله شهر پاراچنار در مدارس دولتی و در مساجد خودشان به محسن اسلام ابوالائمه حضرت ابوطالب علیه السلام توهین کردند که این امر باعث نارضایتی و خشم شیعیان شد و زعما شیعه و سران قبایل همگی در اعتراض به این اقدام در جلسه ای با نماینده سیاسی دولت مرکزی پاکستان در پاراچنار (فرماندار کرم ایجنسی ) از دولت خواستند که با عاملان این اقدامات برخورد کند اما چون این حوادث حساب شده بوده و اهداف خاصی را دنبال می کرد افراطی ها از مناره همان مسجدی که شیعیان به آنها اهدا کرده بودند دبیرستان شماره یک پاراچنار (جایی که دانش آموزان شیعه مشغول اعتراض به توهین به مقدساتشان مشغول بودند) را با خمپاره هدف قرار دادند; در حالی که اولین درگیری (البته غیرمسلحانه ) در بین دانش آموزان این دبیرستان صورت گرفته بود.

از آنجا که آمریکا و طالبان افغانستان را پشتیبان خود می دیدند از جمعیت اکثریت شیعه در این شهر هراسی نداشتند. حمله خمپاره ای به دبیرستان باعث شهادت ۴ نفر از دانش آموزان و مدیر شیعه آنها شد و به دنبال آن افراطی های وهابی از مناره مسجد و منازل خود شیعیان را به مدت دو ساعت و نیم به طور یکجانبه هدف آتش قرار دادند و درگیری ها رفته رفته به سراسر منطقه سرایت کرد.

شکی نیست که دولت پاکستان اگر در همه درگیری ها با قدرت وارد صحنه می شد و عاملین را دستگیر می کرد می توانست به درگیری ها خاتمه دهد اما تا آن زمان رسم بر این بوده که هر وقت درگیری ها احتمال می دهد که شیعیان نمی توانند مقاومت کنند به عنوان ناظر کشته شدن شیعیان را نظاره می کند و هنگامی که می بیند طرف مقابل شیعیان ضعیف شده وارد عمل می شود و از ادامه جنگ جلوگیری می نماید.

آنچه مسلم است در آن زمان ۲ الی پنج درصد شهر پاراچنار اهل تسنن بودند و این حمله ۲ ساعت و نیم بصورت کاملا یکطرفه ادامه داشت و شیعیان هیچ واکنشی نداشتند.

این درگیری از طرف طالبان افغانستان نیز حمایت شد و حتی آنها تانک های خود را نیز به مناطق « خرلاچی » اعزام کردند اما این تانک ها بدست جوانان شیعه افتادند و دولت پاکستان این تانک ها را بعدا به مناطق مرکزی انتقال داد.

این جنگ یک ماه طول کشید که ۱۴ روز جنگ و درگیری رسمی و ۱۶ روز بعد نیز راه ها مسدود و وضعیت نه جنگ و نه صلح حاکم بود.

طالبان و افراطی های تندرو در سال ۱۳۷۵ و در این درگیری ها به اهداف خود نرسیدند و شیعیان بار دیگر با درایت و هوشمندی مقابل متجاوزان مقاومت کردند.

در این جنگ نیز هرچند طالبان و وهابی ها سعی کردند با صدور فتاوا و توهین به مقدسات شیعه اهل تسنن را با خود همراه کنند اما نتوانستند به این هدف شوم و فرقه ای خود برسند و حتی در برخی جلسات که زعمای شیعه برای اعتراض به نزد مقامات دولتی می رفتند برخی از اهل تسنن نیز آنها را همراهی می کردند.

● آغاز حمله انتحاری به شیعیان در دوره مشرف

در سراسر پاکستان حملات تروریستی علیه شیعیان در دوره مشرف ابعاد جدیدی به خود گرفت و ترور فردی شیعیان به کشتارهای جمعی تبدیل شد و حملات انتحاری نیز به این حملات اضافه شد. در این دوره علاوه بر شیعیان سایر اقوام و مناطق شمال غرب کشور نیز نا آرام و بی ثبات گردید. در واقع با روی کار آمدن مشرف انواع تهاجمات تروریستی علیه شیعیان شدت بیشتری به خود گرفت .

قبل از مشرف اگر قرار بود که به شیعیان حمله کنند حداقل یک یا دو نفر را می کشتند و یا حداکثر بمبی در مسجد منفجر می کردند اما در دوره پرویز مشرف عملیات انتحاری علیه شیعیان در سراسر پاکستان آغاز شد. در این دوره شیعیان همه مناطق از جمله « کویته کراچی هنگو پیشاور دیره اسماعیل خان » و شهرهای مختلف ایالت سند و پاکستان و « گلگت » در شمال این کشور نیز کشیده شد.

در آن دوره حکومت ایالتی سرحد در دست جمعیت علمای اسلام و شخص « فضل الرحمن » بوده که در دوره مشرف به مدت چهار سال حکومت ایالت سرحد را در دست داشته و در ائتلاف حاکم ایالت بلوچستان نیز عضویت داشت . وی که پرورش دهنده طالبان پاکستان بوده بعد از سرنگونی ردژیم طالبان در افغانستان فضا را برای پرورش و قدرت یافتن طالبان محلی در ایالت سرحد بلوچستان ساماندهی کرد و امکانات گسترده ای را در اختیار آنها قرار داد.

او که یکی از اعضای اصلی « حکومت در سایه پاکستان » به شمار می رود در همه دوره ها در کنار دولت پاکستان بوده و همواره از حمایت دولت پاکستان آمریکا و عربستان برخوردار بوده و حتی بعد از سرنگونی طالبان در افغانستان (اگر آمریکایی ها در اهدافشان در خصوص نابودی طالبان صداقت می داشت او و امثال او را باید مجازات می کردند ولی دیدیم که او بعد از آن ) در پاکستان به قدرت شگرفی دست یافت و بدین ترتیب طالبان با حمایت های داخلی و خارجی و دولت ایالتی جمعیت علما اسلام و جماعت اسلامی (به رهبری قاضی حسین احمد) در این منطقه رشد کرد.

در دیماه سال ۱۳۸۶ فرماندار منطقه قبایلی کرم ایجنسی (به مرکزیت پاراچنار که به شهرستان دیگری انتقال یافته بوده ) در مراسم تودیع خود طی سخنانی اعلام کرد که « نقشه پاراچنار در سال ۱۳۸۶ تغییر خواهد کرد; یعنی این که جنگ علیه شیعیان از قبل طراحی شده و قرار بود که پاراچنار در سال ۲۰۰۷ بدست طالبان تحت حمایت دولت بیفتد و شیعیان نیز به دیگر مناطق کوچانده شوند! . » در همین ایام سفیر آمریکا نیز در یک سفر غیر منتظره و غیر معمول وارد پاراچنار شد و به منطقه « تری منگل » در نزدیکی های مرز افغانستان رفت و احتمال درگیری ها شدت یافت .

در فروردین ۱۳۸۶ سیلی ویرانگر مناطق مختلف پاراچنار را تخریب کرد و حکمران وقت ایالت سرحد (سپهبد بازنشسته علی محمد جان اورکزئی معروف به عداوت شدید با شیعه که چندین جنگ و درگیری علیه شیعیان مناطق مختلف را در سابقه خود داشت ) به پاراچنار رفت و در روستایی به نام « شلوزان » اظهار داشت : « این سیل که چیزی نیست سیل و طوفانی که در ماه های آینده این منطقه را هدف قرار می دهد به مراتب ویرانگرتر و زیانبار تر خواهد بود! » .

از اظهارات مقامات دولتی و اقدامات بعدی طالبان و دولت و آمریکا و ناتو به خوبی معلوم می شود که دولت آمریکا و مشرف در برنامه های مختلف با فضل الرحمن رهبر واقعی طالبان گروه های به اصطلاح جهادی کشمیر و تمامی گروه های تروریستی و تکفیری منحله برای نیل به این هدف هماهنگ بودند و این چیزی نیست که دیگر قابل کتمان و پرده پوشی باشد.

به عبارت دیگر آمریکا و دولت پاکستان و احزاب افراطی مانند « جمعیت علمای اسلام » و « جماعت اسلامی » هر چند به ظاهر خود را مخالف طالبان جلوه می دهند اما در حقیقت در کنار طالبان هستند و نیروهای دولتی در بسیاری از موارد کار جمع آوری اطلاعات را برای حمله به شیعیان در اختیار طالبان قرار می دهند.

به هر حال از زمان روی کار آمدن مشرف در اکتبر سال ۱۳۷۸ به بعد برخی توطئه های ضد شیعی در پاراچنار و تحمیل جنگ به شیعیان اورکزئی و هنگو و در تنگنا قرار دادن شیعیان سراسر کشور و رواج حملات انتحاری به مساجد و حسینیه ها و مراسم دینی و مذهبی شیعیان کاملا ملموس بوده و از سال ۱۳۸۱ به بعد (بازهم با نظر موافق مشرف ) طالبان در پاکستان شکل گرفتند و در سایه گروه افراطی و تندرو جمعیت علمای اسلام و سایر احزاب مربوطه ایالت سرحد و مناطق قبائلی به پایگاه اصلی آنها تبدیل شدند و در این مدت تمامی باندهای جنایتکاران بالفطره و مجرمان تحت تعقیب و گروهک های منحله با نظر موافق سازمان امنیتی و اطلاعاتی و ارتش در زیر چتر « طالبان محلی » گرد آمدند.

در سال ۱۳۶۴ دولت ضیا الحق که برای ادامه حکومت خود و با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ شیعیان به گروه های افراطی مانند « سواد اعظم » احتیاج داشت به همراهی برخی از دول مخالف شیعه در منطقه گروه تروریستی موسوم به « سپاه صحابه » را تشکیل داد که بعد از تشکیل این گروهک ترور علما و شخصیت های شیعی در سراسر پاکستان و درگیری های پراکنده در نقاط مختلف منطقه پاراچنار آغاز شد .

فتاوای ضد شیعه گروه های موسوم به جهادی و افراطی افغان در حالی در پاراچنار منتشر شد که شیعیان این منطقه در مدت درگیری و جنگ در افغانستان مواد غذایی و خوراکی برای برخی گروه های جهادی فراهم می کردند و نه فقط هیچ مشکلی برای آنها ایجاد نکرده بودند بلکه ده ها هزار نفر از مهاجرین افغان در اراضی و املاک خود پناه داده بودند و...

با تشکیل گروه های مختلف تروریستی مانند « سواد اعظم اهل سنت » « سپاه صحابه » « لشکر جهنگوی » و « طالبان پاکستانی » حلقه محاصره شیعیان در منطقه پاراچنار تنگ تر شد و از سال ۱۳۶۶ با صدور فتاوایی مانند « تصرف زنان شیعه جایز است » و « شیعیان کفار سرخ هستند » حمله و درگیری شدید علیه شیعیان آغاز شد که تا امروز نیز ادامه دارد .

از زمان روی کار آمدن ژنرال مشرف به بعد برخی توطئه های ضد شیعی در پاراچنار و تحمیل جنگ هایی به شیعیان اورکزئی و هنگو و در تنگنا قرار دادن شیعیان در سراسر کشور و رواج حملات انتحاری به مساجد و حسینیه ها و مراسم دینی و مذهبی شیعیان کاملا ملموس بوده و از سال ۱۳۸۱ به بعد (باز هم با نظر موافق مشرف ) طالبان در پاکستان شکل گرفتند و در سایه گروه افراطی و تندرو جمعیت علمای اسلام و سایر احزاب مربوطه ایالت سرحد و مناطق قبائلی به پایگاه اصلی آنها تبدیل شدند


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.